eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
789 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه حضرت فاطمه (س) https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 🏴🏴🏴🏴🏴 سلام ای بانوی شهر مدینه  سلام ای نازنین بی قرینه الا ای مادر سادات عالم  شکسته پهلویت از ظلم و کینه به جان زینبت مادر به آوای شبت مادر به یارب یاربت مادر مرو ای جان عالم حضرت کوثر شده تنهای تنها جان پیغمبر آه واویلا واویلا واویلا(2) سلام ای مادر کل زمانها  الا ای آبروی  کهکشانها چرا از پا  فتادی در مدینه تو که منصوره ای در آسمانها میان کوچه غوغا بود نگاه تو بر مولا بود علی تنهای تنها بود از آن روزی که خوردی بر زمین مادر ندیده روز خوش  اولاد پیغمبر آه واویلا واویلا واویلا(2) پسر عم جان ببین بشکسته بالم  علی جان گریه کمتر کن به حالم شبای آخر زهرا  رسیده حلالم کن  حلالم کن حلالم تمام  عشق و دین من امام من امین من امیر المومنین من به زیر پیرهن  غسلم  بده مولا نبینی نیمه ی شب بازوی زهرا آه واویلا واویلا واویلا(2) 😭😭😭😭😭 🏴🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
ای دلشکـسته فاطـمه ات را حـلال کن این نیمه جـان برای تو زهـرا نمی شود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(السّلام علیكِ یا فاطمةالزهراء) که دیده؟ سنگ به آیینه، بی‌بهانه زدن شرار ، بر در و دیوار آشیانه زدن ؟ کمان جور کشیدن به پنجه‌ی بیداد به قصد غصب فدک، تیر بر نشانه زدن به‌سان باد خزان ، در اوان فصل بهار به‌شاخ و برگِ "گل یاس" تازیانه زدن ز بغض و کینه و نفرت ز شاخه‌ گل‌چیدن ـ به‌داس ظلم‌ ـ به‌هنگامه‌ی جوانه زدن به زهر حَنظل نارس ز جهل و بی‌خردی و حِقد و بخل ، به بنیان رازیانه زدن به‌شوق جاه و مقامی ز خو‌ی اهرمنی شرر ، به سینه‌ی غمدیده‌ی زمانه زدن در اوج خواری و زاری و از قَساوت قلب شبانه شعله‌ی حرمان به قلب خانه زدن چراغ خانه‌ی زهرا ، کجا شود خاموش به سنگ فتنه بر آن نور جاودانه زدن ؟ چگونه می‌شود آرام ، قلب ناآرام به تازیانه به بازوی نازدانه زدن ؟ شب گناه ، به آلودگی سحر کردن خراب رقص و سَماع و می مُغانه زدن ز فرط بلهوسی و رذالت مطلق... به چنگ، چنگی و بر قیچک و چَغانه زدن پس از وداع نبی ، با دسیسه و نیرنگ چو رهزنان، به دل مسلمین شبانه زدن به قصد غارت اموال مسلمین ناگاه به‌سان دزد ، به گنجینه‌ی خزانه زدن سپس به غصب خَلافت خلاف وعده‌ی حق بدون تکیه‌گهی ، دم ـ ز پشتوانه زدن بدون هیچ وجاهت به تخت بنشستن دم از ولایت ِ الله ، خودسرانه زدن به بال شب‌پره در آسمان شب نتوان نقاب ، بر روی آن اختر یگانه زدن رسول حکم ولایت ، بزد به نام علی هنوز بی‌شرفان‌اند ، گرم چانه زدن علی‌است شاه ولایت که تخت شوکت او کجا جدا شود از هم ، ز موریانه زدن ؟! علی‌است مظهر عدلی که در تقابل ظلم شده‌‌است شهره به اِستادگی و جا نزدن دریغ ، قافیه بسته‌‌است دست شاعر را به زلف شعر ، نداند ، چگونه شانه زدن... وگرنه از غم و اندوه، می‌توان دل را خلاف قاعده ، بر بحر بی‌کرانه زدن! بسوخت (ساقی) دلخون، ازین غم جانکاه دگر چگونه توان؟ دم ، از این فسانه زدن!... سید محمدرضا شمس (ساقی) 1402/08/09 http://eitaa.com/shamssaghi
السلام علیکِ یا فاطمة الزَهرا 🏴🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 زهراست چراغ شب ظلمانی حیدر زهراست طبیب تب طوفانی حیدر زهراست پریشانِ پریشانی حیدر زهراست به هر معرکه قربانی حیدر یک جمله بُوَد ذکر لب حضرت زهرا مَن ماتَ علی حُبِ علی ع ماتَ شهیدا 🏴🏴🏴🏴🏴 گوید به علی ع نور تو را ماه ندارد دل جز تو دگر دلبر دلخواه ندارد بی تو دو جهان ارزش یک کاه ندارد من بی تو بمانم بخدا راه ندارد هرجا که تویی فاطمه س هم هست در آنجا مَن ماتَ علی حُبِ علی ع ماتَ شهیدا 🏴🏴🏴🏴🏴 می‌گفت همیشه به همان حالت مضطر مردم همه کاره است علی ع بعد پیمبر ص والله که من گفته‌ام این جمله مکرر حیدر  همه‌ی دین من و دین همه حیدر با خون شده حک روی درِ خانه‌ی مولا مَن ماتَ علی حُبِ علی ماتَ شهیدا 🏴🏴🏴🏴🏴 من محو علی گشته ندانم که خطر چیست دل سوخته کی حس کند این آتش در چیست حالا که علی هست دگر داغ پسر چیست سرگشته‌ی عشقش شده‌ام ضربه به سر چیست در پشتِ در این است کلام من شیدا مَن ماتَ علی حُبِ علی ع ماتَ شهیدا 🏴🏴🏴🏴🏴 جانم به فدای علی و قلب صبورش بر عهد خودش بود و ننازید به زورش دادند از آن کوچه غریبانه عبورش در کوچه شکستند تمامی غرورش جانم به لب آمد علی و خنده‌ی اعداء مَن ماتَ علی حُبِ علی ع ماتَ شهیدا 🏴🏴🏴🏴🏴 https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 مجتبی شکریان همدانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از شمس (ساقی)
(راز دل) هر جا که ما ، بدون ریا ، پا گذاشتیم گویی که پا به دیده‌ی اعدا گذاشتیم آزادگی نگر که : به غفلت‌سرای عمر دل را نبسته‌ایم و بر آن پا گذاشتیم یک عمر ، در کشاکش دنیا و آرزو ـ بودیم و پا ، به روی تمنا گذاشتیم شیرین نگشت کام دل از فتنه‌ی رقیب بر کام‌شان ، اگرچه که حلوا گذاشتیم وقت معامله، دل خود را به نزد دوست بی واهمه ، ودیعه به سودا گذاشتیم بس طبع مرده را به دمی زنده کرده‌ایم حتی مسیح را ، ز نفس ، جا گذاشتیم غم‌ ها که دیده‌ایم در این روزگار شوم ردّی از آن به‌ صورت و سیما گذاشتیم گشتیم چون ملول ز شهر و دیار خویش گهگاه ، پا به دامن صحرا گذاشتیم از خاکیان بجز غم و محنت ندیده‌ایم "تا روی خود ، به عالم بالا گذاشتیم" ۱ بی بال و پر شدیم اگرچه به روزگار با جهد ، پا به منزل عنقا گذاشتیم با همت و تلاش ، پی درک مبهمات پا از ثریٰ ، به سوی ثریا گذاشتیم نقشی ز زندگانی خود را در این غزل مسطوره‌ای ، برای تماشا گذاشتیم چون مَحرمی نبود که گوییم راز دل ناچار ، راز دل ، به معما گذاشتیم (ساقی) چو نیست دلبر و دلدار، لاجرم دل را ، به پای ساغر و صهبا گذاشتیم . سید محمدرضا شمس (ساقی) 1402/09/25 http://eitaa.com/shamssaghi ۱ ـ صائب
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82 ابلیسِ ملعون خویش را بیکار نگذاشت بیت خدا را نیز بی آزار نگذاشت گفتند زهرا پشت این دَرایستاده گفتند او را راحتش بگذار،نگذاشت در شعله ور شد!غنچه اش را در خطر دید میخواست برگردد ولی دیوار نگذاشت سعی فراوان کرد حتی بین آتش در را نگه دارد ولی مسمار نگذاشت دیگر نشد پای علی برخیزد از جا میخواست برخیزد،تن تبدار نگذاشت شاید از آن پس مرتضی هر خانه ای ساخت دیگر به روی درب آن مسمار نگذاشت لعن‌الله‌قاتلیک‌ یا‌فاطمه‌الزهرا ... علی ذوالقدر