⭕️کانال متن روضه_مقاتل معتبر چهارده معصوم علیه السلام.(ایتا) 👇
http://eitaa.com/golvajhehaye_roozeh
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈•
دسترسی هرچه آسانتر متن روضه در لینک بالا👆
هدایت شده از شمس (ساقی)
#سحر
#ماه_خدا
#شبهای_قدر
#رمضان_المبارک
(هوای سحر)
خوشا تـــــلاوتِ قــــرآن و ربنــــای سحر
خوشا به نغمــهی عـرفـانی دعــــای سحر
خوشا نـوای مــؤذن که میرسد بر گـوش
خوشا به بـانگ منـاجـات در هــوای سحر
خوشا لطافتِ روح و خوشا طراوت جـان
خوشا به پـاکـی دلهــای با صفــای سحر
خوشا به ماه ضیافت خوشا به مـاه خـدا
خوشا به لحظهی رؤیــایی و نــوای سحر
خوشا به آنکه بَـرد فیضِ این مبـارک مـاه
خوشا به آنکه کند درکِ لحظـههـای سحر
بـدا به آنکه غـریب است با فضــایل مــاه
خوشا به آنکه بُــوَد یـــار و آشـــنای سحر
بگیــر دست تمنــا به سـوی حضرت حــق
بخواه آنچه که میخواهی از خـدای سحر
دلِ شکسته و بیمـــار خــود ، مــــداوا کن
که نیست هیــچ دوایـی بـهْ از دوای سحر
مبـند دل بجــز از لحظــههـای نــاب دعــا
کـه رهـــروان طــریـقانـد مبـــتلای سحر
نمــاز و روزه و حــج است واجب شرعی
که این سه هست ز ارکـان پر بهــای سحر
اگرچــه من نتــوانـم که فیـض روزه بـرم
ولی همیشه زنم غـوطـه در فضــای سحر
بریز (ساقی) رحمت! به ساغرم می نــاب
ز جـام بـادهی جانبخش و دلــربـای سحر
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
(التماس دعا)
هدایت شده از شیدای زینب (سلام الله علیها)
صلی الله علیک یا امیرالمومنین
می پرسم از خود درک کردم من تو را آیا؟
قدر همان مرغابی ای که بسته راهت را
قدر همان چاهی که بوده محرم رازت
قدر همان نخلی که بر او هم شدی بابا
می پرسم از خود قدر یک ذره نمک بودم
بر کاسه شیر تو طعمی خوب و جان افزا
مانند سلمان نه ، کمی شیعه ، به حدی که
یک بند انگشتی به جاپایت گذارم پا ؟
می ترسم آقا ابن ملجم هم به من گوید
تو بدتری از من که نفرین شاملت بادا
یک عمر گفتی یا علی و با علی قهری
یک عمر با اسم علی در راه ملجم ها
از شمع بیت المال مولا روشنی اما
ناخواسته پایت رود در راه بی مولا
تبیین نکردی آفتاب و ابر را در دین
مرداب بودی جای رود و چشمه و دریا
از ترس رسوایی شدی همرنگ هر جمعی
در وصله ی کفش علی هم نیستی پیدا
می ترسم آقا الامان مولای یا مولای
بابای زینب این منم بر زینبت شیدا
زینت کریمی نیا(شیدای زینب )
http://eitaa.com/sheydayezeynab
التماس دعا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(السلام عليك يا علی بن ابیطالـب)
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#ماه_خدا
#شهادت
#رمضان_المبارک
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمؤمنین
(مرد کوفه)
شباست و بغضِ چندین سالهی من
چو کــوهـی بر گلــویم خــانــه کرده
نمـیدانـم کـه ایـن بغـض نفـسگیــر
چـــرا امشـب مــرا ، دیـــوانــه کرده
نفـس در سـیـنهام سـنگیـن نشـسـته
نمیآید بـــرون ایــن نــــای ، امشـب
نمیپیچـــد صـــدایِ مـَـــردِ کــــوفـه
چـــرا در کــوچــههـا ای وای امشـب
چــــرا نـــــان آور خــــوانِ یتـــیمان
نیـــامـد سـوی نخلســـتانِ کـــوفـه؟
مبـــادا فتـــنهای گـــردیــده بـــرپـــا
ز جهــل و بغــضِ نـامــردانِ کـــوفـه
خبـــر آمــد کـه محـــراب خـــداونـد
بـه خــون رأس مـولا گشـت گلگــون
الهــــی! بشکـــن آن دسـت جفـــــا را
که چشـم شیعیـان را کرد جیحـــون
شکـسـت آیـیــــنه ی عـــــدل الهـــی
بــه ســنگِ نـــامـــرادِ ابـــن ملجـِــــم
فسـوسـا قـــاتــل آن شـــاهِ مــــردان
بظـــاهـــر بـود اهــل دیــن و مُســلِم
خــداونــدا از ایـنگــونــه مسلمـــان
فــراواناست در ایـن عــالـم اکنــون
کـه قلـب مهـــدی صــاحـبزمــان را
کنــند از غصــهها آغشـته در خـــون
اَلا ای (ســاقــی) دلهــای عــاشــق!
نظـــر فـرمـا به مـا چشـم انتظــاران
شکـسـته ، سـاغـــر دل، از جـــدایـی
خمـــاری شـد حــدیـثِ بـیقــــراران.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1382
http://eitaa.com/shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
(السلام عليك يا علی بن ابیطالب)
ا࿐❁❈❁࿐✿࿐❁❈❁࿐ا
#ماه_خدا
#شهادت
#رمضان_المبارک
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمؤمنین
(شاہ ملک لافتی)
خدا تا آفرینش را به پا کرد
علی را شاهِ مُلک اتقیا کرد
جهان، دیوانه ی روی علی بود
خدا هم مستِ گُلروی علی بود
علی اسطورۀ خلقِ خدا شد
تجلّی گاهِ ذاتِ کبریا شد
پس از حج در غدیر خم پیمبر
جِهازِ اُشتران را کرد منبر
سپس دستِ علی را بُرد بالا
یگانه شاهِ مُلکِ لافتیٰ را
بگفتا : بعد من مولای تان اوست
بداریدش چو جان خویشتن دوست
عدو در جمع ، بَخّن یا علی گفت
ز مکر و حیله های ممتلی گفت
اگرچه تهنیت_گو گشت آن دم
کمر بر دشمنی میبست محکم
که با دنیاپرستان دغل کار
شدند از کینه هم پیمان و همکار
ا***
چو از حکم نبی بیتاب گشتند
نقاب جهل ، بر مهتاب گشتند
ولایت را ، ز مولا غصب کردند
خزف را جای گوهر نصب کردند
علی در انزوا ، گردید تنها
ز مکر و کینه و تزویرِ شورا
چه شورایی که قَطّاع الطّریقاند
شریکِ دزد و با مردم رفیقاند
سقیفه نام آن شورای پَست است
همه آشوب ها از آن نشست است
چو خفاشند با خورشید، دشمن
سیه کارند در هر کوی و برزن
کز انسانیت و مردی به دورند
به دور از فکر و تدبیر و شعورند
چه گویم زین عناد بی نهایت ...
ز غصب و اینهمه بغض و جنایت
غریبانی که خود را خویش خواندند
شغالانی که خود را میش خواندند
سفیهانی که در جوش و خروشند
همه گندم نما و جو فروشند
نمیبینی درین قومِ سیه دل
اگر عمری رَوی منزل به منزل
که در راہ خدا کاری نمایند
ز محنتدیدگان یاری نمایند
ا***
خلافت بود چون بر غاصبان گنج
به پایان گشت آن دوران بغرنج
خلافت، باز - از آنِ علی شد
اگرچه در غدیر خم ولی شد
ولایت مَسندِ آن مَه جبین بود
ولی بود و امیرالمؤمنین بود
علی ، یار و مددکارِ فقیران
یگانه یار و غمخوارِ عسیران
علی شیرِ خدا خیبرگشا بود
ولی اللہ و صِهرِ مصطفا بود
زمین غَرّہ زِ زیب فرّو جاهش
قمر خیرہ ، به اشراقِ نگاهش
علی ، نان آور خوانِ ضعیفان
یتیمان را پدر بودی ز احسان
چو دشمن تشنهٔ خون علی بود
دلش از زهر کینه ، ممتلی بود
به قتل وی ز جهل و مکر و افسون
بشد مأمور ، ابنِ ملجم دون
به مسجد شد چو آن رذلِ بداختر
بخفت اندر کمینِ قتلِ حیدر
علی در خواب خوش تا دید او را
بخواندش بر نماز آن زشتخو را
به دست خویش وی را کرد بیدار
اگرچه بود خود ، واقف بر اسرار
به سجدہ رفت تا شاہ ولایت
مهین خورشید رخشان هدایت
همانگاهی که همراز خدا شد
ز ضرب تیغِ کین فرقش دوتا شد
چو فرقِ شاہ مردان غرق خون گشت
شفق در خون نشست و لالهگون گشت
قلم بی تاب شد از ظلم گردون
که شد محرابِ کوفه دجلهٔ خون
نگو مسجد که مسجد بیستون شد
نگو کوفه ، که کوفه واژگون شد
نوای فُزتُ رَبِّ الکعبه از فرش
به همراہ علی میرفت بر عرش
نیستان در نیستان، ناله سر شد
درختِ معدلت را ، خم کمر شد
شکست آیینه ی عدل الهی
به سنگ جهل، با تیغ تباهی
هزار اُف بر تو ای چرخ نگونسار
که گشتی با اجل اینگونه همکار
عدالت رفت و مولا رفت و ما را
نماندہ جز غم و رنج و مدارا
علی را کِی شناسد کس به عالم
به جز ذاتِ خداوندِ معظم
اَبرمردی که مانندش محال است
چو ذات حضرت حق بیمثال است
اگر خورشید ، از مغرب در آید
دگربارہ جهان چون او بزاید
جهان دونپرور است و بی مروّت
نبندد با کسی عقد اُخوّت
نفاق و فتنهها پیوسته باقیست
تبر در کینه ی سرو و اقاقیست
چو رفت از این جهان (ساقی) مستان
خماری شد حدیث مِی پرستان
خوشا روزی که مهدی باز آید
جهان با عدل او دمساز آید
زمستان طی شود آید بهاران
به پاس دیدهٔ چشم انتظاران
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1384
http://eitaa.com/shamssaghi
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت
#امام_علی_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
آتش عشق علی(ع)
گرچه من سوختهام از اثر آذر خویش
دل من باز بود گرم به خاکستر خویش
دولت بندگی شاه ولایت دارم
کرده ام چاکری دهر نبی مفخر خویش
ای امیر همه میران و شهنشاه جهان!
نظری کن به عنایت به سوی چاکر خویش
یا علی! آتش عشق تو سراپایم سوخت
لطف کن لطف به من قطرهای از کوثر خویش
یا علی! گر نظری بر من مسکین نکنی
چه کنم؟ یا که چه خاکی بکنم بر سر خویش
تا نگه پاک و مطهر فکنم بر رخ دوست
شستشو کردمش از چشمهی چشم تر خویش
من نه آنم که روم از در تو جای دگر
گر برانی به هزاران سببم از در خویش
بس همین فخر (وفا) را به دوعالم تا کرد
خاک پای علی و آل علی افسر خویش
شادروان محمود شریف صادقی (وفا)
http://shaeranqom.blogfa.com
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت
#امام_علی_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(شوق زیارت نجف و کربلا على)
ای نوربخش محفل عشق و صفا على
سرچشمهی محبت و مهر و وفا على
ای مظهر فتوت و میزان عدل و داد
وی جوهر مروت و كان سخا على
رکن و حرم به يمن قدوم تو محترم
ای کعبهی عبادت و روح دعا على
عمری بوَد که گوشه نشین در قلوب ماست
شوق زیارت نجف و کربلا على
با دسترنج خویش به ویرانههای تار
بودی چراغ کلبهی هر بینوا على
مظلومهای چو فاطمه چشم فلک ندید
مظلومتر نیافت به غیر از تو یا على
پروانهسان بسوختی از داغ فاطمه
او هم به حفظ جان تو گشته فدا على
آن ساعتی که سقط جنین گشت محسنش
میزد صدا به یاری خود فضه را على
ای رهبری که گشت به محراب بندگی
پیشانیات ز تیغ شقاوت دوتا على
باشد که شام ظلمت قبر (حیات) را
روی منوّر تو ببخشد ضيا على
شادروان میرزا محمد حیاتبخش
http://shaeranqom.blogfa.com
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت
#امام_علی_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
(علی و شب)
نیمه شب زمزمهای هست بلند
که مرا میگسلد بند از بند
هست جانسوزتر از نالهی نی
کرده صد ناله به یک زمزمه طی
چه روانبخش صدایی دارد
شور عشق است و نوایی دارد
نغمه هایی که ز سازش خیزد
شور در چنگ دوعالم ریزد
بس که با شور و نوا دمساز است
به سماوات طنین انداز است
آسمانها همه با آن عظمت
رفته زین حال فرو در حیرت
چرخ سرگشته و آوارهی او
چشم پروین پی نظارهی او
خیره گردیده ازین جلوه سپهر
پرتو زهره و نور مه و مهر
دشت و صحرا همه در بهت و سکوت
که بلند است نوای ملکوت
این نوای ابدیت، از کیست
شاید آهنگ مناجات علیست
بنهادم قدم آهسته به راه
تا مگر گردم از این راز آگاه
دیدم آنسوی که نخلستانیست
اثر از ظلمت شب پیدا نیست
همه از جلوهی حق مستور است
جلوات است و سراسر نور است
دیدم آن سر ځلق الافلاك
روی اخلاص نهادهست به خاک
نیمه شب خلوت، رازی داری
با خدا راز و نیازی داری
"کای خدا باز شب تار آمد"
شب تاریک پدیدار آمد
همه در بستر راحت خفتند
روی در پردهی شب بنهفتند
هرکسی رفته به خواب ناز است
ليك درهای تو هر سو باز است
ای خدایی که نوازنده تویی
بگشا در که گشاینده تویی
تا تویی پادشه بندہ نواز
نبرم هیچ کجا روی نیاز نیست
غیر از تو نیست مرا ملجایی
جز سر کوی توام مأوایی
شادروان غلامحسین جواهری (وجدی)
http://shaeranqom.blogfa.com
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌در صورت نشر مطالب ڪانال در دیگر ڪانالها و گروههای مرتبط،حذف نام شاعر و منبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسّلامُ عَلَیكَ یَا اَمِیرِالْمؤمِنین)
#ماه_خدا
#شهادت
#رمضان_المبارک
#شب_قدر
#شهادت_امیرالمؤمنین
(محراب کوفه)
محرابِ کوفه ، ناگهان گلگون به خون شد
هفت آسمان در خون نشست و لالهگون شد
برخاست بانگ "فزتُ رَبِّ الکعبه" بر عرش
آنگه که رأس شاه مردان غرقِ خون شد
مولای درویشان ، به دست ابن ملجم
در سجدهی حق فارغ از دنیای دون شد
هرچند بود آگاه از این صبحِ خونین
صبحی که با ظلمت قرین در اندرون شد
با دست رحمت ، دشمنش را کرد بیدار
چون واقف از روز ازل ، بر مایَکون شد
در امتحان عشق ، در نزد خداوند
با سربلندی فارغ از این آزمون شد
شد دستِ کین آغشته چون بر این جنایت
هنگامهی " اِنّا اِلَیهِ راجعون " شد
از ضربتی که فرق مولیٰ را دوتا کرد
عرشِ عظیم کبریایی بیسکون شد
با کشتن شیرِ خدای بیشهی عشق
روباهِ شرک و تفرقه خوار و زبون شد
از خونِ فرقِ مرتضی ، شاهِ ولایت
کاخ ستم ویرانه گشت و واژگون شد
داغی چنین هرگز ندیده چشم عالم
آری! که آتشزا ترین داغ قرون شد
ای (ساقی) کوثر ، ز داغت تا قیامت!
جامِ دوچشم شیعیانت، غرقِ خون شد
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1383
http://eitaa.com/shamssaghi