فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#برکت_زندگی
📽مداحی فرزند #شهید_خدمت
🌷شهید_مالک_رحمتی
استاندار فقید تبریز
🤲 ان شاءالله خداوند شما سربازان مهدی زهرا (سلام الله علیها) رو حفظ کنه
💚خانواده متعالی
#سبک_زندگی_اسلامی
#فرزند_پروری
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈#اندکی_تفکر👉
گفتم چرا اینقدر گریه میکنی؟
بیان🎤 #مقام_معظم_رهبری
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
#رئیسی_عزیز
#انتخابات
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
#طب_کاربردی
💥خطرناک ترین اثرات قرار دادن
#لپ_تاپ روی پاها
⭕️ اختلال در باروری مردان و زنان
⭕️ ابتلا به انواع خاصی از سرطان
⭕️ ابتلا به درد کمر و گردن
⭕️ صدمه زدن به جنین در هنگام بارداری
#فرزند_آوری
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈عجب دوربین مخفی قشنگی👏👏
تعجیل درفرج #امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈خاطره دخترخانم کشفحجاب
کرده از #شهید_رئیسی ومحجبه شدن
به عشق#امام_رضا(ع)
#حجاب #طرح_نور
#خادم_الرضا
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اندر حکایت مشایی، ،،،
با دادگاه ش
👈حتما تاآخر ببینید😳😳
👈جاسوس ها😳😱😱
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
@madahi313 (1).mp3
4.71M
🎧 اگه همه رهام کنن غمی ندارم
🎤 سید رضا نریمانی
#شهادتامامرضا (علیه السلام)
#ذیالقعده
✍ به روایتی امروز ۲۳ذی القعده
شهادت امام رضا.ع. هست.
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 همانگونه که اهل کوفه، مسلم ابن عقیل #نماینده_امام_زمان خود
را تنها گذاشتند و اکنون مورد
لعن ما قرار میگیرند، اگر ما هم #ولی_فقیه را #تنها بگذاریم،
آنگاه
ما نیز مورد لعن آیندگان
قرار خواهیم گرفت.
👈 تعجیل در فرج#امام_زمان صلوات بفرستید .
#شهادت_امام_رضا
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #یا_امام_رضا(ع)
💚خاک کف زائر تو سرمهی چشم حوریان
ای شه بیقرینه و ملجا جمله بی کسان
کبوتر بام تو ام مولانا ابالحسن
تشنهی یک جام توام مولانا ابالحسن💚
امروز ۲۳ ذی القعده؛
روز زیارتی امام رضا(ع)💚
🕌السلام علیک یا شمسالشموس
#شهادت_امام_رضا
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#رئیس_جمهوری که بالاترین مدرک تحصیلی تاریخ را دارد!
#ببینید وحتما برای دیگران هم بفرستین.
#شهید_جمهور
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
تلنگر 🍃
✍آخرتت را بساز
هیچکس بعد از مرگت
به جای تو قرآن نمی خواند
و هیچکس به جایت نماز نمی خواند
و هیچکس به جایت صدقه نمی دهد
و هیچکس به جایت استغفار نمیکند
و برایت دعا نمیکند.
👈هر لحظه ممکن است
کارنامه اعمالت بسته شود
و همراهت وارد قبرت شود .
پس عملی نیک برای این لحظه انجام بده
تا قبرت باغی از باغ های بهشت قرار گیرد. 🌸
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسئلهای بسیار سرّی که به تازگی نشر پیدا کرده است.
هیچ توضیحی در مورد این نمایش نمی دهیم. کافیست فقط نمایش رو ببینید تا به هوش رهبر حکیم و فرزانه و توانایمان پی ببریم.
تا جایی که امکان دارد نشر دهید، تا افراد بیشتری با حقیقت آشنا شوند...
اشک شوق انسان از تجلی قدرت خدا میریزه.
سبحان الله
ماشاءالله
👈اگر کامل استماع کردید برای سلامتی و تندرستی رهبر پیامبر گونه مون صلوات هدیه کنید .
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم .
✍الهی :همه می بینند که با صلابت پرچم را بدست صاحبش تحویل میده.
ونمیتونند هیچ غلطی بکنند.
#انتخابات
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات.
@MOVEUD313
🎊🎉 #من_میترا_نیستم 🎊 🎉
🌺#قسمت_پنجم🌺
زینب با خوردن قرص ها به تهوع افتاد. باباش سراسیمه او را به بیمارستان شرکت نفت رساند.
دکتر معده زینب را شست وشو داد و او را در بخش کودکان بستری کرد. تا آن روز هیچ وقت چنين اتفاقی برای بچه های من نیفتاده بود.
خوردن قرص های اعصاب، اولین خطری بود که زندگی زینب را تهدید کرد.
شش ماه بعد از این ماجرا، زینب مریضی سختی گرفت که برای دومین بار در بیمارستان شرکت نفت بستری شد،پوست و استخوان شده بود.
چشم ترس شده بودم. انگاریکی می خواست دخترم را از من بگیرد. بیمارستان شرکت قوانین سختی داشت. مديرهای بیمارستان اجازه نمی دادند کسی پیش مریضش بماند.
حتی در بخش کودکان مادرها اجازه ماندن نداشتند. هر روز برای ملاقات زینب به بیمارستان می رفتم.
قبل از تمام شدن ساعت ملاقات، بالای گهواره اش می نشستم و برایش لالایی می خواندم و گریه می کردم. بعد از مدتی زینب خوب شد و من هم کم کم به غم نبودن بابام عادت کردم.
مادرم جای پدر و خواهر و برادرم را گرفت و خانه اش خانه امید من و بچه هایم بود.
بعد از مرگ بابام، مادرم خانه ای در منطقه کارون خرید که چهار اتاق داشت و برای امرار معاش، سه اتاق را اجاره داد. هر هفته، یا مادرم به خانه ما می آمد یا ما به خانه او می رفتیم.
هرچند وقت یک بار بابای مهران ما را به باشگاه شرکت نفت می برد. بچه ها خیلی ذوق می کردند و به آنها خوش میگذشت.
باشگاه شرکت، سینما هم داشت. بلیط سینمایش دو ریال بود. ماهی یک بار به سینما می رفتیم. بابای مهران با پسرها ردیف جلو بودند و من و دخترها هم ردیف عقب پشت سر آنها می نشستیم و فیلم میدیدیم.
همیشه چادر سرم بود و به هیچ عنوان حاضر نبودم چادرم را در بیاورم. پیش من چادر سرنکردن، گناه بزرگی بود.
بابای بچه ها یک دختر عمه به نام بی بی جان» داشت.
او در منطقه شیک و معروف بیمه زندگی می کرد. شوهرش از کارمندهای گرد بالای شرکت نفت بود. ما سالی یک بار برای عید دیدنی به خانه آنها می رفتیم و آنها هم در ایام تعطیلات عید یک بار به ما سر می زدند، تا سال بعد و عید بعد، هیچ رفت وآمدی نداشتیم.
اولین بار که به خانه دختر عمه جعفر رفتیم، بچه ها قبل از وارد شدن به خانه طبق عادت همیشگی، کفش هایشان را درآوردند.
بی بی جان بچه ها را صدا زد و گفت: «لازم نیست کفشاتون رو دربیارید، بچه ها با تعجب کفش هایشان را پا کردند و وارد خانه شدند.
آن ها با کفش روی فرش ها و همه جای خانه راه می رفتند خانه پر بود از مبل و میز و صندلی، حتی در باغ خانه یک دست میز و صندلی حصیری بود.
اولین باری که قرار بود آن ها خانه ما بیایند، جعفر از خجالت و رودرواسی با آنها، رفت و یک دست میز و صندلی فلزی خرید.
او می گفت: «دخترعمه م و خونواده اش عادت ندارن روی زمين بشینن. تا مدت ها بعد ان میز و صندلی را داشتیم، ولی همیشه آن ها را تا می کردیم و کنار دیوار برای مهمان می گذاشتیم و خودمان مثل قبل روی زمین می نشستیم.
در محله کارمندی شرکت نفت، کسی چادر سر نمی کرد. دختر عمه جعفر هم اهل حجاب نبود. هروقت می خواستیم به خانه بی بی جان برویم، همان سالی یک بار، جعفر به چادر من ایراد می گرفت.
او توقع داشت چادرم را در بیاورم و مثل زن های منطقه کارمندی بشوم. یک روز آب پاکی را روی دستش ریختم و به او گفتم: «اگه یه میلیونم به من بدن، چادرم رو درنیارم.
اگه فکر می کنی چادر من باعث کسر شأن تو میشه، خودت تنها برو خونه دختر عمه ت .) جعفر با دیدن جدّیت
من بحث را تمام کرد و بعد از آن کاری به چادر من نداشت.
ادامه دارد...
#شهدای_خدمت
تعجیل درفرج #امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
🔮#من_میترا_نیستم 🔮
🎀#قسمت_ششم🎀
💙 فرزند ششم 💙
چند سال بعد از تولد زینب، خدا یک پسر به ما داد. بابای مهران اسمش را شهرام گذاشت. دخترها عاشق شهرام بودند. او سفید و تپل بود.
خواهرهایش لحظه ای او را زمین نمی گذاشتند. قبل از تولد شهرام، ما به خانه ای در ایستگاه شش فرح آباد، نزدیک مسجد فرح آباد(قدس) رفتیم؛ یک خانه شرکتی سه اتاقه در ایستگاه شش، ردیف ۲۳۴.
در آن خانه واقعا راحت بودیم. بچه ها پشت سر هم بودند و با هم بزرگ می شدند. من قبل از رسیدن به سی سالگی، هفت تا بچه داشتم. عشق می کردم وقتی بازی کردن و خوردن و خوابیدن و گریه ها و خنده های بچه هایم را می دیدم.
خودم که خواهر و برادری نداشتم و وقتی می دیدم چهار تا دخترم با هم عروسک بازی می کنند، کیف می کردم. گاهی به آنها حسودی می کردم و حسرت می خوردم و پیش خودم میگفتم: «ای کاش فقط یه خواهر داشتم. خواهری که مونس و همدمم می شد.
مادرم چرخ خیاطی دستی داشت. برای من و بچه ها لباس های راحتی می دوخت. برای چهار تا دخترم با یک رنگ، سری دوزی می کرد.
بعدها مهری که خوش سلیقه بود، پارچه انتخاب می کرد و مادرم به سلیقه او لباس ها را می دوخت.
مادرم خیلی به ما می رسید، هر چند روز یک بار به بازار لین یک احمدآباد می رفت و زنبیلش را پر از ماهی شوریده و میوه میکرد و به خانه ما می آورد.
او لُر بختیاری بود و غیرت عجیبی داشت بدون نوه هایش، لقمه ای از گلویش پایین نمیرفت.
جعفر پانزده روز یکبار از شرکت نفت حقوق میگرفت و آنرا دست من میداد باید برای دوهفته دخل و خرج خانه را میچرخاندم .
از همین خرجی به مهران و مهرداد پول تو جیبی میدادم. آنها پسر بودند و به کوچه و خیابان میرفتند می ترسیدم خدایی نکرده کسی آنها را فریب بدهد و آنها را از راه به در کند.
برای همین همیشه در جیبشان پول میگذاشتم. گاهی پس از یک هفته ، خرجی خانه تموم میشد و من میماندم که به جعفر چه جوابی بدهم.
👈ادامه دارد...
تعجیل در فرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیاه پوشی حرم مطهر در آستانهی روز زیارتی آقا امام هشتم علیه السلام و #شهادت ایشان (به روایتی)
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
👈مشهور است كه لقمان حكيم غلامى سياه بود اهل سودان.
اربابِ لقمان به او دستور داد که در زمینش برای او کنجد بکارد.
ولی او جُو کاشت.
👈وقتِ درو، ارباب گفت: چرا جُو کاشتی؟
لقمان گفت: از خدا امید داشتم که برای تو کنجد برویاند.
اربابش گفت : مگر این ممکن است؟!
لقمان گفت :
تو را می بینم که خدای تعالی را نافرمانی می کنی و در حالی که از او امید بهشت داری.
لذا گفتم شاید آن هم بشود.
آنگاه اربابش گریست و او را آزاد ساخت.
👈به قول حافظ:
🥀هر کسی آن دِرَوَد عاقبت کار که کشت...🥀
#انتخابات
تعجیل درفرج#امام_زمان صلوات
@MOVEUD313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 آخرین سخنان دخترک مجروح و مظلوم غزه ثانیه هایی قبل از شهادت : پدر ، من حوض کوثر و دو خانه بسیار بزرگ قصر مانند را میبینم.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❤️ اعضاء محترم کانال خواهشا جهت تعجیل فرج تنها پناه عالم ، امام زمان (علیه السلام) ، دعا کنید.
🤲 به نیت تعجیل فرج حضرت هر چقدر میتونید #صلوات با و #عجلفرجهم بفرستید.
✍ این پست رو #نشر بدیم تا افراد بیشتری موفق به دعا برای #تعجیل_فرج شوند.
حداقل کاری که از دستمون برمیاد.
#شهدا_غزه
#شهدای_خدمت
تعجیل درفرج #امام_زمان صلوات
@MOVEUD313