eitaa logo
گلواژه‌هاے اهل‌بیت (؏)
2.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
781 ویدیو
83 فایل
🔰 #تولید_اشعار_آئینی 🔰 #تولید_استیکر_عکس_نوشته_مذهبی 💢 تنها کانال #نشر_اشعار_بروز از #شاعران_شاخص_کشور کانال گلواژه هاے اهل‌بیت (؏) با حضور شاعران کشورے با جدیدترین اشعار آئینی، مداحی و مولودی مدیریت کانال: خادمةالزهرا(س)علیزاده @maddah_1367
مشاهده در ایتا
دانلود
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ به نام خدا ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ الا که بحر یقینے ، فرشته روے زمینی تو بانوے ادب هستے ، به حق که ام البنینے (۲) اے هم نشین با فاطمه -- باشد به لب این زمزمه چشمه ے احساس، مادر عباس، مهربان قلبت،باصفا هست جان من قربان ابالفضلت که علمدار کربلا هست بانوے گلزار یقین -- یا حضرت ام البنین  (۲) ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ الا که شد غم نصیبت،  فداے قبر غریبت هنوزم از بقیع آید ، نواے امن یجیبت (۲) بزم عزا کردے به پا -- تا شد مدینه کربلا اسوه ے تقوا، مادر سقا،  بر گرفتاران، خود پناهے جان عباست،  امشب اے بانو، برمن خسته کن نگاه بانوے گلزار یقین -- یا حضرت ام البنین  (۲) ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ دریغا تا دیده بستے ، محبان را دل شکستی عزادارت، شده امشب، تمام ذرات هستے (۲) مهدے کنار تربتت -- گرید براے غربتت گر ندارد گلدسته‌اے بانو، تربتت در شهر مدینه اشڪ چشمم را، دسته گل سازم ، مے فشانم بر ، صحن سینه بانوے گلزار یقین -- یا حضرت ام البنین  (۲) ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ تو اقیانوس کمالی، تو خورشید بے زوالی الا اے پهلوان پرور، کریمه اے بے مثالے (۲) شد دست عباست جدا -- فرق ابالفضلت دو تا چون شنیدے گفتے حسین من، جان فرزندانم فدایت بر لبت نجوا ، نام آن مولا، گریه ها کردے ، بے نهایت بانوے گلزار یقین -- یا حضرت ام البنین  (۲) 🖊شاعر: استاد: غلامرضا ابوالقاسمے (نجوا) http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ 📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع) ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ به نام خدا فداے حُسن دل‌انگیز باغبان شده بود بهار، با همه سرسبزی‌اش خزان شده بود چهار دسته گُلش را به پنج تن بخشید مقیمِ خاکِ درش، هفت آسمان شده بود چه سربلند و سرافراز امتحان پس داد براے عرض ادب، سخت امتحان شده بود به عشق «شیر خدا» از یل دلاور خود گذشت اگر چه در این راه نیمه‌جان شده بود چه امتحان بزرگی! که در رثاے حسین -و نه به خاطر فرزند- روضه‌خوان شده بود اگر چه پیر شد از داغِ بی‌امان، اما به پشتوانهٔ زینب دلش جوان شده بود فداے «اُمّ اَبیها» شدن علامت داشت به این سبب قد «اُمّ البنین» کمان شده بود 🖊شاعر: سید مهدی موسوی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ 📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع) ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ به نام خدا بانو سلام مے کنم اینجا خــوش آمدی از خاڪ سمت عالم بالا خــوش آمدی اے تشنه بهشــت به دریا خوش آمدی من زینبم به خــانه مولا خــوش آمدی  پیـداسـت در نـگات که با نیــت آمدی  اینجا به نیـت کمڪ و خدمــت آمدی باغ بهشت باغچه اے در سراے ماست جاے گلیـم عرش خدا زیر پاے ماست رزق تمـام شهــر فقط از دعاے ماست خلــق تمام عـالم و آدم براے ماســت  این خانه بهشتے زهرا و حیدر است اینجا محل وحے شدن بر پیمبر است  این خــانه را به غیر صفا پر نمے کند دل را به غیــر عشق خدا پر نمے کند سجـــاده را به غیــر دعا پر نمـے کند هر کس که جاے فاطمه را پر نمے کند از بعد مــادرم پـــدر خـاک،بوتـــراب کرده تو را به همسرے خویش انتخاب گفته پدر که روے به سوے خدا کنیم ما مثل مــادر اهل زمــین را دعا کنیم با اســم فاطــمه هــمه رفـــع بلا کنیم زین پس تو را به واژه مادر صدا کنیم  تو آمــدے که فاطمـــه را یاورے کنی در حـق ما شکسـ. ته دلان مادرے کنی قطعاً شنــیده اے که پر مادرم شکست شاخه به شاخه برگ وبر مادرم شکست در کنده شــد زجا و سر مادرم شکست از ظلــم و کیـــنه هاکمر مادرم شکست  از آن به بــعد بود پـــرش درد مے گرفت مے خواست پا شودکمرش درد مے گرفت  اما نــترس شعــله بـه این در نــمے زنند دیگر به خــانه ســرزده ها سر نــمے زنند سیــلے به روے فاطمه دیــگر نمے زنند هر گز تو را مقـــابل حیـــدر نـمے زنند  اینجا که آمدے به همه نورعــین باش فکر مرانکن تـو به فکــر حســین باش  اینجا هــنوز هــم پرِ عطــر کوثــر است چشم حسن برادر من خیره بر در است اشڪ حسین روز وشب از داغ مادر است این حـــرف آخـــرے زبقیـــه مهم تر است  پیش حسین دست به پهلوے خود مگیر یا که به حــق فاطمه بازوے خود مگیر در آن شـــبے که بارسفـــر بسـت مادرم من را صـدا زد و نفســے گفت: دخترم جــان تو و حســین،گل سرخ بے سرم من مانــده بودم و غــم و درد برادرم  از آن به بعد مــادر این ســرجدا شدم کم کم فراهـــم ســـفر کـــربلا شـــدم  حرف از کسے شد آنکه به ما یار مے شود در این مسیر مونس و غمخوار مے شود در کربلا هـــر آیـــنه کـــرار مے شـــود مے آیـد و به لشـــگر علمـــدار مے شود  تو آمــــدے که ماه شـــب تار ماشــوی مادر بـــراے مـــیر و علمـــدار ماشوی حتما به او بگــو غم ایــن نور عین را از داغ مادرم همه دم شــور و شین را غمهـاے مانــده بر جگـــر عالمـــین را اســرار عـشق و واژه ذخر الحسین را  حتماَ به او بگــو که امــید برادر است مشکے به او بده و بگــو آب آور است حتماَ بگــو قضیــه آن مشــڪ پاره را حتمــاَ بگو قضــیه آن شــیر خواره را افتـــادن بدون پـــر آن ســـواره را سیلـے زدن به صـورت ماه و ستاره را  حتماَ بگو که علقمه چشم انتظار اوست حتماَ بگو که مــادرم آنجــا کــنار اوست  🖊شاعر: مهدے نظری http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ 📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع) ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ به نام خدا «چهار رکعت دلواپسی» میـان بارش بـارانے از سـتـاره رسید اگرچه مثــنوی... اما چـهار پاره رسید چــهار پــارۀ تـن، نه چــهار پــارۀ دل چهــار مــاه شـب بـی‌کسے ولے کامـل چهـار ابـر به باران رســیده در سـاحل چهــار رود به پایان رســیده، دریا دل چهار فصل طلایے ولے میــان خــزان چهار بغض غم‌ انگیز و مادرے نگــران چهار مـرتبه وقـتے به غم دچار شوی براے دشمن خـود نیـز گریــه‌دار شوی مدینه، حسرت دیرینۀ دو چشم ترش چهار قبـر غــریب است باز در نظرش چقدر خاطره مانده‌ست درمفاتیحش و دانه‌ دانۀ اشکے که بوده تسبیحش نشسته بود شب جمعه‌اے کنار بقــیع کمیل زمزمـه می‌کرد در جـوار بقیــع غروب،لحظۀ تنهایی‌اش دوباره رسید غروب‌ها دل اوخون‌تر است ازخورشید به غصـه‌هاے جــگر ســوز می‌زند پهلو دوباره شعله کشیده‌ست آب وقت وضو شــروع می‌کــند او لیــلة‌ المـصــائب را همیــن‌ که دست به پهلو نماز مغرب را… چهــار رکعــت دلواپـسے پس از مغرب چهار نافلـه در بی‌کــسے پـس از مغرب در آســمان نگاهــش که بی‌ستاره شده چــهار آینـه مانــده، هــزار پـاره شـده شکســت آیـنه‌هایش مــیان گرد و غبار شلمچه، ترکش و خمپاره، کربلاے چهار از آن زمـان که پسرهاے او شهید شدند یکے یکے همـه موهـاے او سفــید شدند وهمسرے که به دل غصه‌اے گذاشت،وَ رفت نماز صبــح سراز سجــده برنداشت، وَ رفت اگرچه بین غم و غصـه‌هاے خود تنهاست ولے چهـارم هــر ماه روضــه‌اش برپاست طراوتـے که نرفــته‌سـت سال‌ها از دست بهشـت خـانــۀ او سـفــرۀ اباالفضل است صـداے گــریه بـلند است بیــن مرثیه‌ها چـه دلــنواز شــده یا حسیـن مرثـیه‌ها نشستـه گــوشــۀ ایوان کنــار گلــدان‌ها براے بـدرقه با اشــڪ خود به مهمــان‌ها - - در التماس دعایش چه حرف‌ها گفته است به لطف آن کمر خسته کفش‌ها جفت است... یکے یکی همه رفتند و باز هم تنهاست... 🖊رضا خورشیدے فرد http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ 📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع) ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ به نام خدا دو روایت موازے در شعر (فرم در خدمت اندیشه) 🔹شعر و داستان دو هنر تاثیرگذار هستند و اگر این دو هنر با یکدیگر تلفیق شوند، تاثیرے مضاعف خواهند داشت. از دیرباز مثنوے قالب مناسبے براے این کار بوده است؛ هر چند مثنوی‌هاے داستانے گذشته غالباً به نظم نزدیک‌ترند. در دهه‌هاے اخیر، هم مثنوے با تحولاتے رو به رو بوده (از جمله سرودن مثنوے در وزن بلند) و هم حضور روایت و داستان در شعر شکل‌هاے هنری‌تر و تصویری‌ترے را تجربه کرده است. 🔸در این مثنوی، شاعر فرم را به خوبے در خدمت اندیشه قرار داده است و بے آن‌که بخواهد حرفے شعارگونه در شعر بیاورد تنها در قالب فرم، اندیشه‌ے خود را در شعر جریان بخشیده است. این اندیشه که الگوے شهدا و پدران و مادران شهداے ما، اهل‌بیت و پدران و مادران شهداے کربلا بوده‌اند و این‌که چقدر زندگے شهدا و پدران و مادران آن‌ها رنگ و بوے زندگے اهل‌بیت را داشته و دارد، می‌تواند به صورت شعارے و یا به صورت بیان شاعرانه اما گزارش‌گونه در شعر بیاید. اما شاعرِ این شعر، کارے فراتر کرده است و با کمڪ فرم و روایت به جاے گزارش این موضوع، آن را به زیباترین شکل نمایش داده است. 🔹این مثنوے هجده بیت دارد و ما تا بیت دوازدهم گمان می‌کنیم که شعر درباره‌ے حضرت اُم‌البنین (علیهاالسلام) و حتے حضرت زهرا (علیهاالسلام) است. اما به یک‌باره متوجه می‌شویم که داستان چیز دیگرے است و شاعر زندگے زنے را روایت می‌کند که چهار فرزندش شهید شده‌اند. و اینجاست که بازگشت به بیت نخست و بازخوانے شعر لطف دیگرے پیدا می‌کند. اوصاف زندگے این بانو، بے آن‌که رنگ اغراق به خود گرفته باشد، بسیار رنگ و بوے زندگے حضرت زهرا (علیهاالسلام) و حضرت ام البنین (علیهاالسلام) را دارد. 🔸شاعر براے یکے کردن این دو روایت به خوبے از شگرد تداعے استفاده کرده است: چهار مرتبه وقتے به غم دچار شوی براے دشمن خود نیز گریه‌دار شوی... و دانه دانه‌ے اشکے که بوده تسبیحش... همین که دست به پهلو نماز مغرب را... حتے آنجا که از روایت اصلے شعر پرده‌بردارے می‌شود، باز هم شاعر شگرد تداعے را رها نمی‌کند و در توصیف پدر این چهار شهید این‌گونه می‌سراید: و همسرے که به دل غصه‌اے گذاشت، وَ رفت نماز صبح سر از سجده برنداشت، وَ رفت 🖊حسن بیاتانی 📗 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ 📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع) ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ به نام خدا قطره اے اشڪ تو یڪ دریا عطش هـرم لبــهاے تو یڪ صحرا عطش در نگاه گــرم تـو حــس میشــود یڪ جهان ایـثار ، یڪ دنیا عطش ساقــے دریــا دلان کارے بکــن میکــند در خیمه ها غوغا عطش سخـت میــباشـد بــراے کــودکان در هــواے ظــهر عـاشــورا عطش تا نبینــے عاشــقان را تشــنه کام آمــدے دریــاے غیــرت تا عطـش تا کویـر خــشڪ لــبهاے تـو دیــد سوخت چون خورشید سرتا پاعطش تشنـه بیــرون آمــدے تا از فــرات بے تــو دارد آب هم حتــے عطش کـاش دریــاے خــروشــان فــرات از خـجـالت آب میشــد یا عـطش رفتــے و بعــد از تو اے راز رشـید میــزند آتــش جـگـرها را عطــش بے تو درمیخانه خم مے شکست علقمــه شــد بزم غم ،سقاعـطـش آسمــان را دود مے بـیند حسـیـن بسـکه دیده ،دیده ے مولا عطش بعــد تـــو روح بلــند عــاطــفه قطـره قطــره آب میشد با عطش جــرعــه اے امــروز در کامـم بریز تا نگــردد قسمـتــم فــردا عـطــش 🖊شاعر: اسماعیل پورجهانے (جهانی) قم http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ 📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع) ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ به نام خدا (س) فلڪ امشب به حالم ناله سر کن به قلب پر ملالم ناله سرکن فلڪ پرسیده اے از آسمانها کجا رفته هلالم ناله سرکن خدایا خانمانم رفته بر باد که تنها آشیانم رفته بر باد مراموے سفید زینبم گفت تمام دودمان رفته بر باد مه ابرو کمانم انیس گریه هایم راگرفتند توان دست وپایم راگرفتند کمانے ترشدم از زینب افسوس عصایم راسر پیرے گرفتند آخی..... چه کس گیسوے خون افشانده بر مشک هزاران تیر رابنشانده بر مشڪ ببین زینب چه آوردے برایم هنوزم رد خونش مانده بر مشڪ شبے کابوس صد سر نیزه دیدم شبے مهتاب را بر نیزه دیدم به خود گفتم که بے عباس گشتم که بر حلقوم اصغر نیزه دیدم آخی.... بجوش اے خون که شد تعبیر خوابم بخون افتاده ماه وآفتابم تو وشرم از لبان اصغر عباس من وشرم از دو چشمان ربابم 🖋️شاعر: دکترحسن لطفی سبڪ شعر در لینک👇 https://www.dideo.ir/v/ap/7WP5E/روضه-دشتی-فوق-العاده-زیبا,-فلک-امشب-به-حالم-ناله ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒ تقدیم به بانویِ ادب شجاع و با ادب... میخواست این زن بهترین باشد علے مے خواست بانویش همان امّ البنیــــن باشد همان امّ البنیــنے که جـــواهر سازِ تاریــخ است برایِ زینـــتِ دســــتِ خـــدا مثلِ نگیــــن باشد علـے در فکــرِ فــردا بــود ... در فکرِ مباداهــا و قسمت بوده این : امّ البنین ، مردآفرین باشد خدیجــه وار آرامــش دهد پیغمـــبرِ خــود را قــرارِ بـــے قـــراریِ امــیــرالمؤمنیــــن باشــد علے را دوسـت میـدارد به زهرا عشق مے وَرزد و باید خانه ے مـــولا برایش دِلنشیــــن باشد ادب دارد... خودش را فاطمه دیگر نمے خواند از این بانـــو نباید انتظارے غیر از ایـــن باشد ازاین بانو که هرلحظه به عبّاسِ خودش میگفت حسینِ فاطمه از نسلِ " ختمُ المُرسلیـــن " باشد به او هَرگــز برادر نه ... بگــو آقــا بگــو مــولا همیشه دست بر سیــنه ،نگاهت بر زمین باشد و شاید مادرش روزے تو را فرزندِ خود خواند اگر جسمـــت کنــارِ علقمه قطعُ الیمیـــن باشد ببینے مادرے قامت کــمان آغـــوش وا کـرده اگرچه از خجالت چشم هایت شرمگین باشد تو پایِ گریه هاے مادرش زهرا ،بمـــان شاید که زهرا دستگیرت لحظه هایِ واپسین باشد بیا فردایِ محشــر پیشِ زهـــرا روسپیدم کن فدایِ قدّ و بالایـــت شود امّ البنیــن، باشد ؟ ادب را شیر داد و ...شیرمردش را ادب داد و ادب یادِ عرب داد و از این پس نقطه چین باشد 🖊شاعر:ابراهیم زمانی http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ 📌کانال مداحے گلواژه هاے اهل بیت (ع) ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
: «لطفا نشر با ذکر منبع» 🔮:روابط عمومی انجمن ادبی محیط (استاد ابوالفضل عامری قم) 1400/10/22 http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿ 📌 گلواژه هاے اهل بیت (ع) ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
12_Narimani_fadaeian-haftegi961210_(4)_(www.rasekhoon.net).mp3
17.09M
(( ام البنین وای مادر،،،ام البنین وای مادر،،،ام البنین وای مادر،،، وای مادر وای مادر )) دلش گرفته پر دردِ چهار تا قبر درست کرده قبر چهار تا شیر مردِ وای با اشک و شور و شین میگه،،، تو گوشه عالمین میگه فقط حسین حسین میگه وای میگه حسین مادر نداره،،،تنِ برهنه سر نداره به روی خاکِ و کفن هم،،، از بوریا بهتر نداره (( ام البنین وای مادر،،،ام البنین وای مادر،،،ام البنین وای مادر وای،،، مادر وای مادر )) از این زمونه دلگیره،،،روزها دم بقیع میره،،، مجلس روضه میگیره (وای) میشینه تا دل هر شب،،،روضه خونش میشه زینب،،همش میگن به زیر لب (وای) میبینه تا یه ظرف آب و،،،میخوره غصه ی رباب و،،،میشینه پشت در خونه اش،،،میگه شدم خونه خراب و میگه حسین مادر نداره،،، تنِ برهنه سر نداره به روی خاکِ و کفن هم،،، از بوریا بهتر نداره (( ام البنین وای مادر ام البنین وای مادر ام البنین وای مادر،،، وای مادر وای مادر )) میبینه تو فلک ماه و،،،تو سینه میکشه آه و،،، یه آه سرد جانکاه و (آه....) گلاب شده گل یاسش،،،آخ چی کشیده عباسش،،،لگد زدن به احساسش(وای) داره یه دنیا اضطراب و،،،غصه ی درد بی حساب و میخونه تو مجلس روضه اش،،،روضه ی مجلس شراب و میبینه تا یه ظرف آب و،،،میخوره غصه ی رباب و میشینه پشت در خونه اش،،،میگه شدم خونه خراب و (( ام البنین وای مادر ام البنین وای مادر ام البنین وای مادر،،،وای مادر وای مادر )) ای حسین ای حسین ..... http://eitaa.com/golvajhehaye_ahlbeyt ✿࿐❁❈❁࿐✿࿐ 📌 گلواژه هاے اهل بیت (ع) ▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒▒
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا