eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
789 ویدیو
85 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند ششم» بعد از شهادت همه اصحاب ناگهان آمد به نزد شاه ، "علی اکبر" جوان گفتا : پدر ، اجازه بده تا که اکبرت اکنون شود علیه دنی‌سیرتان روان رخصت گرفت از پدر آن شبهِْ مصطفی تا که روَد به عرصه‌ی میدان امتحان در امتحان بندگی و کفر ، می‌شود پیروز ، آنکه بگذرد از شاهراه جان جان ، پر بهاترین ثمر باغ خلقت است بهتر که فدیه‌ی ره حق گردد این زمان رفت و علیه دشمن دین کرد بی‌دریغ مردانگی و عزت و آزادگی ـ عیان شد قطعه قطعه پیکر آن سبط مصطفی از تیر و تیغ خصم در آن دشت بی امان زین ماجرا اگرچه بوَد شیعه داغدار شد تا همیشه پرچم اسلام ، استوار سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند هفتم» چون شد شهید ، اکبر رعنا به کربلا آتش کشید از غم داغش به خیمه‌ها "قاسم" که وا نگشته گل زندگانی‌اش مویی نَرُسته بر رخ گلگونش از قضا آمد بسوی شاه شهیدان به آه و سوز گفتا : عمو...! اجازه‌ی میدان عطا نما هرچند من هنوز جوانی ، ندیده‌ام دانم به قدر خویش بتازم بر اشقیا گفتا عمو که: مرگ درین راه چیست؟ گفت: "شهد من العسل" چو شود جان من فدا تا عاقبت اجازه‌ی میدان گرفت و تاخت با قامتی نحیف ، در آن جنگ ناروا "ابن فضیل" پست به فرمان "ابن سعد" پرپر نمود ، آن "گل رعنای مجتبا" آمد امام ، بر سر بالین او و گفت : دشمن ببین چه کرد بر آل نبی ، خدا در کربلا حماسه‌ی عالم مُصوّر است نقشی بوَد عیان که تداعی محشر است سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند هشتم» "عباس" تا که عزم فرات ، اختیار کرد آسیمه‌‌سر سفر ، به سوی آن دیار کرد وقتی که دید آب روان را ز تشنگی دستی درون علقمه ، بی اختیار کرد تا جرعه‌ای بنوشد از آن آب، ناگهان از آب ـ یاد اهل حرم ـ احتذار کرد پُر کرد مَشکِ آب، ولی "شمرِ" روسیاه راهش گرفت و از سرِ ذلت هوار کرد : برگرد از حسین ، که من حامی توام هرکس که با من است به خود افتخار کرد عباسِ تشنه‌لب به وفاداری حسین سوز نهان خویش ز دل آشکار کرد گفتا : خموش باش و مگو از برادرم شمشیر چون کشید به سویش فرار کرد تا شمر دون به پاسخ تلخی کزو شنید تیر و سنان ، رها سوی آن گل‌عذار کرد مَشک‌اش درید و نیز دو دستش ز تن گرفت تا جان به راه عشق برادر ، نثار کرد چشم فلک ندید چو این قوم ددسرشت این شرح جانگزا ز بشر کِی توان نوشت؟ سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند نهم» هفتاد و دو ستاره‌ی تابان معرفت هفتاد و دو شهاب درخشان معرفت هفتاد و دو نماد سلحشوری و قیام هفتاد و دو شقایق بستان معرفت هفتاد و دو نبسته به دنیا دل از وفا هفتاد و دو نشسته به پیمان معرفت هفتاد و دو رها ز زلیخای نفس شوم هفتاد و دو عزیز ، ز کنعان معرفت هفتاد و دو دلیل ، برای جهانیان هفتاد و دو پدیده‌ی برهان معرفت هفتاد و دو رسیده به سرچشمه‌ی کمال هفتاد و دو نتیجه‌‌ی عنوان معرفت هفتاد و دو ذبیح سرافراز راه دین هفتاد و دو شهید ، به میدان معرفت اسطوره گشته‌‌اند ، به راه امامِ‌شان ثبت است بر جریده‌ی عالم دوامِ‌شان سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند دهم» وقتی که روح "خسروِ احرار" پر کشید رنگ از رخ زمین و سماواتیان پرید عصری فرا رسید که شعله به آسمان از آه سینه سوزِ ستمدیدگان رسید اهل حرم ، اسیر به دست حرامیان طوفان بی‌‌پناهی و اندوه می‌وزید در راه شام ، قلب عزیزان اهل‌بیت (ع) در سینه‌های خسته و خونبار می‌تپید "طفل سه‌‌ساله" روی مغیلان به راه شام از بیم تازیانه‌‌ی اشرار می‌دوید "زینب" عزیز فاطمه آن بضعه‌‌ی رسول از بار رنج و مِحنت و غم قامتش خمید با خطبه‌‌ای به نزد "یزید" سیه تبار غالب شد و به نزد خدا گشت روسپید وقتی رضای حق طلبی فارغ از خودی رسوا کنی هر آنکه زند دم ز بیخودی سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند یازدهم» از کربلا هر آنچه نویسد قلم کم است پشت جهان ز بار چنین ماتمی خم است بر بوم کربلا بنگر تا عیان شود آزادگی و عزت و ایثار توأم است بحری عظیم هست و کناره پذیر نیست کشتی عقل ، غرق درین بحر ماتم است این راز سر به مُهرِ شهادت، به راه دوست بر آنکه نیست مَحرم اسرار ، مبهم است گر بحرها مُرکّب و راقم شود بشر از بحر عشق اگر بنویسند شبنم است از اولین بشر که خدا آفریده است در نزد او حسین همیشه مقدم است عهدی که بست روز ازل با خدای خویش اثبات کرد رشته‌‌ی این عهد، محکم است این رشته را به خون جگر پروریده است عهدی چنین ، خدا ز خلایق ندیده است . سيد محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi
هدایت شده از شمس (ساقی)
«بند دوازدهم» راه خدا اگر طلبی؟... راه کج مپو حق را به غیر صدق عمل در جهان مجو شیطان دهد به باد فنا ، هستی تو را ابلیس را برون کن ازین سینه‌ی نکو بیهوده عِرض خود مبری در جهان دون! از کف مده! ز حق‌‌شکنی، قدر و آبرو دیدی اگر که حق کسی می‌شود تباه حق را بدون پرده و بی واهمه بگو پیراهن صداقت اگر پاره شد به تن با تار و پود زهد ریا کِی شود رفو؟ چون کربلا، مبارزه‌ی حقّ و باطل است گر شیعه‌ای ، به جز ره سالار دین مپو (ساقی) اگر چه دم زنی از جام باده‌ات مستی ز جام عشق طلب کن نه از سبو راه حسین ، راه خداوند داور است راه علی و آل شریف پیمبر است . سید محمدرضا شمس (ساقی) @shamssaghi یکشنبه 11 آبان 1393 خورشیدی برابر با شب تاسوعای 1435 قمری
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ بـــــرادر ز شــام بــلا آمدم من از پای طشت طلا آمدم ز حالم گواهی                   به اشکم نگاهی برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ز داغ تــو یـک اربعین سوختم  به ملک دلم شعلـه افروختم ز داغت کبابم                       غمت کرده آبم برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به دل بادف و چنگ چنگم زدند بـه دروازۀ شــام سنگــم زدنــد سرت را چو دیدم                    گریبان دریدم برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ همه بر تماشای ما صف زدند بــه دور سـر پاک تـو کف زدند زده خنده دشمن               به اشک غم من برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ تسلاّ بـه قـلب کبـابم بـده  ز رگهای خونین جوابم بده  غریبم، شهیدم                      تمــام امیـدم برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سکینـه ز شـام خراب آمده بــه اصغر خبر ده رباب آمده دل از جان بریده                   علـی را ندیـده برادر حسینم برادر حسین(2)  𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مـن آن بــانـوی مکتــب عصمتم که گردیده در این سفر قسمتم جبیـن شکستـه                   نمـاز نشستـه برادر حسینم برادر حسین(2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج غلامرضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅ خوش آمدی خواهر قهرمانم     زیـنبِ ســرفرازِ قـد کمـانم روح رضا و صبرم                بیـا کنــار قبــرم داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شهید لب تشنۀ سر بریده     اگر چه سرو قامتم خمیده دمی ز ره نماندم                پیام تو رساندم داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای خواهـر حمیـدۀ خـجسته     به من بگو چرا سرت شکسته گناه تو چه بوده‌است         چــرا تنت کبوداست داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سر تو را به نوک نیزه دیدم     صـدای قرآن تـو را شنیدم به موج غم نشستم           جبین خود شکستم داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مجــاهدِ اسیــرِ رهنــوردم     من سر نیزه بر تو گریه کردم سرم مقابلت بود           چراغ محملت بود داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ جان اخا به حفظ دخترت من     سپرشدم به پیش سنگ دشمن تنم پر از نشانه               بـود ز تازیــانه داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خوش آمدی دسته‌گل مدینه     دختر سیلی خورده‌ام سکینه چراغ شعله‌خیزم         گریه مکن عزیزم داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ پدر چرا قلب مرا فسردی      رقیّه را بـردی مرا نبردی چگونه این حزینه           بی تو رود مدینه       داد از جدایی، داد از جدایی (2) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج غلامرضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ فــــاتـح میـــدان بــلا خـــواهرم هم قدم و هم‌دم و هم سنگرم آینــــــه‌دار پـــــــدر و مـــــــادرم ((خوش آمدی زینبم                   خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ من سر نیزه،به تو بالیده‌ام صدای حیدر ز تو بشنیده‌ام  گیسوی خونین تو را دیده‌ام ((خوش آمدی زینبم                خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از رگ ببــریده، صـدایت کنم با دل بشکسته دعایت کنم اشک‌ْفشان، ناله برایت کنم ((خوش آمدی زینبم                    خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یک اربعین خونِ جگر خورده‌ای رو به سوی کرب و بلا کرده‌ای رقیّـــــه را چـــــرا نیـــاورده‌ای؟ ((خوش آمدی زینبم                     خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بـــرای مـــن ز شــام ویران بگو ازلب و چوب وطشت وقرآن بگو ز بـــــازوی بستــــۀ طفـلان بگو ((خوش آمدی زینبم                    خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دختر فـاطمه، چها کرده‌ای یاد من از مهر و وفا کرده‌ای وقت نماز شب دعا کرده‌ای ((خوش آمدی زینبم                     خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ نــــایبــة الحیـــــدر بــی قــرینه نمـــان بـــه کـــربلا، مـرو مدینه ترسم زگریه، جان دهد سکینه ((خوش آمدی زینبم                     خوش آمدی زینبم)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر: حاج غلامرضا سازگار 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد. |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)نشر اشعار بروز ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا