حمید:
..السلام علیک یا ابا عبدالله ع
🍁🍁" مرثیه اربعین"🍁🍁
من شاهد درد آشنای کربلایم
آزاده ای بر گشته از شام بلایم
من زینبم شور آفرین نهضت عشق
سرمست باده از میِ قالو بلایم
پرورده ی دامان کوثر هستم آری
من دُخت کبرای علی مرتضایم
سوز نی و سرّ نیستان ولایت
آید برون از نای من با های هایم
در نهضت سرخ حسینی از دل و جان
نقش آفرینی کرده ام با خطبه هایم
در کوفه غربت دیدم و در شام دشنام
با آن غریبستان غم ها آشنایم
در کربلا رنج هزاران ساله دیدم
قد کمان باشد گواه مدعایم
یک اربعین رنج اسیری دیده ام من
زین رو نمی آید به لب حتی صدایم
آری دوباره آمدم در وادی عشق
بهر طواف کعبه با سعی و صفایم
اینجا مزار کعبه ی دلها حسین است
نور هدی و شاه سر از تن جدایم
من این زمین لاله گون را می شناسم
این وادی عشق و جنون را می شناسم
اینجا سر پاک حسینم را بریدند
جسم شریقش را به خاک و خون کشیدند
شد آیه آیه جسم پاکش روی صحرا
پا مال اسبان شد همین جا نور طاها
این قبر شش گوشه مزار شاه عشق است
گرچه گل یاسش رقیه، در دمشق است
پائین قبرش جسم پاک اکبر اوست
این قبر کوچک روی سینه اصغر اوست
صوت اذان اکبر اینجا مانده در گوش
وقتی اذان می گفت می رفتم من از هوش
شد ارباً اربا پیکر اکبر در اینجا
از تیغ کین دشمنان و ظلم اعدا
اینجا گلوی نازک اصغر دریدند
با یک سه شعبه حلق پاکش را بریدند
قاسم همین جا زیر سمّ اسبها بود
صدپاره تن از ظلم قوم اشقیا بود
اینجا هوایش بوی عطر یاس دارد
تصویری از جانبازی عباس دارد
در علقمه آن روز غوغایی به پا شد
وقتی که دستان قمر از تن جدا شد
آمد کنار پیکرش زهرای اطهر
شیون کنان با اشک چشم و دیده تر
بانگ عطش می رفت اینجا تا ثریا
با آنکه مَهر مادرم بود آب دریا
جان دادم اینجا بر فراز تلّی از خاک
در قتلگه وقتی که دیدم جسم صد چاک
اینجا تمام خیمه ها را سوخت دشمن
می سوخت با هر شعله ای جان و تن من
من زینبم ام المصیبت های دوران
در سینه ام مانده هزاران درد پنهان
چشم فلک از این مصیبت هست خون بار
دارد " شقایق" چون دل من داغ بسیار
حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
1_30797928.mp3
14.24M
😭 کاشکی میشد تو قتلگاه بودم به زیرِ دست و پا به جایِ تو......
#حسین_بمیرم_برات💔
#حاج_امیر_عباسی🎤
#دختران_انقلاب🏴
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
خون جگر آورده ام
😭😭😭😭😭
🏴🏴🏴🏴🏴
بی تو دلم، بسمل بیبال بود
داغ چهل روزه، چهل سال بود
طایر جان، دور سرت می پرید
مرغ دلم، گوشه گودال بود
سلسله، گردیده النگوی دست
خار، به پای همه خلخال بود
سینه ما، داغ روی داغ داشت
خال لب ما، همه تبخال بود
همره ما، تار و نی و چنگ بود
دسته گل محفل ما، سنگ بود
اگر چه، خون جگر آورده ام
پرچم فتح و ظفر آورده ام
ای به فدای تن پاکت، سرم
بر تن پاک تو، سر آورده ام
بر لب خشک تو ز شام بلا
اشکْ فشان، چشم تر آورده ام
گرچه تو خود از همه داری خبر
من ز سه ساله، خبر آورده ام
داغ بزرگی است غم کودکت
فاطمه ی سه ساله ی کوچکت
خیز، زجا، ای پسر مادرم
من نه مگر این که تو را خواهرم
معجر نو، بر سر خود کرده ام
بس که به سر، ریخته خاکسترم
تو در مدینه، وسط آفتاب
عبا کشیدی به روی پیکرم
در پی این قصه، گمانم نبود
از سر نی، سایه کنی بر سرم
من نه فقط همسفرت گشته ام
سوخته ام و دور سرت گشته ام
کرب و بلا، باغ گل ما کجاست؟
مصحف صد پاره ی زهرا کجاست؟
ای بدنت پاره تر از برگ یاس!
باغ گل و لاله ی لیلا کجاست؟
رباب با شاخه ی گل آمده
غنچه ی پرپر شده ی ما کجاست؟
رقیّه را، اگر نیاورده ام
سکینه ات آمده، سقّا کجاست؟
آن همه گل در چمنت کو حسین
لاله ی باغ حسَنَت کو حسین
شام و کف و خنده و دشنام بود
عترت تو، در ملاء عام بود
دسته گل سلسله دار همه
سلسله و سنگ لب بام بود
طفل تو، از بیم جنایت گران
اشک به رخ ریخت و آرام بود
شب همه، با گریه ی ما صبح شد
شام هم از غربت ما شام بود
رأس تو تا، زینتِ دروازه شد
داغ دل ما همگی تازه شد
پیش بلا، سینه سپر گشته ام
راهی طوفان خطر، گشته ام
چهره برافروز، عزیز دلم
من پی دیدار تو برگشته ام
گرچه رسیدم ز سفر، سرفراز
با غم تو، خمیده تر گشته ام
از اینکه تو رفتی و من مانده ام
خجل ز مادر و پدر گشته ام
داغ تو زخم جگرم شد حسین
قاتل تو هم سفرم شد حسین
کوه غمت به شانه آورده ام
قامت خم نشانه آورده ام
ناز مرا مکش که از بهر تو
قصه ی نازْدانه آورده ام
کبوتران بال و پرْبسته را
باز به آشیانه آورده ام
خیز و ببین شبیه زهرا شدم
نشان تازیانه آورده ام
همّت من، فاتح دینم شده
مدال من، زخم جبینم شده
ای به ابی انت و امّی فداک
جانِ اخا! دست، برون کن ز خاک
سر، که نداری، ز لبت بشنوم
حرف بزن، از گلوی چاکْچاک
وای اگر رود، ربابت ز دست
آه اگر سکینه، گردد هلاک
قلب رباب را بده تسلیت
اشک سکینه را کن از چهره پاک
نظر، به زین العابدینت، فکن
زخم غل جامعه را بوسه زن
قسم! به خون دل و زخم سرم
قسم! به کام خشک و چشم ترم
قسم! به جان خاتم الانبیا
قسم! به جانِ پدر و مادرم
قسم! به دستهای عبّاس تو
قسم! به آن دو کودک بیسرم
هزار بار اگر، به شامم برند
باز تو را، باز تو را، یاورم
سایه ی من فرش بیابان توست
لاله ی من، خار مغیلان توست
میثم اگر در غم ما، سوخته
از دل سوزان من آموخته
ظرف گناهش، پر و دستش تهی
از همه سو، چشم به ما دوخته
هر نفسش شعله ای از آه ماست
با نفس ما شرر افروخته
ناله ی ما، گریه ی ما، سوز ماست
هر چه که آورده و اندوخته
اوست که یک عمر، ثناگوی ماست
خاک قدم های سگ کوی ماست
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
استاد سازگار
35.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
روایت کربلای آذربایجان
اینجا بردن نام حسین جرم است!
روایت بخشی از ظلمهای دولت یهودی الهام یهوداف علیه شیعیان آذربایجان...
• اینجا مانند غروب عاشورا هر کس نام حسین بر زبان جاری کند هر کس دلتنگی و عزاداری کند تنش زخمی میشود و به اسارت می رود
اینجا عاشورا در جریان است
کربلای آذربایجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
موکب زیباتر از این داریم؟!
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#امام_حسین_علیه_السلام
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
... نه غمیم وار
(حسینچی لر دیلیجن)
من بلبل گلزار حسینم نه غمیم وار
یار گل بی خار حسینم نه غمیم وار
نالایقم اما صف عشّاقه قوشولدوم
یعنی که خریدار حسینم نه غمیم وار
یوخ نسخه و دارو و اطبّایه نیازیم
بیر عمریدی بیمار حسینم نه غمیم وار
عقباده الیمدن یاپیشار ال سیز اباالفضل
دنیاده گرفتار حسینم نه غمیم وار
دنیاده حسینون غمینی شادلیقا وئرمم
شادم بونا غمخوار حسینم نه غمیم وار
گلمور بوتون اعمالیمه بیر ذرّه گمانیم
امّا چوخ امیدوار حسینم نه غمیم وار
هر مشکله دوشسَمده اباالفضل ائدر آسان
چون یار علمدار حسینم نه غمیم وار
جان اوسته اونی گورسم اولار ذکر زبانیم
محو گلِ رخسار حسینم نه غمیم وار
واردور یئری اولسا کفنیم بو قره کؤینک
من محرم اسرار حسینم نه غمیم وار
بیر عدّه شب اوّلِ قبره نگراندی
من یوخ، چون عزادار حسینم نه غمیم وار
یاد ایلیورم لبلرین ایچدیقجا سرین سو
چون تشنۀ دیدار حسینم نه غمیم وار
هر مشکله دوشسمده اباالفضل ائدر آسان
چون یار علمدار حسینم نه غمیم وار
هر بیر گئجه قلبیمده دی ششگوشه مزاری
هر بیر گئجه بیدار حسینم نه غمیم وار
فخر ایلییر عالمده هره بیر زادا، منده
فخریم بودی زوّار حسینم نه غمیم وار
من مرثیه خوانم دئمیون آدیمه عالِم
بیر راثی ایثار حسینم نه غمیم وار
یاز گوز یاشیلان صفحهی رخساره «بشیر»ا!
من شاعر دربار حسینم نه غمیم وار
شعر: استاد سید بشیرحسینی میانجی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
#غزل_مرثیه
#اربعین_حسینی
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
غبار غم بورویوب کربلانی قرخ گوندی
نی یون نواسی دوتوب نینوانی قرخ گوندی
ولایتین چمنینده ایاقلانوب گوللر
شهید ائدوبله سوسوز باغبانی قرخ گوندی
چمندن آیری دوشوب بلبلان دلخسته
گورَنمیوبله گوزل گولستانی قرخ گوندی
نه باغبانه ترحم ائدوبله نه گولونه
آتادان آیری سالوبلار بالانی قرخ گوندی
دیار کرب وبلاده بیر اتفاق دوشوب
دوشوبدی دیلره غم داستانی قرخ گوندی
آخوبدی خون خدانین قانی یره ناحق
قان آغلادور بو محن آسمانی قرخ گوندی
دیَنورم دیه بیلمم نه ظلم ائدوبدی یزید
ملول ائدوب ستمی ماسوانی قرخ گوندی
اولوبدی غارت حسینون او کهنه پیرهنی
ائدوبله جامه سیه انس و جانی قرخ گوندی
ستمله قول قولا باغلاندی اهل بیت نبی
دوشوبدی چوللره غم کاروانی قرخ گوندی
آتام آنام اولا قربان او زینبه که اولوب
حسین بالا لارینون پاسبانی قرخ گوندی
هر عاشق آیری دوشه یاریدن یاتا بیلمز
رباب یاتمادی گویا بیر انی قرخ گوندی
ایچبدی سو صودیلن دوشلری دولوبدی ولی
گزور تاپا دیلسیز بالانی قرخ گوندی
بوقرخ گونون غمی یازماقیلن باشا گلمز
غم عاجز ایلیوب هر بیر بیانی قرخ گوندی
بشیری قوما قاپوندان ایا امام حسین
چیخاتمیوب هله ثوب قرانی قرخ گوندی
شعر: استاد سیدبشیرحسینی میانجی
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
از عاشورا تا اربعین
تصویر چشم من اِنْ کُنْتَ باکیِا
با فَابْکِ لِلُحُسَیْن خونین دو چشم ما
نقشِ خیال من گودالِ قتلگاه
افتاده در سرم نقشی ز کربلا
تابیده بر رُخم ماهی ز روی نی
پیچیده در دلم آوای نینوا
خیزد ز حنجرم فریاد یا حسین
ای خفته بر زمین خیز و ببین مرا
ای رفته در جنان ، من ماندم و غمت
اکنون تویی کجا اکنون منم کجا
وقتِ نمازِ غم آمد وضو بگیر
آید ز ماْذنه حَیَّ عَلَی الْعَزا
آبِ وضوی من شَطّ فرات شد
ای دیده ناله کن حَیَّ عَلَی الْبُکا
فریاد اَلْعَطَش خیزد ز تربت ات
چون تشنه لب شده راْس ات ز تن جدا
رفتیم و برده ایم آتش به روی دل
اینجا که زد عدو آتش به خیمه ها
اکنون که اربعین داغی مکرّر است
آمد به کربلا دلهای مُبتلا
برگشتم از سفر ، دل خسته خون جگر
قلبم قرینِ خون چشمم به خون رها
«یاسر» ز شعله ها سوزد جگر ولی
سوزنده تر شده این آتش رثا
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
وحدت امت اسلامی
اتّحاد و یک دلی رمز سعادت های ماست
حفظ وحدت در جهان اَسرار عزّت های ماست
تفرقه ویرانگر بنیادهای زندگی ست
هر جدایی باعث ایجاد ظلمت های ماست
دین مخالف با صداهای جدایی افکن است
چون صدای تفرقه ، آوای ذلّت های ماست
هر که بر هم می زند صف های وحدت را بدان
عامل تخریب در جمع کرامت های ماست
خواستار تفرقه هستند دشمن های ما
دشمنی با دشمنان تفسیر غیرت های ماست
می درخشد چهره ی خورشید از یک جا به دل
یک دلی را پیشه کن ، این از رسالت های ماست
با صَلابت قد علم کردیم در پیشِ ستم
بیمِ دشمن از وجود این صَلابت های ماست
هر دهان تفرقه آمیز را باید شکست
کاین دهان آوردگاه شَرّ ملّت های ماست
تفرقه آتش به جان امّت واحد زند
هیزم این آتش از عمقِ اجابت های ماست
پایداری در بَرِ دشمن ز وحدت حاصل است
فتح و پیروزی نماد استقامت های ماست
مرد میدان جهادیم و ز جان بگذشته ایم
صدر تاریخ جهان پیدا رشادت های ماست
بر حذر باش ای دل من از دو رویی نزد عشق
کاین دو رویی رکن ویران بِیْن دعوت های ماست
از کسالت دور باشد «یاسر» انسان شریف
هرچه می آید به سر از این کسالت های ماست
شعر: حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
یکی از بزرگترین کاروان های زائران پیاده اربعین ،
پس از رسیدن به بین الحرمین ، در حرکتی نمادین ،
حمایت قاطعانه ی مسلمانان از قرآن را ،به نمایش کشید
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅══┅─
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع)نشر اشعار بروز
─┅═࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═┅─
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
در ظلمت عصری که زمین تیرهترین است
نام تو گرفتهست جهان را، خبر این است...
مهدی جهاندار
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
این راهِ دعا راهِ ظهورِ دین است
این جادهی اَمن وجادهی آمین است
پیداست که یک قدم فقط مانده به صبح
معنایِ پیاده رفتنِ ما این است
https://eitaa.com/joinchat/3988718060C102995eb82
میثم مؤمنی نژاد
هدایت شده از شمس (ساقی)
(درس عشق)
شد اربعین و ز داغـت چو شمــع میسوزم
سیاه و سرخ و کبود است هر شب و روزم
از آن نفس کشم امـروز ، بعـد کــرب و بــلا
که درس عشـق تو را بر جهـــان بیــامــوزم
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
زبانحال حضرت زینب (س)
#اربعین_حسینی
اربعین آمد چهسان از غم ننالم یا أخا ؟
در عزایت روز و شب آشفته حالم یا أخا
بر فراز نیزه چون قرآن تلاوت کردهای
صوت تجويدت بپیچد در خیالم یا أخا
سر زدم بر چوبهٔ محمل ز داغی جانگزا
گَر ازین ماتم ننالم از چه نالم یا أخا ؟
با اسیران و یتیمان حرم در شامِ غم
همنوا با آه و افغان و ملالم یا أخا
تا که این دل میتپد در سینهام، با دشمنان
در جدالم ، در جدالم ، در جدالم یا أخا
پرده از چهر یزیدِ دون کشیدم تا کنم
ظلم او را بر مَلا ، بر خلق عالم یا أخا
تا کنم تصویر شرح ماجرایت را به حق
میشود خامه به کف، قال و مقالم یا أخا
میکنم مظلومیات را بر همه عالم عیان
گر دهد ، از لطف حق عمرم مجالم یا أخا
تا رقیه دید رأست را میان تشت خون
گشت پرپر از غمت این نو نهالم یا أخا
خواستم آگه نگردد دشمن از داغ دلم
مخفی از چشم عدو آهسته نالم یا أخا
خواستم تا نزد دشمن، خم نگردد قامتم
گرچه از بار مصیبت، چون هلالم یا أخا
چون تویی خون خدا و هست خونخواهت خدا
مُتّکی بر آن خدای ذوالجلالم یا أخا
اربعیناست و چو کوهی استوارم پیش خصم
تا بسوزد ، از شکیبِ بی مثالم یا أخا
شعر (ساقی) میزند آتش به جان عالمی
گر دهد شرح غم و درد و ملالم یا أخا
سید محمدرضا شمس (ساقی)
1384
http://eitaa.com/shamssaghi