eitaa logo
🏴کانال گردان شهید ابراهیم هادی
527 دنبال‌کننده
17هزار عکس
14.3هزار ویدیو
31 فایل
https://eitaa.com/abasalehlabik. ارتباط با مدیر کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱ابراهیم همیشه درمقابل بدی دیگران گذشت داشت. 🌴می‌گفت‌: طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت داشته باشد بی دلیل از کسی چیزی نخواه و عزت نفس داشته باش. ☘️می‌گفت: این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین. بیشتر بخاطر اینه که کسی گذشت نداره. بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره. آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره رفیق شهیدم ابراهیم هادی هدیه به روح مطهر شهید
🕊 🌷شهید محمدعلى (حسین) حججى:  📌 زبان را که وسیله‏‌اى است براى انجام یکى از بزرگترین فرائض و واجبات الهى یعنى به کار بیندازید. https://eitaa.com/gordanshidhadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رعایت نکردن مقدار لازم در مسح پا👣 سئوال 👇👇👇 ظاهراً بر حسب فتوای جنابعالی مسح پا باید تا مفصل کشیده شود. لطفاً توضیح فرمایید اگر شخصی مسح پا را تا روی برآمدگی می‌کشیده است، آیا باید نمازهایی را که با این نوع وضو گرفتن خوانده است قضا نماید؟ آیا این شخص به تکلیف خود عمل نکرده است؟ جواب 👇👇👇 نسبت به گذشته محکوم به صحّت است و از این به بعد، تا مفصل، مسح نماید. 📕منبع: leader.ir https://eitaa.com/gordanshidhadi
یک غسل کافی است! برخی مردم، معتقدند غسل‌های مختلف، اعم از واجب و مستحب را باید جداگانه انجام داد و اینگونه نیز غسل می‌نمایند؛ درحالیکه می‌توان به نیت همه غسل‌ها، یک غسل انجام داد. 💠 چند غسل واجب، یا واجب و مستحب را می‌توان با یک نیّت انجام داد، یعنى یک غسل کند به نیّت جنابت و حیض و مسّ میّت و غسل جمعه و مانند آن و از همه کفایت می‌کند.١ ١. سایت آيت الله مکارم https://eitaa.com/gordanshidhadi
🔴 مرد عابد و ابلیس ✍در میان بنی اسرائیل عابدی بود. وی را گفتند:« فلان جا درختی است و قومی آن را می پرستند» عابد خشمگین شد، برخاست و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را برکند. ابلیس به صورت پیری ظاهر الصلاح، بر مسیر او مجسم شد، و گفت:« ای عابد، برگرد و به عبادت خود مشغول باش!» عابد گفت:« نه، بریدن درخت اولویت دارد» مشاجره بالا گرفت و درگیر شدند.عابد بر ابلیس غالب آمد و وی را بر زمین کوفت و بر سینه اش نشست. ابلیس در این میان گفت: «دست بدار تا سخنی بگویم، تو که پیامبر نیستی و خدا بر این کار تو را مامور ننموده است، به خانه برگرد، تا هر روز دو دینار زیر بالش تو نهم؛ با یکی معاش کن و دیگری را انفاق نما و این بهتر و صوابتر از کندن آن درخت است» عابد با خود گفت :« راست می گوید، یکی از آن به صدقه دهم و آن دیگر هم به معاش صرف کنم» و برگشت. بامداد دیگر روز، دو دینار دید و بر گرفت. روز دوم دو دینار دید و برگرفت. روز سوم هیچ نبود. خشمگین شد و تبر برگرفت. باز در همان نقطه، ابلیس پیش آمد و گفت:«کجا؟» عابد گفت:«تا آن درخت برکنم»؛ گفت«دروغ است، به خدا هرگز نتوانی کند» در جنگ آمدند. ابلیس عابد را بیفکند چون گنجشکی در دست! عابد گفت: « دست بدار تا برگردم. اما بگو چرا بار اول بر تو پیروز آمدم و اینک، در چنگ تو حقیر شدم؟» ابلیس گفت:« آن وقت تو برای خدا خشمگین بودی و خدا مرا مسخر تو کرد، که هرکس کار برای خدا کند، مرا بر او غلبه نباشد؛ ولی این بار برای دنیا و دینار خشمگین شدی، پس مغلوب من گشتی» https://eitaa.com/gordanshidhadi
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازحاج محمود گل کاشته 😍 نشون دادی که تا کجاست کمال زن و زندگی که خدایی بودن یعنی آزادی و آزادگی💐💚 میشه زنی برگردونه امتی رو از انحراف میتونه یه زن عالمو بگیره با حفظ عفاف❤🌸 یاحضرت زینب مدد💙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌╭┈───── 🌱🌸 https://eitaa.com/gordanshidhadi
معرفی کتاب ابراهیم در آتش 🌱 بریده ای از کتاب: ما نمی‌دانستیم، بعد از شهادتش فهمیدیم می‌رفت بهزیستی کاشان، ماهی ۵۰۰ هزار تومان به آنجا پرداخت می‌کرد. چند تا مریض خوابش را دیده‌اند و دردشان دوا شده، حالت شفا در تنشان به وجود آمده. پیکرش را که آوردند، خیلی روشن بود خودش، امّا ترکش نصف پیشانی‌اش را از بین برده بود. از آن اتوبوس ۲۷ نفر شهید شدند. از آن واقعه به بعد، برادران را با ماشین‌های کوچک‌تر می‌برند که اگر اتفاقی افتاد، همه آسیب نبینند. خیلی درگیر کارها و مشکلات مردم بود. گاهی لباس‌هایی می‌آورد و می‌داد به من که بین چوپان‌های صحرا تقسیم کنم. بیشتر لباس‌های گرم و بافت و کاپشن می‌آورد که علاج سرمای زمستان باشند و تن چوپان‌ها را گرم کند. وقتی با ماشین بود، هرکسی را می‌دید، سوار می‌کرد و کرایه هم نمی‌گرفت. 🕊🌱 🕊🌱 🏴 https://eitaa.com/gordanshidhadi
🍂 می‌گفت : نمی‌توانم بی‌ وضو باشم حتی پیش از خوردن غذا وضو می‌گرفت آسایش را ، با خدا بودن می‌دانست ...🍃 شهید‌ عبدالمهدی مغفوری https://eitaa.com/gordanshidhadi