eitaa logo
کانال آموزش قرآن کریم _علیرضازارع
4.3هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
9.5هزار ویدیو
1هزار فایل
ارسال مطالب ناب آموزشی و اخلاقی و امام رضایی، تلاوت قاریان مصری و ایرانی #آموزش_تجوید #آموزش_صداسازی_سلفژ #آموزش_نغمات_قرآنی اینجاست 👇👇 👇 https://eitaa.com/gooorrrran به ما بپیوندید👌 ادمین @alirezazarearnan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ کودکانه سوره مبارکه نصر ترتیل همراه با تکرار با صوت حنانه خلفی👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘️ تفسیر کودکانه سوره نصر ☘️ معنی سوره مبارکه نصر یاری و پیروزی است. زمانی که پرچم اسلام در دستان پیامبر (ص) بود روی آن نوشته بود لا اله الا الله (نیست معبودی جزخداوند یکتا) و او مردم را به سوی خداوند یکتا دعوت میکرد.آن هنگام بود که بیشتر مردم به لطف خدا گروه گروه وارد دین خدا میشدند و به اسلام روی میآوردند.خداوند به پیامبرش گفت به خاطر این پیروزی که به دست آوردی خدایت را تسبیح کن و حمد و سپاس خدا را به جا آور. سوره نصر آخرین سوره ای بود که بر پیامبر نازل شد.
🌸سوره ی نصر🌸 بچّه های نازنین! امروز برای یاد گرفتن سوره ی جدید، میخواهم یک قصّه ی قشنگ برایتان بگویم که نام آن هست ««قصّه ی پیروزی». چه کسی میداند نام این سوره چیست؟ آفرین! سوره ی نصر. خانه ی خدا که کعبه نام دارد، در شهر مکّه است، پیامبر مهربان ما؛ حضرت محمّد هم در همین شهر به دنیا آمدند. در آن زمانها، مردم شهر مکّه به جای این که خدای مهربان را پرستش کنند، خانه ی خدا را از مجسمه های سنگی و چوبی که به آنها بت میگفتند پر کرده بودند، و آنها را می پرستیدند. پیامبر عزیز ما هر چه قدر مردم را نصیحت میکرد که این بتها هیچ کاری برای شما نمیکنند، و همه ی نعمتهای خوب را خدای مهربان به شما داده، مردم به حرفش گوش نم یکردند، و آن قدر پیامبر را اذیّت کردند، تا این که پیامبر ناچار شد از شهر خودش مکّه بیرون برود، و در شهری دیگر که مردمان خوبی داشت زندگی کند. پیامبر از این که خانه ی خدا در دست آدمهای بد افتاده بود غمگین بود، و آرزو میکرد بتواند شهر مکّه را از دست آنها آزاد کند. سالها گذشت تا این که پیامبر توانست دوستان خوب زیادی پیدا کند، و سپاه بزرگی جمع کند. پیامبر با سپاه خود به سمت مکّه به راه افتاد. مردم مکّه باورشان نمیشد پیامبر این همه دوستان خوب و سپاهیان نیرومند داشته باشد، امّا وقتی پیامبر با سپاه خود به مکّه رسید، مردم مکّه دیدند نمیتوانند با پیامبر بجنگند، برای همین شکست را پذیرفتند، و پیامبر با پیروزی وارد شهر مکّه شد. مردم مکّه به خاطر این که در گذشته پیامبر را خیلی اذیّت کرده بودند میترسیدند پیامبر آنها را تنبیه کند، ولی پیامبر همه ی آنها را بخشید، و از آنها خواست خدای مهربان را پرستش کنند. پس از آن پیامبر همراه حضرت علی وارد خانهی خدا شد، و با کمک یکدیگر همهی بتهای بی خاصیت را شکستند، و بیرون ریختند. پس از این پیروزی بزرگ، مردم فهمیدند که پیامبر و مسلمانان با کمک خداوند همیشه پیروز خواهند شد، برای همین دسته دسته پیش پیامبر آمدند، و با او دوست شدند، و قول دادند دیگر مجسمه های بی خاصیت را نپرستند، و کارهای خوبی را که خدا گفته انجام بدهند. خوب بچّه های عزیزم! این هم از "قصّه ی پیروزی"
یکی بودیکی نبودغیرازخدای مهربون هیچکس نبود یه روز پیامبر خدا با امام علی توی خونه نشسته بودند و داشتند حرف میزدند بچه ها چشمتون روز بد نبینه دوتا آدم بد توی یه خونه ی دیگه نشسته بودند و یه شمشیرم کنارشون بودو داشتند نقشه های بدی میکشیدن تا پیامبر خدارو به قتل برسونن اون شب خدا اونارو دیدو به فرشته ی مهربون گفت برو به پیامبر بگو تا از شهر مکه بیرون بره فرشته رفت و در گوش پیامبر گفت از شهر مکه خارج شو اونم اطاعت کرد... پیامبر همیشه از دستورات خدا اطاعت میکرد فرشته به پیامبر گفت آدمهای بد و بت پرست میخوان بیان و شمارو بکشن امام علی به پیامبر گفت : من حاضرم سرجای شما توی تخت بخوابم تا اونها نفهمند شما از مکه رفتید آدمهای بد اومدن نزدیک خانه ی پیامبر خدا...پیامبر از خانه رفته بود امام علی خیلی پیامبر رو دوست داشت حتی حاضر شد جای پیامبر بخوابه و کشته بشه و خیلی شجاع بود امام علی جای پیامبر خوابید و آدم بدها وارد خونه شدند و میخواستند شمشیر رو بالا ببرن و یدفه یکیشون گفت : صبر کن پتو رو کنار بزنیم ببینیم خودشه؟پیامبره؟ پتو ور که کنار زد دید ای وای ! اینکه علیه و زود فرار کردند گفتند باید زود بریمو پیامبر رو پیدا کنیم و سوار اسبشان شدند و رفتند دنبال مسیری که پیامبر رفته بود پیامبر رسیده بود به یه غار توی غار داشتند نماز میخوندن و یکدفه آدم بدها رسیدند دم در غار اما یه چیز عجیب در غار رو گرفته بود تار عنکبوت در غارو پوشونده بود و یه کبوتر هم روی تار عنکبوت لونه درست کرده بودو توی لونش تخم گذاشته بود تعجب کردند و گفتند خوب اگه پیامبر رفته باشه توی غار باید تار ها پاره میشدن و پرنده هم پر میزدو میرفت پس پیامبر توی غار نرفته اینجوری بود که خدای مهربون که خیلی قوی و داناست پیامبر عزیزمونو از دست آدمای بدجنس نجات داد آدم بدها برگشتند شهر مکه پیامبر هم از غار بیرون اومدوبه راهش ادامه داد دیدی بچه ها؟ اگه خداوند بخواد یه آدم خوب مثل پیامبر رو از دست آدمهای بد نجات بده با یه تار عنکبوت کوچولو یا یه پرنده نجات میده به همه چی قدرت میده و خدا خیلی داناست بچه ها فرشته ی مهربون به پیامبر گفت :از دست آدم بدها کجا بره؟آفرین از مکه بیرون بره پیامبر از مکه بیرون رفت و به سمت مدینه حرکت کرد و توی شهر مدینه مردم پیامبر رو خیلی دوست داشتند خیلی خوشحال بودند و به استقبال پیامبر رفتند و شادی میکردند پیامبر میخواست توی شهر مدینه مردم رو به راه راست هدایت کنه پیامبر یاران زیادی جمع کرد و خیلی از مردم افواجا افواجا دسته دسته به پیامبر ایمان آوردند یه روزی از روزها توی مدینه بعده چند سال فرشته ی مهربون اومد پیش پیامبر خدا و گفت : حالا که یارانت زیاد شدند و مسلمان شدند خدا وند دستور داده بری و شهر مکه رو فتح کنی اذا جا نصر الله والفتح وقتی شهر مکه فتح شد این آیه اومد بچه ها بچه ها توی شهر مکه همه ی مردمافواجا افواجا زیاد زیاد به پیامبر ایمان آوردند رایت:میبینید بچه ها میبینید چقد اومدن سمت پیامبر خدا؟ افواجا و گروه گروه به سمت پیامبر ایمان اوردند فرشته ی مهربون بعداز اینکه مردم تونستند شهر مکه را فتح کنند و اینکه مردم افواجا فواجا ایمان اوردند اومد پیش پیامبر خدا و گفت : حالا که خدا شمارو پیروز کرده ای پیامبر شما باید خدا را تسبیح کنید خدا را حمد کنید شکر بکنیدازون طرف بچه ها یه سری آدم های بد بودند که خیلی خجالت میکشیدند اومدن پیش پیامبر خدا چون پیامبر رو اذیت کرده بودند میخواستند وستغفره کنند استغفار کنند معذرت خواهی کنند میان وستغفره میکنند و میگن آیا خدا مارو هم میبخشه؟ پیامبر میگن : انه کان توابا خدا خیلی مهربونه و خیلی بخشندس قبل از اینکه من شمارو ببخشم خدا شمارو بخشیده خداوند تواب هستند یعنی توبه پذیر هستند و مارو میبخشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔅شعارهای سوره نصر🔅 یاری کننده‌ی من خدای مهربونه منم برای همه یه یار مهربونم .....🌱🌸🌱🌸 دین‌ دین دین دیندارم دو دست یاری دارم .....🌱🌸🌱🌸 من سوره نصری هستم یاور مهدی هستم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 شعر سوره نصر💠 خدای خوب و دانا گفت به پیامبر ما بروبه شهر مکه بگیرش از دشمنا بی اونکه جنگی بشه مردم شدن مسلمان به دین خوب اسلام آوردن اونها ایمان کرد ازخدا تشکر پیامبر خوب ما این شد یه درس خوبی برای ما آدما که بعد از هر پیروزی واجبه شکر خدا
💎 شعر سوره نصر این سوره هست بچّه ها یاری و نصر خدا مژده ی پروردگار به آدمای هوشیار اگه بیاد یه روزی هم نصر و هم پیروزی مردمو تو می بینی میان ز هر زمینی داخل دین خدا دسته دسته یا جدا پس توبه کن چون خدا بخشنده هست و دانا
✏️ کاربرگ رنگ آمیزی سوره نصر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌀آب وقتی به جوش آمد از خودش کم و کسر می شود. تو هم وقتی جوشی و میشوی، خودت کم و سبک میشوی 🌀ظرف آب را اگر از روی برداشته و جابجا کنی راحت از می افتد 🌀تو هم وقت جوش آمدن و ، اگر جایت را تغییر دهی خیلی زود می شوي ♦️امام علی (ع) می‌فرمایند: ، آتشى فروزان است. هر كس خشم خود را خورد، اين آتش را خاموش كرده است و هركس جلوی آن را كند، پيش از هر كس، خودش در آن آتش مى سوزد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️ زيارة السيدة سكينة بنت الإمام الحسين الشهيد المظلوم عليهم السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سکانس خیره کننده از فیلم محمد رسول‌الله که به زیبایی دیدگاه اسلام رو در مورد کرامت بانوان به تصویر کشید ♻️👇🏻 🆔 🕊 https://eitaa.com/gooorrrran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب قبل از خواب فراز بسیار دلنشین و معنا محور استاد عبدالباسط عبدالصمد سوره قاف آیات ۱۷ و ۱۸ : آنگاه كه دو [فرشته] دريافت‏ كننده از راست و از چپ مراقب نشسته‏ اند (۱۷) [آدمى] هيچ سخنى را به لفظ درنمى ‏آورد مگر اينكه مراقبى آماده نزد او [آن را ضبط مى ‏كند] (۱۸) را بشنویم 💢 🌸 💢 🌸 💢 🌸 💢 🌸 💢