─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
«تقدیم به نگاهِ کریمانه ی کریم اهل بیت علیهم السلام»
کـــریم هست و کــراماتِ او حســاب ندارد
حســـن بـرای کــــرم نیّـت ِ ثــواب ندارد
خوشابه حالِ کسی که گدای خانه ی اوست
که او زِ فکــرِ گــدایانِ خویـش خواب ندارد
جواب کــرده نشــد هـر کـسی بـه او رو زد
حسن شهی است که غیر ازکرم جواب ندارد
به جزحسن که درآن کوچه مضطرب گردید
کــنارِ مـادرِ خــود ، کـودک اضـطـراب ندارد
به این دلیل که هـمـــــراز مـــادرش بـوده
کسـی شبـــیـهِ حسـن یک دلِ کـبــاب ندارد
تمام غصــه ی مــادر برای او ایـــن است :
چرابه خانه ی خود ایــن پســر رباب ندارد
به نزدِفاطمه در روزِ حشر ، شــرمنده است
کسـی که از غــــمِ او دیـده ی پر آب ندارد
قـسـم به چـادرِ زهـرا بــه روز رسـتاخـیـز
هــر آن کـــه گــریه کند بهرِ او عذاب ندارد
چـه می شودکه رســد مهدی و همه گویند:
دگــر امــام حســن مرقــدِ خــــراب ندارد
به لطف گنــبد و گلدسـته های صـحن بقیع
مـــزار او غمـــی از نــورِ آفـتــاب ندارد
شعر:رضا یزدی اصل۱۴۰۱/۷/۳
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅══༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
شعری برای امام حسن علیه السلام که چشمان وصال شیرازی را شفا داد
میرزا محمّد شفیع شیرازی متخلص به وصال شیرازی متوفّی سال 1262 هـ. ق در شیراز از بزرگان شعرا و ادبا و عرفای عصر فتحعلی شاه قاجار بود. علاوه بر مراتب علمی، به تمام خطوط هفت گانه (نسخ، نستعلیق، ثلث، رقایم، ریحان، تعلیق، و شکسته) مهارتی به سزا داشته و کتابهای فراوانی نیز با خطوط مختلف نگاشته است. از جمله، اینکه 67 قرآن به خط زیبای خود نوشته است.
بر اثر نوشتن زیاد چشمش آب می آورد و به پزشک مراجعه می کند، دکتر می گوید: من چشمت را درمان می کنم، به شرطی که دیگر با او نخوانی و خط ننویسی. پس از معالجه و بهبودی چشم، دوباره شروع به خواندن و نوشتن می کند تا این که به کلّی نابینا می شود. سرانجام با حالت اضطرار متوسل به حضرت محمّد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و آل او (صلواتالله علیهم) می شود.
شبی در عالم رؤیا پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم ) را در خواب می بیند، حضرت به او می فرماید: چرا در مصائب حسین(و حسن) مرثیه نمی گویی تا خدای متعال چشمانت را شفاء دهد. در همان حال حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) حاضر گردیده می فرماید: وصال! اگر شعر مصیبت گفتی اوّل از حسنم شروع کن؛ زیرا او خیلی مظلوم است.
صبح آن روز وصال شروع کرد در خانه قدم زدن و دست به دیوار گرفتن و این شعر را سرودن:
از تاب رفت و طشـت طلب کرد و ناله کرد
آن طشـــت راز خــون جگــر باغ لاله کـرد
نیمه دوّم شعر را که گفت، ناگهان چشمانش روشن و بینا شد. آن گاه اضافه کرد:
خونی که خورد درهمه عمـر،از گلو بریخت
دل را تهـــی ز خـــون دل چـنــد سـاله کرد
نبود عجب که خون جگـر گـر شدش بجام
عـمـریــش روزگار هـمـــین در پیــــاله کرد
نتـوان نوشـــت قصــــه درد و مصـیـبتش
ور می توان ز غصـــه هــزاران رسـاله کرد
زینب دریـد معجـــر و آه از جگـــر کشـــید
کلثـــوم زد بــه سیـنــه و از درد نالـه کــرد
هــر خواهـری که بود روان کرد سیل خون
هــر دخــتری کــه بـود پریشـان کُلاله کـرد
یا رب به اهل بیـت ندانـم چه سان گذشت
آن روز شدعیان که رسول از جهان گذشت
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅══༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_رضا_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
دست تهــی مانده میـــان راه ،با افـسوس
ترسیده بود از یک غم مرموز و نامانـوس
ترسیـده بـود و درد هـا از پیــرهــن میزد
انگار نفرین میچکــید از پیکـــر منحوس
او مانده تر در انـتهــای چـــهار راه درد
او مانده تر مستاصل و درمانده و مایوس
چشــمان او در یـک جــهان تاریکـی مبهـم
خیره به یک افسانه ی خامـوش دقیانوس
آیا، اگـر، اما ،چــرا، هی چــرخ مـیزد چرخ
فکر سقوط و انتحاری پـوچ و نامحسوس
مثل خــوره در رگ به رگ روی تنـش میزد
حرکات غـرق در تشــنج ســاده و ملمـوس
بیهودگی چــون چنگ میزد بر گلویش داد
مثل خوره میخـورد او را تنگـی محبوس
گز کرده بود و کوچـه در کوچه نمایانبود
کِزکرده بود ومیچکید از او غم وافسوس
دیگـر بـرای زندگی او خــط پـایـان بـود
دیگـر بـرای زندگی خامــوش تر فـانــوس
افتاده تر میشــد قــدم هایش خزانی سرد
رنگی پریـــده ،زردتـر با دردهـا مـانوس
عشقی که دیگرنیست اماچشمهایش وااای
عشقی که رفته پر زده از قلب او طاووس
تنــها بــرای هیـچ ها در پیچــشــی تاریـک
تنــها بــرای پـوچ ها بیـــمار جـــالیـنـوس
یکباره درقلبش درخشانشد خط خورشید
کوچــه به کوچــه او رسیده بود اقیانوس
مهـــری بـرای مــــاه های تا ابـد تا اوج
نوری که می خواندش به ســوی سـرزمین
طوس
بالاتر از خــورشـــیـد ها بالاتـر از دریا
آمد به سـوی عشــق ناب و تازه وملمـوس
از گـنـبـد و از صـحـن ها بـوی گلاب آمـد
آری سبکشد تا که رفـتــه بـود او پابـوس
پـرواز میکرد و بـه روی آســـمان ها بود
بالابلند و محکــم و زیـــبـا ، بگـو ققنـوس
شعر:زینب حسامی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅══༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#مدح_امام_رضا_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
طبیب جــان من بر درگـهـت بیمـار آوردم
تنی رنجـور از درد و غـــم بســیار آوردم
دخیل پنجـــره فولاد تان گــردیده ام آقا
دلی بشکسته و پـر درد و قلبی زار آوردم
امیـنُ الله میخـوانـم دلـم آرام میگـیـرد
چرا چون رو بـسـوی حجـت دادار آوردم
مرا چون آهوی سرگشته ودرمانده ضامن
شو
که بر تو من پناه ای مظهــر ایـثـار آوردم
نسیم کوی توباخودمرا تاکربلا برده است
ز داغ آن شه عطشان دلی خونـبار آوردم
مـزارت را کـه میبینـم دلـم آرام میگـیـرد
طبیبا یک نظـر کـن که تن تـب دار آوردم
به بـازار ملاحـت پا نهـادم با تـهیدستـی
کلافـی از نـخ دل بـر ســــر بازار آوردم
شعر: خادم الذاکرین خسروی فر
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅══༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#محکومیت_توهین_به_مقدسات
#پاینده_باد_جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
عمریست بیقرار، به ســر میبریم ما
بر ایــن قـــرار تا نـفــس آخــــریـم ما
همـراز روضـهها و نواخـوان نوحــهها
دمسـاز سـوز سیـنه و چـشـم تریـم ما
مارا به سرهوای شهـیدان بی سـراست
از سر گذشتـهایم چـو بر این سـریم ما
نام حسین محشر عظمای جان ماسـت
جــان دادگان زنـدۀ ایـن محشــریـم ما
محشـر به پا کنیم به فـریاد یا حسیـن
امــروز لشکــر شـــه بیلشکـــریــم مـا
مارابه دست،پرچم صبروبصیرت است
با عشق و شـور همدم و همسنگریم ما
ما امّــــت نه دی و اهل حماســــهایـم
مــــرد جــهاد و همقــــدم حــیدریم ما
حرف ولیّ ماست که«من انقــلابیام»
در راه انقلاب ز جـــان بگـــذریم ما
با طلحــــه و زبیــــر بگـــوییـد تا ابد
عمّـــــــار وار همنفـــــس رهبــــریم ما
«اَلفتــنةُ أشــدُّ مِن القــتل»خـواندهایم
هرگـــز ز جــــرم فتنهگـران نگذریم ما
با فاتحـان بدر ز ســازش سخــــن مگو
امــــروز رهســــپار دژ خـیبـریم مـا
چـشــــم انتظار منتقـــــم آل مصطـفی
چشـــــم انتظار معــــرکـۀ آخــریـم ما
شعر:محمدمهدی سیار
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاًجایز نمیباشد.
|↲ڪانال:گلواژه هاے اهل بیت (؏)نشر اشعار بروز
─┅══༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅══┅─