فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی شاطر برای مشتریهاش
بهبه چه نانی هست این نان...🫓
#اربعین #امام_حسین #کربلا
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
تدابیر طبی راهپیمایی اربعین
1⃣ تدابیر قبل از سفر #اربعین :
🔸نیت و استمداد از حضرت
🔸سبکبار و سبکبال باشید.
🔸همسفر خوب انتخاب نمایید.
👈کفشی که عادت دارید بپوشید. کفش نو نپوشید
👈کفی نمدی داخل کفش.
👈اگر غلظت خون دارید، صاف کننده یا حجامت عام قبل سفر تا عطش نکنید.
👈رفع موی زائد با نوره
👈مصرف دوای کاظمیه تابستانه
👈کوله پشتی مناسب و کوچک.
👈چفیه بردارید( به عنوان ماسک، حوله، سجاده،شال کمر،کلاه سر و...استفاده کرد.)
👈کلاه سفید یا رنگی نقابدار.
👈 همراه داشتن ، روغن بنفشه، روغن درد، حنظل ، عسل، چسب زخم، کاظمیه و سویق عدس برای رفع عطش، هاضوم، تخم شربتی، خاکشیر.
👈یک بطری پر آب از وطن با خود ببرید و در هر شهر ، قبل خوردن مقداری آب تازه به آن اضافه کنید
2⃣تدابیر حین سفر:
♦️پرهیز از پر خوری و پرنوشیدن
♦️پرهیز از آب یخ ، فست فود و مرغ صنعتی
♦️پرهیز از خوردن قهوه به سبب نهی وارد شده.
♦️پرهیز از پیاده روی در هوای گرم روز
♦️پرهیز از باد مستقیم کولر.
🔸مصرف روزانه دوای کاظمیه ، #پیاز عراقی، سیب ، #خیار ، عسل، هاضوم، تخم_شربتی و سکنجبین
3⃣تدابیر ساده بیماران:
♦️#تاول :
درصورتی که کفش اندازه باشد و پا داخل کفش لغزان نباشد، تاول نمی زند.
1.تاول را باز نکنید.
2. اگر تاول باز شد، عسل روی تاول بمالید و ببندید.
3. دوای جامع + عسل ضماد کنید
4. یا ضماد دال عدس+گلاب+سرکه
♦️سرماخوردگی:
1.با اولین علامت، بلافاصله عسل بخورید
2.سه روز اول سرماخوردگی، آب لیمو و آب پرتقال و آب و مایعات نخورید، سه روز بعدی مصرف شود.
۳.سیب و عسل زیاد بخورید.
۴. دوای کاظمیه
۵. پرهیز از غذای چرب و #مرغ.
♦️تب و لرز:
1.دوای امام کاظم ع
2.آب عسل ، سیب ، پیاز
3.روغن بنفشه روی پیشانی مالیدن
۴.پرهیز از مرغ صنعتی و لبنیات
♦️گلودرد یا سرفه :
1. سه بار غرغره کردن
( آب ولرم+عسل+نمک+سرکه+پودر آویشن)و بار چهارم قورت داده شود
2.شربت عسل
3.دواء کاظمیه.
۴.پرهیز از خوردن مرغ صنعتی ، موز و سرخ کرده
♦️یبوست:
1.در مسیر آب فاتر (جوشیده ولرم) زیاد استفاده شود
2.ابگوشت
3.کشمش- مویز-آلو ، پرهلو، انجیر ،
4.گلاب
5.پرهیز از ماست، دوغ و ترشی و موز
♦️اسهال:
1.یک قاشق چایخوری اسفند قورت دهید( جویده نشود)
2.یک قاشق چای خشک خوردن
3.سیب
4.عسل
۵.برنج کته یا سویق برنج
۶.دمنوش برگ مورد یا نعناع، پونه
۷.پرهیز از غذای چرب و مرغ
♦️ تدابیر گرفتگی عضلات:
1.هنگام شروع پیاده روی 15 دقیقه اول آرام راه رفته و بعد میتوان سرعت گرفت و برای توقف هم به تدریج سرعت را کاهش دهید. نیم روز اول پیاده روی تعداد دفعات استراحت بیشتر باشد و عجله نکنید.
2. روغن مالی ناخن های پا.
3.نقاط پشت ساق پا یک دقیقه فشار داده شود(گرفتگی ها باز میشود)
4. زانو درد: ماساژ اطراف کاسه زانو
5.برای رفع گردن درد و کمر درد در طول سفر هر وقت فرصت شد 5دقیقه طاق باز بدون بالش دراز بکشید.
♦️مسمومیت:
اکثرا بخاطر سردی خوردن زیاد باعث تهوع و استفراغ می شود، که این مسمومیت نیست لذا با یک غذای طبع گرم رفع می شود
1. استفراغ عمدی(انگشت داخل گلو فرو کردن یا آب ولرم+گلاب+نمک خوردن)
2. خوردن شیر و یا سیب زیاد
3. حجامت کردن
4.جامع با آب سیب
♦️ضعف بدن:
سردی نخورید.
سویق بخورید
خرما و ارده های مسیر زیاد خورده شود
از نخوداب های طول مسیر میل کنید.
خون دماغ:
ابتدا اجازه بدهید چند دقیقه خون برود
سر را زیر شیر آب سرد گرفته. انتهای استخوان بینی را محکم بگیرید.سوراخ های بینی را نباید گرفت چون خون برمیگردد و لخته میشود
شصت پا را یک دقیقه با کش ببندید
♦️بواسیر: و عرق سوز شدن:
1.خوردن خرمای زیاد
2.تره
3.قرص خونساز.
4.انجیر، انگور، کشمش ، شیره
5.آبگوشت گوسفند
6. پرهیز از گوجه، ترشی، ماست، دوغ، مرغ، گردو، سیب زمینی، گوشت گاو، نخود، فلفل، ذرت و سردی ها
♦️سردرد:
چکاندن روغن بنفشه کنجد داخل بینی
♦️دندان درد:
۱)چکاندن روغن حنظل دندان یا داخل گوش
۲)پرهیز از خیار
۳)گل میخک روی دندان
۴)کیسه نمک داغ روی سر
4⃣تدابیر قبل از سفر ویژه بانوان:
🚺درمان تاخیر قاعدگی قبل سفر
1.مفردات:
بابونه،بومادران،سیاهدانه،رازیانه،اسفند، زعفران،زرشک،کرفس، پیاز مفید است.
2.حجامت دو ساق پا.
3.خضاب سر با حنا هر شب
🚺 جهت تاخیر انداختن قاعدگی:
1.ماء الجبن: روزانه آب پنیر طبیعی یک فنجان خورده شود از چند روز قبل از قاعدگی
2.بادکش زیر سینه
3.قرص خونساز از یک هفته قبل از قاعدگی.
نکته: هنگام قاعدگی قرص خونساز، خونریزی را کم می کند.
#اربعین
#امامحسین(ع)
#کربلا
@goruh_farhangi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(منوشه امیر) بیش از ۴۰ سال است علیه ایران اسلامی در رادیو اسرائیل مشغول ورّاجی است و تمام همت عمر ننگینش در این ۴۵ سال سرنگونی جمهوری اسلامی ایران بوده وی صاحب رسانه ای جهانی است خدا این خواب صادقه را از زبان او به سراسر جهان منتشر نمود که با اقتدار روز افزون نظام ایران، علاوه بر فروپاشی اسرائیل، منطقه خاورمیانه نیز به گفتمان انقلاب اسلامی ملحق خواهد شد و این نمی تواند کابوس باشد بلکه حقیقت و معجزه ای است در حال شدن که خدا از زبان دشمن عنود جاری نمود....
#اربعین #کربلا #غزه
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
مداحی آنلاین - ای صفای قلب زارم - حاج علی ملائکه.mp3
4.56M
✨️
ای صفای قلب زارم هر چه دارم ازتو دارم
تا قیامت ای رضاجان سرزخاکت برندارم
✨️
غیر تو یاری ندارم با کسی کاری ندارم
گر مرا از در برانی جای دیگر من ندارم
✨️
به دلم کن یک نگاهی تا نماند یک گناهی
به یقین بایک نگاهت میشوم دوراز تباهی
✨️
تو رئوف و مهربانی قبله ی درماندگانی
ز تو ممنونم دلم را در حریمت میکشانی
✨️
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
#اربعین #امام_حسین
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
📚تقدیر
قسمت پانزدهم
✍️چرا خانما معنی واقعی حرف رو در نظر نمی گرفتن و همیشه دنبال یه منظور خاص بودن؟
آروم گفتم: «نه! اصلا اینطور نیست! ولی دوست ندارم از کار و زندگیت بیفتی!»
سریع گفت: «فعلا که کار و زندگیم همینه! پس بیا جای همه چیو بهم نشون بده بعد برو!»
یعنی خودش نمی تونست درِ چهار تا دونه کابینت رو باز کنه و ببینه چی به چیه؟
نفس عمیقی کشیدم و بعد از نشون دادن جای وسایلا، خداحافظی کردم و از خونه رفتم بیرون!
وارد پارکینگ که شدم به سرم زد همینجا تو ماشین بمونم ولی یادم افتاد که بهش گفتم تا شب نیستم و نمی شد که تا شب تو هوای خفه ی پارکینگ باشم!
ببین چجوری منو از زندگی انداختن و آواره ام کردنا! کِی این یه ماه تموم میشه!
از خونه که رفتم بیرون، بعد از یکم چرخ زدن الکی تو خیابونا، فکر کردم بهتره برم یه کتابخونه ای چیزی و تو آرامش و سکوت یه فکر درست حسابی برای وضعیتم بکنم اما بعدش حس کردم دلم می خواد بخوابم که زدم بغل! صندلی رو خوابوندم و خواستم ساعت گوشیم رو چک کنم که متوجه شدم هنوز روشنش نکردم!
تا روشن شد، چند تا پیام باهم اومد که یکیش برای بانک بود، سود پولم رو ریخته بودن! مگه امروز چندُم بود؟ همه چی قاطی پاطی شده! واقعا که وضعیت مسخره ایه! سریع اجاره خونه رو ریختم و به صاحب خونه پیام دادم. بعدیش از طرف مامان که پرسیده بود چرا زود از خونه ی خاله رفتم و کار صبحم چیه؟ خوبه که گوشی رو خاموش کرده بودم!
یه پیام باز نشده ی دیگه که مال موجودی حسابم بود رو هم چک کردم و با خودم گفتم، چرا تو ماشین بخوابم؟! این ماه که خرج خاصی ندارم، می تونم روزای اول حسابی از پولم لذت ببرم! الانم می تونم برم هتل، یه اتاق بگیرم و با خیال راحت بخوابم.
خوشحال از فکر خودم، روی نقشه، نزدیک ترین هتل رو انتخاب کردم و بعد از اینکه رسیدم و از وضعیت تمیزی و مرتب بودن لابی و کارمندا، تقرییا مطمئن شدم جای خوب و تمیزیه، فرم رو پر کردم که گفتن با اینکه ساعت تحویل اتاقا دو ظهره، چون اتاق خالی دارن می تونم برم و منم بعد از تشکر، کلید رو گرفتم و رفتم سمت راه پله ها! معمولا انتخابم به جای آسانسور، پله بود، به خصوص اگر مثل الان که اتاقم طبقه ی دومه، با طبقات پایین کار داشتم.
وارد اتاق که شدم، در رو قفل کردم و نگاهی به اتاقی که همه چیزش سفید بود انداختم و یه نفس عمیق کشیدم. بوی تمیزی می داد و حالمو حسابی خوب کرده بود. رفتم سمت تخت، ملحفه ی روی تشک و روبالشی رو بو کردم و وقتی مطمئن شدم تمیزه و تازه انداختنش، لباسای بیرونمو درآوردم، دراز کشیدم و دستامو بردم زیر سرم!
خوابم پریده بود اما این آرامش الانمو مدیونش بودم.
دوباره به سقف زل زدم و این چند روز رو تو ذهنم مرور کردم، واقعا همه چیز عجیب غریب بود. همه چیز! با فکر های پراکنده ای که داشتم، کم کم چشمام گرم شد و نفهمیدم کِی خوابم برد اما وقتی بیدار شدم حس گرسنگی زیادی داشتم و با نگاه به ساعت گوشیم فهمیدم حق دارم چون از وقت ناهارم گذشته بود. همه چی زندگیم بهم خورده بود.
مامان هم چند باری زنگ زده بود و چه خوب که حواسم بوده صدای گوشی رو قطع کنم و خوابم خراب نشد!
دفترم رو برداشتم و از اتاق رفتم بیرون که ناهار رو توی رستوران هتل بخورم و یجورایی امروز رو حسابی خوش بگذرونم. با دیدن منو و یادآوری غذاهای دیشب، سری از روی تاسف تکون دادم و بعد از سفارش غذا، شروع کردم به نوشتن اتفاقات این چند روز.
به اتفاقای دیشب که رسیدم، دستام می لرزید، هم از عصبانیت و هم گشنگی! دیگه نتونستم بنویسم و خوشبختانه غذام هم رسید، دفتر رو بستم و گذاشتم کنار و غذام رو شروع کردم و بعد از غذا هم دیگه حوصله ی نوشتن نداشتم! مگه مجبور بودم بنویسم؟! نه! من همیشه از هرچی اجبار و کار زوری بود بدم میومد شاید برای همین بود که هیچوقت نتونستم تو هیچ کاری دووم بیارم و پولی که بابا برای شروع کار بهم داد رو گذاشتم تو بانک که سودشو بگیرم. آزاد و رها! اینجوری با فکر بازتر، کار خودم رو شروع می کنم و قطعا نتیجه ی بهتری می گیرم. البته اگر بذارن! فعلا که تا یه ماه آینده اسیر خاله بازیای مامان شدم.
بعدشم که... معلوم نیست. امیدوارم بخیر بگذره!
بعد از ناهار برگشتم تو اتاقم و به گوشیم نگاهی انداختم و متوجه شدم مامان دوباره زنگ زده! واقعا بابت دیشب از دستش ناراحت بودم و نمیخواستم الان باهاش حرف بزنم که یموقع لحنم تند نشه و بهش بی احترامی نکنم.
چون کار دیگه ای نداشتم، دوباره دراز کشیدم و فکر کردم کاش یه خونه ی دیگه داشتم که هیچکس ازش خبر نداشت و تو شرایط اینجوری می رفتم اونجا. یا کاش سود پولم انقدری بود که می تونستم تمام این یه ماه رو بیام هتل! بعد با خودم فکر کردم اگه خونه رو پس بدم شاید بشه چنین کاری کرد. ولی...خوب...اون وقت وسایلام چی میشه؟
ادامه دارد...
تعجیلدرفرج آقا #امام_زمان صلوات🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧂 پاشیدن نمک در چشم سردار ایرانی
نامه حاج قاسم خطاب به دخترش💔
#اربعین #امام_حسین #کربلا
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم آمریکا بداند...
هم سگ نگهبانش رژیم صهیونیستی....
#اربعین #امام_حسین
#طریق_الاقصی
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اربعین موسم یاری
#امام_حسین(ع) است...
🎙️حجت الاسلام پناهیان(حفظه)
#کربلا
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
هدایت شده از 🌹قرار عاشقی(دعای فرج) 🌹
🍃🌸 دعای فرج را بخوانیم به نیت چهارده نور الهی (علیهم السلام)، شهدا و امام شهدا و مومنین عزیز
ان شاء الله خداوند متعال امر فرج را تسریع فرموده و ما را از یاران و سربازان حضرت مهدی(عج) قرار دهد🤲
🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹
🌷 #شهید_غلامحسین_اکبری
تاریخ شهادت: ۱۳۶۴/۰۵/۲۴- مهران
سن هنگام شهادت: ۱۷ سال
✍🏻 بخشی از وصیتنامه این شهید عزیز :
✅ پیامى که به ملت ایران دارم این است که در مقابل سختیها پایدار و مقاوم باشند و از آنها میخواهم که امام را تنها نگذارند و همیشه یاور مستضعفین و دشمن ظالمان باشند
🌸 هدیه به روح مطهر شهید عزیز صلوات
🌺 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#انتشار_حداکثری_اش_با_شما
💔🌷💔
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عَاجِلاً قَرِیباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ
💔🌷💔
#امام_زمان
#اربعین #امام_حسین
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امیلی گرت وایت مستند ساز انگلیسی،
از لحظه مواجههاش با حرم #امام_حسین (ع) میگوید...
🚩این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست
#اربعین #امام_حسین #کربلا
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
سخن بزرگان ؟!🤔🙄
امروز اتاق فکرنظام سلطه باتحریف ادبیات جهان سخنان ارزشمندی را ازدهان (رضاخان بیسوادایرانی) ویا(چرچیل متجاوزانگلیس) و(یاایلان ماسک مزدورارتش آمریکا )بیان می کنندتاهم چهره این عناصر جنایتکارپوشانده وشناخته نشود وهم نسل جوان دچارانحراف درشناخت راه درست شود.
#اربعین #امام_حسین
#طریق_الاقصی
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 کاش این رسم غلط برچیده بشه...
برای همه ارسال کنید تا در ثواب از بین بردن یک سنت غلط شریک باشیم.
#اربعین #امام_حسین
#شب_جمعه
شادی روح اموات صلوات 🌷
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 مقتل خوانی
🚩صلی الله علیلک یااباعبدالله
قرائت بخشی از مقتل حضرت سیدالشهداء(ع)
توسط شهید محراب آیت الله سیدمحمدباقر حکیم(ره)
#محرم #امام_حسین #اربعین
شب جمعهس؛ هدیه به ارواح طیبه شهدا
وامام شهدا و اموات فاتحه وصلوات🌷
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
تمدن ایرانی اسلامی
و
تمدن کثیف غربی
به شیعه بودن خودم افتخارمیکنم و
بردامن پاک مادرم مینازم.🌷
روح مادران آسمانی شاد🤲
#شب_جمعه #اربعین #امام_حسين
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
📚 تقدیر
قسمت شانزدهم
✍️پس دادن خونه اصلا کار عاقلانه ای نیست. حالا فعلا این یه ماه رو یجوری میگذرونم تا بعدش ببینم چی میشه! شاید یه مدت برم ترکیه پیش عمو حسین! آره ترکیه نزدیکه، هروقتم بخوام میتونم بیام به مامانینا سر بزنم. حتی زمینی هم میشه رفت و اومد که ارزونتر بشه! اصلا شاید اونجا بتونم کاری که تو ذهنمه رو راه بندازم. نمی دونم فعلا که باید این یه ماه بگذره!
نفس عمیقی کشیدم و به رضوانه فکر کردم! اگه بعد از این یه ماه میگفتم نمیخوام ادامه بدم، دلش می شکست؟! باید یه راهی پیدا کنم که دلش نشکنه! آره یه راهی پیدا می کنم!
با گوشه ی چشم دیدم که گوشیم دوباره داره زنگ میخوره و به هوای اینکه مامانه، پشتمو بهش کردم، چشمامو بستم و سعی کردم بازم بخوابم!
با سردرد بدی که می دونستم به خاطر خواب زیاده چشمامو باز کردم و به ساعت اتاق نگاهی انداختم! خوابیده بود. سری به تاسف تکون دادم و گوشیمو چک کردم و انقدر پیام و تماس از دست رفته دیدم که کلا ساعت یادم رفت.
چند تا پیام از طرف مامان بود که گفته بود نگرانه، کجام و حتما بهش زنگ بزنم. متاسفم مامان فعلا نمی تونم بهت زنگ بزنم چون هنوز ناراحت و عصبانیم!
یه شماره ی غریبه هم بود. چند تا تماس از دست رفته و چند تا هم پیام! این دیگه کی بود! نهصد و دوازده کد دو! شماره اش هم که رُنده! با فکر اینکه از دوستای قدیمه، اولین پیامشو باز کردم!
نوشته بود: «لطفا جواب بدین، مرادیان هستم!»
چشمامو ریز کردم و رفتم تو فکر! مرادیان؟! فامیلیش آشناس، انگار اخیرا شنیدمش ولی یادم نمیاد کیه! اصلا کجا شنیدم؟!
شونه ای بالا انداختم و پیام بعدیشو باز کردم که نوشته بود: «همونی که اون شب سوارش کردین! فرداش هم کیفمو آوردین. بردارید لطفا!»
خوب چیکار داره؟!هر کاری! من که باهاش کاری ندارم.
پیام های بعدیش رو فقط برای اینکه رو گوشیم علامت پیام نخونده نمونه باز کردم که نوشته بود: «کار واجبی دارم، بردارید» چه طلبکار!
پیام آخرش هم که زده بود: «به نفعتونه که جواب بدید یا حتما باهام تماس بگیرید»
اوووو! چشم خانم! پررو! یه کاری می کنن آدم از کمک کردن به دیگران هم پشیمون بشه. شایدم لحنش دوستانه بوده باشه! دوباره پیام رو خوندم.
نچ دوستانه که اصلا نیست ولی نفهمیدم به نفعتونه رو تهدیدی گفته یا دستوری! چه فرقی داره، مهم اینه که دوستانه نیست. مشخصه که کلا آدم بداخلاقیه! بد اخلاق و پررو! اصلا این شماره ی منو از کجا آورده بود؟ داشتم با خودم زمزمه می کردم، از کجااا....از کجااا... از کج... آهاااا، لعنتی! همون موقع که با گوشیم به دوجا زنگ زد. کاش یه خط چرت داشتم که می دادم با اون زنگ بزنه و بعد گوشی رو می سوزوندم.مسدود کردن رو برای همین وقتا گذاشتن دیگه! یجور حرف می زنه انگار من نوکر باباشم! نه، انگاری فکر کرده راستی راستی راننده ای چیزیشم! اه! من چقدر از دخترای پرروی بی ادب بدم میاد.
دوباره یاد رضوانه افتادم. خانم و با شخصیت و هنرمند! بعدش چی میشه؟ متاهل میشم؟ بعد حتما گیر میده که برو سرکار چون سود پولت به هیچی زندگی نمی رسه! بعدم پای بچه میاد وسط و.... بیچاره می شم! نچ! شدنی نیست. دختر خوبیه ولی شدنی نیست، من نمی تونم از پس زندگی متاهلی بر بیام. برم زیر دست یکی لنگه ی این دختره کار کنم که هرروز امر و نهی کنه و منم چون باید خرج زن و زندگی بدم، سرمو بندازم پایین و «بله قربان» گوی مردم شم! نه، نه! اصلا شدنی نیست!
به ساعت گوشی نگاه کردم که شش عصر رو نشون می داد. پاییز همه چیش قشنگ بودا! جز این زود شب شدنش! آدم دلش نمی خواست بره بیرون! خوب اصلا چرا برم بیرون! یکم دیگه تحمل می کنم و موقع شام قبل از غذا یه چایی هم سفارش می دم.
نگاهم به پنجره افتاد، رفتم دم پنجره هوا تاریک تاریک بود ولی مردم بدون توجه به تاریکی هوا تو خیابونا بودن. پر از ماشین و آدم های پیاده! یه سری عجله داشتن و یه سری انگار زمان براشون مهم نبود. احتمالا اونا که عجله داشتن باید زودتر می رسیدن خونه!
بعضیا کلا عجله دارن! بعضیا هم که کلا بیخیالن.
با دیدن چند تا دختری که کنار هم راه می رفتن و از تیپشون به نظر می رسید دانشجو باشن، یاد رضوانه افتادم! یعنی برگشته بود خونه شون یا میخواست بمونه؟! نه بابا! اجازه ی موندن که نداشت! خوبه که نمی تونه بمونه! اینجوری می تونم برگردم خونه! از پشت پنجره اومدم کنار و لبه ی تخت نشستم! از کجا بدونم کِی می ره که برگردم خونه؟! اصلا چطوره برنگردم! اینجا که تمیز و مرتبه! تا ساعت دوازده ظهرِ فردا هم که می تونم بمونم. پولشو دادم دیگه! شایدم صبح رفتم. بلاخره اونا هم چند ساعت زودتر اجازه دادن بیام تو اتاق دیگه! ولی خوب شبو می مونم، صبحونه رو هم اینجا می خورم و می رم خونه! تازه هیچکس هم نمی دونه کجام که مزاحمم بشه! آره این خوبه!
ادامه دارد...
تعجیلدرفرج #امام_زمان وآمرزش
اموات صلوات🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
او به اسـیـری رفـتـه ما آزاد باشـیـم
خـیـلی بـدهـکـاریم در دنیا به زینب(س)
#اربعین #امام_حسین #کربلا
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لَعنتُ الله عَلَی القَومِ الظّالِمین🤲
وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا اَیَّ مُنقَلَبِِ یَنقَلِبون...
به نظرم چیزی غم انگیزتر از این
نیست که اسامی بچه های غزه رو
روی دستاشون مینويسن که بعد از شهادتشون شناسایی بشن...😔
#اربعین #امام_حسین
#طریق_الاقصی
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
مذهبی احمق کیست؟!!🤔
اسلام اگرضربه خورده اگرسالهاازسیاست وحاکمیت کناربوده به خاطرمشتی مذهبی احساسی بیسواداست که ازصدراسلام تا
کنونبوده وخواهدبودشایدنمونهبارزش خوارججنگنهروان وامروز درکسوت مداح ویامنبری وهیئتی بیسوادکه نه یک کتاب
ازتاریخ اسلام خوانده ونه باالفبای سیاست وحکومت اشنااست چیزی هم که از#محرم یادگرفته فقط لباس سیاه پوشیدن وگریه کردن وقمه زدن ومواظب دیگشله وقیمه بودن !
همان جماعتی که می گویند مجلس #امام_حسین جای بی حجاب ومشروب خور وسگ باز وسکولاراست فارغ ازاینکه حسین ع آمد: مشروب نباشدسگ باز
ومیمون بازنباشد بیحجاب نباشد غرور وتکبر وریا نباشد هیئتِ سکولارنباشد...
#اربعین #کربلا
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گِلِهی #امام_حسین (ع)
#اربعین میام
۱۴۰۰تا عمودهم پیاده میرم
وامام حسین رازیارت میکنم
ولی بااین امام حسین که مهدی نام داره وسیزده معصوم به خاطرش شهید شدن
ارتباطی ندارم....
#کربلا #امام_زمان
الهم عجل لولیک الفرج 🤲
☚ گروهفرهنگی۳۱۳
@goruh_farhangi_313