eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
4.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
574 ویدیو
804 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
Fadaeian_Shab11Moharam1403_10.mp3
14.36M
بایعت الحسین بایعت الامام آقامه حسین و السلام خدا خاطرمو میخواست امام حسینو به من داد امام حسین دنیامو آباد میکنه از قید نفسم منو آزاد میکنه امام حسین قلبمو میکنه زیر و رو امام حسینه که به من میده آبرو وال من والا عاد من عادا بابی انت و امی ابی عبدالله پرچمت بالاست اسم تو زیباست هرکسی جدا بشه از تو میشه گمراه مع الحسینی ابدا هو الحسین و لیس غیره احدا یا اباعبدالله **** خادم الحسین محبوب خداست قبله ی دلم کربلاست خدا شاهده رو حرفام بهشتو بی حسین نمیخواد امام حسین دینم رو تضمین میکنه حساب قبل محشرمو تأمین میکنه امام قبولم بکنه اوج سعادته راه امام حسینم راه شهادته مرد و مردونه توی میدونه هرکسی که از امام حسین میخونه یار مظلومه یار محرومه زیر بیعت یزیدیا نمیمونه مع الحسینی ابدا هو الحسین و لیس غیره احدا یا اباعبدالله
4_5809695595786409291.mp3
16.53M
🎧 بشنوید | صوت کامل سخنرانی حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود عالی در مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی (علیه‌السلام) در حسینیه امام خمینی. ۱۴۰۳/۴/۲۴ 🏴
882.8K
بحثی به نام "زمینه سازی ظهور"
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
بحثی به نام "زمینه سازی ظهور"
. 📸 آیت‌الله میرباقری: مؤمن باید اول صبح که بر می‌خیزد همّت و فکرش این باشد که کجای اردوگاه ولی خدا خالی است، خودش را در آنجا حاضر کند. 🔹اگر این آمادگی و حالت انتظار وجود داشت انسان به نصرت ولی خدا موفق می‌شود، همین‌که حضرت پرچم برداشت چنین شخصی آماده است؛ چون همه‌ کارهایش را انجام داده است؛ نه اینکه وقتی جنگ شروع شد تازه به فکر نماز و روزه‌های قضا و به فکر قرض‌هایش باشد! 🔹حالا که سیدالشّهدا علیه‌السلام به میدان آمده، وقت نماز قضا خواندن نیست؛ اینها را باید قبلاً می‌خواندی. .
. به خاکسپاری بدن خوش بوی جُون ،غلام سه معصوم علیهم السلام هنگامى كه جُون روى زمين افتاد، امام حسين عليه‌السلام سراو را به دامن گرفت وبلند بلند گريست، ودست مبارک برسر وصورت جون كشيد وفرمود: "اللهم بيّض و طيّب و احشره مع محمد و عليهم السلام" بارالها رويش راسفيد و بويش راخوش فرما و باخاندان عصمت محشورش نما. 📚 منابع: منتخب التواريخ ص۳۱۱ وسيلةالدارين ص۱۱۵ جُون ِ سیاه بود و ز حق روشنا گرفت با نور آل فاطمه روحش جلا گرفت با نیّت غلامی اولاد مرتضی آمد به بیت حیدر و رنگ خدا گرفت وقتی که بار معرفتش رفت تا سماء از رب ، مقام‌ نوکر آل عبا گرفت در خانه ی سه حجّت ایزد به افتخار شد کاسه لیس و مرتبت اولیا گرفت مویش که شد به خدمت آل علی سپید در کربلا ز سرخی خونش حنا گرفت ده روز بین مقتل خود شد رها و بعد بوی خوش از دعای شه کربلا گرفت رنگ سپید وعطر خوش و حشر ِبا حسین او این سه را ز حضرت خیرالنسا گرفت ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ............ . 🩸جناب غلام علیه‌السلام 🥀 در روز هجدهم و یا بیستم ماه محرم سال شصت و یک قمری، جمعی از قبیله بنی‌اسد بدن شریف را پیدا کردند در حالی که صورتش نورانی و بدنش معطر بود و سپس او را دفن کردند. 🥀 کسی بود که امیرالمومنین صلوات‌الله علیه او را به ۱۵۰ دینار خرید و به ابوذر غفاری بخشید. هنگامی که ابوذر را به منطقه ربذه تبعید کردند، این غلام برای کمک به او به آن‌جا رفت و بعد از رحلت جناب ابوذر به مدینه مراجعت کرد و در خدمت امیرالمومنین صلوات‌الله علیه بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی علیه‌السلام و سپس به خدمت امام حسین علیه‌السلام رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به آمد. 🥀 هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین علیه‌السلام آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست. 🥀 حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی، اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز. 🥀 خود را بر قدم‌های مبارک امام حسین علیه‌السلام انداخت و بوسید و گفت: ای پسر رسول‌خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسه‌لیس شما بودم و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟! 🥀 با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟! بنابراین گفت: آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا اباعبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمی‌شوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون می‌گفت و گریه می‌کرد به حدی که امام حسین علیه‌السلام نیز گریستند و اجازه دادند. 🥀 با آن‌که پیرمردی ۹۰ ساله بود، ولی بچه‌ها در حرم با او انس فراوانی داشتند. او به کنار خیمه‌ها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت کرد و به خیمه‌ها فرستاد و مانند شیری غضبناک روی به آن قوم ناپاک کرد. او جنگ نمایانی کرد، تا آن‌که اطراف او را گرفتند و زخم‌های فراوانی به او وارد کردند. 🥀 هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین علیه‌السلام سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست و دست مبارک خود را بر سر و صورت کشید و فرمود: 🥀 بارالها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت علیهم‌السلام محشورش نما. 🥀 از برکت دعای حضرت، روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنان‌که وقتی بدن او را بعد از ۸ یا ۱۰ روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود. 📕 نفس‌المهموم، محدث قمی (ره) 📕 تقویم شیعه، بندانی نیشابوری 🏷 .
. ✍🏻 فاطمه دختر امام حسين علیه‌السلام می‌فرماید: هنگامی‌که پيشِ روى يزيد نشستيم، مردى سرخ‌رو از شاميان برخاست و گفت: اى اميرمؤمنان! اين دختر را به من ببخش. بر خود لرزيدم و گمان كردم كه اين، برايشان رَواست. لباس عمّه‌ام زينب عليهاالسلام را گرفتم. عمه‌ام به آن مرد شامى گفت: به خدا سوگند، خطا كردى و پَستى نشان دادى. به خدا سوگند، اين، نه حق توست و نه حق يزيد. يزيد، خشمگين شد و گفت: تو خطا كردى. اين، حق من است و اگر بخواهم چنين كنم، می‌کنم. زينب عليهاالسلام گفت: به خدا سوگند، هرگز! خداوند، اين حق را براى تو ننهاده است، مگر آن‌که از دين ما خارج شوى و به دين ديگرى بگروى. يزيد، از خشم، عقل از سرش پريد و گفت: با این‌گونه سخن، با من رويارو می‌شوی؟! آنانى كه از دين خارج‌شده‌اند، پدر و برادرت هستند. زينب عليهاالسلام گفت: تو و جدّ و پدرت، اگر مسلمان باشيد، به دين خدا و دين پدرم و دين برادرم، هدایت ‌شده‌اید. سرخ رو سرخ مو 📚 ری شهری، دانشنامه امام حسین علیه السلام، دارالحدیث، ج8، ص292. ........... ✍🏻 علیه‌السلام در کاخ یزید فرمود: واى بر تو، اى يزيد! اگر می‌دانستی چه کرده‌ای و چه‌ کاری با پدر و با خاندان و برادر و عموهايم کرده‌ای، به کوه‌ها می‌گریختی و بر خاكستر می‌آرمیدی و از این‌که سر حسين، پسر فاطمه و على (علیهم‌السلام) را ـ او كه امانت پيامبر خدا صلی‌الله‌عليه‌وآله در ميان شما بود ـ بر دروازه شهر نصب‌کرده باشند، فرياد و فغان می‌کردی. پس بشارتت باد به رسوايى و پشيمانى در فردا، آنگاه كه بی‌تردید، مردم را در آن روز [براى حساب]، گرد می‌آورند! . 📚 ری شهری، دانشنامه امام حسین علیه السلام، دارالحدیث، ج8، ص305. .
. بسم الله الرحمن الرحيم... یارحمن و یارحیم... 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا یا بن الحسن... کجایی پسر فاطمه... 🔸مه مبارک در ابر آرمیده بیا 🔸امید آخر دلهای داغدیده بیا امام زمان... آقا 🔸به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت 🔸که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا آقا ببین حرم عمه جانتون زینب رو که هنوز در معرضِ خطرِدشمناتونه آقا بیا ببین جوونهایی که به عشق حرم عمه جانتون زینب... رفتن و با بدنهای تکه تکه برميگردند، یه روز داعشه و امروز اسرائیل.. آقا... بیا و ببین... بچه هایی که کنار جنازه پدر شهیدشون ضجه میزنند... ای... آقای مهربان... بابای مهربان... کجایی... کجایی... آقا...اگه شما بیای... دل یتیمان شهدا آرام ميشه... بیا به داد دل خانواده ی شهدا برس... آقا... بیا که دل شیعه خونه... یا بن الحسن... ای... مرهم زخم شیعه کجایی... یا بن الحسن... آقا... امشب چطوری قسمت بدم... 🔸عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون 🔸تو را صدا زند از حنجر بریده بیا 🔸به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت 🔸به خواهری که گریبان خود دریده بیا آقا جانم... خودتون فرمودید... هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید... خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید... یا صاحب الزمان... امشب اومدم بگیم... خدا به ناله های زینب کبری... دیگه فرج آقامون رو برسان... حالا امام زمانت رو صدا بزن... یا صاحب الزمان... حالا که امام زمانت رو دعوت کردی... احترام کن... مودب بشین... دستات رو بگذار روی سینه... میخواهیم به خانم زینب کبری سلام بدیم... از همینجا دلها رو روانه کنیم حرم با صفاش... تصور کن الان ورودی حرم ایستادی... میدونم این آرزو رو به دل داری... میدونم یه همچین روزی رو از خدا میخواهی... آماده ای سلام بدیم... اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ فـاطِمَهَ وَ خَدیجَهَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا اُخْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ 🔸ای یادگار سه امام زینب 🔸بر قلب سوزانت سلام زینب سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد... بلاکش دوران بی بی زینب... چهار پنج سال بیشتر نداشت... داغ جدش رسول خدا رو دید... صبر کرد... هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود... پهلوی مادرش زهرا رو شکستند... جلو چشمانش به مادرش سیلی زدند... اما صبر کرد... داغ مادرش رو از یاد نبرده... فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید صبرکرد... بمیرم برات بی بی جان زینب... یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید... اما بازم صبر کرد... روز عاشورا در نصف روز... جلو چشمانش... تمام عزيزانش رو شهید کردند بازم صبر کرد... تمام دلخوشی زینب حسین بود... اما امان از اون لحظه ای که حسینش هم صدا زد... خواهرم... زینبم... منم میخوام برم میدان... زینب جان... خواهرم... خدانگهدار... زینب کبری طاقت دوری برادر رو نداره... عرضه داشت... حسینم برادرم... برا من که دیگه کسی نمونده... تو هم میخواهی بری... زینبت رو تنها بگذاری... ای یادگار مادرم حسین... اگه دست ولایت ابی عبدالله نبود... بی بی زینب در کربلا جان میداد... ابی عبدالله فرمود خواهرم... انقدر بی تابی نکن... تا صدای تکبیر من میاد... (بدان) بدون من هنوز زنده ام... ابی عبدالله رفت میدان... تصور کن... زینب کبری هم داخل خیمه... تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آرام میگیره... اما امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... حالا میخواهی برا زینب کبری گریه کنی بسم الله... داخل خیمه... هی بلند ميشه... میشینه زمین... میگه برادرم... حسینم... چرا دیگه صدای تکبیرت نمیاد داداش... در همون حالت... یکدفه صدای ذوالجناح بلند شد... شاید خوشحال شده زینب... بردارم حسین برگشته... دوان دوان اومد بیرون... یه نگاه کرد... دید ذوالجناح برگشته... اما... یال اسب غرق خونه... زین اسب واژگونه... بی تاب شد زینب... همینجا بود... 🔸همه از خیمه ها بیرون دویدند 🔸ولی سالار زینب را ندیدند یاصاحب الزمان منو ببخشید... عمه جانتون زینب دوان دوان... به سمت قتلگاه... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین خدا به داد دل بی بی زینب برسه... تا رسید بالای تل زینبیه... نگاه کرد دید... فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ... وَ فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ... وَ فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ... شمشیر دارها با شمشیر میزنند... نیزه دارها با نیزه میزنند... یک عده ای هم که سلاح ندارند... با سنگ میزنند... خدا... چکار کنه زینب... بی تاب شده زینب... فقط دستاش رو گذاشت روی سر... هی صدا میزد... وامحمدا... واعلیا... روضه من تمام... فقط همینو بگم... چیزی نگذشت دیدند... 🔸سری به نیزه بلند است ...
. امام حسین با بیان مظلومیتش دنیال یک نقطه ی اشتراک با برخی از اشقیا میگشت تا اونا رو هدایت کنه اگه قرآن آورد ، اگه لباس پیغمبر رو بر تن کرد، اگه علی اصغر رو آورد ؛برای این بود که اگه کسی در وجودش ذره ای نور ایمان و انسانیت مانده و ابراز حمایت کرد از رفع عطش طفل، روی او کار کنه و هدایتش کنه... .
. دلم میخواد از همه چی جز تو رها شم از همه دلبستگیام جز تو جدا شم از همه دل مشغولیام بگذرم آقا امام رضا گفته که مشغول تو باشم پرچمتو زمین نمیزارم بیمه ی دستای علمدارم تا زیر خیمه ی تو جا دارم امام حسین خیلی دوسِت دارم مدد ای روح دعا اباعبدالله سلام ای خون خدا اباعبدالله دو دنیا آقا حرومه واسه هرکی نباشه وقف تو یا اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله **** غصه ی زندگی مگه خاتمه داره گاهی دلم از همه چی واهمه داره اما محاله توی سختی کم بیاره اونی که عشق پسر فاطمه داره خوبیاشو میشه بشمارم حتی ردم کنه سزاوارم همیشه میخونم و میبارم امام حسین خیلی دوسِت دارم چه با دلها میکنه اباعبدالله داره غوغا میکنه اباعبدالله قیامت بین شلوغیا میگرده منو پیدا میکنه اباعبدالله اباعبدالله اباعبدالله 1403 ............. .👇👇👇
13)shor-moharam1403-shab4-14030419.mp3
8.86M
🔘 دلم میخواد از همه چی جز تو رها شم، از همه دلبستگیام جز تو جدا شم 🎤 کربلایی 🗓 سه‌شنبه ۱۹ تیرماه ۱۴۰۳ دارالعباده یزد
11)vahed-moharam1403-shab2-14030417.mp3
13.25M
🔘 «دلم میخواد از همه چی جز تو رها شم، از همه دلبستگیام جز تو جدا شم» 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه 🗓 یکشنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۳ هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دلم میخواد از همه چی جز تو رها شم، از همه دلبستگیام جز تو جدا شم 🎙 کربلایی محسن محمدی‌پناه 🗓 محرم‌الحرام ۱۴۴۶ه.ق سبک قدم قدم داره دلم میزنه فریاد ➖➖➖➖➖ 🏴 هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
. سرم خاک کف پای حسین است دلم مجنون صحرای حسین است بُوَد پرونده‌ام چون برگ گل پاک در این پرونده امضای حسین است بهشت ارزانی خوبان عالم بهشت من تماشای حسین است به وقت مرگ چشمم را نبندید که چشم من به سیمای حسین است تمام هستی‌ام باشد دل من که لبریز از تولاّی حسین است چراغ از بهر قبر من نیارید چراغم روی زیبای حسین است خوش آن صورت که در فردای محشر بر آن نقش کف پای حسین است دلی جای خدا باشد که آن دل پر از نور تجلاّی حسین است نترسانیدم از روز قیامت قیامت قدّ و بالای حسین است ✍️ حاج غلامرضا سازگار .
. 1⃣ قیام امام حسین (ع) اهدافی داشته که یکی از آنها 👈 حکومت و خلافت بوده است. خلافت با درخواست مردم مقبولیت می یابد و امام معصوم (ع) در چنین شرایطی اگر کوتاهی کند، در پیشگاه الهی مسئول است. چنانکه امیرالمومنین علی (ع) بعد از 25 سال خانه نشینی وقتی مردم از او تقاضای خلافت کردند فرمود : « اگر نبود حضور حاضر و قیام حجت به خاطر وجود یاری کننده ... ریسمان و مهار شتر خلافت را بر کوهان آن می انداختم. »(1) امام حسین (ع) هم با دریافت نامه های مردم کوفه، حجت را بر خود تمام می بیند. 2⃣ اگر کوفیان امام را به کوفه دعوت نمی کردند، باز امام با یزید بیعت نمی کرد و راهی جز شهادت نداشت بنا بر شواهد زیر ⬇️ 1 - پاسخ امام به فرماندار مدینه و درخواست بیعت با یزید : « همانند من با همانند او هرگز بیعت نمی کند.» (2) در اینجا امام (ع) نفرمود من بیعت نمی کنم بلکه تاکید کرد که شخصیتی چون من با شخصیتی چون یزید بیعت نخواهد کرد. 2 - در پاسخ به مروان فرمود: « انا لله و انا الیه راجعون. » (3) 3 - همچنین سیدالشهدا (ع) به برادرش محمد حنفیه فرمود : « اگر در تمام دنیا هیچ گاه و ماوایی نباشد باز هم با یزید بیعت نخواهم کرد. » (4) 3⃣ امام هدف اصلی قیام را « امر به معروف و نهی از منکر » و « اصلاح دین » معرفی می کند. (5) زیرا سکوت در مقابل حکومت یزید ، یعنی سکوت در مقابل جریان نفاق که با تبلیغات، حکومت یزید را حکومت دینی معرفی کرده بودند. تشکیل حکومت هم در راستای اصلاح دین بوده است. 4⃣ امام حسین(ع) نوزدهم ذی الحجه قبل از رسیدن به عراق (منزلگاه زرود) خبر بیعت شکنی کوفیان و شهادت هانی و مسلم را دریافت کرد. (6) در حالیکه کاروان امام دوم محرم وارد کربلا شد. یعنی امام (ع) فرصت کافی داشته از ادامه سفر انصراف دهد. همچنین فرزدق شاعر عرب در پاسخ به امام که اوضاع کوفه را جویا شدند گفت: قلبهایشان با تو و شمشیرهایشان علیه تو هست. (7) 👈 پس قیام امام آگاهانه بوده است. 5⃣ تحریفات در متن شبهه: 1 – امام درخواست حر را مبنی بر رفتن به کوفه نزد ابن زیاد رد کرد سپس حرّ به امام گفت: « پس راهى در پیش گیر که تو را نه به کوفه برد و نه به مدینه... امام به یارانش دستور حرکت داد و همراه با حر به راه افتادند ولی در میان راه امام خطبه ای خواند مبنی بر اینکه سکوت در مقابل ظلم ، پیمان شکنی با خداوند است و...» (8) 👈 لذا امام قصد فرار از جنگ را نداشته است . 2 – پیشنهادهای امام به عمرسعد: اولاً طبری این مطلب را به نقل از یکی از سپاهیان عمر سعد (هانی بن ثبیت خضرمی) که از قاتلان شهدای کربلا هست، بیان کرده. (9) ثانیاً : در این گزارش، هانی بن ثبیت خضرمی نقل کرده که همه از جلسه ی مذاکره امام و عمر سعد دور شدند به گونه ای که صدایی نمی شنیدند. ثالثاً : عقبه بن سمعان نقل می کند که از لحظه ای که امام از مدینه خارج شده تا لحظه شهادت همه جا با او بوده و کلمه ای نبوده که از امام صادر شده باشد و او نشنیده باشد. عقبه سوگند می خورد که امام این سخنان را نگفته و تنها سخن امام این بوده: « بگذارید در زمین فراخ بروم تا ببینم کار کسان به کجا می کشد. » (10) 3 – درخواست رفتن و انصراف از جنگ : با توجه به اینکه امام برای انصراف از جنگ فرصت کافی داشته و آگاهانه این رویارویی را پذیرفته ، می توان گفت این بخش از سخنان امام از باب اتمام حجت با کسانی است که دعوت امام به کوفه را انکار کردند.👌 پی نوشت ها: (1) نهج البلاغه، خطبه شقشقیه (2) مقتل الخوارزمی، ج 1 ص 184 - لهوف، ص 23 (3) لهوف، ص 24 (4) مقتل خوارزمی، 1، ص 188 (5) همان (6) لهوف،‌ سيد بن طاووس، ترجمه عباس عزيزي، ص 89-107 (7) تاريخ طبري، ج 4، ص 290 - الفتوح ج 5، ص 120 و 124 - اخبار الطوال، ص 245 - انساب الاشراف، ج 3، ص 165 (8) تاریخ طبری ،ج 7 ، ص 2993 (9) http://yon.ir/rXB2y (10) تاریخ طبری، جلد 7 ، ص 3008 .
🏴 سلام الله علیها شعر: سبک: 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - عمه جان ما شده نالان آه ریان - بردنش با دیده ی گریان آه ریان - سوی شام و کوفه ی ویران یک زنِ تنها بود و یه کاروان / قامتِ کمان ۲ همسفر با خولی و شمر و سنان / قامتِ کمان ۲ می‌زدن با تازیونه بی امان / قامتِ کمان ۲ گریون از غمش زمین و آسمان / قامتِ کمان ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - بدن صد پاره ی سلطان آه ریان - روی خاک قتلگاه عریان آه ریان - مونده زیر خورشید سوزان بین خاک و خونا افتاده یه تن / بی غسل و کفن ۲ نه عمامه نه عبا نه پیرُهن / بی غسل و کفن ۲ همه رفتن روی خاک مونده بدن / بی غسل و کفن ۲ گریه کن حیدر و زهرا و حسن / بی غسل و کفن ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - زن و بچه ها همه حیران آه ریان - روی نیزه‌ها حسین گریان آه ریان - ناله می‌کشید رباب از جان چقدر خوردن کتک حتی توو خواب / زینب و رباب ۲ می‌زدن با تازیونه بی حساب / زینب و رباب ۲ روی دستاشونه زنجیر و طناب / زینب و رباب ۲ که دارن میرن به مجلس شراب / زینب و رباب ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - الامان از دست نامردان آه ریان - سر جد ما رو نی گریان آه ریان - سنگ و صورت و لب و دندان بعده پنجاه سال تو اون دشت بلا / وامصیبتا ۲ عمه ی ما بوده و نامحرما / وامصیبتا ۲ اشک عباس در اومد رو نیزه ها / وامصیبتا ۲ کوچه و بازار کجا زینب کجا / وامصیبتا ۲ .
. 🏴 علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - بعد اسمش بنویس عطشان آه ریان - جد ما به خاک و خون غلتان آه ریان - بگو برگه برگه شد قرآن شیب گوداله و شاه بی ردا / وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - ناله میزنم براش از جان آه ریان - حتی از شریعه خورد حیوان آه ریان - جلو چشمامه همین الان میزنه سنان جدا شمر جدا / وا محمدا وا محمدا برسه اگه صدایی به صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ شیب گوداله و شاه بی ردا / وا محمدا وا محمدا عمه جان رو به مدینه زد صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - کشته ی قتال در میدان آه ریان - حق دارن بهش بگن عریان آه ریان - جلو چشمامه همین الان لااقل صیدتو رو به قبله کن / شمر حوصله کن ۲ اول بکش، بعد هلهله کن / شمر حوصله کن۲ - ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ آه ریان - دم‌ قتلگاه همه طفلان آه ریان - اولیا مخدره گریان آه ریان - حمله شد به حرم سلطان برید از خیمه ی ناموس خدا / وا محمدا وا محمدا روی خاک تنِ پاک شهدا / وامحمدا وامحمدا ۲ میزنه سنان جدا شمر جدا / وا محمدا وا محمدا برسه اگه صدایی به صدا / وا محمدا وا محمدا ۲ .👇
4_5832500218565761397.mp3
11.33M
: آه ریان ... کربلایی مجتبی رمضانی محرم ۱۴۰۳ سه‌شنبه ۲۶ تیر  ماه 1403
. ◾️ ، باعنوان: _ 🔻 ریز موضوعات این جلسات: ج۱) در منظومه اعتقادی شیعه ج۲) سختی بر شیعیان ج۳) معنای در روایات ج۴) أللهم اجعلنی عندك وجیهاً بالحسین علیه‌السلام ج۵) فأسل الله الذی أكرمني بمعرفتكم ج۶) ومعرفة أوليائكم ج٧) رزقنی من أعدائكم ج٨) أن يجعلني في الدنيا والآخرة ج٩) وأن لي عندكم قدم صدق في الدنيا والآخرة ج١٠) وأن طلب ثاری مع إمام هدی ظاهر ناطق بالحق منکم 🔘 حجت‌الاسلام 👇👇👇👇👇👇👇