با سیلی و زور هرچه زیور بردند...
از روی سرش به زور معجر بردند...
از خار مغیلان و بیابان که گذشت
آغوش پدر خواست ولی سر بردند...
#محمدجواد_منوچهری
#صلی_الله_علیک_یارقیه_بنت_الحسین
@gida13
به دست کوچکش مشکل گشایی می کند هردم
بخوانش جای کودک بعد از این حوریه الاعظم
شده آئینه ی حجب و حیای زینب کبری
شده فخر تمام بانوان چون حضرت مریم
کسی از سفره اش با دست خالی آمده!؟هرگز
بخوانش بی بی مشکل گشا، حاتم تر از حاتم
برای خلق، شادی آفرین بوده است با اینکه
گره خورده به نامش غصه های عالم و آدم
درون روضه اش والله باید مرد،شوخی نیست
تحمل کردن این حجم از آوارِ غم در غم
کسی که زخم از خار مغیلان دیده می فهمد
غم شام غریبان در بیابان بلا را هم
جواب گریه هایش را به شکلی داد این دنیا
که کوه استقامت قامتش از داغ او شد خم
چه رازی در میان ذکر نامت هست بی بی جان
که بر چشم جهان با بردن آن می نشیند نم
فقط فهمیده ام بازنده ی دنیاست هرکس که
برای روضه ی بی بی سه ساله می گذارد کم
#محمدجواد_منوچهری
#صلی_الله_علیک_یارقیه_بنت_الحسین
@gida13
در مسجد و در هئیت و در گوشه ی دیر
حرف از تو و کشتی نجات است نه غیر
در گوش دلم بخوان همان نجوا که
شد عاقبت «زُهَیر» از آن ختم بخیر
#محمدجواد_منوچهری
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
#زُهَیر_بن_قَین_بَجَلی
@gida13
ماه پوشیده کفن در دل طوفان می رفت
آه فرزند حسن داشت به میدان می رفت
همه دیدند عمو در بغلش غش کرده
چون به میدان بلا داشت دل و جان می رفت
دانش آموخته ی مکتب ثاراللهی
بی زره در نفس سایه ی قرآن می رفت
او که حتی نرسیده است دو پایش به رکاب
در دل لشکر طاغوت رجز خوان می رفت
مرگ از طعم عسل در نظرش شیرین تر
داشت با عشق ،به قربانی سلطان می رفت
گرچه فرزند حسن بود ولی عشق حسین
داشت آئینه ای از لولوء و مرجان می رفت
رقص شمشیر و رجز خوانی او بر دل کفر
داغ می زد پی هم تا خط پایان می رفت
عاقبت بوسه ی شمشیر به فرق سر او
خبر آورد به مهمانی رحمان می رفت
همه دیدند در آغوش عمو جان می داد
ماه را حضرت خورشید به قربان می رفت
#محمدجواد_منوچهری
#السلام_علیک_یا_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
@gida13
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
با هر غمی شبیه و برابر نمی شود
هر روضه ای که روضه ی اصغر(ع) نمی شود
زخمی گذاشت حرمله بر قلب اهل بیت
زخمی که بسته تا صف محشر نمی شود
شش ماهه را ز شیر مگر می شود گرفت!!!؟
باشد، به دست تیر که دیگر نمی شود
اصلا به فرض جرم پدر، هیچ کودکی
با حکم هیچ محکمه کیفر نمی شود
آخر جواب اشک و تلظی ،سه شعبه نیست
آنهم روانه سوی کبوتر نمی شود
ظلمت به روی پیکر خورشید اگر چه تاخت
بر روی جسم غنچه ی پر پر نمی شود!
باب الحوائجی است که جز با نگاه او
احوال شهر غم زده بهتر نمی شود
هرکس گرفت حاجت از او غرق اشک گفت:
هر روضه ای که روضه ی اصغر(ع)نمی شود
#محمدجواد_منوچهری
#یا_باب_الحوائج
#یا_علی_اصغر_علیه_السلام
@gida13
وقتی نهاد نام شما را خدا حسن
گفتند عرش و فرش همه یکصدا حسن
در اوج تلخ کامی و آوار غصه ها
طعم عسل دهد به دهان ذکر یا حسن
دریای لطف و معدن جودند اهل بیت
اهل کرامتند همه ، مقتدا حسن
تقسیم مال و بخشش آن کار کوچکی است
وقتی فقط کریم گره خورده با حسن
قدرت نمای دست خدا بوده در جمل
وقتی نشانده شور و شر فتنه را حسن
از آن زمان چه سخت برایت گذشت عمر
آنهم جوار زور و زر و کینه ها حسن
حرفی گزاف نیست که تاریخ گفته است
از تو کلید خورده اگر کربلا حسن
حتی بدون گنبد و گلدسته و ضریح
داری گره گشایی و دارالشفا حسن
#محمدجواد_منوچهری
#یاامامحسنمجتبیعلیهالسلام
@gida13
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
نه زاهد می شود هر آدمی با جای مهر روی پیشانی
نه دائم سد خورشید است ابر روز های
سرد بارانی
مچ سفت صدف وا می شود معلوم خواهد شد چه چیزی را
به جان می پرورد در بطن خود از چشم خلق الله پنهانی
نفوذی آدمی از جنس ما و درد های مشترک دارد
شکایت دارد از فقر و فلاکتهای زنهای خیابانی
خودی در ظاهر اما ناخدای کشتی دزدان دریایی
نه سرباز وطن یک مهره ی شیطان برای خلق ویرانی
نفوذی می تواند خادم و خدمتگزار مهربان باشد
نفوذی انجمن دار است گاهی در لباس پاک روحانی
نفوذی می تواند دکتر و سرهنگ وشاعر باشد و گاهی
نفوذی عارف و علامه ی دهر است و استاد سخندانی
نفوذی داور و بازیگر و در هر لباسی فتنه انگیز است
نفوذی می تواند یک بسیجی باشد و در نفرت افشانی
نفوذیها فراوانند این ایام ،باید با بصیرت بود
گرفتاریم در یک کشتی آشفته در دریای طوفانی
فرج در پیش،ساحل روبرو،با ناخدایی از تبار نور
مسیر ما نخواهد شد عوض در التهاب هیچ بحرانی
کسی از راه خواهد آمد و کاخ ستم ویرانه خواهد شد
و خواهد رفت از کل جهان با مقدمش درد و پریشانی
#محمدجواد_منوچهری
#اللهمعجللولیکالفرج
#نفوذی
@gida13
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
رجز خوان رفت ، با ذکر علی مرتضی برگشت
پیمبر بود انگار از دل دشت بلا برگشت
همانکه زد به لشکر یک تنه با برق شمشیرش
قیامت کرد و در انبوه کوه کشته ها بر گشت
کسی از زیر تیغش جان به در برده است!؟هرگز نه
نفس ها تازه شد گفتند تا دست خدا، برگشت...
برای رفع طوفان عطش گفتند برگشته است
نمی داند کسی در آن هیاهو ها چرا برگشت؟
فقط لب تشنه آمد اکبر از میدان و سیراب از
جمال دلربای خامس آل عبا برگشت
قصیده رفت بار آخر اما عالمی دیده است
به روی دست ها در قالب صدها هجا برگشت
هزاران روضه دارد ماجرای اربا اربایش
رجز خوان رفت سروی ،پاره تن لای عبا برگشت
#محمدجواد_منوچهری
#محرم
#علی_اکبر_علیه_السلام
@gida13
هدایت شده از محمدجوادمنوچهری«گیدا»
در وصف تو صدها قلم و هم قدمت نه
ما دم دمی و هُرم مسیحای دمت نه
از درک تو بویی نبرد هرکه در این بزم
بر دوش علم دارد و درک المت نه...!!!
هرجا گرهی باز نشد از تو بریدیم
یک ذره ولی کم بشود از کرمت نه
هرچند هزاران غزل ناب سرودیم
هم رتبه ولی با اثر محتشمت نه
تلخ است که بخشندگی ات در صف محشر
مشمول جهانی شود و اهل غمت نه...!
نشناخته ام گرچه تو و حق نمک را
هرچیز بگیر از منِ مجنون، حرمت نه...
#محمدجواد_منوچهری
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
@gida13
ذکر هر جمع تا شود،عباس
دردها را دوا شود، عباس
آمد از آسمان به سمت زمین
جلوه ای از خدا شود، عباس
قبله اش شد حسین و ممکن نیست
از ولایت جدا شود ،عباس
آرزویش همیشه این بوده
پای مولا فدا شود، عباس
تا علمدار سید الشهدا
ساقی کربلا شود، عباس
وخدا در کنار علقمه خواست
تا که حاجت روا شود، عباس
هستی اش را گذاشت تا امروز
نام مشکل گشا شود، عباس...
#محمدجواد_منوچهری
#یا_قمر_بنی_هاشم
@gida13
سیلاب تیر و نیزه ،عطش در کنار رود...
با شطّ و مشک گریه فقط می شود سرود
شرمنده شد زمین و خجالت کشید آب
تیری به مشک خورد و به فرق یلی عمود
#محمدجواد_منوچهری
@gida13
باران اشک و حضرت خورشید، در عطش
دریای خون و روضه ی جانسوزتر، عطش
فریاد تشنه کامی و امیدِ نا امید
شطّ وعمود وفرقِ دوتای قمر ،عطش
شش ماهه ،آب،حرمله،خون گریه کن غزل
تیر رها سه شعبه ،پدر یا پسر !؟،عطش
خورشید سرنگون وحرامی ، خدا کند
برخیزد از زمین شه خونین جگر، عطش
با نیزه، سنگ ،تیروکمان هرچه می رسید
همواره میزدند به بغض از پدر ،عطش
اصلا چرا زمین وزمان واژگون نشد
خنجر، قفا،قساوت جنس بشر، عطش
بر روی نیزه رفت سرش، روبروی ظلم
سر خم نکرد حضرت خورشیدِ در عطش
#محمدجواد_منوچهری
#عطش
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
@gida13