#حضرت_زهرا_س
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
..........آتش در ملکوت..............
امت از داغ نبی سخت پریشان بودند
آسمانها ز غمش سر به گریبان بودند
حیدر و فاطمه بیش از همه نالان بودند
وای بر اهل سقیفه... ، پی بحران بودند
همه پیمان شکن و مظهر تلبیس و ریا
عَلم توطئه بر پاست خدا رحم کند
تیر فتنه ، پی دلهاست خدا رحم کند
موسم غربت مولاست خدا رحم کند
فاطمه بیکس و تنهاست خدا رحم کند
از سقیفه شرر افتاده به جان زهرا
سامری باز به سر فتنهی اکبر دارد
در دلش نیّت آزار پیمبر دارد
آی مردم.....بخدا عقده ز حیدر دارد
زنگی مست به کف شعله و خنجر دارد
تا به آتش کشد از کینه ، سرای مولا
میرود سمت سرایی که امید همه است
مثل یک زلزله در هر قدمش واهمه است
آی ابلیس مرو..... این حرم فاطمه است
عرش را صاحب این خانه خودش قائمه است
نسل قابیل ندارد ز علی شرم و حیا
خانه ای که ز ازل بوده سر آغاز کَرم
بی اجازه مَلک اینجا ننهاده است قدم
اهرمن بهر هجوم آمده با ظلم و ستم
هیزم آورده که آتش بزند درب حرم
زوزه اش می شکند حرمتِ بنت طاها
مردم انگار که در خلسه مرگند و سکوت
سامری شعبده می کرد و خلایق مبهوت
غافل از فاطمه بودند و حریم ملکوت
کور بودند و ندیدند جلال و جبروت
که بوَد منحصر دختر شاه بطحا
شعلهور گشت دَر و خانه ی زهرا میسوخت
پیش چشمان علی شاخهی طوبا میسوخت
همزمان با گل یاسش دل مولا میسوخت
کوثر افتاد ز پا، سوره ی طاها میسوخت
این شراریست که سوزد ز غمش ارض و سما
لگد اهرمن و میخ در و سینه ی یاس
آمده مثل خزان در کف خود دارد داس
دل آیینه شکست از لگد آن خنّاس
شد فدایی ولایت گلِ عشق و احساس
در ره عشقِ علی ، فاطمه افتاد زپا
بین دیوار و در افتاد و صدا زد بابا
بین این قوم ببین دختر خود را تنها
من بمیرم که غریب است در اینجا مولا
قلم افتاد ز دستان " شقایق" اینجا.......😭
کی توان کرد بیان این مِحن جانفرسا
#حضرت_زهرا_س
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
شعر:استاد:حمید رضازاده " شقایق"
کرمان
https://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
محتاج نگاه و با دلی غرق گناه
بردیم به نام حضرت نور پناه
وا شد گره کور هرآنجا گفتیم
یا فاطمه اشفعی لنا عند الله
#محمدجواد_منوچهری
#یافاطمهاشفعیلناعندالله
#محمدجواد_منوچهری
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
مانند تو نشناخت علی(ع) را احدی
دادند جواب خوبـی ات را بـه بدی
در سـایه ی تو بهشـت می شد دنیا
ملعونی اگـر بـه در نمی زد لگدی
#محمدجواد_منوچهری
#یافاطمهاشفعیلناعندالله
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
عشق است و به خود نمی پذیرد خللی
وقتی که وسط کشیده شد پای ولی
در مرثیـه ی حضـرت زهـرا س بنویس
مظلوم ترین فدایی راه علی
#محمدجواد_منوچهری
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
تاویل آیه های زلال شریفه شد
تنها زنی که صاحب ارج و صحیفه شد
اندوه و درد «فاطمه(س)» اندوه مصطفی(ص) است...
نفرین به هرکه باعث اشک «عفیفه» شد
جایی که عهد عترت و قرآن شکسته شد
سیلی زدن به «عصمت کبری» وظیفه شد
نفرین به هرکه برد ز خاطر غدیر را
حق را به بند برده به ناحق خلیفه شد
ما داغـدار مادر پهلـو شکسته ایم
سنگ بنای داغ دل ما، سقیفه شد
#محمدجواد_منوچهری
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
در اصلِ غدیر، خدشه ناممکن بود
کشتند هرآنکس به علی (ع)مومن بود
از شُوْر سقیفه سهم سادات جهان
بی مادری و شهادت محسن(ع) بود
#محمدجواد_منوچهری
#یا_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
@gida13
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
🏴 بدون فاطمه...
آه! افتاده علی از پا بدون فاطمه
روزگارش سخت شد مولا بدون فاطمه
فاطمه بود و علی احساس تنهایی نداشت
رفت زهرا، شد علی تنها بدون فاطمه
بعد زهرا این سوال خیلی از مردم شده
زنده میماند علی آیا بدون فاطمه؟
فاطمه، جان امیرالمومنین را حفظ کرد
حفظ شد جان علی اما بدون فاطمه
بیشتر از قبل مشتاق شهادت شد علی
جای ماندن نیست این دنیا بدون فاطمه
همتراز فاطمه دیگر نباشد در جهان
پس علی مانده است بیهمتا بدون فاطمه
تا قیامت پرچم حیدر نمیافتد زمین
راه زهرا طی شود حتی بدون فاطمه
روزی همسایهها از سوی زهرا میرسید
رزقشان پس قطع شد حالا بدون فاطمه
با کنیزش هم شبیه دخترش رفتار کرد
داغ مادر دیده است اسما بدون فاطمه
روز محشر گر شفاعت را کند از ما دریغ
زار خواهد بود کار ما بدون فاطمه
مادر سادات رفت و دخترش پنجاه سال
پیر شد تا عصر عاشورا بدون فاطمه
شعر:آرش براری
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#حضرت_فاطمه_س
#گلواژه_هاے_اهل_بیت_ع
#مثنوی_فاطمی
ای روشنی مدام زهرا
از ما به تو صد سلام زهرا
ای نور تمام کهکشان ها
خورشیدِ دمیده از کران ها
یا فاطمه ، ای چراغ بینش
تصویر بهشت آفرینش
ای جان پیمبر مکرّم
سرچشمه ی کوثر معظّم
ای عطر نشسته روی گل ها
دیدار تو آرزوی گل ها
ای کوثرِ جاری حقایق
لب تشنه ی اشک تو شقایق
با نام تو جاودان عَلَم ها
در وصف تو ناتوان قلم ها
ای آیه ی روشنای قرآن
مدح تو کند خدای منّان
ای چادر تو نمادی از دین
تفسیرِ شکوه آل یاسین
بانوی حجاب و عفّتی تو
دارای مقام عصمتی تو
یا فاطمه راه تو چنین است
یعنی که حجاب جزو دین است
آنان که تو را به نور جویند
تسبیح تو را به عرش گویند
ای مادر مهر و ماه زهرا
ما را تو بده پناه زهرا
هر کس به پناه تو در آید
بر عزّت خویش می فزاید
ای سایه ی آفتاب رحمت
ما تشنه و تو سحاب رحمت
ما آمده ایم و در خروشیم
از چشمه ی مهر تو بنوشیم
ای برده به سمت حق جهان را
دریاب کنون تو تشنگان را
بانوی دو عالَمی تو زهرا
آئینه ی خاتمی تو زهرا
عمر کم تو تمامِ هستی ست
راه و روش تو حق پرستی ست
عمر تو ز هر کران رَصَد شد
هجده قدم از بهار رَد شد
ای ابر کرامتِ همیشه
ای نخلِ به عرش کرده ریشه
تو خیرِ کثیرِ مصطفایی
مقصودِ زلال « اِنَّمایی »
ای سِرِّ مَگوی آل احمد
مجموعه ای از خصال احمد
از سوی خدای حَیِّ سرمد
اِعْطا شده ای تو بر محمّد
تو هستیِ نور سرنوشتی
سرچشمه ی کوثر بهشتی
« یا سَیِّدَةُ النِّساءِ » عالَم
ای باعث اِرتقاءِ عالَم
ای راحت جان خسته حالان
بال همه ی شکسته بالان
ای منشأ نور حق پرستی
ای نقطه ی اتّصالِ هستی
تو فاطمه ای ، جدا ز هر عیب
آگاه به هر شهود و هر غیب
هم زهره و هم بتول عَذرا
هم چشمه و هم زلال دریا
ای همسر بی بدیل حیدر
ای مادر عترت پیمبر
ای نور تو انعکاس خاتم
بانوی ولی شناس عالم
در راه علی ز جان گذشتی
اِستادی و جاودان گذشتی
از عرش تو را گسسته دیدند
پهلوی تو را شکسته دیدند
ای آینه ی شکسته برخیز
افتاده ی زار و خسته برخیز
برخیز که جان دهی به حیدر
باید بزنی شرر به خیبر
بسیار غمِ نگفته داری
یک غنچه ی نا شکفته داری
ای بوده میان آتش و دود
ای سوخته از شرار نمرود
نفیِ شرر و حضور مسمار
انکار حقیقت است این کار
ای چهره به خاک غم نهاده
ای مقتدرِ شهید داده
جان بر لب تو رسید زهرا
شد محسن تو شهید زهرا
ای داده ز کف تمام نیرو
ای مقتدر شکسته پهلو
باران غمت نگاه را شُست
خورشید شبانه ماه را شُست
داغ تو شرر به دل نشانَد
قبر تو کجاست ، کس ندانَد
شعر:حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
محبوبه ی خدا
(تقدیم به حضرت زهرا سلام الله علیها)
*****************
چه روزگارِ خوشی داشت در مدینه علی
که دلخوشیِ جهان بود بینِ خانه ی او
تمامِ شهر به حسرت نشسته بود آری
برای زندگیِ گرم و عاشقانه ی او
زمین نداشت به خوشبختیِ علی مردی
کسی که هستیِ عالم در اختیارش بود
بهشت گوشه ای از خانه اش اقامت داشت
شهی که فاطمه بانوی خانه دارش بود
سخن چگونه بگویم به وصفِ آن خانه
که بود عرشِ خداوند در دلش مستور
علی و فاطمه ، نه سال ساکنش بودند
نشسته بود در این خانه نور محضرِ نور
کنارِ فاطمه اینجا غمی نداشت علی
هر آن چه بود دلش راضی از دقایق بود
نگاه بر رخِ محبوبه ی خدا می کرد
به جز خدا که بداند ؟! چقدر عاشق بود
چقدر عشق و محبت میانِ آن ها بود
چقدر زندگیِ این دو نور زیبا بود
تمامِ لذّتِ دنیای جانشینِ نبی
به لحظه های نشستن کنارِ زهرا بود
چه روز های خوشی را کنارِ هم بودند
چقدر علّتِ لبخندِ یکدگر گشتند
گذشت ، تا که حسن را خدا به آنها داد
وَ این دو عشقِ خدا ، مادر و پدر گشتند
چگونه وصف کنم عشقِ حیدری که نبود
در آسمان و زمین عاشقی همانندش
چگونه شرح دهم حالِ خوبِ مولا را
کنارِ احمد و زهرا و چار فرزندش
عجیب غرقِ شعف بود زندگانیِ او
حسین داشت، حسن داشت ، خنده بر لب داشت
وَ می گرفت در آغوش دخترانش را
برای زینتِ خود این پدر دو زینب داشت
فرشتگان همه می آمدند روی زمین
به شوقِ دیدن اعضای خانواده ی او
نهفته بود همه رزقِ آسمان و زمین
درونِ سفره ی بی زرق و برقِ ساده ی او
زِ بس که زندگی اش عاشقانه بود علی
صفای خانه ی او آرزوی مردم بود
چقدر معجزه دیدند از درش اما
میانِ مردمِ این شهر معرفت گم بود
هزار حیف حسودانِ شهرِ پیغمبر
نظر زدند همین زندگیِ زیبا را
نشاطِ قلبِ علی را بدل به غم کردند
همین که پیشِ نگاهش زدند زهرا را
قرار بود دوباره پدر شود ، که نشد
تمامِ آرزویش رفت ناگهان بر باد
چه شد به پشتِ درِ خانه ؟ فضه می داند
چه شد که عشقِ علی بارِ شیشه اش افتاد؟
قرار بود که گهواره را درست کند
چه شد که ساخت برای عزیزِ خود تابوت؟
همان علی که حریفی نداشت وقتِ نبرد
زدند فاطمه اش را ! چه کرد ؟ صبر و سکوت
سکوت کرد که باشد صدای دین خدا
و خواست تا که بماند نشانی از اسلام
کسی به غیر علی ، مردِ این اطاعت نیست
قسم به حق که همین است ویژگیِ امام
هماره لعنِ خدا می رسد برآن جمعی
که دلخوشیِ دلِ این امام را بردند
همان جماعتِ پستی که هیزم آوردند
و اهل بیتِ نبی را به خانه آزردند
هزار مرتبه باید کِشَند بر دارش
خلیفه ای که جهان را کشید سمتِ گناه
همان کسی که به دختِ نبی جسارت کرد
همان که نعره کشید : حَسبُنا کِتابَ الله
به اذنِ حضرتِ معبود می رسد روزی
که منتقم برسد از ره و رجز خواند
تقاصِ مادرِ خود را بگیرد از آن ها
و غاصبانِ فدک را خودش بسوزاند
قیامِ مهدیِ موعود چون شود آغاز
تمام می شود ایّام غربتِ حیدر
در انتظار ظهورند شیعیان زیرا
ظهورِ اوست شفابخشِ سینه ی مادر
*************
رضا یزدی اصل
#ایام_فاطمیه_سلام_الله_علیها
#امیر_المومنین_علیه_السلام
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
─┅══༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅══┅─
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
#گلواژه_های_اهل_بیت_ع
گل در آتش
از مجموعه شعر ریحانه بهشت
-----------
باغبان در باغ بود و باغ را آتش زدند
باغ را در پیش چشم لاله ها آتش زدند
آه ازین غم کشتی اَمن ولایت را خَسان
در میان موج خون با ناخدا آتش زدند
آتش افروزان گلچین در حصار شعله ها
غنچه را چیدند و گل را هم جدا آتش زدند
هست و بود مرتضی یک لاله بود آن هم بسوخت
یعنی آن که هرچه بود از مرتضی آتش زدند
کاش می آمد ، وَ می پرسید از آنان مصطفی
مَهْبَط وَحیِ الهی را چرا آتش زدند
خانه ی زهرا به یثرب سوخت امّا بنگرید
خیمه ی اولاد او را کربلا آتش زدند
باغ را در سوختند آنگاه «یاسر» بی امان
نخل هستی را ز کین سر تا بپا آتش زدند
شعر:حاج محمود تاری «یاسر»
𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
📌درصورت نشرمطالب ڪانال در دیگر ڪانال ها و گروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً جایز نمیباشد.
|↲گلواژههاے اهلبیت (ع) نشر اشعار بروز
─══༅༅༅࿇༅༅ ❃༅࿇༅❃ ༅༅࿇༅༅༅══─
#گمنام_خوشنام
خوشنام مثل فاطمه یا سوره ی کوثر
گمنام مثل زندگی زن معنی مادر
خوشنام مانند بتول و زهره و عذرا
گمنام مثل لحظه ی تنهای پشت در
خوشنام مثل یک عبا و گرمی بابا
گمنام در تابوت سرد و شانه حیدر
خوشنام نام آنکه بوسیده ست دستت را
گمنام نام مردهای حامل پیکر ....
خوشنام یعنی چند ده اسم از تو شد گلچین
بین همه بوی گل گمنامی ات بهتر
من با شهید بی نشان دیدم تو را پررنگ
با رمز یازهرا ،شلمچه ،نیمه شب ، محور
از پشت سنگ قبر یک گمنام می بینم
سربازخوشنامی که بر پایت نهاده سر
زینت کریمی نیا
http://eitaa.com/sheydayezeynab