eitaa logo
گُوْشِه نِشینْ
5.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
172 ویدیو
2 فایل
کپی فقط با هشتگ #گوشه_نشین عُمْری بُوَدْ‌ کِه #گُوُشِه نِشیِنِ مُحَبَتَمْ! این گُوشِهِ را بِه وُسعَتِ عالَمْ نمیدَهَمْ... #ارباب_حسین ♥️🌱 ادمین اصلی @fatemeh_mim تبلیغات https://eitaa.com/tablighat_goshe فروشگاه @gosheneshen_market
مشاهده در ایتا
دانلود
دمی تو بی حوصلگی نکردی! شکایتی یا گله ای نکردی.. حال چرا؟! میروی از پیش من؟! رحم کن آخر به دل ریش من🍃✨ @gosheneshen
بگو:که حال بچمون خوبه! نگو:علی!! بعیده بابا شی،..... @gosheneshen
نَفسِـی عَلَى زَفَرَاتِهَا مَحبُوسَةٌ      یا لَیتَــهَا خَرَجَـت مَـعَ الزَّفَـرَاتِ‏ لَا خَیرَ بَعـدَكَ فِی الحَیـاةِ وَ إِنَّمَا      أَبكِی مَخَـافَةَ أَن تَطُولَ حَیاتِی‏ جان من با ناله‏ هاى خود حبس شده، اى كاش جان من با ناله‏ هایم خارج مى‏شد. بعد از تو خیرى در زندگانى نخواهد بود، گریه می‌کنم و می ترسم از اینکه مبادا بعد از تو زیاد زنده بمانم.      از عاشقانه های امیرالمومنین بر مزار همسرش...                   بحارالانوار ج43 ص213 @gosheneshen
به جز سلام به شما آن هم اکثرا از دور چه کرده ایم در این عمر از این تباهی ها؟! @gosheneshen
غَسَلَها وَ کَفَنَها ثُمَّ جَلَسَ وَحیداً یَبکیها وَ هَمَسَ فی اُذُنِها: یا فاطِمَه اَنَا عَلی .. . . . غسلش داد.. کفنش کرد.. آنگاه نشست و تنها برایش گریه کرد.. بعد آرام درون گوشش گفت: ای فاطمه... منم علی... @gosheneshen
بسم الله الرحمن الرحیم حسبنا الله و نعم الوکیل 🌱
هفت شهر عشق را عطار گشت ماهنوز اندر خم یک ایم! @gosheneshen
يه جا ميگن: فقد الأحبة غربة غربتی است فقدان عزیزان... @gosheneshen
•••• در بیان «س» همین بس‌ڪه خدا درجواب‌جبرئیل‌ڪه از او پرسید: اینان ڪه تحت‌ِکسا هستند کیستند؟! هرچهار نفر را به‌حضرت‌فاطمه«س»نسبت داد و فرمود :↓ [اینان فاطمه و پدر‌فاطمه و شوهر‌فاطمه و فرزندان‌فاطمه هستند ...] - @gosheneshen
‏ابن عباس می‌گوید: من در یکی از شب‌ها در جنگ صفین حنا درست کرده بودم، گفتم یا علی من حنا درست کردم به سرم و محاسنم بکشم، شما موهای صورتت سفید شده حنا بگذار امیرالمؤمنین فرمود: مگر نمی‌دانی ما هنوز عزادار فاطمه هستیم؟ یعنی بعد از نزدیک 25 سال ... ‎ @gosheneshen
‏بريدی دوختی اندازه کردی لطف‌ها کردی اگر«محسن» نپوشد «اصغر» شش‌ماهه می‌پوشد... *حامد عسکری* @gosheneshen
به نجّار گفت:می توانید دری برایم بسازید؟ نجار پرسید: برای چه؟ مرد پاسخ داد: برای در ورودی خانه ام. نجار پرسید: مگر در خانه ات چه شده؟ مرد گریست... پ.ن : أبکی مَخافةَ أنْ تطولَ حیاتی... @gosheneshen