🔴 توسل به امام زمان در سختی ها
🔹 مرحوم علامه مجلسی نقل میکند: فردی به نام "ابوالوفای شیرازی" در زمان حکومت ابی علی الیاس زندانی و تهدید به قتل شد. ایشان متوسل به حضرات اهل بیت میشود. شب در عالم رؤیا، پیامبر اکرم را زیارت میکند.حضرت میفرمایند:
🔺 اگر کارد به استخوان رسید و شمشیر به گردنت رسید، یوسف زهرای اطهر، فرزندم را صدا بزن و بگو:
✨"یا مولای یا صاحبَ الزَّمان اَنا مُستَغیثٌ بکَ الغَوثَ اَدرِکنی".✨
(ای مولای من ؛من به تو پناهنده شدم. به فریادم برس؛ یا غوث حقیقی؛ به فریادم برس...).
🔸 ابوالوفا میگوید: من این جملات را در عالم رؤیا گفتم و از خواب پریدم. یک وقت دیدم مامورین ابی علی الیاس آمدند و ما را پیش او بردند. وی گفت: به چه کسی متوسل شدی؟ گفتم: "به منجی عالم بشریت, به فریاد درماندگان و بیچارگان"
🔹 سپس معلوم شد در خواب به ابی علی الیاس گفته بودند: "اگر دوست ما را رها نکنی نابودت می کنیم و حکومتت را بهم می ریزیم...". بعد مبلغی پول و هدایا به ابوالوفا داد و آزادش کرد.
📚 بحارالانوار جلد۵۳ ص۶۷۸
#حوزه_های_علمیه_خواهران
#طلاب_خواهر
#توسل
🌸کانال رسمی حوزههای علمیه خواهران
🆔 @kowsarnews
♦️اطلاعیه ♦️
هر که با نرگس سرمست تو در کار آید
روز و شب، معتکف خانه خمار آید
کسی به زیر فلک، دست بر قضا دارد
که اعتکاف به سر منزل رضا دارد
به اطلاع همشهریان عزیز میرساند مراسم پر فیض اعتکاف در مساجد ذیل بر قرار خواهد شد ؛
🔸مسجد امام علی علیه السلام ویژه خواهران
🔹مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام ویژه برادران
🔸مسجد امام رضا علیه السلام ویژه دانش آموزان
🔹هزینه اعتکاف : هرفرد ۱۰۰ هزارتومان
🔸مهلت ثبت نام تا اخر هفته
🔺 اطلاعات بیشتر در تصویر
@setahdbanovannahmazGomaeh
بســـــم ربِّ العشــــ❤️ــــــق
طعـــــم سیبـــ🍏ــــ
قسمٺـ هشتم:
مادربزرگ روی صندلی نشسته بود.به برفک های تلوزیون زل زده بود.تا منو دید گفت:
-إ مادر اومدی!!!
-مادر جون پسر مهناز خانم رفتن؟؟
-نه مادر هنوز نیومده!!
-شاید کاری براش پیش اومده میاد.
یک دفعه صدای زنگ در اومد و گفتم:
-بفرمایین اومدن.
دروباز کردم و رفتم آشپز خونه داخل همون لیوان هایی که علی برای مادربزرگ خریده بود مشغول ریختن چای شدم.علی با یه سلام گرم وارد خونه شد مادر بزرگ.مادربزرگ کمی عینکشو جابه جاکردو زد توی سر خودش و گفت:
-چی شده مادر!!!میگم دیر کردی ...چرا صورتت زخمه!!!
بیچاره علی تا میخواست یک کلمه حرف بزنه مادر بزرگ میپرید وسط حرفش...
از آشپز خونه اومدم بیرون و به علی سلام کردم بعد هم دستمو گذاشتم روی شونه ی مادر بزرگ و گفتم:
-مادر جون صبر کن تا توضیح بدن آقا علی!!
علی گفت:
-چیزی نیست مادر جون جایی بودم با چند تا آدم بی سروپا درگیر شدم.
مادربزرگ گفت:
-ای وای خدا مرگم بده.
-خدانکنه این چه حرفیه...
بعد هم به سختی تموم مادربزرگ رو پیچونیدم که دیگه سوال نپرسه!!!
مادربزرگ اصرا کرد که اول چای بخوریم بعد به کار تلوزیون برسیم و علی هم قبول کرد.
چند دقیقه ای بینمون سکوت بود مادربزرگ سکوت رو شکست و گفت:
-علی جان به زهرا جان گفتم که این لیوان هارو تو خریدی اونم گفت که خیلی دوستشون داره...
یهو چای پرید تو گلوم کلی سرفه کردم و سریع پاشدم رفتم داخل آشپز خونه...
ادامه دارد...❤
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به قلم⇦بانو.میـــــم.سیـــــڹ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➣
۞ #یڪـــآیــهقـــــرآن ۞
و خـداست ڪه شما را مانند گياهى
از #زمـين رويانيد سپس شما را در
آن باز مى گرداند و بيرون مى آورد
بيــرون آوردنى عجـيب.
📒ســـوره نـــوح آیات ۱۷ و ۱۸
18.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💡 انس با قرآن 💡
💠دکتر سید محسن میرباقری
🔶 بهترین راه انس با قرآن در ماه رجب
سامانه آموزشی ایمانور
@imanoor_com
💠#دستور_العمل #نماز_توبه
حضرت علامه حسن زاده آملی :
♦️این دستورالعمل در کتاب مفاتیح الجنان شیخ عباس قمی ( رحمة الله علیه ) در اعمال ماه ذی القعده و در پایان رساله لقاءالله علامه حسن زاده (حفظه الله ) به نام دستورالعملی به نام نماز توبه نقل شده است :
♦️جناب سید بن طاووس در اقبال روایت کرده که احمد بن عبدالله از منصور بن عبدالحمید از أبی أمامه از أنس بن مالک نقل کند که انس گفت :
✅(( جناب رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) روز یکشنبه ماه ذی القعده از منزل خارج شدند و در جمع مردم تشریف فرما شدند و فرمودند : ایها الناس کدام یک از شما حاضرید که توبه کنید ؟
✅عرض کردند : آقا جان ما همه میخواهیم توبه کنیم و دیگر بد نکنیم . آقا فرمودند : یکشنبه این ماه غسل کنید ( به نیت توبه ) ، وضو بگیرید ، 4 رکعت به نیت نماز توبه روز یکشنبه نماز بخوانید و در هر رکعت سوره حمد 1 مرتبه ، سوره اخلاص 3 مرتبه ، سوره فلق 1 مرتبه و سوره ناس 1 مرتبه .
♦️آنگاه جناب رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمودند : پس از تشهد و سلام نماز ، 70 مرتبه ( أستغفرالله َ ربی و أتوب ُ الیه ) و سپس آن را به جمله ( لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم ) ختم نمایید و در آخر بگویید : (یا عزیز ُ یا غفار اغفرلی ذنوبی و ذنوبَ جمیع ِ المؤمنین َ و المؤمنات فانه ُ لا یغفر ُ الذنوب َ إلا انت ).
سپس حضرت در مورد برکات این نماز توبه فرمودند :
♦️هیچ عبدی نیست که این عمل را انجام دهد جز آن که ندا از آسمان میاید که ای بنده خدا اعمالت را از نو شروع کن چون توبه تو قبول و گناه تو بخشیده شده است . و ملک دیگر از تحت عرش ندا میدهد که ای عبد مبارک باشد بر تو و بر اهل تو و بر ذریه تو ، و منادی دیگر ندا میدهد که ای عبد تو بر ایمان میمیری و از تو ایمان گرفته نمیشود و قبر تو فسحت میابد و نورانی میگردد . و منادی دیگر ندا میدهد که پدر و مادرت اگر از توخشمگین بوده اند راضی میشوند و گناه آنان و ذریه تو بخشیده شد و تو در دنیا و آخرت وسعت رزق گرفتی و در نهایت جبرئیل میگوید :
من آنم که با ملک الموت برای تو میایم که با تو مدارا کند و اثر مرگ تو را مخدوش نکند که جان تو به سلامتی از تن تو بیرون رود .
♦️سپس انس میگوید که گفتم یا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) اگر بنده ای این نماز توبه روز یکشنبه در این ماه ذی القعده را در غیر این ماه انجام دهد چطور ؟ حضرت فرمودند : هر آنچه که در این ماه گفتم در غیر این ماه هم میشود . و جناب جبرئیل این کلمات را در ایامی که در شبهای معراج در نزد حق تعالی بودیم به من تعلیم کرده است .))
💥تذکر :
1 - توجه داشته باشید وقتی که پیامبر یا امامی دستوالعملی میفرمایند باید طبق متن فرمایش معصوم عمل کرد .پس وقتی به شما امر میکنند که فلان طلب را بکنید بعینه همان طلب را داشته باشید و هیچ تخطی نکنید . ( در پایان نماز فقط و فقط درخواست توبه کنید و لا غیر ) .
2 - وقت این نماز از طلوع آفتاب روز یکشنبه تا غروب آفتاب روز یکشنبه
التماس دعا 🍃🍃🍃
بســـــم ربِّ العشــــ❤️ــــــق
طعـــــم سیبـــ🍏ــــ
قسمٺـ نهم:
بعد از حدودای یک ربع صدای خداحافظی سریع علی رو شنیدم و بعد هم صدای بسته شدن در!
از آشپز خونه رفتم بیرون مادربزرگ رو کرد به من گفت:
-إ!مادر چی شدی یهو رفتی؟صد دفعه بهت گفتم وقتی داری چیزی میخوری عجله نکن که این طوری نپره توی گلوت!!
هاج و واج داشتم به مادر بزرگ نگاه میکردم...انگار اصلا خبر نداشت که چی گفته!!!
بدون جواب رفتم و لیوان هارو جمع کردم و بردم آشپز خونه.
بعد هم رفتم آشپز خونه تا استراحت کنم.روی تخت دراز کشیدم.
امروز واقعا روز عجیبی بود.علی چه جوری منو توی پارک دید!!
یعنی وقتی من از در اومدم بیرون منو دیده؟چجوری منو پیدا کرد!!!
علی بخاطر من با چند نفر درگیر شدو کلی آسیب دید واقعا نمیدونم چه ازش عذرخواهی کنم یا تشکر!!!
توهمین فکر بودم که خوابم برد...
حدود ساعت هفتونیم بود که با صدای مادر بزرگ از خواب پریدم زور و اصرار که بلند شو امشب با من بیا مسجد.بالاخره بلند شدم و وضو گرفتم بعد هم آماده شدم. و راهی مسجد شدیم.
چند ساعتی گذشت بعد از نماز من یه گوشه قرآن میخوندم مادربزرگ هم یه گوشه پیش خانم های دیگه نشسته بود.یه خانم تقریبا جوونی پیش مادربزرگ نشسته بودو هی باهم پچ پچ میکردن و زیر چشمی منو نگاه میکردن!
بعد از نیم ساعتی راهی خونه شدیم.اون خانم هم با ما هم مسیر بود.به کوچه که رسیدیم انتظار خداحافظی داشتم ولی کوچه رو باهامون داخل شد.جلوی خونه ی علی که رسیدیم ایستاد روبه من و مادربزرگ کرد و گفت:
-خیلی خوشحال شدم از دیدنتون بعدا به من دست داد.
ادامه دارد...❤
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به قلم⇦بانو.میـــــم.سیـــــڹ
14.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #موشن_گرافیک|خانه ناامن
◻️ بررسی نقش هنر و رسانه در تبلیغ دین و ارتباط آن با حوزه های علمیه از منظر مقام معظم رهبری
#حوزه_های_علمیه_خواهران
#طلاب_خواهر
🌸کانال رسمی حوزههای علمیه خواهران
🆔 @kowsarnews