eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
4.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
574 ویدیو
803 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 خدمت در محضر امام حسین علیه السلام و توفیق یاری حضرت و شمشیر زدن در رکاب او، بزرگترین توفیقات الهی بود که نصیب عده ای از خواص عصر امام حسین علیه السلام شد. همچنان که فراهم نمودن شرایط و مقدمات ظهور حضرت ولی عصر (عج) و توفیق جنگیدن در رکاب آن بزرگوار، از دیگر موهبت های الهی است که نصیب عده ای از خواص می شود. در عظمت و شرافت خدمت گذاری، نصرت به آن آستان بلند، همین بس که امام زمان (عج) نیز عاشق جد بزگوار خود و مشتاق خدمت به او است. آن حضرت در زیارت ناحیه مقدسه (27) می فرماید: «و لئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور لاندبنک صباحا و مساء و لابکین لک [علیک] بدل الدموع دما; اگر روزگار مرا به تاخیر انداخت و مقدرات از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه می کنم و به جای قطرات اشک، بر تو خون می گریم » . آری یاری امام مهدی (عج)، عبادتی بزرگ است، چرا که در حقیقت خدمت به تمام پیامبران و اوصیا و امامان معصوم علیهم السلام می باشد; زیرا او آخرین حجت الهی است و اراده خداوند بر آن تعلق یافته که زحمات طاقت فرسای همه پیامبران را، به دست با کفایت آخرین حجت خود به ثمر رساند. اگر نهضت جهانی آن ولی الله اعظم (عج)، از برنامه جهانی خلقت حذف شود، برنامه همه پیامبران عقیم گشته و هدف نهایی فرستادن رسولان و تشریع ادیان ضایع و تباه می شود. (28) خدمت به امام عصر علیه السلام، مطلوب امام صادق علیه السلام نیز بوده است. «خلاد ابن قصار می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا قائم متولد شده است؟ فرمود: «لا ولو ادرکته لخدمته ایام حیاتی; نه متولد نشده ولی اگر من او را درک می کردم، همه عمر را با خدمت گزاری او سپری می کردم » . (29) هنگامی که امام معصوم علیه السلام در حق حضرت بقیة الله (عج) چنین تعبیری به کار می برد; مقام رفیع یاران آن حضرت و ارزش خدمت به آیین «انتظار» روشن می شود.
👆 دعای ندبه و یاد امام حسین علیه السلام یکی از دعاهای بسیار مهم و با ارزش در میان شیعه، دعای «ندبه » است که عاشقان حضرت ولی عصر (عج) هر صبح جمعه دور هم گرد آمده و با خواندن آن، با حضرتش تجدید عهد و پیمان می کنند این دعا سندی صحیح دارد و بخش عمده و چشمگیر آن، التجاء به مهدی موعود و تاسف از غیبت و دردمندی از فراق آن بزرگوار است و بخش هایی از این دعاء، مربوط به جد بزرگوار امام زمان (عج) سالار شهیدان است; مانند: «این الحسن؟ این الحسین؟ این ابناء الحسین; حسن علیه السلام کجا است؟ حسین علیه السلام چه شد؟ فرزندان حسین کجایند و چه شدند؟» . قسمت دیگری از این دعای شریف «این الطالب بدم المقتول بکربلا؟ ; کجاست آن طالب خون شهید کربلا؟» که از حساسیت فوق العاده ای برخوردار است. ندبه کنندگان مهدی (عج)، منتظران منتقم آل محمدند تا تقاص خون به ناحق ریخته فرزند فاطمه علیها السلام را بگیرد و موجب شادی و بهجت قلب نازنین رسول خدا صلی الله علیه و آله شود. آری صبح جمعه و دعای سوزان ندبه، در فراق امام زمان و یاد سید الشهدا علیه السلام است. و چه بسا همین یاد امام حسین علیه السلام در صدق و صفای این دعا، اثری ژرف به جای نهد. 5. زیارت عاشورا و یاد مهدی (عج) «زیارت عاشورا» ، که از سوی امام محمد باقر علیه السلام، به شیعیان و شیفتگان تعلیم داده شده است مضامین والایی دارد. در یکی از قسمت های زیارت چنین آمده است: «ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله; همانا از خداوند می خواهم خون خواهی تو را در کنار امام یاری شده از خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله روزیم گرداند» . زائر در این فقره، مشارکت در خون خواهی امام حسین علیه السلام به وسیله امام زمان علیه السلام را طلب می کند، چرا که مقصود از امام منصور، دوازدهمین پیشوای شیعیان حضرت ولی عصر (عج) می باشد و علت این که او را منصور نامیده اند، این است که ایشان در طلب خون جدشان یاری می شوند. امام محمد باقر علیه السلام در شرح آیه شریفه «و من قتل مظلوما» فرمودند: «سمی المهدی المنصور کما سمی احمد محمدا و کما سمی عیسی المسیح; مهدی [عج]، منصور نامیده شد، همان طوری که احمد، به محمد [ص] و عیسی به مسیح [ع] نامیده شد» . (50) محمد بن مسلم می گوید: شنیدم اباجعفر فرمود: «قائم ما منصور به رعب و مؤید به نصر است..» . (51) 6. روز عاشورا و یاد حضرت مهدی (عج) جلوه ای دیگر از ارتباط دو فرزند زهرا علیها السلام، روز عاشورا است، که دل عزاداران باید به عشق ولی عصر بتپد و ذکر قیام اباعبدالله، با یاد امام زمان (عج)، توام باشد. صالح بن عقبه از پدرش نقل می کند: امام محمد باقر علیه السلام فرمود: «هر کس حسین بن علی علیهم السلام را در روز دهم محرم زیارت کند تا آن که نزد قبر آن حضرت گریان شود، خداوند - تبارک و تعالی - ثواب دو هزار حج و دو هزار عمره و دو هزار جهاد به او عطا کند که ثواب آن ها، مثل ثواب کسی است که درخدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه طاهرین علیه السلام حج و عمره و جهاد کرده باشد. راوی می گوید: عرض کردم: فدایت شوم، کسی که در شهرهای دور باشد و ممکن نباشد که در مثل این روز به سوی قبر آن حضرت رود، آیا برای او ثوابی است؟ امام علیه السلام فرمود: هرگاه چنین باشد به سوی صحرا یا بربلندی بام خانه خود رود و به سوی حضرت اشاره کند و سلام دهد و در نفرین بر قاتلان وی جدیت نماید و بعد از آن دو رکعت نماز بخواند. این کار را در اوایل روز انجام دهد و خود بر امام حسین علیه السلام بگرید و کسانی را که در خانه اش هستند، نیز به گریه بر آن حضرت وا دارد. و یکدیگر را به این که در شهادت امام حسین علیه السلام مصیبت زده شده اند، تعزیت گویند. و هرگاه چنین کنند، همه آن ثواب ها را برای آنان ضامنم. دوباره بغض و کمی آه، علتش این است حرم نرفته بمیرم خجالتش این است «سلام می دهم از بام خانه سمت حرم ببخش نوکرتان را بضاعتش این است» گفتم: یکدیگر را چگونه تعزیت بگویند ؟ حضرت فرمودند بگویند: «اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام و جعلنا و ایاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی من آل محمد علیهم السلام; خداوند اجر ما و شما را در مصیبت حسین علیه السلام بزرگ گرداند و ما و شما را از کسانی قرار دهد که به همراه ولی امام حسین، امام مهدی [عج] از آل محمد علیهم السلام طلب خون آن حضرت کرده و به خون خواهی او برخیزیم » . (52)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( علیه السلام ) ( گفت ، پسرم : ) به کمک عمه جونت بچه هارو خوابوندم توو سخت ترین شام غریبون عالَم حالا توی این بیابون دنبال تو میگردم کجایی گل نازم کجایی گل نازم صدا کن منو بازم بیا تا برات از دستام گهواره بسازم ... لالایی لالایی یعنی الان کجایی ( علی ، دیروز همینجا خاکت کرد ... ) لالایی لالایی کجای کربلایی ( خداکنه دروغ باشه ، ان شاءالله دروغه ، مگه میشه ... ؟ ) لالایی لالایی نکنه رو نیزه هایی ... تیرماه 1402 یک نکته آموزشی بسیار مهم در انتهای اجرای جناب رسولی بود ، اونجا که میگه : « خداکنه دروغ باشه ... » ، ببینید ماجرای بر سر نیزه رفتن سر مبارک حضرت علی اصغر علیه السلام سند قوی نداره ، لذا اگر جایی خواستید بخوانید حتما اولش بگید ، ان شاءالله که دروغه ، ولی اگر راست باشه ...ولی اگر راست باشه ... بعد اشاره ای کوتاه به روضه داشته باشید ... ) .
اللهم انا نشکو الیک.mp3
2.73M
|⇦•اللهم انا نشکو.. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━───────  اَللّهُمَّ اِنّا نَشْکوُ اِلَیْکَ فَقْدَ نَبِیِّنا وَغَیْبَهَ وَلِیِّنا وَکَثْرَهَ عَدُوِّنا وَقِلَّهَ عَدَدِنا آقا بیا آقا بیا به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ... نور می‌بینم خیمه‌ات رو دارم از دور می‌بینم آه می‌بینم سر در خیمه‌ات پرچم سیاه می‌بینم آه می‌بینم ... دیگه راهی نمونده هی خودم رو می‌کشونم دستم رو بگیر بتونم که خودم رو برسونم اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ــــــــــــــــــ .
. |⇦•ای یادگارِ مادرم... و توسل به کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام ناصر رفیعی ●━━━━━━─────── اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ حضرت زینب سلام الله خیلی مصائب دید زینب سلام الله کنار بدن پیغمبر ایستاده بود رسول خدا جان داد. میدید مادرش فاطمه چه جور کنار پیکر پیغمبر اشک‌می ریخت. زینب یه روزی شاهد بود بدن مادرش رو شبانه از خانه بیرون بردن.هی نگاه کرد وگریه کرد. یه روزی زینب نشسته در خانه منتظره باباست.یه وقت دید باباش رو با فرق شکافته آوردند. همه ی این صحنه ها رو زینب دیده..یه روزم تیر باران شدن جنازه ی برادرش رو‌دیده. همه این صحنه ها رو زینب دیده..اما همه ی دل خوشیش حسینه..زینب است وحسین. هرچی مصیبت دید، هر چی حادثه دید اما دلش خوش بودهنوز آخرین یادگار مانده. اما روز عاشورا وقتی دید این آخرین یادگارم داره میره. اگه حسین بره از پنج تن دیگه هیچ‌کس باقی نمی مانه.اگه حسین شهید بشه آل طاها، آل کسا موضوعیت ظاهریش از بین میره چون‌حسین یادگار پنج تنه...لذا وقتی حسین به سمت میدان حرکت کرد با اینکه قول داده بود صبر کنه، با اینکه قول داده بود بمانه .اما یه وقت به یاد وصیّت مادرش زهرا افتاد. دنبال حسینش دوید صدا زد..* مهلاً مهلا یابن الزهرا.. ای یادگارِ مادرم ای مهربان برادرم آهسته رو آهسته رو صبری نما تا خواهرت قرآن بگیرد بر سرت برادرم! عزیزم کرده وصیت مادرم تا من ببوسم حنجرت آهسته رو آهسته تر *داداش رو‌ متوقف کرد از اسب پیاده شد.برادر بذار زیر گلوت رو ببوسم ...بذار زیر گلوت رو بِبویم ..اینجا زیر گلوش رو بوسید اما یه وقتم بالای تل زینبیه دید همین بوسه گاه رو شمشیرگذاشتن، دستها رو، روی سر گذاشت، صدا زد: "وا محمدا! واعلیا..اَما فیکُمْ مُسْلِمْ.. "* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1318.mp3
4.51M
|⇦ای یادگار مادرم.... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس حجت الاسلام ناصر رفیعی
Seyed Majid Banifatemeh - Muharram 1402 Shab 4 - 5.mp3
6.61M
یه روز قطره میشه بارون یه روز چشمه میشه دریا من آخر با همین اشکا میشم عاشق میشم شیدا ازت دست بر نمیدارم آخه خیلی دوست دارم من از روز تولد یا حسین گفتم به هر بهونه ای یاد تو می افتم تویی تو جان جانانم حسین جانم **** خودت بودی خریدارم خودت آقا شدی یارم شدی ماه شب تارم همه چیزم کس و کارم نگاهم کن گرفتارم آخه خیلی دوست دارم من از روز تولد یا حسین گفتم به هر بهونه ای یاد تو می افتم تویی تو جان جانانم حسین جانم
. علیه‌السلام و حینَ شاهدُ الامام زین العابدین علیه السلام بُکاءِ اهلُ الکوفة علی الحسین قال متعجباً: إِنَّ هؤلاءِ یَبکونَ و یَنُوحُونَ مِن أُجلِنا! فَمَن قَتَلَنا؟ هنگامی که امام زین‌العابدین علیه‌السلام گریه مردم کوفه بر امام حسین علیه‌السلام را مشاهده کردند، متعجبانه فرمودند: این مردم برای ما گریه می‌کنند و ضجه می‌زنند! پس چه کسانی ما را کشتند؟! «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 الفتوح ج۵ص۱۲۱، الفصول المهمه ج۲ص۸۳٠ ................ . سلام‌الله‌علیها هزار بار بگو شِمرُ جالِسٌ صَدرُه ولی نگو دَخَلَت زَینبُ عَلَی بنَ زیاد ...................... صبح‌هنگام،أسرای آل الله را وارد کوفه کردند؛ اما غروب بود که به دارالاماره رسیدند... مخدّرات آل الله، شب تا صبح در خرابه‌ای در کوفه، اقامه عزا می‌کردند... در نقلی آمده است: کوفیان ستمکار عترت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را در وقت صبح بر کوفه داخل کردند درحالی که سرهای شهداء هم بر روی نیزه بود و مردم اجتماع عظیمی کردند؛ بعضی گریه و بعضی شادی می‌کردند و بعضی فریاد می‌زدند و بعضی هم اظهار پشیمانی از اعمال شنیع خود می‌کردند. حتّی أوصَلوهُم فی وقتِ العَصرِ إلی قَصرالإمارة ▪️تااینکه اسرای آل الله را در وقت عصر به قصر دارالاماره رساندند. 🩸در نقلی دیگر نیز آمده است: هنگامی که آل الله را برکوفه داخل کردند؛ أَنزَلوهم علی بیتٍ فی جَنبِ المسجدِ فَلَم یَکُن لَهُ سَقفٌ ▪️ایشان را دریک خانه ای در کنار مسجد کوفه، منزل دادند که سقفی نداشته و دارای دیوار ها وستون های سُست بود. فَصارَ أَهلُ البَیتِ بَکَوا وصَرَخُوا وجَزَعُوا حتی طُلوعِ الفَجرِ ▪️سپس اهل بیت علیهم‌السلام، شب تا صبح، گریه و بی تابی وجزع می‌کردند. 📚 بحرالمصائب ج۶ ص۳۳۰ (علیه السلام) سلام الله علیها .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آقا روضه‌خون - قسمت چهارم مداح ۸۱ ساله‌ای که هزاران بیت شعر حفظ است .
زمزمه.mp3
5.23M
. 🔰عمریست که من،دیده به راهت 🔰من منتظر نیمه نگاهت ✳️ای منتقم خون حسینی ✳️هرجا که تویی،خدا پناهت 💢یک صبح دل انگیز،ایکاش بیایی 💢ایکاش ببینم در کرببلایی 🔘ایکاش که یک جمعه به مردم 🔘گویی که تو صاحب الزمانی 🔸ایکاش کنار کف العباس 🔸تو روضه مشک را بخوانی 🔺تو منتقم خون خدایی 🔺بس هست دگر آقا،کجایی 🌐دل خوش شده ام که یابن زهرا 🌐این جمعه به جمع ما میایی ☑️ای قبله قلبم،بَرگو که کجایی ☑️سامره نجف یا در کرببلایی ❇️برگرد که شیعه دل غمینه ❇️از دوریه تو زار و حزینه 👌هرجمعه غروب،میگه با خود 👌این جمعه ی بی تو آخرینه ⬅️ ⬅️ 🎤 .
267.6K
ای شاه سلام ما به ماهت بر ماه پر از فغان  و آهت بر سینه زنان و عاشقانت بر بیرق و پرچم سیاهت می کشم به دیده خاک تربت تو گریه می کنم بر سوز غربت تو گِرید به خدا تمام هستی بر اهل و عیال بی پناهت با دست محبان تو برپاست هرسال عمود خیمه گاهت یاحسین حسین حسین، حسین جان
1_5940661222.mp3
5.88M
| امام رضا فرمود جدما رو تشنه و مجروح سر بریدن 👤  حاج امام رضا فرمود جد ما رو تشنه و مجروح سر بریدن امام رضا فرمود جدما رو مثل یک مذبوح سر بریدن آقاجان.. به مذبوح آب میدن ولی به جد تو یه قطره آب ندادن آقاجان.. به اسبا آب دادن ولی به جد تو یه ذره آب ندادن آب و جلو چشاش زمین ریختن (بمیرم من )۲ خولی می گفت بدون سر اصلا (نمیرم من )۲ امام رضا فرمود روز عاشورا برا ما روز درده امام رضا فرمود گریه از داغ حسین پلکامو زخمی کرده آقاجان... تو پلکات ،زخمیه ولی تموم صورتش رو زخمی کردن آقاجان... با نعل اسباشون نگم جلو زینب چقد بیرحمی کردن نعلای اسبارو عوض کردن چقد تاختن این بچه ها چرا باباشونو نمیشناختن
50823012-6472-432c-9681-e5cbd0cdeec9.mp3
3.79M
. شاعر و نغمه پرداز: اجرا: ما هذا الراس؟به این روز افتاده چرا؟ تو میشناسیش؟عمه ندیدیش تا حالا؟ بنده ی خدا نبوده مادرش به دادش برسه نمونده از محاسنش هیچی دیگه ببین چه کردن با رگای گردنش طفلکی دخترش ببینه چی میگه سوخته دلم واسش اگه چشام میشه خیس این حالت رگ ها کار یکی دو ضربه نیس وای از دل دخترش(فقط دخترش۲) # ما هذا الراس ؟چرا کبوده این همه موی سوختش، آتیشه روی قلبمه بنده خدا مگه کجاها رفته بوده این روزا چرا آخه اینقده بوی نون میده خرده ی چوب برا چیه روی لباش بیچاره خواهرش ببینه جون میده معلومه افتاده گیر یه آدم حریص زخمای رو لب هاش کار یکی دو ضربه نیس وای از دل دخترش (فقط دخترش۲) .
361ebffd-b5ef-4a82-bf0b-63a60ea7a128 (1).mp3
9.83M
۱۴۰۲ شاعر و نغمه پرداز: اجرا: : شال عزای تو حبل المتین ماست این سینه زنی از ارکان دین ماست سینه زدن یعنی سینه سپر کردن تو راه تو مردن واست خطر کردن مثل شهیدا که شب ظلمُ سحر کردن اباعبدالله حسین ثارالله یاد تو علت بغض گلوی ماست این اشک دم به دم آب وضوی ماست گریه ی توو روضه میده به ما جرئت لشکر آمادست گریه کنِ هیئت باز اومدیم حسینیه همه برا بیعت اباعبدالله حسین ثارالله ما حلقه میزنیم دور مدار عشق ذکر سلام ما سوی مزار عشق قبله ی حاجاته کرب وبلای تو آدمُ میسازه حال و هوای تو قید همه عالمو میزنیم برای تو اباعبدالله حسین ثارالله
1_5933547006.mp3
12.14M
شاعر و نغمه پرداز: اجرا: متن نوحه: کاش الان حرم بودیم یه گوشه با.     تو خلوت میکردیم یه دل سیر.      زیارت میکردیم دم ضریح، با گریه مون ، قیامت میکردیم با بیرق هیئتمون بریم حرم چه لذتی داره این زندگی یه کربلا با رفیقا به ما بدهکاره سخته که فکرش    بیفته از سرم جان عزیزت.         حرم حرم حرم بند دوم من به این امید زندم که باشمو       ببینن این چشمام روز فرج        پا به پای آقام با شهیدا ، تو مسیر ، نجف به کربلام حتی تصورش برا یه لحظه هم ارزششو داره چه اربعینی بشه اون روز که آقا کنار زواره پشت آقامون      میریم قدم قدم مقصد دلهاس.     حرم حرم حرم
WWW.MOJTABAFAYAZI.IR (9).mp3
4.55M
. شاعر و نغمه پرداز: اجرا: جلوی چشم منو قاسم بغل نکردی بچه هاتو محاله تو، دلم کسی،عمو بگیره جاتو چی بهتر از اینکه بابام من و به دست تو سپرد کنار تو یه لحظه ام آب توو دلم‌ تکون‌ نخورد برای جبران اومدم ایشالا رو سفید بشم امامِ من! دلم میخواد توو بغلت شهید بشم "عمو حسین عموحسین تحمل اینکه تو گودال تشنه بمونی و ندارم الان میرم، از علقمه، برا تو آب میارم فدای خشکی لبات چه خونی رفته از تنت نمیدونی چی بم گذشت... وقتی همه میزدنت میخوام که از تو بدنت نیزه هارو دربیارم زورم نمیرسه آخه... یه دست که بیشتر ندارم عمو‌حسین عمو حسین
بخش پنجم-واحد.mp3
7.59M
۱۴۰۲ شاعر و نغمه پرداز: اجرا: خلاصه ی بهشته ضریح تو شدم زنده با دم مسیح تو فدای اون لبخند ملیح تو ندیدم شبیه تو.... سلام بر تو بهترین عباراته جدایی از تو بدترین خساراته گدای تو شدن از افتخاراته زیارت تو کامل الزیاراته یاحسین نوحه ی عالمه جون بدن همه برات کمه بی بی فاطمه تو این شبا بانی ماه محرمه ابی عبدالله حسین مولا ____ شفا فقط توی خاک تربته اجابت دعا تحت قبته هرجا میرم آقا از تو صحبته گدا با تو راحته... زلال زمزمی اگرچه عطشانی تو سفره داری و قدیم الاحسانی تو جلوه ی تمام عیار انسانی تو محوریت تمام ادیانی عشق تو پاک و مقدسه دلیل اذا تنفّسه دم مردنم فقط یه بار یاحسین بگم برام بسه ابی عبدالله حسین مولا
. ⚫️ توسل به حضرت سیدالشهدا(ع) مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری رضوان الله علیه نقل می کنند: در موقعی که سرپرستی حوزه علمیه اراک را به عهده داشتند برای حضرت آیت الله حاج مصطفی اراکی نقل فرموده بودند. هنگامی که من در کربلا بودم شبی که شب سه شنبه بود در خواب دیدم شخصی به من گفت: شیخ عبدالکریم کارهایت را انجام بده سه روز دیگر خواهی مرد. من از خواب بیدارشدم و متحیر بودم. گفتم: البته خواب است و ممکن است تعبیر نداشته باشد. روز سه شنبه و چهارشنبه مشغول درس و بحث بودم تا خواب از خاطرم رفت پنج شنبه که تعطیل بود با بعضی از رفقا به طرف باغ مرحوم سیدجواد رفتیم در آنجا قدری گردش و مباحثه علمی نمودیم تا ظهر شد ناهار را همانجا صرف کردیم پس از ناهار ساعتی خوابیدیم‌. در همین موقع لرزه شدیدی مرا گرفت. رفقا آنچه عبا و روانداز داشتم روی من انداختند ولی همچنان بدنم لرزه داشت و در میان آتش تب افتاده بودم حس کردم که حالم بسیار وخیم است به رفقا گفتم مرا به منزلم برسانید. آنها وسیله ای فراهم کرده و زود مرا به شهر کربلا آوردند و به منزلم رساندند. در منزل بی حال و بی حس افتاده بودم بسیار حالم دگرگون شد. در این میان به یاد خواب سه شب پیش افتادم علائم مرگ را مشاهده کردم با در نظر گرفتن خواب احساس آخر عمر کردم‌. ناگهان دیدم دو نفر ظاهر شدند و در طرف راست و چپ من نشستند و به همدیگر نگاه می کردند و گفتند: اجل این مرد رسیده مشغول قبض روحش شویم. در همین حال با توجه عمیق قلبی به ساحت مقدس حضرت اباعبدالله(ع) متوسل شدم و عرض کردم: ای حسین عزیز دستم خالی است کاری نکردم و زادی تهیه ننموده ام شما را به حق مادرتان زهرا(ع)از من شفاعت کنید که خدا مرگ مرا تاخیر اندازد تا فکری به حال خود نمایم. بلافاصله پس از توسل دیدم شخصی نزد آن دو نفر که می خواستند مرا قبض روح کنند آمد و گفت: حضرت سیدالشهدا(ع) فرمودند: شیخ عبدالکریم به ما توسل کرده و ما هم در پیشگاه خدا از او شفاعت کردیم که عمر را تاخیر اندازد. خداوند اجابت فرموده بنابراین شما روح او را قبض نکنید در این موقع آن دونفر به هم نگاه کردند و به آن شخص گفتند: "سَمعاً وَ طاعَه" سپس دیدم آن دو نفر و فرستاده امام حسین(ع) (سه نفری) صعود کردند و رفتند. در این موقع احساس سلامتی کردم. صدای گریه و زاری شنیدم که بستگانم به سر و صورت می زدند آهسته دستم را حرکت دادم و چشمم را گشودم دیدم چشمم را بسته اند و رویم چیزی کشیده اند خواستم پایم را جمع کنم ملتفت شدم که شستم (انگشت بزرگ پایم) را بسته اند. دستم را برای برداشتن چیزی بلد کردم. شنیدم می گویند ساکت شوید گریه نکنید که بدن حرکت دارد. آرام شدند رواندازی که بر روی من انداخته بودند برداشتند و چشمم را گشودند و پایم را فوری باز کردند با دست اشاره به دهانم کردم که به من آب بدهند آب به دهانم ریختند کم کم از جا برخاستنم و نشستم‌. تا پانزده روز ضعف و کسالت داشتم و به حمدالله از آن حالت به کلی خوب شدم این موهبت به برکت مولایم آقا سیدالشهدا(ع) بود. * ایشان سپس در مابقی عمر خود، حوزه علمیه قم را تاسیس کردند که به مرکز علمی جهان تشیع تبدیل گردید. 📚منبع: کرامات الحسینیه، حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی میرخلف‌زاده، ص ۲۶۳ .
. ▪️محبت وصف ناپذیر حسین (ع) و زینب(س) به همدیگر روزی حضرت فاطمه سلام الله علیها عرض کرد: یا ابتا! مرا تعجب گرفته است از محبتی که بیرون از نهایت است در میان زینب (س) و حسین (ع) و این دختر چنان است که بر دیدار حسین (ع) شکیبایی ندارد و اگر ساعتی بوی حسین (ع) را نشنود جانش بیرون شود. زمانی که رسول خدا (ص) این سخن را شنید آه دردناک از سینه برکشید و اشک از دیده بارید و فرمود: ای روشنی چشم من! این دختر با حسین (ع) به سفر کربلا خواهد رفت و به هزار گونه رنج و تعب گرفتار خواهد شد. 📚منبع: ریاحین الشریعه، ج ۳ ، ص ۴۱ برگرفته از: گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۰۸ .
. ▪️شفای مرد افلیج شیخ ابوجعفر نیشابوری رضوان الله تعالی علیه نقل فرمود: سالی با جمعی از رفقا برای زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام از شهر و دیارمان بیرون آمدیم چون به دو سه فرسخی کربلا که رسیدیم یکی از رفقایی که با ما بود ناگاه بدنش خشک و کم کم فلج شد و مثل یک قطعه گوشت گردید. از این وضعیت بسیار ناراحت شد و به ما التماس می‌کرد و قسم می‌داد که او را وا نگذاریم و با خود به کربلا ببریم شخصی ایستادگی کرد و او را کمک و پرستاری کرد و محافظت نمود و او را بر روی حیوانی گذاشت تا به کربلا رسیدیم چون داخل حرم شدیم او را در یک پارچه‌ای گذاشتند و دو نفر از ما دو سر آن را گرفته و او را به سمت قبر حضرت سیدالشهدا علیه السلام بلند کردیم . آن مرد افلیج دعا می‌کرد و گریه و تضرع و ناله می‌نمود خدا را به حق حسین علیه السلام قسم می‌داد که او را شفا دهد چون آن پارچه را به زمین گذاشتند آن مرد نشست و بعد برخاست و راه رفت چنانچه گویی از بند رهایی و نجات یافت. 📚منبع: کرامات الحسینیه، حجت الاسلام و المسلمین شیخ علی میرخلف‌زاده، ص ۲۵ .
. به ▪️گریز روضه حضرت رقیه(س) . . . گریه‌ام برای یتیمان اوست در جنگ احد بسیاری از رزمندگان اسلام به شهادت رسیدند.‌ رسول خدا(ص) وقتی به شهر مدینه رسید زنان گریه کنان به استقبال آنها شتافتند در این وقت زینب دختر جحش به محضر پیامبر گرامی(ص) رسید. پیغمبر(ص) فرمودند صبور باش و پایدار. گفت برای چه؟ فرمود: در مورد شهادت برادرت عبدالله. گفت: شهادت برای او گوارا و مبارک باد. فرمود: صبر کن. گفت: برای چه؟ فرمود: درباره شهادت دایی‌ات حمزه(ع). گفت: همه از آن خداییم و به سوی او باز می‌گردیم مقام شهادت برای او مبارک باد. پس از چند لحظه دوباره پیامبر(ص) رو به زینب کرد و اظهار فرمود صبور باش. گفت: دیگر برای چه؟ فرمود: به خاطر شهادت شوهرت مصعب بن عمیر. زینب تا این جمله را شنید با صدای بلند گریه کرد و به طور جانگدازی ناله سر داد. او در پاسخ کسانی که می‌گفتند چرا برای شوهرت چنین گریه می‌کنی؟ پاسخ داد: گریه ام برای شوهرم نیست، بلکه گریه‌ام برای یتیمان اوست که اگر سراغ پدر را بگیرند چه جوابی به آنها بدهم. 📚منبع: داستان‌های بحار الانوار، ج۲، ص ۳۳ برگرفته از: گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۴۷ .
. ▪️خبر شهادت عون و محمد بن عبدالله بن جعفر (ع) وقتی که خبر شهادت محمد(ع) و عون(ع) به مدینه رسید ابوالسلاسل غلام آزاد شده عبدالله از شدت ناراحتی گریبانش را پاره کرد و با آه و ناله و گریه نزد عبدالله آمد و ناله کنان گفت: ای محمد جان! ای عون! ای عزیزانم! کیست زیباتر از شما که همچون دو گوهر درخشان بودید؟ ولی در آخر بی‌ادبی کرد و گفت این مصیبت به خاطر حسین(ع) بر ما وارد شد. اگر آنها با حسین(ع) نمی‌رفتند شهید نمی‌شدند. عبدالله(ع) پس از اطلاع از خبر شهادت آنها گفت: انالله و انا الیه راجعون. سپس خشمگینانه بر سر غلام فریاد کشید و گفت: ای بی‌ادب! این گونه به ساحت مقدس امام حسین(ع) گستاخی می‌کنی؟ حمد و سپاس خداوندی را که فرزندانم را در رکاب حسین(ع) به مقام شهادت رسانید. کاش من نیز با آنها بودم و قبل از آنها به شهادت می‌رسیدم. سوگند به خدا در راه حسین(ع) از فرزندانم چشم پوشیدم و خودم به آنها سفارش کردم تا در راه حسین(ع) جانبازی کنند. اکنون شهادت آنها را مایه آرامش وجدان و خاطر خودم در سوگ سخت و بزرگ امام حسین(ع)می‌گیرم. 📚منبع: ریاحین الشریعه، ج ۳، ص ۲۱۰