« حَـسَنیہ|𝐇𝐚𝐬𝐚𝐧𝐢𝐲𝐞𝐡❁ »
علیوار زیستنوعلیوارشهیدشدن وحسینوارزیستنوحسینوارشهیدشدن.را دوست دارم... #شهید_محمدابراهیم_ه
چقدرحسینوارزیستیبرادر
کهنامدنیایآخرتتشد
#عبدالحسین_شاه_زید
چقدرعاشقحسینبودیکهماننداو
#بی_سرجانتقدیممنانکردی😔
#شهدا_گاهی_نگاهی...
#پای_درس_ولایت🌷🍀
مبادا کسانی تصور کنند که دوره سخن گفتن از شهدا و سربازان فداکار و زحمت کشان میدان نبرد، سپری شده است...
『🌙 @Gordane118 ○°.』
#طنز_جبهه😂😂
حسین کیه؟
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک بعثی ها را درآورده بود.😢
با سلاح دوربین دار مخصوصش چند ده متری خط بعثی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب بعثی ها.😱
چه می کرد؟
بار اول بلند شد و فریاد زد:« ماجد کیه؟»🤔
یکی از بعثی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: «منم!»
ترق!🤯
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد!📝
دفعه بعد قناسه چی فریاد زد: «یاسر کجایی؟»🗣
و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!🚶♂
چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از بعثی ها به نام جاسم برخورد.😤
فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد زد: «حسین اسم کیه؟»😡
و نشانه رفت.😈
اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد.
با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین.😕
یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد: «کی با حسین کار داشت؟»🧐
جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت: «من!»😁
ترق!
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!👳♀
『🌙 @Gordane118 ○°.』
#معرفی_کتاب
کتابالوعدالصادق
معجزات و کرامات نبرد33 روزه
نویسنده:ماجدناصرالزبیری
مترجم: محمدرضا میرزاجان
『🌙 @Gordane118 ○°.』
#قسمتی_از_کتاب✨👇
مبارزه مردانی بدون سر...😇✨
با پایان یافتن تجاوز رژیم صهیونیستی که با شکست نیروهای زبده این رژیم همراه بود و بعد از سؤال و جواب از افسران میدانی، 300 تن از سربازان اسرائیلی شرکتکننده در نبردهای بنت جبیل، الخیام، یعترون و مارون الرأس که از نیروهای یگان ایگور و گولانی بودند برای معالجه راهی مراکز درمانی اروپا شدند. این افراد مطالب عجیبی را به روزنامهها گفته بودند و فرماندهان آنها مورد سرزنش واقع شده بودند، چرا که گفته می شد آنها مسئول دیوانگی و جنون این سربازان شدهاند. در زیر به گفتههای عجیب و غریب این سربازان اشاره شده است:
دانی: ما میدیدیم اشباحی با ما میجنگند.
مجری: چگونه؟ می توانی توضیح بدهی؟
دانی: بارها به فرماندهان گفتم که این مسئله واقعیت دارد ولی آنها ما را به مصرف مواد مخدر و قرصهای روانگردان محکوم کرده و برای صحت این موضوع، معاینه های پزشکی بسیاری بر روی ما انجام میدادند.
مجری: دانی تو میدانی که اشباح وجود خارجی ندارد، میتوانی درباره توان استتار و خیزش رزمندگان حزبالله برایمان توضیح بدهی. سخن گفتن از این اشباح غیرمنطقی به نظر میرسد.
دانی:من مطمئنم که آنها شبح بودند، چرا که آنها در آسمان پرواز میکردند.
با این گفته دانی، مجری و برخی از حاضران میخندند و مجری رو به سرباز دیگری به نام راقی کرده و می گوید: تو در گزارشت گفتی که مبارزانی بدون سر دیدهای؟ چطور چنین چیزی ممکن است.
راقی : تنها من آنها را ندیدهام . تمام افراد یگان من این صحنه را رؤیت کردهاند.
مجری : با دیدن آنها چه کار کردید؟
راقی: فرار کردیم.
مجری: آیا این امور به خاطر ترس، اضطراب و پریشانی میدان نبرد نبوده است؟
راقی: باید به شما بگویم نه تنها من که تمامی سربازان دیدند که مبارزانی بدون سر به ما حمله میکنند.
دانی، راقی و دیگر افراد مجموعه آنها برای خارج ساختن تصاویر مهاجمان بی سر از اذهانشان راهی درمانگاههای فرانسه و سوئیس شدند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داداش علی...بهآرزوترسیدی...
رویاینیمهشبتبهحقیقتپیوست
اما... حالامنچهکنمباخاطراتت؟؟
چهکنمباآننگاههایمظلومت؟؟
چهکنمباخشخشصدایتکهدیگرنیست...
چهکنمتاباریدگربخندیوجانگیریزمنبینوا...
تورامنچشمدرراهمهنوز😔💔
#شهید_علی_خلیلی
#شهید_امر_به_معروف
『🌙 @Gordane118 ○°.』
« حَـسَنیہ|𝐇𝐚𝐬𝐚𝐧𝐢𝐲𝐞𝐡❁ »
داداش علی...بهآرزوترسیدی... رویاینیمهشبتبهحقیقتپیوست اما... حالامنچهکنمباخاطراتت؟؟ چهکنم
درکوچههایخلوتازمردانگیها...😓
دخترتقلاداشتازدیوانگیها😔
تنهاوموجیازعطشدرچشمهایش...
فریادمیزددرعلیمردانگیها✨
غریدوحیدروارپاشدمردمیدان😇
دلبستگیهایشجداشدمردمیدان...
ناموسمردمعمقشددرعمقچشمش👁
یکمردازمیدانجداشدمردمیدان😢
خونیاگرشدخنجرفریاداما
غیرتدرونسینههاجاماندحالا✨
حالاعلیهمدرکنارباکریهاست
دیروزآن
امروزاین
فردابگومآ...🤲🍂
بیچارهاونکهندیدهحرمرو...😢
بیچارهتراونکهدیدکربلاتــو😭
『🌙 @Gordane118 ○°.』
سلام.
علاوه بر کتاب سه دقیقه در قیامت،کپی از بقیه پست هاهم با ذکر صلوات جهت تعجیل فرج مولا، آزاده و ما هیچ مشکلی نداریم...
پ.ن:کسانی که پست هارو کپی میکنن اشکالی نداره،فقط وقتی داخل کانالتون گذاشتید،کپی از اون پست رو آزاد بزارید ...
بعضی از دوستان،مطالب مارو کپی میکنن تو کانالشون و بعد میزنن کپی ممنوع😕...
تنها تحت این شرایط راضی نیستیم...
#نظرات
سلام.
بله راضی هستیم...
مشکلی نداره...
شرایطش رو تو نظر بالایی پاسخ دادم👆👆
#نظرات
نمیدآنمکجایاینشهردرپیدلدادهایمیگردی
نمیدانمدرکجایاینکرهخاکیدستبهدعابرداشتهایوبرایخوددعایفرجمیخوانی...
اماهرکجاهستیمرازدعایپدرانهاتدریغ
مکنکهمننفسهایمرابهتومدیونمحضرتماه....😔💔
رفقاقبلازخوابوضوباچاشنیسلامبهمهدی
فاطمهازیادتوننره😉😇...یاعلی
🍃🌈🌷
صبحگاهاستوشودبازنطقمنبهسخن
حسناماممناستومنمغلامحسن
#حسنی_ام✌️
『🌙 @Gordane118 ○°.』
« حَـسَنیہ|𝐇𝐚𝐬𝐚𝐧𝐢𝐲𝐞𝐡❁ »
🍃🌈🌷 صبحگاهاستوشودبازنطقمنبهسخن حسناماممناستومنمغلامحسن #حسنی_ام✌️ 『🌙 @Gordane118 ○°.
حسنیام...غرورانگیزترینجملهدنیاست☺️💚
چقدرجملهاحلیمنالعسلزیبآست✨
وسالهآستهمینجملهاستمرهمتو
هوآیروضهندارمولیکسیانگآر...
میاندفترمنمینویسدازغمتو😔💔
『🌙 @Gordane118 ○°.』
#رهبرانه✨🦋
هر کس ز ولایت و ولیّ دور شود
همسایه ی دشمن است و منفور شود!
پروانه صفت، گِرد ِعلی میگردیم
تا دیده ی هر فتنه گری کور شود!✌️😎
『🌙 @Gordane118 ○°.』
حاجیحاجیبهگوشی...📞
حاجیجاندشمنمحاصرمونکرده...
حاجیصدامنومیشنوی؟؟📞😢
حاجیبچههاضدکمینخوردن...
حاجینیروبفرستین🙏
حاجـــی...حاجــیجــآن🗣
صدایمنودارید...؟؟😭
آه...حاجیدیداربهقیامتمآدووممیاریم😔✋
『🌙 @Gordane118 ○°.』
ماٺماندھامبہقابتلویزیݧ
دࢪدݪـمبہاقاسلاممۍدهم!
السلامعلیڪیاعلۍبنموسیالـرضا...✋💔
یڪقطرھشور
ازگوشـہچشمم
راهـشراپیـدامۍڪند!
نفـسعمیقۍمۍڪشم؛
همہبغضهاࢪایڪجاقورٺمۍدهم...
ۅ
دوبارھغرقمۍشوم
در تنھایۍهاےمرازیادشمـا...
#امام_رضا🌼
#چهارشنبه_های_امام_رضایی ❤️✨
『🌙 @Gordane118 ○°.』
کوچه پس کوچه های نزدیک حرم...
به تابلو هایی که مسیر حرمو نشون میدن نگاه میکنی...
بغض میکنی..💔
چشمات لبالب پر از اشک میشه..😢
انگار این تابلوها داره مسیر دلتو نشون میده...