هدایت شده از شمس (ساقی)
(اَلسّلامُ علَیكَ یا اَباعبداللهِ الحُسَین)
#خیمهی_مهتاب
وقتی همه ـ آلاله ها را ، سر بریدند
وقتی که مردان خدا در خون تپیدند
آوای قرآن ، بر فراز نیزه ، گل کرد
هرچند گل را ناجوانمردانه چیدند
ظلمت اگرچه زوزه میزد چون شغالان
خورشید را بر خیمه ی مهتاب دیدند
آزادگان وقتی قفسها را شکستند
تا بیکران آسمانها ، پر کشیدند
مرغان عاشق بال و پر را باز کردند
تا آسمان عشق , سوی حق پریدند
دلبستگان زندگی وامانده در راه
دلدادگان حق به سرمنزل رسیدند
عِطر شهادت در میان دشت پیچید
وقتی شقایقها به صحرا میدمیدند
آنان که در بند حقارت مانده بودند
خود را به اعماق دنائت میکشیدند
چشمانشان چون ماتِ برق سکهها شد
کور از هوس ، زیبایی حق را ندیدند
مردانگی را با طلا ، تعویض کردند
نامردمی ها را برای خود خریدند
در زیر بار بردگی و شرم و عِصیان
درماندگان خوف و خفت قد خمیدند
بر خارطبعان ماند شرم و روسیاهی
آلالهها ، با سربلندی ، روسپیدند
تا مست گردند از می (ساقی) کوثر
با عشق، جام "ارجعی" را سرکشیدند
کردند بیدار آن به غفلت خفتگان را
آسوده دل ، تا روز محشر، آرمیدند.
سید محمدرضا شمس (ساقی)
http://eitaa.com/shamssaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
عترت و قرآن نجات عالمند
تا کنار حوض کوثر با همند
8.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
❌ نمایش: دلت پاک باشه؛ حجاب مهم نیست ❌
🖤 هیئت جای بیحجاب و باحجابه؛ نباید جلوی بیحجابان را در هيئت گرفت 🖤
تقویم شهدایی
شهید امیر سرلشکر
خلبان عباس بابایی
یاد شهدا با صلوات.
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
13.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️کربلا بر شیعه نامکشوف نیست ... حکمتش جز امر به معروف نیست
شعرخوانی دلنشین مرحوم آقاسی در رابطه با امر به معروف
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شاید علمی تر از این بیان دکتر عزیزی روانشناس،
نتوان #حجاب را توضیح داد
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
نذرشهادت حضرت #شریفه سلام الله علیها بنت الحسن علیه السلام
تسلیت بر امام زمان روحی فداه و همه محبینشان
شریف ها سر نیزه شریفه ها در راه
به روی خاک به ظاهر به راستی در ماه
به ریسمان همه ی دانه های مروارید
میان هاله ای از خاک و خون کبود و سیاه
کم است دانه ای از رشته جای او خالیست
دقیق تر بکند چشم خون عمه نگاه
به روی دامن سرد کدام خاک است او
به قلب گرم چه شعله گرفته است پناه
چنان که صورت نازش شده ست رنگ به خاک
چطور عمه ببیند به خاک او را آه
چقدر بوده غمش که دوازده قرن است
به خون نشسته دو چشم امیر مانده براه
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab
هدایت شده از شمس (ساقی)
«اَلسَّلامُ عَلَیكَ یا ثارَاللّٰهِ وَابنَ ثارِه»
(مثنوی غزل)
وقتی که خاک آغشته با خون خدا شد
سِرّ نهان عشق ، آنجا بر مَلا شد
هفتاد و دو پیکر، به دشت خون تپیدند
خورشید عالمتاب را بر نیزہ دیدند
دیدند یک سر بر فراز نی درخشان
دارد تلاوت میکند آیات قرآن
آیات حق تا بر فراز نی درخشید
بانگ شهادت در تمام دشت پیچید
زین ماتم عظما چهسان گویم چهها شد
لوح و قلم گریان به دشت نینوا شد
ارض و سما زین ماجرا در خون نشستند
جنّ و ملک در ماتمی بیچون نشستند
زیرا چنین ظلمی خدا حتی ندیدہ
خورشیدِ دشت کربلا را سر بریدہ
واحسرتا آن سر ، که بر نی نغمهخوان است
سوم امامِ بر حقِ ما شیعیان است
آری که شد خون خدا بر دشت جاری
بستان دین ، بار دگر شد آبیاری
دشتی که شد میعادگاہ شیعه امروز
شد قتلگاہ اصغر شش ماهه دیروز
آتش کشد از هر طرف بر دل زبانه
یاد آوری از کربلا ، گر عاشقانه
میسوزد عالم را شرار ظلم اعدا
دردا که تا محشر بُوَد این شعله بر پا
سوز از شرار آهِ سالار شهیدان...
لبتشنه اما مست، از دیدار جانان
زیرا به جرم پاسداری از ولایت...
دست یزید آغشته شد بر این جنایت
کشتند و پیش چشم یاران سر بریدند
عشق و شهامت را به چشم خویش دیدند
نامردمی کردند با آن شاہِ عطشان
قوم جنایتکارِ در ظاهر مسلمان
مرگا بر این قوم دغلکار و سیه روز
لعنت بر این نامردمان عافیت سوز
بنگر دمی بر اهلبیت از این مصائب
شد ناشکیبی بر شکیبی نیز قالب
بر گفته هایم چوبه ی محمل گواہ است
عشق است استاد و مپندار اشتباہ است
زینب به همراهِ یتیمان در عزا شد
در خیمه ی آلِ عبا محشر بپا شد
اهل حرم ، گریان از این داغ شرربار
گشتند اسیر چنگ جلّادان خونخوار
:::
خار مغیلان در رَہ و طفل سه ساله...
داغی به دل دارد به صحرا همچو لاله
طوفان غم را میتوان احساس کردن
در صورت غمگین این طفل سه ساله
شب پیش رو دارد مگر این ماہ تابان؟
کاینسان خرامان میرود با استحاله
گویی خبر دارد که شب پایان ندارد
چون ماهِ شامِ غم که دورش بسته هاله
شاید که میداند دگر بابا ندارد؟!
چون میکند بی او سفر با پای ناله
آری اسیری میرود شهزادہی عشق
این گلرخ محنت کش حیدر سُلاله
وای از دمی که رأس بابا را ببیند
در تشتی از خون با دوچشم غرق ژاله
آیا گناہ این گل پژمان ، چه بودہ؟
آیا چنین حکمی که دارد در رساله؟
آیا چنین مهماننوازی دیدہ چشمی؟
آن هم برای طفل بی بابا ؟... محاله!
:::
ای مرگ و نفرین تا همیشه بر شما باد
کی میتوان گفتا شما را آدمیزاد؟
(ساقی) اگر اين صحنه را تصوير دارم
بی شک جهانی را ز غصه ، پیر دارم
پایان دهم شعرم که دلها غرق خون است
بلکه ز جور اشقیا دارالجنون است
یابن الحسن! بازآ و بر ما رخ عیان کن
ما را برای نوکری ، امشب نشان کن
امیدوارم وارث خون شهیدان!
مهدی موعود! آیی و با تیغ عریان
گیری تقاص کربلا ، از دشمن دون...
تا شاید این آتش رَود از سینه بیرون
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1386
http://eitaa.com/shamssaghi