─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
بابا همینکـه دخـتـرکـت بی پنـــاه شد
بعد از هجــوم اسـیر غم یک سپاه شد
از قتلگاه، تا بـه خـــــرابه مـــــرا زدند
دور از نگاهِ تو هــمـه جــــا قتلگاه شد
همراهِ راه ! نقشــــهی راهِ مـــــرا ببین
از ردّ تازیــانه تـنــــــم راه راه شد
حتی لباسِ پارهی من نیزخـنده داشت
وقتی خرابه، خــانهی فــرزندِ شاه شد
میخواستی عروس شوم؛پیرزن شدم
مویم سپید و رخت سپیدم سـیاه شد
قـــدّم نمیرســـید ، ببوســم لب تو را
در حسرتت نصیـــبِ لبـم ذکـــرِ آه شد
هرجا که چشمِ بدنظری در مســیر بود
گفتم عمــو بـیا که به رویـــم نگاه شد
زینب اگر نبود، مــرا زجـــر کشـته بود
بی تکـیـــهگاه بود، ولی تکـــیهگاه شد
دستم شناخت، روی تو را؛چشـمِ تار نه
بر پیریام ببخـــش، اگــــر اشتـباه شد
کاخِ یزید را به سرش میکــنم خـراب
حالا که ســیلِ اشک، برایـم سـلاح شد
شعر:رضا قاسمی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#شهادت_حضرت_رقیه_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
دستت کجاست تا که بگــیری به بر مرا
یا لطـــف کـن بگـــیر به بر یا بِبَــــر مرا
آن سنگدل که خواست سرت راجدا کند
ای کاش کشــتــه بود ز تو زودتـــر مرا
آن طایــرم که واشـــدن پــر ندیــده ام
صــیّاد دون شکسـت هـمه بال و پر مرا
مرهون عــمه هـستم اگـر زنده ام هنوز
هر جا رهاند بعـــد تو از هـــر خطر مرا
هرجا که خواست خصم زند تازیـانه ام
می گشــت عمــه با همه نیرو سـپر مرا
با آب چشم خون ز رخت پاک می کنم
یاری اگـــر کنـــد ز وفا چشـــم تر مـرا
من مفتخر بـه عالم و شـرمـنده از توام
کاینگـونه باسرت زدی از لطف سر مرا
هــر طفل جــا بـه دامـن لطـف پدر کند
"افکـنده ای چــو اشـک چرا از نظر مرا"
شعر:استاد علی انسانی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
4_5913276475955481061.mp3
1.79M
#نوحه_واحد_سنگین
#نوجوانان_حضرت_زینب_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
هستیِ من همین دو گل هستن
چشـــم امــید به اذن تو بستن
از عشق تو حسین ببین مستن
(حسین مظلوم)
بیـا ببیــن زینــب پـریشـــونه
شـبیه چشـــم تو دلــش خونه
اشـکای زینـــب مـــث بــارونه
(حسین مظلوم)
[عزیز خواهر ای حسین جانم(۳)حسین مظلوم]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
از صورت تو بوسه می گیــرن
هر دو مثه دو لشـکر شـــیرن
ایشــــالا که برا تو می میــرن
(به جان مادر)
بیا ببین غم و توچشماشون
نگاه نکن به قد و بالاشون
فدایی هستن برا مولاشون
(به جان مادر)
[عزیز خواهر ای حسین جانم(۳)حسین مظلوم]
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
بچه هامـو نذر شــما کردم
اِذنم نَدی مــن بر نمیگـردم
ای شاه من دور تو میگردم
(غریب خواهر)
شکر خدا هر دو شدن پرپر
شدن فدای اصـغر و اکبر
شد افتخار زینب و جعفر
(الحمــــدلله)
# کربلایی مرتضی_شاهمندی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅═࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#غزل
#جوانان_حضرت_زینب_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
« آرزوی مــــــــادر »
دویـدهایم که هــمـــراه کاروان باشــیم
رسـیدهایم که در جمـــع عاشـــقان باشیم
به شــوق اوج گرفــتن ســتاره آمـدهایم
که خـاکبوس قــدمهـای آســمان باشـــیم
شما و این همه غربت،چگونه جان ندهیم؟
خــدا کنــد که ســـزاوار بذل جان باشـیـم
دوچشم حضرت مادردوچشمه باران است
چگـونه شـاهـد این درد بیکـران باشـیـم؟
دویده در رگ مـا خــــون جعـفـــر طــیّار
زمان آن شــده تا عـــرش، پـر زنان باشیم
دو بال سـبز پریدن به اذن دست شماست
اگـر اجـــازه دهیـــد از پرندگان باشیم
دو نوجـوان فـدایی، دو نوجـــوان شهـید
همـان که آرزوی مــــادر اسـت، آن باشیم
شعر:سیدمحمدجواد شرافت
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
ای یادگار مـــــادر و جــــد و بـرادرم
هم خواهرتو هستـم و،هم برتـو مادرم
رخصت بده که فرصت دیدار کـم شده
مهمان جــان زیــنب تو درد وغـم شده
دو دسته گل نثـار تو آورده ام حسین
دوجان به کف برای توپروده ام حسین
این دو ،شکـوفه های بهشــتی جعفرند
نوباوه گان فاطـمه و جـــان حیـــدرند
رخصت بده که دین خــودم را ادا کنم
پـروردگان مکــــتب خود را فـــدا کنم
بگــذار از محــــبت بـر تو اثــر دهـم
بگذار مثل مادر خــــود من پســر دهم
مانند مـــــادرم که ولایــت مـــدار بود
درغربت پدر همــــه جا ذوالفـــقار بود
بگـــذار روز غــربــت تو مثل او شوم
تیری مهیب بردل وچشــم عــدو شوم
گل های گلشــنم چو به روی زمین فتد
حاشاکه روی چهرۀ من خط وچین فتد
پارا برون نمی نهم ازخیمه گاه خویش
هرگز رها نمی کـنم از سینه آه خویش
من افتخار می میکنم آنان فـدایی اند
از کشـتـگان راه تـو و کـــربلایی اند
اکنون اگر فـــدایی و در محضـر تواند
هر دو به نیـزه همسفــــران ســر تواند
یا ایـهالعـــــزیز دوگل را قبـــــول کن
ام الشهـــید می شــــوم آقـا قبـول کن
از بـس که ناله کـــرد دلــم از نوا فـتاد
خاموش شد«وفایی» ودرپای ما فـتاد
شعر:استاد سید هاشم وفایی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#مدح_روضه
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
رقیه دختر سلطان عشــــــق است
رقیه غنچه باغ دمشـــــــق است
دمشــق آباد از نام رقیــــــــه است
دمشـق آگه ز آلام رقـــــــــیه است
حــــــریمـش حــرمـــت بسیار دارد
دوا بر درد هــــر بیمـــــــار دارد
بـــــزن دل را به درگاه رقــــــــیه
اثــــــر دارد غــم و آه رقــــــــیه
دَم باب الحــــــــوائج دارد آری
ز دســتانش کــــــــرم می بارد آری
کــرامـت ، آبـرو می گیـــــرد از او
قیامت می کــند آن دســــت و بازو
سه ساله،جایگاهش بس عظیم است
به دریای کرم ، دُرّ یتــــــیم است
کَرَم ، شایـــســـته ی دســت رقــــیه
دلـم گـــــردیده پابـــسـت رقــــیه
رقـــــیه ، داغِ دل ، چـــون لاله دارد
نشــــان از یاس هجــــده ساله دارد
رُخش نیلی ، تن پاکش کــبود است
گناه این گل زیبا چـــه بوده است؟
چه زجری داده زجــری صورتش را
ندیده در نگاهــــــش حسـرتش را
به هر جــــــــایی که برده نام بابا
نشســــــته بر رخش سیلـــی ِ اعدا
مـیان خــــــواب و بیدار است انگار
که دستش را گـــــــرفته روی دیوار
پریـد از خـــواب ، ناگَه در دلِ شب
هراسان شد ، صدا زد عـمه زینب!
بیا عــــــــمه! پدر را خــواب دیدم
ســرش در هاله ی مهـــــــتاب دیدم
پدر آمد مرا هـــم با خــــــودش برد
دلم از غـــــــربـت ویــــرانه پژمرد
بگو تعبـــــیر خـــوابم چیست عمه؟
جـــواب اضــــــطرابم چیست عمه؟
ولی این بار خــــوابم فـــرق دارد
و جـنس اضـــطرابم فـــرق دارد
جواب بی قراری های من چیسـت؟
بگو معنای این رویای من چیسـت؟
میان این سـوال بی جـــــــوابش
طَبَق شد معنــــی و تعبیـر خوابش
رسیـــد از راه ، یار دلنـــــوازش
شکوفا شد گل از رخســـــار نازش
چو از روی طبق انداخت سرپوش
گرفت آن رأس خونین رادرآغوش
نوازش کــــرد با دســــتــان لرزان
خوشامد گفت با چشـــمان گریان
اشـارت کــــــرد بر لبهای پاره
هزاران حـرف دارد این اشــــــاره
ســلامی داد با آهنگ محــــزون
برآن رویِ پـر از خاکسـتر و خـون
سلام من بر آن شَــیبُ الخَضیبت
نموده مستم امشب ،عطـر سیبت
منور کـــــرده ای ویــــرانه ام را
صـــفا دادی دلِ غمخــــــانه ام را
به دیـــــــدار آمـــــدی الحمدلله
به مــا هــــم ســـــر زدی الحمدلله
مــــرا آب حیــــات آوردی امشب
دلــم را نـور باران کــــردی امشب
یتیمم خـوانده اند عیـــبی ندارد
که دارد دختـــرت جان می سپارد
اگـر رویــــم کبـــود و ارغوانیست
همه از صــورت مادر نشـــانیست
ســنان هـر بار ، سیلی ، بی هوا زد
شبـیه مـادرت در کوچــه ها زد
بریـدم دیگـــــر از دنیـای بی تو
که من می ترسـم از فـردای بی تو
من از این فاصله می گـریم اینجا
ز ترس حــــرمله می گـریم اینجا
مرا با خـود ببر دیگر توان نیست
توان مانـدنم در این مکان نیست
ز بس نالیـــــد در ویرانه جان داد
زمین و آســـــــمانها را تکان داد
غمـــــی تازه ســــراغ زینــب آمد
فلک لـرزید و در تاب و تـــب آمد
شبانه ناله ها در شـام پیچــــــید
نـــــوای مـــــادر آلام پیچـــــید
به وقت غـــسل یاد مـــــادر افتاد
به یاد نالـــه و میـــــــخ دَر افتاد
رقیه کشــــته ی دور از وطــن شد
رقـیه مثــل بابا بی کفـــــن شد
جهان،یک قـطره و دریا رقیه است
بـرات "کیمیـــا" هم با رقیه است
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)
─┅══༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅══┅─