eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
788 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ تقدیم به ساحت مقدس باب الحوائج قمر منیر بنی هاشم علیه السلام ای که تویی پور علی شاه عشق ماه بنی هاشمی ِ و ماه عشق مادر تو اُم بَنین بوده است با ادب و پاک ومتین بوده است چار پسر داده برایِ خدا در ره دین در صف کرب و بلا بَه ، بِه چنین همسری و مادری چار شهیدش همه تاج سری چون پسر آورد به روز نخست دست ز جان پسر خود بِشُسْت کرد فدای پسر فاطمه گفت تویی ماه شب علقمه باب تو سردار عرب بوده است حیدر صفدر به نَسب بوده است باب پدر حضرت بو طالب است جد امامانِ به دل غالب است فاطمه مام پدرت بوده است جدهء والا گهرت بوده است چون که محرم شد و ماه عزا خسرو دین خیمه بِزَد کربلا ساقی طفلانِ شه دین شدی کُشتهء آن لشکر بی دین شدی دست تو در راه هدف شد جدا فرق تو در راه خدا شد دوتا بال ، عطا کرده خدا جای دست بَه چه مقامی ست تو را جای دست دست اگر هست به بالای دست برتر از این دست دگر نیست ،دست دست و عَلَم حامی اسلام شد باب حوائج به تو اعلام شد تشنه بُودی لیک نه بر آب نیل بلکه بر آن کوثر و آن سَلسَبیل نام تو غوغا به جهان میکند زیر و زِبَر کَوْن ومکان میکند ای قمر هاشمیان جهان قبله گه فاطمیان جهان درگه تو باب نجات همه ست باب ورود پسر فاطمه ست در صفت و فضل تو صد نکته است بس کُتُب و گفته و ناگفته است عبد خدایی و مطیع امام بر پدر ومادر وجدت سلام أمر امامت تو به جان میخری غُصه و غم از دل او میبری چار امام و همه پیغمبران بلکه همه خلق زمین و زمان بوسه زنند دست یداللهی ات آن شرف وعزت و آگاهی ات حضرت سجاد علیه السلام گفته که عباسِ علیه السلام بر شهدا جمله چو تاج سر است چون که در این بزم مقرب تر است فاطمه هم خود پسرت خوانده است تاج سر بوالبشرت خوانده است چون که ز زین غرق شدی بر زمین گفت پسر باد به تو آفرین ختم تو اعجاز به پا می کند صد گره بسته چه وا می کند یک صد و سی سه بُوُد ختم تو بس چه مجرب شده است ختم تو هست "طریقت" به تو امیدوار ای همه عالم به تو امیدوار دست منِ خستهء نالان بگیر دست خدا از همگان دست گیر تقدیمی:حاج مرشدعلی طریقت 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ نوحه های قدیمی حضرت ابوالفضل علیه السلام      ای ساقی لب تشنگان (۲) ای نورِ چشمانم سقای طفلانم داغَت شکسته پشتِ من ای راحتِ جانم سقای طفلانم خیز و زِجا جانِ برادر کُن علمداری بی تو برادر من غریبِ این بیابانم سقای طفلانم (۲) خواهم بَرم در خیمه گَه این جسمِ صد چاکَت(۲) ممکن نباشد یا اَخا مَحزون و نالانم سقای طفلانم (۲)       𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌    https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 ای حَرمت قبله ی حاجاتِ ما یادِ تو تسبیح و مناجاتِ ما چار و امامی که تو را دیده اند دستِ علمگیرِ تو بوسیده اند ای که تویی مَظهرِ الله و نور نورِ خدا کرده زِ رویت ظُهور دست و عَلَم تا که براَفراختی پرچمِ اسلام و به پا داشتی از شَررِ عشق ، اگر سوختی مشعلِ اسلام براَفروختی عَمِ امام و اَخ و اِبنِ امام حضرت عباس علیه السلام هرکه به درد و اِلَمی شد دچار گوید اگر یکصد و سی وسه بار ای عَلم اَفراخته در نَشعَتَین اِکشِف یا کاشِفَ کَربِ الحسین از رَهِ احسان جوابَش دهید تشنه اگر آمده آبش دهید  𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌     غرقِ به خون برادرم آه و زِ بی برادری پشت و پناه لشکرم آه و زِ بی برادری چه سان به خیمه رو کنم شکایت از عَدو کنم با که من گفتگو کنم آه و زِ بی برادری چه سان روم سوی حرم خبر دهم به خواهرم که کشته شد برادرم آه و زِ بی برادری سکینه ی منِ فَکار سِتاده چشم و انتظار تا نوشَد آبِ خوش گوار آه و زِ بی برادری (۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 چه سان به خیمه رو کنم جواب : برادرم ابوالفضل شکایت از عدو کنم جواب : برادرم ابوالفضل با که من گفتگو کنم جواب : برادرم ابوالفضل (۳) چه سان روم سوی حرم خبر دهم به خواهرم که کشته شد برادرم جواب : برادرم ابوالفضل 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای جسم پاره پاره برادرم ابوالفضل ای از وطن آواره برادرم ابوالفضل کی دستِ تو بریده فرقِ تو را دریده کی در خاکَت کشیده ای نورِ دیدِگانَم سقای کودکانم ای روح و ای روانم ای عباس جوانم ای از وطن آواره برادر ، ابوالفضل   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌   https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 کنارِ نهرِ علقمه آید صدای زمزمه نه طاقتی بِنشینَم نه قُوتی برخیزم اَخا ابوالفضل (۲) کنارِ نَعشِ سَقا حسین نشسته تنها نه طاقتی بنشیند نه قوتی برخیزد اَخا ابوالفضل (۲)     سقای دشت کربلا ابوالفضل دستت شده از تن جدا ابوالفضل ما را رِسان به کربلا ابوالفضل حاجاتِ ما را کُن روا ابوالفضل      تقدیمی حاج مرشدعلی طریقت 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
💠 پویش ملی «لبیــک یا قـــرآن» 💠 اعلام انزجار عزاداران حسینی از اهانت به قرآن 🔰همخوانی سوره مبارکه مسد در هیأت‌های عزاداری سراسر کشور 📆 ۵شنبه، پنجم مرداد، شب عاشورای محرم ۱۴۴۵قمری در پی هتک حرمت مجدد به قرآن کریم پویشی با عنوان «لبیک یا قرآن» در تمامی هیئات مذهبی سراسر کشور با همخوانی سوره مبارکه مسد توسط عزاداران در شب عاشورا برگزار می‌شود. ◾️جامعه قرآنی و هیأت‌ های سراسر کشــــور ---------------------------------- 💠 کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم ◾️ @telaavat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ تقدیم به ساحت مقدس حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام با اقتباس از نوحه قدیمی به یاد پیرغلامان آقا اباعبدالله (ع) ‌ از کنار علقمه با دیده تر آمدم بی برادر آمدم بی برادر آمدم (2) تو ندانی خواهرم من با چه حالی آمدم بی برادر آمدم بی برادر آمدم (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نا امید وخسته و غمگین و مضطر آمدم بی برادر آمدم بی برادر آمدم (2) با دلی پر خون و با قد هلالی آمدم بی برادر آمدم بی برادر آمدم (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 تا رسیدم در کنار جسم پاک و اطهرش بر سر زانو نهادم آن زمان، پر خون سرش دیده گریان گشتم و آهی کشیدم دربرش شد امیدم نا امید از آن جمال انورش گفتمش جان اخا با دیده تر آمدم بی برادر آمدم بی برادر آمدم (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مادرم زهرا چو آمد در کنار علقمه چون که دید درخاک و خون آن گلعذار علقمه آفرین گفتا به آن گلگون قبای علقمه گفت و خیز از جا پسر ای مه لقای فاطمه جان من بنگر که چون با دیده تر آمدم جای مادر آمدم جای مادر آمدم بی برادر آمدم بی برادر آمدم (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تقدیمی: حاج مرشد علی طریقت 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ همه مدیون و بدهکارحسین درسهای عاشورایی شُکر لِلّه که گذشت عمر به دربار حسین روز وشب رفت به سر بر سر بازار حسین هر کسی در پی کاری ست به عالم مشغول رفت عمر منِ سر گشته سر کارِ حسین منّتی هست اگر ، منّت ایشان باشد که شدم در دو جهان مست و گرفتار حسین @goollvajhehay_ahlbeyt12 گر بَدَم یا که ریا عادت دیرین من است یا که خارم به گلستان و به گلزار حسین هر چه هستم ز تو هستم که همه دورهء عمر لااقل ذکر لَبم بوده به گفتار حسین آبرویی اگرم هست ز درگاه شما ست ما در این مرحله هستیم بدهکار حسین بده توفیق که پیوسته بمانیم زِ مهر طالب و عامل گفتار گُهر بار حسین شکر یزدان که دگر باره محرم شد و ما جمله گشتیم سیه پوش و عزادار حسین ما ز خود هیچ نداریم و اگر چیزی هست کَرَمی هست از آن سفره ء سرشار حسین هر کجا حاجتی و مشکلی ودردی هست همه زانو زده در محضر سردار حسین قمر هاشمی و پور علی شاه عرب آنکه باشد دو جهان یار وفادار حسین ما چه کردیم که شایستهء حضرت باشد از چه باشیم دلا جمله طلب کار حسین قدر این نعمت عظما نشناسیم چرا؟ ما که مدیون حسینم و نمک خوار حسین کاش میشد که به همراه عزاداری او قدمی هم بِگذاریم به رفتار حسین یا چو آیینه شود در بر ارباب عقول هدف و معرفت و گفته و افکار حسین دشمنش خواست که خواموش کند نور حسین غافل از اینکه جهان هست گرفتار حسین کوریِ چشم عدو نام حسین ابن علی شد جهانی و بِشُد گرم ،چه بازار حسین هر که خواهد که نبیند به جهان شور حسین گو بمیرد که نبیند همه آثار حسین دشمنش محو شد و زنده حسین است هنوز این بُوَد حکمت آن خالق جبّار حسین گرچه مداحی او فخر دو عالم باشد به عمل باش "طریقت" تو طرفدار حسین تقدیمی:حاج مرشدعلی طریقت 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
السلام نرگس که عطر گلشنش را دوست دارد از روضه ها گل چیدنش را دوست دارد یاسی که خود در بین گلها برگزیده است این یاس رنگ سوسنش را دوست دارد سیمای لاله سرخ گون کرده جهان را اما به شدت لادنش را دوست دارد یعنی گلاب او معطر تر شده که حتی گل پرپر تنش را دوست دارد گویی یدالله است که مشکل گشا هم بوسه به دست روشنش را دوست دارد آغوش او امن است که حتی امامش در بی پناهی مامنش را دوست دارد سر می گذارد روی دامان سکینه انگار که پیراهنش را دوست دارد چشمش به پایین است رو در روی زینب گویی که نقش دامنش را دوست دارد آخر چقدر این سر به زیری جان خواهر او جان خواهر گفتنش را دوست دارد آنقدر شاعر هست که حتی عدو هم اشعار ناب و متقنش را دوست دارد وقتی نگاهش می کند مولا پیاده آن قامت مردافکنش را دوست دارد بر آن خدا که آفریدش آفرین باد احسن بر او که احسنش را دوست دارد وقتی دعای اول ایرانیان است یعنی که سلطان میهنش دوست دارد زینت کریمی نیا http://eitaa.com/sheydayezeynab
✅ شرحی از ماوقع کربلا و گفتگوی حضرت ابوالفضل با حضرت اباعبدالله (ع) در آخرین لحظات از زبان حضرت زینب (س) باز صلای تو به گوشم رسید موسم پژواک خروشم رسید ماہ عزا آمد و دل غم گرفت دل ، غم ایام محرّم گرفت ماہ محرم ، مَه کرب و بلاست ماہ شهادت، مه قرب خداست کرب و بلا مرکز پرگار بود دایره اش دشمن غدار بود فلسفه جنگ، شرف بود و عشق بشنو ز زینب ، شه ملک دمشق ناظر زیبایی ‌دشت بلا دختر شایسته شیر خدا کوہ شکیبایی و دریای مهر خواهر سلطان زمین و سپهر: 🔲 زآنچه درآن شط جنون در گرفت خون خدا جلوہ ی دیگر گرفت مظهر فخر همه ی اولیا بعد علی و حسن مجتبا سید و سالار شهیدان حسین ماہ درخشان همه عالمین کرد دفاع از شرف کردگار تا نشود نزد خدا شرمسار گشت به همراہ همه خاندان راهی کوفه که چه گویم از آن کوفه مگو شهر فریب و ریا مرکز نامردی بی منتها کوفه مگو مقبرهٔ مردگان شهر مذلت که ندارد نشان هیچ ز مردی و وفای به عهد جز غم و پیمان‌شکنی در نبرد پشت نهادند به سالار دین تا نرسد شاہ برآن سر زمین گرچه که میعادگه عاشقان کرببلا بود که در آن میان مسلخ هفتاد و دو گلیار شد عشق از آن شهرهٔ بازار شد هر که منزه ز گنه بود دید : پرتوی از آیهٔ هل من مزید زآنکه در آن وادی بی بازگشت عشق و شرف بود که بسیار گشت عشق حقیقی مرید و مراد صحنهٔ زیبای بزرگ جهاد وہ که چه زیبا و دل انگیز هست زآنکه بلی گفت به روز الست بندگی محض، شهادت فزاست هر که مقرب بوَد آن را سزاست جان بدهد در رہ احقاق حق زآنچه خدا کردہ بر آن منطبق کرب و بلا مسلخ أحرار گشت رأس خدا بود که بر دار گشت وای از آن سر که چه‌ها می‌کند بر سر نی ذکر خدا می‌کند نی به نوا آمدہ در نینوا در غم این رأس ز پیکر جدا شبهِْ پیمبر که علی اکبر است گرچه به میدان، خلف حیدر است کرد نبردی چو علی بی مثال گرچه جوان بود به اوج کمال تا که پس از دفع گروهی، به تیر شد هدف از پیش و پس آن شیرگیر نقش زمین شد تن صدپاره اش با جگری پاره ز سوز عطش اصغر شش ماههٔ خونین جگر شد گلویش تیر عدو را سپر این گل نشکفتهٔ نوقافله گشت خزان از ستم حرمله حضرت عباس، علمدار عشق ساقی و سالار و سپهدار عشق لحظهٔ برگشت ز شطّ فرات ماہ درخشان همه کائنات ـ شمر لعین، راہ بر او بسته بود هر طرفش دشمنِ پیوسته بود گفت امانت بدهم از نبرد دست کش از آل علی، باز گرد مادرت از اهل دیار من است بهرہ بَرد هر که کنار من است با تو ندارم پس ازین دشمنی می‌گذرم از تو اگر با منی 🔲 پاسخ آن شمر دنی را بلند داد اباالفضل، یل ارجمند گفت که رہ باز کن ای بی حیا تا که برم مَشک سوی خیمه ها گر که ببّری ز تنم هر دو دست باز نخواهم کشم از دوست دست باز زنم پر به هوای حسین ای تن و جانم به فدای حسین تاخت به دشمن یل اُم البنین یکه علمدار شهنشاہ دین گرچه هراسان و فراری شدند ریگ روان‌گرد صحاری شدند باز به فرمان سگی بدسرشت شمر دنی، مظهر کردار زشت حمله نمودند به آن شیر نر تا که نماند ز وجودش اثر قطع نمودند دو دستان او تا که شود آب، بر او آرزو دستِ جدا گشته نگون شد به خاک بوسه بزد خاک برآن دست پاک خاک چو زد بوسه به دستان ماہ یافت شرف، خاک ازآن بوسه گاہ گشت چو دستان وی از تن جدا مَشک به دندان بگِرفت از وفا تیر جفا ساغر ساقی شکست رشتهٔ امید و رجا را گسست چشم و تن و قلب علمدار شیر گشت ز خشم عدو آماج تیر ماہ بنی هاشمی از صدر زین خم شد و افتاد به روی زمین گفت که دریاب برادر ، مرا نیست دگر تاب ، برادر مرا 🔲 شاہ چو این صحنهٔ جانسوز دید قامت مَه را به بغل، بر کشید گفت حسین از جگری سوخته بهر اباالفضل دل افروخته: جانِ برادر! تو که خود صفدری بیشهٔ حق را تو که شیر نری گو که چسان نقش زمین گشته‌ای از چه چنین، شیر عرین! گشته‌ای خیز تو ای میرو علمدار من ای خلف حیدر کرار من! ساقی آب آور با آبرو هرچه که خواهد دل تنگت بگو گفت منم ساقی بی جام و دست کز می عرفان تو گردیدہ مست ساقی صهبای ولایت تویی کشتی دریای هدایت تویی جانِ برادر! تو مراد منی دادرس روز معاد منی دشمن روبه صفت حیله‌گر دید نباشد طرف شیر نر دست علمدار تو را قطع کرد قامت سقای تو را نطع کرد تیر بلا را ز سر بیم و خشم دشمن نامرد نهادم به چشم پاک کن این چشم بخون خفته‌ام فاش نما گوهر ناسُفته‌ام گوهر ناسفتهٔ من روی توست بند، دلم در خم گیسوی توست پردۀ خون باز شد از چشم ماہ گشت هویدا ز پس پردہ، شاہ آینه با آینه شد رو به رو شد نگه اندر نگه و گفتگو گفت منم ساقی شرمنده‌ات ایکه تویی شاہ و منم بنده‌‌ات وآنگهی آن ساقی لب تشنگان تشنه‌‌لبان چشم ببست از جهان گفت حسین ای گل بی‌خار من مایهٔ دلگرمی پیکار من هرچه بگویم ز فراقت کم است رفتی و داغت کمرم را شکست بی تو برادر شده‌ام بی حبیب "نصر من الله و فتح قریب" کرب و بلا ، با تو بوَد برقرار (ساقی) لب تشنهٔ دشت وقار سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا