eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم تعالی🌱 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt السَّلامُ عَلی مَن تَهَیَّجَ قَلبُها لِلحُسَینِ المَظلُومِ الْعُرْيـانِ، الْمَطْرُوحِ عَلَى الثَّرى... جبل الصبر یعنی همین، اگر قلبت هم از جای کنده شد؛ نگذاری زمین، از حجت خدا خالی بماند . . . 🌱یا_زینب_الکبری سلام‌الله‌علیها 🔷️کانال 🎤مداحی گلواژه های اهل بیت علیها السلام ،ارائه جدید ترین متن اشعار مداحی ،روضه ،مولودی با سبک در ( ایتا )🔷️ 🌹لینک کانال در ایتا👇🌹 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt با دعوت دوستان تان و نشر لینک از کانال ما حمایت کنید.با تشکر
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹السلام علیک ایتها الصديقه الشهیده🔹 🔹السلام علیک یا فاطمه الزهرا🔹 با سلام خدمت ذاکرین و مداحان بزرگوار ،هدف از ارائه این کانال : به جهت دسترسی سریع تر به جدید ترین اشعار شعرای ارجمند،متن روضه ،مرثیه و ...... همراه سبک ، کانال گلواژه های اهل بیت ع راه اندازی شد. امیدواریم با دعای شما عزیزان همواره نگاه پر از مهر و عطوفت مادر خوبی ها حضرت صدیقه کبری شامل حال همه ما باشد ، انشاءالله. با انتشار لینک و دعوت از دوستانتان در پیش برد این اهداف با ما شریک باشید با تشکر 🙏 @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 الهی بهترین آغازها آن‌ است که، با تکیه بر نام و حضور تو باشد. پس با توکل به اسم اعظمت، آغاز میکنیم روزمان را مهربانا هر جا که تو باشی، نور هست، شفا هست، عشق و آرامش و برکت هست. الهی! تو باش تا همه چیز به سامان بیاید. الهی به امید تو نه خلق روزگار سلام صبح همگی بخیر 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 ❇️حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله فرمود: هر كس اين دعا را در هر صبح و شام بخواند موكل فرمايد حق تعالى به او چهار فرشته كه او را حفظ كنند و در امان خداوند عزوجل باشد و اگر سعى كند خلايق از جن و انس كه ضرر به او برسانند نتوانند و آن دعا اين است : 💛بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ 💙بِسْمِ اللَّهِ خَيْرِ الاَْسْماءِ 💛بِسْمِ اللَّهِ رَبِّ الاَْرْضِ وَ السَّمآءِ 💙بِسْمِ اللَّهِ الَّذى لايَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ سَمُّ وَلا دآءٌ 💛بِسْمِ اللَّهِ اَصْبَحْتُ وَ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْتُ 💙بِسْمِ اللَّهِ عَلى قَلْبى وَ نَفْسى 💛بِسْمِ اللَّهِ عَلى دينى وَ عَقْلى 💙بِسْمِ اللَّهِ عَلى اَهْلى وَ مالى 💛بِسْمِ اللَّهِ عَلى ما اَعْطانى رَبّى 💙بِسْمِ اللَّهِ الَّذى لايَضُرُّ مَعَ اسْمِهِ شَىْءٌ 💛فِى الاَْرْض ولا فِى السَّماءِ 💙وَهُوَ السَّميعُ الْعَليمُ 💚اَللَّهُ اَللَّهُ رَبّى، لا اُشْرِكُ بِهِ شَيْئاً 💙اَللَّهُ اَكْبَرُ اَللَّهُ اَكْبَرُ 💚وَاَعَزُّ وَ اَجَلُّ مِمّا اَخافُ وَ اَحْذَرُ 💙عَزَّ جارُكَ وَ جَلَّ ثَناؤُكَ وَلا اِلهَ غَيْرُكَ 💚اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسى 💙وَ منْ شَرِّ كُلِّ سُلْطانٍ شَديدٍ 💚وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ شَيْطانٍ مَريدٍ 💙وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ 💚وَ مِنْ شَرِّ قَضآءِ السّوُءِ 💙وَ مِنْ كُلِّ دابَّةٍ اَنْتَ آخِذٌ بِناصِيَتِها 💚اِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ 💙وَ اَنْتَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ حَفيظٌ 💚اِنَّ وَلِيِّىَ اللَّهُ الَّذى نَزَّلَ الْكِتابَ 💙وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصّالِحينَ 💚فَاِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِىَ اللَّهُ 💙لا اِلهَ اِلاّ هُوَعَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ 💚وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ 🔸مفاتیح الجنان ملتمس دعا🙏 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بحر طويل شهادت امام موسي كاظم (ع) - (در شبي باراني، با دل سوزانم،ديده ي گريانم) @golvajhehaye_ahlbeyt در شبي باراني، با دل سوزانم،ديده ي گريانم پله پله به ملاقات خدا مي رفتم  پله ها برعکس است جاي آنکه برود رو به در عرش خدا  در سراشيبي بود واي برمن چه سيه چالي بود  بين اين چاه جفا يوسفي گرم دعا، چه ضعيف است صدا  گوش من تيز شده  -لا معبودَ سِواک لا معبودَ سِواک لا معبودَ سِواک  حلقه هاي زنجير؛ مثل يک تسبيح است؛ ذکر: سبحان الله  چه غريب است اين مرد  لب او گرم نيايش باشد با دعا و قرآن؛ وقف او لحظه ي سوزش باشد  -سوزش زخمانش- . همه جايش زخم است  بين زنجير ستم مي لرزيد بين آن ظلمت محض، مثل خورشيد فقط مي تابيد  آسمان را مَثَل سقف سياهي مي ديد  دل او پر تب بود؛ صبح و ظهر و سحر و عصر برايش شب بود  و کمي هم شده مثل عمه...عاشق زينب بود  بي حبيب و خسته، نافله بنشسته، ساق او بشکسته  چه غريب است اين مرد  جاي آنکه برسد يک نفر ياري او، بهر غمخواري او، به پرستاري او...  زن رقاصه سراغش آمد  شهوت از دامن او مي باريد، بي حيا مي رقصيد، دور آقاي جهان مي چرخيد  ذکر مي گفت آقا:....واي از روز جزا........  زن رقاصه تکاني خورد و به همان شکل که او مي چرخيد......  ناگهان حاجي شد و امامش کعبه.  آنکه با نيت عصيان آمد، مثل شيطان آمد، به دلش پرتو ايمان آمد ...  يک زن مومنه شد.نادم و گريان رفت.  چه غريب است اين مرد  يک يهودي شده زندانبانش و بلاي جانش  آن زماني که به زندان آمد، چار شانه، مثل يک مرد دلير؛ ولي افسوس!!!!شده خسته و پير  بين زنجير اسير و از اين زندگي سخت شده آقا سير  گل اميد دلم پرپر شد، نفس آخر شد، زائرش مادر شد... سر او را به روي دامن برد ...  و نوازش مي کرد چشمهايش را بست...و دل عشق شکست  و دل عشق شکست  و دل عشق شکست  چه غريب است اين مرد  روز بعدش در زندان وا شد، عالمي غوغا شد، چشمها دريا شد  روي تخته پاره جسدي پيدا شد  يک نفر داد زنان لا اله...  ديگري دادي زد : مگر اين مرد مسلمان بوده؟ آري او بوده امام، ليکن او رهبر هر رافضي است و به اين نام صدايش کردند و به روي پل بغداد رهايش کردند  چه غريب است اين مرد  سينه ها زار و غمين، ديده ها شد گريان، بدن ذريه ي فاطمه بر روي زمين، آفتاب سوزان  چه کفنها که براي بدنش آوردند تن او پوشاندند  و رضا آمد و بر جسم پدر خواند نماز...  دلتان رفته کجا؟؟؟؟؟؟ کرببلا؟؟؟؟؟  واي از روز حسين.....لا يوم کيومکْ، يا اباعبدالله....... **** شاعر: رضا تاجيک منبع: بي پلاك @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا عشق تو را به قیمت دنیا نمی دهم دنیا کم است بلکه به عقبی نمی دهم دهها هزار یوسف اگر بخشدم خدای تاری ز موی یوسف زهرا نمی دهم یک لحظه گر نصیب شود دیدن رخت آن لحظه را به قیمت دنیا نمی دهم یک ذره ای ز خاک کف پای آن نگار من بر بهشت و کوثر و طوبی نمی دهم دل گوشه گیر عشق تو شد در جهان و من این گوشه را به پهنه مینا نمی دهم من طوق بندگی تو دارم به گردنم این رشته را به عقد ثریا نمی دهم من بنده ام بنده دربار مهدی ام این بندگی به شاهی دنیا نمی دهم التماس دعا عجل علی ظهورک @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
107571_760.mp3
3.62M
به درخواست اعضای کانال 🌹التماس دعا🙏 🔹إِلٰهِی عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْکَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ، وَأَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکیٰ، وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ. 🔹اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ. 🔹یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ، یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیانِی فَإِنَّکُما کافِیانِ، وَانْصُرانِی فَإِنَّکُما ناصِرانِ. 🔹یَا مَوْلانا یَا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20210303-WA0255.m4a
12.92M
🎤حاج علی شریفی روضه امام رضا علیه السلام چهار شنبه های امام رضایی 🕊 @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گریزهای مداحی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام گریزهای مداحی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام – گریزاول دو نفر مرگ خودشان را از خداطلب کردند ، یکی مادرش فاطمه بود ، هی می گفت : خدا دیگر مرگ زهرا را برسان . یکی هم میوۀ دلش موسی بن جعفر ، آخر هر روز وقتی غروب می شد آنقدر سندی بن شاهک ، آقا را تازیانه و سیلی می زد دیگر روزهای آخر لحن مناجات امام تغییر کرد هی صدا می زد : خدا دیگر مرگ موسی بن جعفر را برسان . دعای امام مستجاب شد . اما آی دلهای آماده ، اما وقتی که بدنش را زندان غریبانه بیرون آوردند خواهرش نبود ببیند ، دخترش نبود ببیند ، کربلائی ها ، من بمیرم ، کربلا تو گودی قتلگاه زینب بدن بی سر برادر را دید ، سکینه بدن بی سر را دید ، بجای دلداری و تسلیت هم دختر را زدند ، کاری کردند که سکینه صدا می زند : بابا پاشو ببین عمه ام را دارند می زنند . ******** گریزهای مداحی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام – گریزدوم همه شنیده اید که نگهبان زندان امام ، سندی بن شاهک یهودی بود ، هارون سفارش کرده بود هر چه می توانی این آقا را آزار و اذیت کن ، مولا روزها روزه می گرفتند ، شبها هنگام افطار با تازیانه آقا را پذیرایی می کرد ( رحمت خدا بر این ناله ها ، یاد امام ، شهداء ، اموات فیض ببرند ) امام رضا آمد بغداد گوشه زندان سر بابا ر به دامن گرفت ، آخر هر پدری آرزو دارد آن لحظه ی آخر میوۀ دلش را ببیند . اما قربان آن حسینی که در گودی قتلگاه افتاده بود کسی نبود سر عزیز فاطمه را به دامن بگیرد . یک وقت عزیز فاطمه احساس سنگینی کرد روی سینه مبارک ، تا چشم باز کند ببیند شمر با خنجر برهنه . همه صدا بزنید حسین … ****** گریزهای مداحی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام – گریزسوم امروز گریه کنید بر آن آقایی که چهار نفر بدنش را از زندان بیرون آوردند گفتند بدنی که سالها تو سیاه چال بوده ، چرا اینقدر سنگین است وقتی نگاه کنند ببینند هنوز غل و زنجیر بر این بدن مطهر مانده است . اما کربلا عوض تشییع ، اسبها را نعل تازه زدند بر بدن عزیز زهرا … ***** گریزهای مداحی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام – گریزچهارم پس ازشهادت امام ، بدن مطهر آن مظلوم غریب را چند نفرغلام ،از زندان بیرون آوردند… شخصی پیشاپیش جنازه فریاد می زد : هذا اِمام الرَّفضه فَاعرفُوهُ …این پیشوای رافضیان است او را بشناسید توی اون زندان تاریک هرچه که بوده … هر بلایی که به سر امام آوردند … اما زن و بچه در امان بودند …حتی بعد از شهادت مردم رفتند تسلیت گفتند …. سر سلامتی میگفتند …. اگرچه ظلم دیدم مخفیانه بزد       دشمن مرا سیلی شبانه شکنجه دیدم از هر نوع اما         نزد کَس دخترم را تازیانه اما بمیرم برای مظلومیت شهید کربلا … بعد از شهادتش به بچه های تشنه اش رحم نکردند … اینان که طبل خاتمه ی جنگ میزنند     دیگر چرا به خیمه ما سنگ میزنند؟ ** گریزهای مداحی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام – گریزپنجم وقتی که بدن نازنین و مطهرآقا موسی بن جعفر را از زندان ،غریبانه بیرون آوردند خواهرش نبود ببیند ، دخترش نبود ببیند اماکربلا در گودی قتلگاه بی بی زینب سلام الله علیها بدن بی سر برادر را دید ، سکینه بدن بی سر بابا را دید … بجای دلداری و تسلیت با تازیانه آمدند ، کاری کردند که سکینه صدا می زند بابا پاشو ببین عمه ام را دارند می زنند ******* گریزهای مداحی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام – گریزششم از آن روزی که امام هفتم را دستگیر و زندانی کردند هر شب بستر امام رضا را در دهلیز خانه پهن می کردند ، این زن بچه ای که سالها بابا ندیدند جمال امام رضا را بجای بابا تماشا می کردند . اما مثل امشب (۲۵ ماه رجب ) بستر امام رضا در دهلیز خانه پهن کردند هر چه منتظربودند دیدند امام رضا نیامد ، شب نیمه شد حضرت رضا نیامد ، یک وقت خواهرش معصومه دید امام رضا وارد شد اما شال عزا بر گردن انداخته فوراً آمد مقابل برادر ، برادر کجا بودی ؟ دیر آمدی ؟ دیدند آقا مثل ابر بهار گریه می کند آقا مگر چه شده ؟ فرمود: خواهرم برو لباس عزا بتن کن دارم از گوشه زندان بغداد می آیم ، بابای غریب مان غریبانه گوشه زندان جان داد . درب زندان را برویش غیرغم کس وا نکرد       جز اجل در گوشه زندان کسی شادش نکرد اما کربلا ، امام سجاد نتوانست بیاید گودی قتلگاه ، یک وقت نگاه کند ببیند سر بریده بابا بالای نیزه است . ***@g گریزهای مداحی شهادت امام موسی کاظم علیه السلام – گریزهفتم سه تا بدن سه روز روی زمین بود ، قربان این سه بدن مطهر ، یکی بدن مطهر امام جواد الائمه بود اما کبوترها آمدند بال به بال یکدیگر دادند نازنین بدن امام جواد را سایه انداختند ، یکی بدن مطهر موسی بن جعفر بود ، سه روز روی زمین بود اما سایبان دارد بعد سه روز کفن قیمتی بر بدن آقا کردند ، اما با چه عزّت و جلالی بدن تشییع کردند ( رحمت خدا بر این ناله ها و زمزمه ها ) . ام @golvajhehaye_ahlbeyt
ا قربان آن بدنی که سه روز برهنه روی زمین داغ کربلا ، وقتی امام سجاد آمد فرمود : بنی اسد بروید بوریا بیاورید بدن پاره پاره بابا را میان بوریا پیچید سرازیر قبر کرد بعد لبها را گذاشت بر آن رگهای بریده ، همه صدا بزنیم حسین . @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
متن مداحی و اشعار شهادت امام موسی کاظم - حاج منصور ارضی دارم امید با حرمت رو به رو شوم تا با تو در حریم در گفت و گو شوم حالا که دورم از سحر کاظمین تو با تو من از حریم رضا روبرو شوم قربان کاظمین که بوی رضا دهد دل خسته آمده ام که مشهد رفو شوم دارد صفا غلام سیاه شما شدن بد بویم کنار تو خوش عطر و بو شوم آزاد آمدم که تو عبدم کنی ز لطف با یک نگاه نافض تو زیرو رو شوم @golvajhehaye_ahlbeyt 🕊💫🕊💫🕊💫🕊💫🕊💫🕊💫🕊💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، 🦋اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ، 🦋اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم. فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹 صبح زیباتون بخیر و شادی @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘ ....🌹 دستهایے‌که به سوے‌تودراز است ببین یک نفر هسٺ،دلش غرق نیازاست ببین . ذکرهرروزه ے‌من،ذکرسلام است به تو رو به سوے‌حرمت پنجـره باز است ببین ⚘اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ⚘وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ⚘وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ⚘وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ @golvajhehaye_ahlbeyt
روضه شهادت امام کاظم (ع) - دوست دارم تا به خاک دوست بگذارم سرم را - حاج مهدی سلحشور ------------------------------------- دوست دارم تا به خاک دوست بگذارم سرم را جان به کف گیرم نبینم غیر روی دلبرم را دوست دارم در سیه چال بلا تنهای تنها آنچنان گریم که از خون پر کنم چشم ترم را عجیبه، حضرت موسی بن جعفر اولین زندانی که رفتند تو بصره بود، آقا وقتی وارد زندان شد، دستاش رو بلند کرد، گفت:خدا رو صد هزار مرتبه شکر، من و یه جایی انداختی من و تو باشیم، خلوت کنیم با تو حرف بزنم، مگه غیر از اینه عاشق دنبال یه خلوت می گرده با معشوق خودش خلوت کنه، اما همین آقا توی این زندان آخریه، توی زندان سندی بن شاهک ملعون، دعا می کرد می گفت:خلصنی یا رب، زندان نبوده، سیاه چال بوده، آقا نه روز رو متوجه میشد نه شب رو متوجه میشد، نه نور خورشید رو میدید، ناله داری برا امام زمان بزنی ، ناله داری برا امام رضا بزنی یا نه؟ روزها روزه بود ولی موقع غروب جز تازیانه غذای دگر نداشت مقدمه چینی همه برا این یه جمله گفت: دوست دارم زندان بان زند سیلی به رویم در نظر آرم رخ نیلی زهرا مادرم را دوست دارم من که گرد خود پرستاری ندارم این دم آخر ببینم اشک چشم دخترم را اما خدا رو شکر، دخترش نبود، جون دادن بابارو ندید، خیلی سخته دختر جون دادن باباش رو ببینه، اونم بدنی که پاره پاره باشه، الحمدلله بدن موسی بن جعفر سالم بود، الحمدلله، می خوام یه جمله روضه بخونم از امام رضا مدد بخواهید به شما صبر نده، راحت ناله بزنید و گریه کنید، آقای شما رو دارم میگم، مولاتون رو دارم میگم، کنار حرم پیغمبر، کنار خونه ی رسول الله، داره نماز میخونه، نانجیبا اومدن آقا رو هُل دادن، کشون کشون آقا رو از مسجد آوردن بیرون، آقا رو کرد طرف حرم پیغمبر، عرض کرد یا رسول الله، ببین با پسرت دارن چه میکنند، از مسجد آقا رو بیرون نیاورده، بچه شیعه ها دلتون بسوزه، از مسجد آقاتون رو بیرون نیآورده غل و زنجیر آوردن، دست و پای آقاتون رو غل و زنجیر کردن، سوار بر ناقه کردن، تا بصره آقا رو با همین وضیعت فرستادن، نمی دونم آقا وقتی غل و زنجیر به دست و پاش کردن، سوار بر ناقه کردنش دلش کجا رفت، شاید زیر لب همش می گفت:عمه جان زینب، عمه جان دلم میسوزه از کربلا تا شام، دست و پای شمارو بسته بودند، اونایی که ناله نزدن با امام زمان ناله بزنند، اما فرق امام موسی بن جعفر با حضرت زینب اینه، زینب هر وقت سر از ناقه بیرون می آورد، می دید سر داداش بالای نیزه است، آی حسین..... ------------------------------------- @golvajhehaye_ahlbeyt
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.@golvajhehaye_ahlbeyt ‍ روضه و توسل جانسوز ویژۀ شهادت حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِير، سلام بر اون آقایی که جاش تاریکیِ زیر زمین ها بود ... ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُود .. ساقِ پاهایِ مبارکش به خاطر حلقه هایِ زنجیر له شده بود ، کوبیده شده بود .. آقا جونم برات بمیرم یه روزی جدّت زینُ العابدین رو وارد شام کردن ، به دست و پاش غل و زنجیر جامعه زده بودن .. پشت سرِ زینُ العابدین ردِ خون روی زمین دیده می شد ، از کنارِ غل و زنجیر خون روی زمین می چکید .. اما آقا وقتی به دست و پای شما غل و زنجیر زدن ، زن و بچه تو جلو چشمت نمی زدن .. کربلا میخوام ، از الان نگران اربعینم یه سفارش به جدّ غریبت بکن ، حسین .. اربعین منو کربلا ببر ... کنارِ قدم های جابر سوی نینوا رهسپاریم ستون های این جاده را ما به شوق حرم می شماریم آقا، مولا، یا باب الحوائج کربلای مارو بده الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَاف .. سلام بر اون جنازه ای که با خفّت و خاری بالای سرش جار کشیدن ، گفتن بیاید امام رو ببینید .. بگم یا نه؟! نه نمیگم دلش رو ندارم بگم چی گفتن .. اما به جنازه مطهرش جسارت کردن .. آقا جونم این که چیز جدیدی نیست کربلا زینب کنارِ جدّ غریبت نشسته بود ، بعضیا نیزه می زدن .. بعضیا شمشیر شکسته میزدن .. اما بمیرم جلو چشم زهرا بعضیا با چکمه ها لگد میزدن .. منو ببر کربلا و الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاء .. آقا جونم زخم های پهلو رو به مادرت نشون بده بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوب ، دیگه روضه نمیخونم حرفایی که باید میزدمو زدم .. میخواستم تازه شعر بخونم این مثلاً مقدمه بود ، اما مارو ببر کربلا بیا نگار آشنا ، شبِ غمم سحر نما مرا به نوکریِ خود ، شَها تو مُفتخر نما ای گل وفا حسین ، معدن سخا حسین می کشی مرا حسین ، می کشی مرا حسین *بیتِ آخر روضه من ، یا موسیَ بْنِ جعفر* یک گوشه دختر و پسرت را صدا زدی با دست و پایِ بسته شده دست و پا زدی از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین او صدا میزد حسین ، دست و پا میزد حسین .👇@golvajhehaye_ahlbeyt