eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
788 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «مَن أَجرَى اللهُ عَلَى يَدَيْهِ فَرَجاً لِمُسْلِمٍ فَرَّجَ اللهُ عَنهُ كُرَبَ الدُّنيَا وَ الآخِرَةِ» خدا به دست هر كسی گشايشى براى مسلمانى پديد آرد، محنت دنيا و آخرت را از او بردارد. 📗 كشف الغمة، ج۱، ص۵۵۴ «گره‌گشایی از کار مردم» ای مــوجِ امــید ، راهـی سـاحل تو ای مهر و وفاعجین در آب وگل تو گـر یک گِــره از کار کسـی باز کنـی رنـج دو جـهان بَرَد خــدا از دل تو شعر:محمدجواد غفورزاده 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عــزای حضــرت خیــرالورا شد مدیـنه از غمـش ماتــم سرا شد بســوزد قلـب شیعه در عزایش تمــام اهل عالـــم در عـــزا شد علی مــرتضــی در آه و افغـان غمین درماتمش خیر النـسا شد مدینــه شد سیــه پوش پیمـبر خــداوندا چـها در ما ســوا شد چــرا تکفـین و تدفینـش شبانه به دســتان علی مرتـضـــی شد سقیفــه شـد به پا بعد از پیمبر که بخل وکینه هاشان برملاشد بـه جـــای تسـلیت بر آل طـاها فـروزان آتـش از بیت الولا شد زدند آتش به درب خـانه وحی کـزان خـون بر دل اهل ولا شد شکـسته پهلـوی دخـــت پیـمبر ز ضــرب آن لعیــن بی حیا شد صـفر ماه غـــم زهـــرای اطــهر گهی برمجتبی گه مصطفی شد بـه روز آخـــر مـاه صــفـر هـم عــزای حجـت هشـتم رضـا شد بسوزد "ناطـق" از داغ سه مولا چو در ارض وسما ماتم بپا شد غلامرضا محمودنژاد (ناطق)قم 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
با سبک: سه پنج روزه قابل اجرا میباشد. 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «تقدیم به نگاهِ کریمانه ی کریم اهل بیت علیهم السلام» کـــریم هست و کــراماتِ او حســاب ندارد حســـن بـرای کــــرم نیّـت ِ ثــواب ندارد خوشابه حالِ کسی که گدای خانه ی اوست که او زِ فکــرِ گــدایانِ خویـش خواب ندارد جواب کــرده نشــد هـر کـسی بـه او رو زد حسن شهی است که غیر ازکرم جواب ندارد به جزحسن که درآن کوچه مضطرب گردید کــنارِ مـادرِ خــود ، کـودک اضـطـراب ندارد به این دلیل که هـمـــــراز مـــادرش بـوده کسـی شبـــیـهِ حسـن یک دلِ کـبــاب ندارد تمام غصــه ی مــادر برای او ایـــن است : چرابه خانه ی خود ایــن پســر رباب ندارد به نزدِفاطمه در روزِ حشر ، شــرمنده است کسـی که از غــــمِ او دیـده ی پر آب ندارد قـسـم به چـادرِ زهـرا بــه روز رسـتاخـیـز هــر آن کـــه گــریه کند بهرِ او عذاب ندارد چـه می شودکه رســد مهدی و همه گویند: دگــر امــام حســن مرقــدِ خــــراب ندارد به لطف گنــبد و گلدسـته های صـحن بقیع مـــزار او غمـــی از نــورِ آفـتــاب ندارد شعر:رضا یزدی اصل۱۴۰۱/۷/۳ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─  شعری برای امام حسن علیه السلام که چشمان وصال شیرازی را شفا داد میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفّی سال 1262 هـ. ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقایم، ریحان، تعلیق، و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است. بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و آل او (صلوات‌الله علیهم) می شود. شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم ) را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید: چرا در مصائب حسین(و حسن) مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمانت را شفاء دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) حاضر گردیده می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است. صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن: از تاب رفت و طشـت طلب کرد و ناله کرد  آن طشـــت راز خــون جگــر باغ لاله کـرد نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد: خونی که خورد درهمه عمـر،از گلو بریخت دل را تهـــی ز خـــون دل چـنــد سـاله کرد نبود عجب که خون جگـر گـر شدش بجام عـمـریــش روزگار هـمـــین در پیــــاله کرد نتـوان نوشـــت قصــــه درد و مصـیـبتش ور می توان ز غصـــه هــزاران رسـاله کرد زینب دریـد معجـــر و آه از جگـــر کشـــید کلثـــوم زد بــه سیـنــه و از درد نالـه کــرد هــر خواهـری که بود روان کرد سیل خون هــر دخــتری کــه بـود پریشـان کُلاله کـرد یا رب به اهل بیـت ندانـم چه سان گذشت آن روز شدعیان که رسول از جهان گذشت |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ دست تهــی مانده میـــان راه ،با افـسوس ترسیده بود از یک غم مرموز و نامانـوس ترسیـده بـود و درد هـا از پیــرهــن میزد انگار نفرین می‌چکــید از پیکـــر منحوس او مانده تر در انـتهــای چـــهار راه درد او مانده تر مستاصل و درمانده و مایوس چشــمان او در یـک جــهان تاریکـی مبهـم خیره به یک افسانه ی خامـوش دقیانوس آیا، اگـر، اما ،چــرا، هی چــرخ مـیزد چرخ فکر سقوط و انتحاری پـوچ و نامحسوس مثل خــوره در رگ به رگ روی تنـش میزد حرکات غـرق در تشــنج ســاده و ملمـوس بیهودگی چــون چنگ میزد بر گلویش داد مثل خوره می‌خـورد او را تنگـی محبوس گز کرده بود و کوچـه در کوچه نمایان‌بود کِزکرده بود ومی‌چکید از او غم وافسوس دیگـر بـرای زندگی او خــط پـایـان‌ بـود دیگـر بـرای زندگی خامــوش تر فـانــوس افتاده تر میشــد قــدم هایش خزانی سرد رنگی پریـــده ،زردتـر با دردهـا مـانوس عشقی که دیگرنیست اماچشمهایش وااای عشقی که رفته پر زده از قلب او طاووس تنــها بــرای هیـچ ها در پیچــشــی تاریـک تنــها بــرای پـوچ ها بیـــمار جـــالیـنـوس یکباره درقلبش درخشان‌شد خط خورشید کوچــه به کوچــه او رسیده بود اقیانوس مهـــری بـرای مــــاه های تا ابـد تا اوج نوری که می‌ خواندش به ســوی سـرزمین طوس بالاتر از خــورشـــیـد ها بالاتـر از دریا آمد به سـوی عشــق ناب و تازه وملمـوس از گـنـبـد و از صـحـن ها بـوی گلاب آمـد آری سبک‌شد تا که رفـتــه بـود او پابـوس پـرواز می‌کرد و بـه روی آســـمان ها بود بالابلند و محکــم و زیـــبـا ، بگـو ققنـوس شعر:زینب حسامی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ طبیب جــان من بر درگـهـت بیمـار آوردم تنی رنجـور از درد و غـــم بســیار آوردم دخیل پنجـــره فولاد تان گــردیده ام آقا دلی بشکسته و پـر درد و قلبی زار آوردم امیـنُ الله می‌خـوانـم دلـم آرام میگـیـرد چرا چون رو بـسـوی حجـت دادار آوردم مرا چون آهوی سرگشته ودرمانده ضامن شو که بر تو من پناه ای مظهــر ایـثـار آوردم نسیم کوی توباخودمرا تاکربلا برده است ز داغ آن شه عطشان دلی خونـبار آوردم مـزارت را کـه میبینـم دلـم آرام میگـیـرد طبیبا یک نظـر کـن که تن تـب دار آوردم به بـازار ملاحـت پا نهـادم با تـهیدستـی کلافـی از نـخ دل بـر ســــر بازار آوردم شعر: خادم الذاکرین خسروی فر 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا به چه می اندیشی!؟ نگرانی بی جاست،،، اینجا و هم اینجاست. عرض سلام و احترام روزتان سرشار از عشق و امید. ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ عمری‌ست بی‌قرار، به ســر می‌بریم ما بر ایــن قـــرار تا نـفــس آخــــریـم ما همـراز روضـه‌ها و نواخـوان نوحــه‌ها دمسـاز سـوز سیـنه و چـشـم تریـم ما مارا به سرهوای شهـیدان بی سـراست از سر گذشتـه‌ایم چـو بر این سـریم ما نام حسین محشر عظمای جان ماسـت جــان دادگان زنـدۀ ایـن محشــریـم ما محشـر به پا کنیم به فـریاد یا حسیـن امــروز لشکــر شـــه بی‌لشکـــریــم مـا مارابه دست،پرچم صبروبصیرت است با عشق و شـور همدم و همسنگریم ما ما امّــــت نه دی و اهل حماســــه‌ایـم مــــرد جــهاد و همقــــدم حــیدریم ما حرف ولیّ ماست که«من انقــلابی‌ام» در راه انقلاب ز جـــان بگـــذریم ما با طلحــــه و زبیــــر بگـــوییـد تا ابد عمّـــــــار وار همنفـــــس رهبــــریم ما «اَلفتــنةُ أشــدُّ مِن القــتل»خـوانده‌ایم هرگـــز ز جــــرم فتنه‌گـران نگذریم ما با فاتحـان بدر ز ســازش سخــــن مگو امــــروز رهســــپار دژ خـیبـریم مـا چـشــــم انتظار منتقـــــم آل مصطـفی چشـــــم انتظار معــــرکـۀ آخــریـم ما شعر:محمدمهدی سیار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ عالَمــــی خلـــق اِیلِیـوب الله به نام پنج تن ماسِــوایَه اِیلیـــوب واجب ، ســلام پنج تن یِر گؤی اهلینَه آچیلدی باب تعظیم و سجود تـا ازل دَن آشـــکار اولــدی مقــــام پنج تن منــدَه جبرائیــل تک تا عــرشَـه پرواز اِیلَـرَم اِئتمَــــرَم هــرگز فـراموش ، احتـرام پنج تن خیر دنیا ، خیر عقبــایه چاتار هر شیعه کی اِیلِـیَــه هــــر دم اطـــاعت از امــام پنج تن اولیــن شخصیــت خلقـت ، نظر اِیلَـر ، یقین صدقیلـــن دوت دامـــنِ خیـــر الانام پنج تن حاجتون وار یؤز دولاندیرحیدرین درگاهینه جمــع اُولوب مولا علــی دَه هر مرام پنج تن حضرت زهـرا وِئریب قــول شفـــاعت اُمّــتَه اُولمیــوب هــرگز یالان قــول و کلام پنج تن ِاِیلَـه یثــرب دَن گذر خاک بقیعَــه سال نظـر مجتبــــایَـه آغــــلا بهـــرِ التیــــام پنج تن سَـسله سمت کربلادن تا یتیش سین دادیوَه خــامـــس آل عبـــا ، حُــسنِ خِتـــام پنج تن اهل بیتیـم جانینـی نذر اِیلَرم بِـش نورَه من وار باشیـمــدا ســایه سارِ مستــدام پنج تن ســـائل درگــاه آل مصـطفــی ، عـــزت تاپار چــون بو درگهـده اُولار آقــا ، غلام پنج تن "کیمیا"! سنــده مدال خـادمی ، زهــرادن آل خلق اولوب زهرایه خاطرچون تمام پنج تن شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) ۱۴۰۱/۷/۳ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ «تشنه ی دیدار» ای کاش که خـــاک ره زوار تو باشم تا آن کـه مقـــیـم تـو و دربار تو باشم ای کاش که مثل همه درمشهد قدست مهمان حـــریـم تو و زوار تو باشــــم برگنبـد و گلدسته ی تو چـشــم بدوزم با شـــوق ،«تماشــایی گلزار توباشــم» ای کــوثـر رأفـت ،به زلالی تو سـوگـند چون تشنه لبان،تشنه ی دیدار توباشم یک لحظه رهایم مکن ای کعبـه ی امید آزادیـم این اســت گـرفـتـار تو باشـم تا آن که نصیبم بـشود نور تو ،ای کاش چون اینـه ها ، نقـش به دیوار توباشم وقتی که طـبیــب دل بیمــار تو باشی من صحتم این است که بیمار تو باشم نیکوست که با وعده ی تو،در سفرمرگ دلباخـتـه ی دیـدن رخـســـار تـو باشم بگذار که مانند «وفایـی» هــمه ی عمر سیراب زسر چشمه ی سرشـار تو باشم اثر:استاد حاج سید هاشم وفایی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ عبابر روی سر دارد کسی که شمس هشتم بود دلـش آتــش ، ولی لب‌هاش گلـدان تبســم بود فتاد از پابه دست آنکه میخواندش ولیـعهدش ولی عهــدی که جام شوکـــرانش با تحکم بود ‌ (که بایدنوشی این جامی که می‌باشد سرانجامت!) ‌ ‌ولیعهدت به دستت کشته شد ای حـاکم ظالـم! چـو تدبیـر غلط کــردی شــدی درمانده و نادم کشـیدی نقشـــه ی شـــومی برای آن امامی که خودت را رهرو اوخواندی ای بدتر ز بِن ملجم! ‌ (چگونه رهروی هستی که دردل نیست اسلامت)؟! ‌ ‌ولایــت‌ عهـــدی از اول ، اگـــر چـه آشـکارا بود خصــوصـاً بـر امامـی کــه بـه افکار تو دانا بود بـرای مردمــــی که غـــافل از ریب و ریا بودند مسلّم گشــــت این پیمان که عهدی نامدارا بود ‌ (چنیـــن عهدی از اول بــود تار و پودی از دامت)! ‌ ‌امام هشتـمین! چون هفتمین خورشید عالمتاب که در زندان هارون شدشهیدوشیعه شد بی‌تاب شهیدجورمأمون چون که گردیدی به خاک توس شده توس ازقدومت قبله‌گاه خلق چون محراب ‌ (زنَد خورشـــید ،سر در هر سحر، از مشرق بامت) ‌ ‌حریــم انورت حـــج فقــــیران اســــت آقا جان! پـــناه عالمـــی و قلب ایـــران اســـــت آقا جان! تویی (ساقی) و ما دردی کشـــان کوی دلجویت که مست کوی توچون من فراوان است آقا جان! ‌ (درخشــــد بر فــــــراز بــام ایـــران تا ابد نامت)!شعر:سید محمد رضا شمس(ساقی) 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ سـلام مـا بـه رسـول و بـه پـاره ی تـــن او که هست در دو جهان دست ما به دامن او سـلام مـا به امامی کـه همـــدم فقـــراست سـلام مـا به عـزیـــزی که یوسف زهراست سـلام مـا به امامـی که پاره شـد جگــرش سـفــر رســید به آخـــر، در آخــــر صفرش سـلام مـا بـه شـهیدی که مرگ خود طلبید چوشخص مارگزیده به خویش می پیچید سـلام مـا بـه رضـا و بـه گــریه ی پسـرش کــه قاتلـش شــده فــــرزند قـاتـل پـدرش میان حجـره ی در بسته دست و پا می زد جواد و حضــرت معـصومه را صدا می زد کجاروم؟به که گویم؟که سوخت سوره ی نور گـــرفت شعـــله دلــش با سه دانه ی انگور تمــــام عــــمـر، غـــم دوستـان کبابش کرد شـــــرار زهر به یک نیمــه روز آبــــش کرد به نازنیــــن بدنـش پیـرهن سرشک افشاند از آن وجودبه جز استخوان وپوست نماند ز ضعف، دیــده گهی باز کرد و گاهی بست گهی به پای ســتاد و گـهی به جای نشست جـــواد، اشـک به رخ نـاله در نهـــادش بود رضـــا ســرش بـه روی دامـن جوادش بود پـدر نـظاره بـه مـــاه رخ پســـــر می کرد پسر ز ســوز جگــــر گــریه بر پدر می کرد پــــدر نگه به پسرکردوچشم خود را بست پســــر کشید ز دل آهی وبه سـوگ نشست الا تمــــام محـــبّان ز دیـــده خـــون بارید از ایــن وداع، وداعی دگـــــر به یاد آرید همـــان وداع کــه تنـهـــا عزیـــز پیـغمـــبر نـهاد صـــــورت خـــود بـر رخ علـی اکبر پســـر نگاه بـه اشک غـــــم پـــدر می کرد پــــدر نظاره به خـون ســر پســر می کرد پــــدر ز داغ پـسر بـاغ لاله در دل داشت پســـر نشــانه ز زخــــم هــزار قاتل داشت پـــدر ز خون پسـر صورتش خضـاب شده پســـر ز سوز عطـش قطره قطره آب شده پــــدر به چهره ی فرزندخویش چهره نهاد پســـر کــنار پـدر ناله ای زد و جــان داد،،، شعر:استاد حاج غلامرضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد. |↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─