eitaa logo
ز گنه‌ خسته‌ شدم‌ چه‌ کنم‌؟
461 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
26 فایل
خدا همه چیز را میبیند @gonahh لینک کانال eitaa.com/gonahh کپی با ذکر صلوات حلالتون در صورت عضو بودن در کانال http://eitaa.com/joinchat/4068212797C306b07d007 #تبادل_نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مهدیاران | mahdiaran
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ 🏴 مادرم همیشه اصرار دارد کارهایم را خودم انجام دهم تا نشان دهم بزرگ شده‌ام؛ مثلاً کفشم را خودم بپوشم، خودم غذا بخورم. اما محرّم که از راه می‌رسد، خودش با دستانش پیراهن مشکی تنم می‌کند. بغلم می‌کند. اشک می‌ریزد و می‌گوید: پسرم! زودتر بزرگ شو، آقامون سرباز می‌خواهد. ▫️ ۲ ؛ ☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
هدایت شده از مهدیاران | mahdiaran
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ _ بهای گندم ری چند است؟ _ به نرخ روز متغییر است. _ الان نرخ روز چند است؟ _ خون حسین بن علی...! ▫️ ۳ ؛ ☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
هدایت شده از مهدیاران | mahdiaran
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ ▫️ مردِ سوار بر اسب دلش سوخت. آتشِ دامن دخترک را خاموش کرد. نازدانه پرسید: «آب داری؟» مرد کاسه‌ای آب به دستش داد. دخترک پابرهنه به طرف گودال دوید. ▫️ ۴ ؛ ☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
هدایت شده از مهدیاران | mahdiaran
📌 منتقم حسین نمی‌آیی؟ - باورم نمی‌شه شجاع‌ترین مرد کوفه دچار رعشه شده باشه! حُر گفت: بین بهشت و جهنم مانده‌ام! - کدام سو را انتخاب خواهی کرد؟ حُر اسب را تاخت زد. گویی آغوش بهشت او را فرا می‌خواند… ▫️ ۵ ؛ ☑️ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران) @Mahdiaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃 (ره): 🌸 خداوند به قدري است كه گويا فقط هـمين يك بنده را دارد. 🍃كه دائم به او ميگويد: اين كار را بڪن و آن ڪار را مڪن تـا درست بشوی.
YEKNET.IR - zamine - shabe 4 moharram1399 - mehdi rasouli.mp3
4.84M
دامن‌آلوده‌و‌بار‌گناه‌آورده‌ام 🌱 گرچه‌آهےدر‌بساطم‌نیست‌آه‌آورده‌ام🌱 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
يَا سَرِيعَ الرِّضا، اغْفِرْ لِمَنْ لَايَمْلِكُ إِلّا الدُّعاءَ، فَإِنَّكَ فَعَّالٌ لِما تَشَاءُ ای خدایی که به سرعت از بنده ات خشنود می شوی، بیامرز آن را که جز دعا مالک چیزی نیست، همانا تو هرچه بخواهی انجام می دهی...
مراقب چشمای خوشگلی که میخوان برای ارباب اشک بریزن باشیم... شهید محسن درودی
تهِ تهِ همه ی ناامیدی ها ... نداشتن ها... نخواستن ها... نبودن ها... بن بست ها... و نرسیدن ها... خدا رو داری که آغوشش رو برات باز کرده... چرا ناامیدی...؟!
بعد از شهادت داداش مصطفی از مادر شهید پرسیدن: حالا كه ‌بچه ات‌ شهید شده میخوای چیكار کنی؟! ایشونم دست گذاشتن روی شونه ی نوه شون و گفتن: یه مصطفی دیگه تربیت می کنم... 🕊🌹