فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺شاد و خندان باش؛ این تعریف من از دینداری است.
غمگین بودن عین گناه است و شاد و آرام بودن عین دینداری.
اگر بتوانی با تمام وجود و از ته دل آرام و شاد باشی ، زندگیات مقدس خواهد شد.
وقتی در روز چندین بار تکرار میکنی
الله اکبر
یعنی خدای من از همه چیز از همه کس از مریضی، فقر، و... بزرگتر است
بگذار خداوند و اطرافیانت ایمان تو را لمس کنند.
بگذار همه کس از وجودت به آرامش برسد این بهترین روش برای دیندار کردن دیگران است.
آن گاه حیران خواهی شد که ارامش چگونه تو را راحتتر از هر عبادتی به خدا نزدیک میسازد.
خداوند انسان های شاد و آرام را دوست دارد...
🦋أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾
آگاه باشيد كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين مى شوند (۶۲)
سوره یونس🌿
#آرامش_با_قرآن
https://eitaa.com/goranketabzedegi
✅ برخی از مواردی که انسان را از رسیدن به بهشت آسان میکند
💟 قال رَسُول الله ﷺ :" لَنْ يَلِجَ النَّارَ أَحَدٌ صَلَّى قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا، يَعْنِى الْفَجْرَ وَالْعَصْرَ"
📚 (رواه مسلم )
✳️ هر کس قبل و بعد از غروب خورشید نماز بخواند (یعنی نماز صبح و عصر را) داخل آتش (دوزخ) نمیرود.
💟 قال النَّبِيِّ ﷺ : "من صلى البردين، دخل الجنة"
📚 (فتح الباري)
✳️ هر کس در دو سردی (عصر و صبح) نماز بخواند وارد بهشت می شود.
💟 حضرت رسول الله ﷺ فرمودند:
کسی که روح از جسدش جدا می شود و از سه چیز "
➖ کبر،
➖خیانت
➖ در غنیمت و قرض "
🔺 مبرا باشد داخل بهشت می شود.
📚 رواه ابن حبان و ابن ماجه و سنن دارمی و مـسند بزار و تـرمـذی و معجم الاوسط طبرانی و مستدرک حاکم و مسند احمد
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/goranketabzedegi
#وقف_و_ابتدا
⚜ وقف و ابتدا چیست❓
وقف و ابتدا فن با ارزشی است که با شناخت آن کیفیت ادای قرائت مشخص میشود از آن جهت که قاری در چه محل هایی باید وقف کند تا معنا تمام باشد و از چه جاهایی باید شروع کند که معنا را مختل نسازد.
⚜ چرا رعایت وقف و ابتدای صحیح اهمیت دارد❓
1⃣قطعا قاری قرآن نمیتواند همه آیات را متصلا تلاوت کند و نیازمند توقف و تجدید نفس است.
و
از طرفی هم وقف در هرجای از کلام و ابتدا از هرجای آن ممکن است موجب خلل در معنا شود.
2⃣قرآن کریم میفرماید: « وَ رتِّل القرآنَ ترتیلًا»
و
امیرالمؤمنین_علیه السلام_ در تبیین معنای ترتیل میفرمایند:
«الترتیلُ معرفةُ الوقوفِ و تجویدُ الحروف»
⏪بنابر این لازم است قاری قرآن قواعد وقف و ابتدا را بشناسد و به کار گیرد.
[ادامه دارد...]
📚برگرفته از کتاب قواعد وقف و ابتدا در قرائت قرآن کریم
24.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😳 #عجایب_قرآن
این قسمت:
🕸 خانه عنکبوت 🕷
یکی از عجیبترین و مخوفترین😱خانههای جهان که در قرآن بیان شده
✅ محبوب خدا شدن
✍انسانی که گناه نمیکند محبوب خداوند میشود و چه چیز بهتر از محبوب خداوند بودن. از امیرالمؤمنین امام على علیه السّلام نقل شده است: اگر از گناهان دورى کنید خدا شما را دوست خواهد داشت.(۱)
« بَلَی مَن أَوفی بِعَدِهِ وَ اتَّقی فَإنَّ اللهَ یحِبُّ المُتِّقِینَ» (۲) آری هر که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری نماید، بیتردید خداوند پرهیزگاران را دوست دارد. «... إِنَّ اللهَ یحِبُّ التَّوَّابِینَ وَ یحِبُّ المُتَطَّهِّرِینَ (۳)خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست دارد.
📚۱- امام علی علیه السّلام،غررالحکم و دررالکلم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، ص ۲۷۹
۲- آل عمران ،۷۶
۳- بقره ،۲۲۲
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🔹آیا میدانید که :
✅ فرق حمد با مدح چیست؟
🌹حمد در لغت به معنای:
ستایش و توصیف کمال است.
🌼مدح: هم برای
1⃣ توصیف کمال اختیاری(مانند علم و مهربانی و خلاقیت) بکار میرود
هم برای
2⃣ توصیف کمال غیر اختیاری(مانند زیبایی چهره یا طبیعت)
🌹ولی حمد:
تنها برای کمال اختیاری است و چون خدا دارای کمالات اختیاری جلال و جمال و غیره است، حمد به او اختصاص دارد: زیرا غیرممکن است که در خدا کمال غیر اختیاری وجود داشته باشد.
برای اینکه در این صورت این سوال پیش می آید که این کمال غیر اختیاری را چه کسی به خدا داده است؟
زیرا هر کمال غیر اختیاری در اشخاص یا اشیاء، اعطای غیر است. در حالیکه خدا صمد و بی نیاز است،
پس هر کمالی در او اختیاری است.
🌹از طرفی چون خدا موجودات عالم را در کمال ظرافت و حکمت آفریده و گوشه ای از علم و حکمت خود را نمودار ساخته و ما را نیز از رحمت خود انواع نعمت ها بخشیده است، تحسین و ستایش بی کرانی را می طلبد.
اگر انسانی به خاطر خلاقیتش تحسین میشود در واقع خداست که غیرمستقیم ستایش میگردد، زیرا استعداد خلاقیت را خدا به انسان داده است.
مهم تر آنکه کمالات خدا ذاتی و نامحدود است و کمالات مخلوقات اکتسابی و محدود.
✨منبع: کتاب تفسیر حیات ص٢٩
(ذیل تفسیر آیه الحمدلله رب العالمین)
(ابوالفضل بهرامپور)
https://eitaa.com/goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
♥️⃟📚دمشق شهر عشق ♥️⃟📚 #Part_24 فهمید بی تاب حرم شده ام که لبخندی شیرین لب هایش را بُرد و با خط نگ
♥️⃟📚دمشق شهر عشق ♥️⃟📚
#Part_25
بی مقدمه از ابوالفضل پرسید شما از نیروهای ایرانی هستید؟از صراحت سوالش ابوالفضل به سمتش چرخید
و به جای جواب با همان زبان عربی توبیخش کرد دو سال پیش خواهرم
به خاطر تو قید همه ما رو زد، حالا انقدر غیرت نداشتی که ناموست رو
نکشونی وسط این معرکه؟نگاه نجیب مصطفی به سمت چشمانم کشیده
شد، از همین یک جمله فهمید چرا از بی کسی ام در ایران گریه میکردم و
من تازه برادرم را پیدا کرده بودم که با هر دو دستم دستش را گرفتم تا
حرفی بزنم و مصطفی امانم نداد من جا شما بودم همین الان دست
خواهرم رو میگرفتم و از این کشور میبردم! در برابر نگاه خیره ابوالفضل، بلیطم را از جیب کاپشنش بیرون کشید و به رفتنم راضی شده بود که
صدایش لرزید تا اینجا من مراقبش بودم، از الان با شما!« بلیط را به
طرف ابوالفضل گرفته بود، دیگر نگاهم نمیکرد و از لرزش صدایش پیدا
بود پای رفتنم تمام تنش را لرزانده است. ابوالفضل گمان کرد میخواهد
طلاقم دهد که سینه در سینه اش قد علم کرد و غیرتش را به صلّابه کشید
به همین راحتی زنت رو ول میکنی میری؟ از اینکه همسرش خطاب
شدم خجالت کشید، نگاهش پیش چشمان برادرم به زمین افتاد و صدای من میان گریه گم شد سه ماهه سعد مُرده!« ابوالفضل نفهمید چه می-
گویم و مصطفی بی غیرتی سعد را به چشم دیده بود که دوباره سرش را
بالا گرفت و در برابر بهت ابوالفضل سینه سپر کرد این سه ماه خواهرتون امانت پیش ما بودن، اینم بلیط امشبشون واسه تهران!دست ابوالفضل برای گرفتن بلیط بالا نمی آمد و مصطفی طاقتش تمام شده بود که بلیط را در جیبش جا زد، چشمانش را به سمت زمین کشید تا دیگر به روی من نیفتد و صدایش در سینه فرو رفت خداحافظتون باشه!و بلافاصله چرخید و مقابل چشمانم از حرم بیرون رفت. دلم بی اختیار دنبالش کشیده شد و ابوالفضل هنوز در حیرت مرگ سعد مانده بود که صدایم زد زینب...ذهنش پُر از سوال و قلب من از رفتن مصطفی خالی شده بود و دلم میخواست فقط از او بگویم که با پشت دستم اشکم را پاک کردم و حسرت حضورش را خوردم سعد گفت بیایم اینجا تو مبارزه کنار مردم سوریه باشیم، اما تکفیری ها کشتنش و دنبال من بودن که این آقا نجاتم داد! نگاه ابوالفضل گیج حرف هایم در کاسه چشمانش می چرخید و انگار بهتر از من تکفیری ها را میشناخت که غیرتش آتش گرفت و خاکستر نفسش گوشم را پُر کرد اذیتت کردن؟« شش ماه در خانه سعد عذاب کشیده بودم، تا کنیزی آن تکفیری چیزی نمانده و حالا رفتن مصطفی جانم را به گلو رسانده بود که در آغوش چشمانش دلم را رها کردم :»داداش خیلی خستم، منو ببر خونه!و نمیدانستم نام خانه زخم دلش را پاره میکند که چشمانش از درد در هم رفت و به جای جوابم، خبر داد من تازه اومدم سوریه، با بچه های سردار همدانی برا مأموریت اومدیم. میدانستم درجه دار سپاه پاسداران است و نمیدانستم حالا در سوریه چه میکند و او دلش هنوز پیش خانه مانده و فکری دیوانه اش کرده بود که سرم خراب شد
میدونی این چند ماه چقدر دنبالت گشتم؟ موبایلت خاموش بود،هیچکدوم از دوستات ازت خبر نداشتن، هر جا بگی سر زدم، حالا باید تو این کشور از دست یه مرد غریبه تحویلت بگیرم؟« از نمک نگرانی صدایش دلم شور افتاد، فهمیدم خبری بوده که این همه دنبالم گشته و فرصت نشد بپرسم که آسمان به زمین افتاد و قلبم از جا کنده شد. بی اختیار سرم به سمت خروجی حرم چرخید و دیدم حجم خاک و خاکستر آسمان را سیاه کرده و ستون دود از انتهای خیابان بالا میرود. دلم تا انتهای خیابان تپید، جایی که با مصطفی از ماشین پیاده شدیم و اختیارم دست خودم نبود که به سمت خیابان دویدم. هیاهوی جمعیت همه به سمت نقطه انفجار میرفت، ابوالفضل نگران جانم فریاد می کشید تا به آن سو نروم و من مصطفی
را گم کرده بودم که با بی قراری تا انتهای خیابان دویدم و دیدم سر چهارراه غوغا شده است. بوی دود و حرارت آتش خیابان را مثل میدان جنگ کرده و همهمه جیغ و گریه همه جا را پُر کرده بود. اسکلت ماشینی در کوهی از آتش مانده و کف خیابان همه رنگ خون شده بود که دیگر از نفس افتادم. دختربچه ای دستش قطع شده و به گمانم درجا جان داده بود که صورتش زیر رگ هایی از خون به زردی میزد و مادرش طوری ضجه میزد که دلم از هم پاره شد. قدم هایم به زمین قفل شده و تازه پسر جوانی را دیدم که از کمر به پایینش نبود و پیکرهایی که دیگر چیزی از آنها باقی نمانده و اگر دست ابوالفضل نبود همانجا از حال میرفتم. تمام تنم میان دستانش از وحشت میلرزید و نگاهم هر گوشه دنبال مصطفی می چرخید و می ترسیدم پیکره پاره اش را ببینم که میان خیابان رو به حرم چرخیدم بلکه حضرت زینب کاری کند. ابوالفضل مرا میان جمعیت هراسان میکشید، میخواست از صحنه انفجار دورم کند و من با گریه التماسش میکردم تا مصطفی را پیدا کند که پیکر غرق خونش را کنار خیابان دیدم ..
✒️
ادامه دارد
#تلنگر
تنها راه نجات ما در زندگی اینه که
زندگی خودمون رو آنقدر با کار خوب پر کنیم تا وقت برای کار بد و فکر بد باقی نمونه.
هر کس که کار خوبی نمیکنه، هیچ چارهای جز کار بد و فکر بد نداره.
نگید «چیکار کنیم؟!» زندگی باید با کار خوب پر بشه.
ورزش، مطالعه، درس، هنر و هر کاری که باعث رشد و شناخت جامعه و خودشناسی بشه ...
https://eitaa.com/goranketabzedegi
عمه سادات سلام علیک 💚
پرنده ای محضِ گردیدن در صحن و سرات نمیخواهی ؟
#حضرت_معصومه
#روز_دختر
📚
عرض تبریک ویژه بر همه دختران پاک و خواهران قرآنی کانال آموزشی
♻️♻️♻️به بهانه دهه کرامت و به یمن روز دختر و ولادت حضرت معصومه س خواهران عزیزی که نامشان بنام نام مبارک ....[#معصومه #فاطمه #محدثه ] میباشد جهت شرکت در قرعه کشی و دریافت هدیه ب آیدی ما مراجعه نموده و نام و نام خانودگی خود را ارسال فرمایند
آیدی ما
@Mohmmad1364
◇◇◇ب 3 برگزیده جوایزی اهدا خواهد شد
زمان شرکت در طرح و ارسال مشخصات تا 10 خردادماه 1402 ♧ مصادف با ولادت حضرت امام رضا علیه السلام
امورفرهنگی قرآنی
کانال قرآن کتاب زندگی🟩
📚
@goranketabzedegi
5.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞|نماهنگ|همخوانی استدیویی
🤲دعای سلامتی حضرت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف (دعای فرج)
⭕️جدید ترین اثر:
💠گروه تواشیح بین المللی تسنیم💠
📺مشاهده و دریافت نسخه باکیفیت:
🌐 aparat.com/v/DFxyH
🌐 @tasnim_esf
❤️ اعمالت را محاسبه کن و ببین برای قیامت از پیش چه فرستادهای به امید کار خیر و ارث نباش
📖 حشر آیه ۱۸
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
https://eitaa.com/goranketabzedegi
#چگونه_فرزندانمان_را_قرآني_كنيم ؟
✍ آیت الله حائری شیرازی:من یادم هست وقتی که بچه بودم، در خانواده وقتی همه به خواب میرفتند، آخر شب میآمدم خدمت پدر.
پدرم این قصههای پیغمبران را در همان طفولیت برای من نقل میکرد و گاهی مثلاً یک قصه چندین شب طول میکشید و همینطور مقید بودم و گوش میکردم.
وقتی این برنامهاش مصادف شد به ایام محرم، پدرم جریان عاشورا و جریان مسافرت حضرت، جریان بیعت گرفتن از امام حسین در مدینه، جریانی که از این ماه رجب شروع شده است، به تفصیل، شب به شب نقل میکرد.
اینها کارهای موثری است. یعنی پدر و مادر یکی از خدمات بزرگی که به فرزند میکنند همین است که سرگذشت اینها را برای طفل بیان کنند.
این در وجود طفل از همان طفولیت اثر میگذارد.
در اخلاقش، کردارش، رفتارش، در عبادتش، نمازش، روزه اش اثر میگذارد و همهٔ اینها را اصلاح می کند.