🔺سه آخوند!
🔺سه روحانی نَما ، که بیشترین ضربه را به زندگیِ مردمِ ایران زدند
هدایت شده از دکتر قدیری ابیانه
قدیری ابیانه:👈 شهید بهشتی هیچ گاه تسلیم گروهک ها و التقاط نشد
سفیر اسبق کشورمان گفت: شهید بهشتی فرد دنیا دیدهای بود که ماهیت گروهکها را به خوبی میشناخت و از همین رو نیز فریب آنها را نمیخورد.
محمدحسن قدیری ابیانه سفیر اسبق کشورمان در گفتوگو با خبرنگار حوزه احزاب و تشکلهای گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، با اشاره به سالروز واقعه هفتم تیر، گفت: شهید بهشتی فرد دنیا دیدهای بود که ماهیت گروهکها را هم از نظر ایدئولوژی و هم از نظر عملکرد به خوبی میشناخت و از همین رو نیز فریب آنها را نمیخورد.
او ادامه داد: شهید بهشتی به اسلام خود بسیار پایدار و پایبند بود، اطاعت از امام خمینی (ره) را واجب میدانست ، به چند زبان خارجی مسلط بود و یکی از عناصر اصلی نظام محسوب میشد که در حقیقت شخصیت و تاثیرش بسیار فراتر از ریاست قوه قضائیه بود، کمااینکه دبیرکل حزب جمهوری اسلامی هم بود. همچنین نفاق و التقاط را خوب میشناخت و فریب آن را نمیخورد؛ به همین دلیل هم بنی صدر و جناح او و هم نیروهای به ظاهر انقلابی و التقاطی و هم فکران آنها همه برای تخریب او بسیج شده بودند و تبلیغات وسیعی بر ضد او به راه افتاد و تمام رسانههای بیگانه هم در این راه برای تخریب آیت الله بهشتی شریک بودند، به طوری که ایشان را که ساده زیست هم بودند کاخ نشین معرفی میکردند.
قدیری ابیانه گفت: به هر حال شهید بهشتی واقعا مظلومیت داشت و به قول حضرت امام خمینی(ره) برای مردم ایران مانند یک ملت بود و این عبارت بسیار معناداری است، ایشان مظهر صلابت مردم ایران بود، ولی با شهادتش مشخص شد که چقدر مظلوم است.
سفیر اسبق کشورمان در تشریح فعالیت منافقین علیه مسئولان و مردم کشورمان گفت: این گروه از ابتدا هم مورد حمایت بیگانگان بود و وسایلی که برای انفجار و ترور در اختیار اینها قرار میگرفت وسایل پیشرفتهای بود؛ برای مثال بمبهایی که میشد در چمدان جا شود و قدرت تخریبی بسیار گستردهای داشت که هم در ۷ تیر و هم ۸ شهریور از اینها استفاده شد از طریق بیگانگان به آنها می رسید. کار تا جایی پیش رفت که حتی منافقین بنا داشتند حضرت امام خمینی (ره) را هم ترور کنند که خوشبختانه موفق نشدند.
تحلیلگر مسائل سیاسی گفت: منافقین حتی تلاش داشتند تا آیت الله طالقانی را هم تحت تاثیر قرار دهند با توجه به اینکه برخی از فرزندان آیت الله طالقانی هم تحت تاثیر منافقین و گروهکها بودند، ولی ایشان در نهایت در نماز جمعه موضع محکمی را بر ضد منافقین گرفتند و حمایت قاطع خود را از حضرت امام خمینی رسما اعلام کردند و بعد از این ماجرا هم ایشان فوت کردند؛ یعنی حتی بعید نیست که آیت الله طالقانی هم به دست اینها به شهادت رسیده باشد، آن هم به خاطر این مواضع قاطعی که بر ضد منافقین گرفت و همه آنها را نا امید کرد.
فعال سیاسی اصولگرا درباره سرانجام منافقین گفت: سال گذشته در اخبار آمده بود که فردی در هلند ترور شده که بعد گفته شد این همان کلاهی است . ظاهرا این موضوع تکذیب هم نشد و تایید شد که این همان کلاهی معروف بود که شهید بهشتی را به شهادت رساند، حال اینکه چه کسی او را ترور کرده و آیا بر اثر اختلافات داخلی بوده یا خیر هنوز مشخص نشده، بلکه مهم این است که مرگ به سراغ او آمد و مجازات اصلی او هم در جهنم خواهد بود.
او با اشاره به واقعه هشتم شهریور بیان کرد: کشمیری هم فرد دیگری بود که توانست در دستگاههای مختلف نفوذ کند و توانسته بود اعتماد مسئولان عالی رتبه نظیر شهید رجایی را جلب کند. آنها شهید مفتح و مقام معظم رهبری را هم از افراد بسیار موثر و آینده دار نظام میدانستند و به همین دلیل برای ترور هر دوی آنها نیز اقدام کرده بودند، هر چند شهید مفتح به شهادت رسید، اما خوشبختانه مقام معظم رهبری از حادثهای که قطعا میتوانست به شهادت ایشان منجر شود جان سالم به در بردند.
سفیر اسبق کشورمان افزود: آنها هرگز مسئولیت این حمله را رسما به عهده نگرفتند، چرا که از نظر بین المللی دچار معذوریت میشدند، البته در فیلمهای دیدارشان با صدام گفتند که همه میدانند عامل انفجار ۷ تیر چه کسی بوده، یعنی در حقیقت در آنجا به نوعی این ترور را غیر مستقیم برعهده گرفتند.
او در پایان گفت: تشییع با شکوهی برای شهدای این حادثه انجام شد، ماهیت منافقین را برای همه آشکار کرد و همکاری بزرگی هم برای شناسایی خانههای تیمی منافقین از سمت مردم صورت گرفت که همین همکاری هم موجب شناسایی این خانهها و نابودی مزدوران شد.
yjc.ir/00V423
. .:
🔸#انسان_سرگرمشده و #استعماراندیشه
🔹امروز دیگر مردم «سرکوب» نمیشوند؛ «سرگرم» میشوند .رسانهها از مخاطب خود میپرسند که چه برنامههایی را بیشتر دوست داری تا پروژهی "احمقسازی" خود را تکمیل کنند. (تئودور آدورنو)
🔹شاید این تعبیر نزدیک به این گفته ادگار مورن جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی باشد که معتقد بود که جهان در پایان قرن ۱۹ به پایان استعمار مادی رسیده و در قرن ۲۰ استعمار اندیشه انسانی انجام می گیرد. او بر این اعتقاد بود که نظام موجود جوامع غربی به کمک رسانه های جمعی وابسته به سرمایه داری با عرضه کالاهای فرهنگی و آثار #تخدیری، به استعمار اندیشه پرداخته و به وسیله غیرسیاسی کردن بیشتر افراد، دوام خود را استوارتر کرده است.
🔹مورن معتقد است وجه اصلی فرهنگ وسایل ارتباط جمعی، #سرگرمی_عوامالناس است که معمولاً با سرگرمىهاى معمول و لذت حاصل از تماشاى تلويزيون، شنيدن برنامههاى راديو، ديدن فيلم، خواندن داستان، روزنامه و مجله به دست می آید.
@tabyinchannel
@daneshgahevelyat
#انتشار_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
هدایت شده از دکتر قدیری ابیانه
🌷﷽🌷
موضوع کنفرانس:
#مشکلات_اقتصادی_وبالارفتن_قیمتهاوراهکارآن
📚باحضور: #جناب_استادمحمدحسن_قدیری_ابیانه
#سفیرسابق_ایران_درمکزیک_واسترالیا
#دکترای_مدیریت_استراتژیک
💠لینک کانال، سایت و اینستاگرام
#جناب_استادمحمدحسن_قدیری_ابیانه
🖥Www.ghadiri.ir
📲 @ghadiri1404
📲 @Gozideha1404
🖼Instagram.com/ghadiri.ir
📽 aparat.com/v/1w4aZ
زندگینامه مکتوب PDF
🗂http://b2n.ir/501447
@ghadiri1404
www.ghadiri.ir
⏰ ساعت گفتگو: ۲۱:۳۰
🗓 زمان: دوشنبه ۰۹\۰۴\۱۳۹۹
💠 بانک چند ساله کانال مرجع #پویش_صدای_مردم_ایران
https://t.me/Sedayemardome_ir
🛑 برای گفتگویآنلاین میهمان برنامه دراین کنفرانس مشارکت و ما راهمراهی بفرمائید 🛑.
هدایت شده از دکتر قدیری ابیانه
مخالفت رئیس کمیسیون عمران مجلس با ساخت «آپارتمانهای ۲۵ متری»
خبر👈 رئیس کمیسیون عمران مجلس:🔹اصلاً موافقت مجلس با این موضوع ساخت آپارتمانهای ۲۵ متری صحت ندارد و ما نیز در کمیسیون عمران مخالفت شدیدی با این مسئله داریم.
🔹نگاه این گونه ساخت و سازهای کوچک و ۲۵ تا ۳۵ متری فقط به رویکرد زندگی به صورت مجردی است و هیچ خانوادهای نمیتواند در یک واحد ۳۵ متری زندگی کند.
🔸متأسفانه طرح دولت و ارائه واحدهای ۲۴ و ۴۵ متری، ناپخته و مشاوره نادرست به دولت است؛ چراکه ما افراد را به سمت تجردگرایی سوق میدهیم و این اساسا با اصول زندگی ما و همچنین اصول معماری و شهرسازی سازگاری ندارد و ما اساسا با این موضوع مخالف هستیم.
fna.ir/ey9ku5
@Farsna
نظر👈قدیری ابیانه: این مخالفت مجلس بی اساس است.
زیر انتخاب این نیست که خانه ۲۵ متری یا ۱۰۰ متری.
بلکه آیا زوجها در خانه ۲۵ متری زندگی مشترکشان را شروع کنند یا ازدواج نکنند.
در بسیاری از کشورهای غربی زندگی مشترک را در واحدهایی با همین متراژ شروع می کنند.
محمد حسن قدیری ابیانه:
Www.ghadiri.ir
@ghadiri1404
@Gozideha1404
Instagram.com/ghadiri.ir
آقای خوئینیها! از کجا دیکته شده بود؟!(یادداشت روز کیهان ):
دیروز آقای موسوی خوئینیها نامه سرگشادهای خطاب به
رهبر معظم انقلاب نوشته و در آن به مسائلی اشاره کردهاند که اگرچه، با توجه به هوشیاری مثالزدنی ملت، درک میزان صحت آن به آسانی برای عموم مردم امکانپذیر است ولی نگارنده به دو علت، پرداختن به این نامه سرگشاده را ضروری تلقی میکند.
اول؛ آنکه ایشان در صدر نامه نوشتهاند «مطالبی را در محضر ملت شریف ایران به استحضار عالی میرسانم» یعنی نگارنده نیز به عنوان یکی از آحاد ملت مخاطب نامه ایشان هستم و حق پرداختن به آن را دارم.
دوم؛ اینکه نامه یاد شده همانگونه که در ادامه خواهد آمد، دقیقاً -تاکید میشود که دقیقاً-بازگویی آرزوهای برباد رفته دشمنان اسلام و انقلاب است و از این روی مخاطب نگارنده در این وجیزه، قبل از آنکه آقای موسوی خوئینیها باشد، دشمنان بیرونی نظام هستند که اصرار دارند نظر ایشان را به قاطبه مردم ایران نسبت دهند! که البته در اولین دقایق بعد از انتشار نامه، با آب و تاب به همین سو رفتهاند!
و اما، درباره نامه یاد شده گفتنیهایي هست. ولی قبل از آن به این کلام حضرت امیر علیهالسلام توجه کنید.
۱- در جریان جنگ جمل، طلحه و زبیر که از یاران امیرالمومنین علیهالسلام بودند به تحریک معاویه (دقت کنید) آتش جنگ را برافروخته بودند. بهانه آنها خونخواهی عثمان بود و حال آنکه طلحه و زبیر به گواه همه مورخان از قاتلان عثمان بودند و در مقابل، حضرت امیر(ع) - بازهم به گواه تاریخ - فرزندان خود، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را به دفاع از خلیفه سوم فرستاده بود. اینگونه بود که امیر مومنان(ع) درباره این دو فرمودند « إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوه وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ ...
آنها حقی را مطالبه میکنند که خود وانهادهاند و خونی را میطلبند که خود ریختهاند»! حالا بخوانید و ببینید! چگونه آقای خوئينیها تمامی مشکلات و بلاهایي که خود و دوستان هم حزب و گروهشان به مردم مظلوم این دیار تحمیل کردهاند را به کلیت نظام نسبت میدهند!
۲- آقای خوئینیها خطاب به رهبر معظم انقلاب مینویسد: «در ذهن این مردم باورهایی که پشتوانه استحکام و نیز مقبولیت و مشروعیت نظام اسلامی بود به گونهای روزافزون آسیب دیده و میبیند»! ایشان توضیح نمیدهد که این بیاعتقادی نسبت به اسلام و نظام و انقلاب است یا عملکرد برخی از مسئولان نظام؟! اگر بیاعتقادی نسبت به اصل نظام است، در مقابل دهها نمونه اخیر که مردم با حضور چند ده میلیونی خود بر وفاداری و اعتقاد راسخ خویش به اسلام و انقلاب و مخصوصاً رهبر انقلاب تاکید ورزیدهاند چه پاسخی دارند؟! مثلاً درباره حضور
چند ده میلیونی ملت از همه طیفها در سوگ سپهبد شهید
سردار سلیمانی چه پاسخی دارند؟! حمایت همهجانبه آنان از اقدامات نظام در مقابل باجخواهی آمریکا و متحدانش را چگونه تفسیر میکنند؟! و...
ما هم بر این باوریم که اعتقاد مردم آسیب دیده است اما اعتقادشان به کدام مقوله با آسیب روبهرو شده است؟!
۳- مینویسند: «بر زبان بسیاری از مردم در کوی و برزن و در برخی محافل و مجالس، سخنانی میرود که از عمق بیاعتقادی و بیاعتمادی نسبت به مدیریت کلان و مدیران کشور حکایت میکند»! باز هم توضیح نمیدهند کدام مدیریت کلان مورد نظر ایشان است؟! کدامیک از مسئولان نظام صدها وعده به مردم دادهاند که حتی به یکی از آنها نیز عمل نکردهاند؟! کدامیک از مدیران ارشد نظام هر روز یک دروغ تازه بر زبان آورده و حتی زحمت یک عذرخواهی خشک و خالی هم به خود ندادهاند؟! اگر تصور میکنید که مردم این طیف از مسئولان دروغگو و لافزن را نمیشناسند، خود را فریب دادهاید و اگر میدانید که نام و نشان و مسئولیت این عده را میدانند، چرا جرأت بیان آن را ندارید؟!
۴- نوشتهاند: « تورم روزافزون، همراه با کاهش درآمد اقشار گسترده، نهتنها زندگی امروز مردم را گرفتار دشواریهای طاقتفرسا کرده که ناهنجاری در درون بسیاری از خانوادهها را گسترش داده و آنان را نگران آینده نامعلوم خود و فرزندانشان ساخته است. علاوهبر این مردمِ گرفتار در تلاطم زندگی و مشکلات طاقتسوز معیشتی، بسیارند انسانهای ناراضی از اوضاع فرهنگی و سیاسی که گرفتار بیعدالتیهای غیرقابل انکار شدهاند»! جناب خوئينیها! تورم روزافزون و کاهش درآمد اقشار گسترده را چه کسانی به مردم مظلوم این دیار تحمیل کردهاند؟! یعنی حضرتعالی نمیدانید که دولت تحت حمایت شما و حزب و گروه شما عامل اصلی همه این نابسامانیها و پلشتیهاست؟!
ادعای دلسوزی شما برای فرزندان مردم این مرزو بوم، قبل از آنکه تعجبآور باشد خندهدار است! تعجبآور است چون بعید است شما از حضور فرزندان همحزبی خود که با پول حاصل از دسترنج ملت در آمریکا و اروپا پرسه میزنند بیخبر باشید! و خندهدار است که این رخداد پلشت و سوءاستفاده از بیتالمال را به روی مبارک خ
ود نمیآورید! راستی جناب خوئينیها، برادران کدامیک از مسئولان بلندپایه و به شدت تحت حمایت جنابعالی پروندههای فساد اقتصادی میلیاردها دلاری دارند؟ نمیدانید یا تجاهل میفرمائید؟! دستکم میدانید فرزندان کدامیک از همین قماش در کار عتیقه هستند و با سوءاستفاده از مسئولیت پدران خود بین ایران و اروپا و آمریکا هروله میکنند؟! یعنی شما از این موارد که همه عالم باخبرند، خبر ندارید؟! اگر اجازه بدهید نام و نشان آنها را برایتان بازگو کنیم و از روابط آنها با شما و حزبتان پرده برداریم. اگرچه با توجه به اطلاع مردم از این پلشتیها نیاز چندانی به این بازگویی نیست،
جز آنکه شاید باعث خجالت شما بشود!
آقای خوئینیها! این جملات برایتان آشنا نیست؟!
«بیسواد، بیشناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودکصفت، حسود، بزدل، ترسو، جیببر، بیقانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطهور در فساد، سوءاستفادهگر، خرابکار، عقبمانده، تازه به دوران رسیده، عصر حجری، هوچیباز، منفیباف، یأسآفرین، ناشکر، باید به جهنم بروند،
انقلابیون نفهم!، یک مشت لات!...»! اینها فقط بخشی از پاسخ رئیسجمهور تحت حمایت شما و حزبتان است که در مقابل انتقاد به گرانی و تحمیل فاجعه برجام و تورم افسارگسیخته و... نثار منتقدان کردهاند! راستی آقای خوئينیها جنابعالی در آن هنگام کجا بودید که غیر از حمایت از دولتی که آن را در اجاره خود میدانستید، لام تا کام سخنی نمیفرمودید و کاغذ به نامهنگاری سیاه نمیکردید؟!
۵- نوشتهاند « البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاحِ امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالیترین جایگاه مدیریت کشور انتظار میکشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابل دوام امروز صرفاً معلول تصمیمات مدیرانی که میآیند و میروند نیست (که البته این آمدنها و رفتنها هم خارج از چارچوب اراده عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوه مدیریت در بالاترین سطح، و قدرتِ نافذ آن، نقشآفرین اصلی در تمام یا اکثر مهامّ امور کشور است»!
این بخش از نامه یاد شده نکتهای افزون بر مطالب قبلی ندارد
غیر از اینکه در این بخش، به جان کلام و انگیزه اصلی خود از نگارش این نامه با صراحت بیشتری پرداخته است و آن «نامطلوب بودن وضع فعلی و ضرورت تغییر آن» است! این خواسته و آرزویی است که مقامات رسمی آمریکا دقیقاً با همین تعبیر خواستار آن بودهاند. توضیح آنکه بعد از فاجعه برجام و فشارهای اقتصادی ناشی از آن، جمهوری اسلامی ایران تصمیم قاطع گرفت که مسیر حرکت خود را بدون توجه به تحریمها تعریف کرده و دنبال کند که مبارزه با مفاسد اقتصادی، تشکیل مجلس انقلابی و اقداماتی نظیر فروش بنزین به ونزوئلا، برقراری روابط تجاری با برخی از همسایگان، تکیه بر ظرفیتها و امکانات داخلی و... از جمله آنهاست. این حرکت نظام برای آمریکا که اصرار بر فشار حداکثری بر ایران داشت نه فقط ناخوشایند که به گفته خود آنان (از جمله وزیر خزانهداری آمریکا و...) ناامیدکننده بود. تا آنجا که حتی صدای فاکسنیوز، شبکه تلویزیونی پنتاگون و حامی سینهچاک ترامپ را نیز به هوا بلند کرده است. حالا خودتان قضاوت کنید، در این حال و هوا سخن از
«شرایط نامطلوبی که باید تغییر کند» چه مفهومی دارد و آیا تکرار آرزوی دشمنان نیست؟! اشتباه نکنید سخن از تغییر دولت نیست چرا که اولاً: دولتی با خصوصیات دولتهای یازدهم و دوازدهم ایدهآل
موسوی خوئینیهاست و برای پایان دوره آن عزا گرفتهاند و ثانیاً: دولتهای یاد شده هرگز برای آمریکا خطرآفرین نبودهاند که بماند...!
۶- همین جا باید گفت که نگارنده قصد داشت به آقای خوئینیها بگوید؛ قسم حضرت عباست را باور کنیم یا دم خروس را ولی پشیمان شدم زیرا احترام ایشان برای حضرت عباس علیهالسلام به جِد مورد تردید است! میپرسید چرا؟! عرض میکنم، آقای خوئينیها بعد از فتنه آمریکایی اسرائیلی ۸۸ به شدت از سوی مردم زیر سؤال بود که به عنوان یک روحانی، چرا در مقابل اهانت فتنهگران به ساحت مقدس امام حسین علیهالسلام سکوت کرده و موضعی نگرفته است و به میرحسین موسوی عتاب نکرده است که چرا اهانتکنندگان را «مردمان خداجوی»! نامیده است. ایشان به این پرسشها پاسخ نداد ولی ۲ سال بعد از فتنه 88
در سايت شخصي خود نوشت که با حرمتشکني روز عاشورا موافق نبوده است ولي براي پيشگيري از سوءاستفاده ديگران ترجيح داده است که مخالفت خود را علني نکند!
در اظهارنظر ايشان دقت کنيد. چه ميبينيد؟ آيا اظهارات وي مفهومي غير از اين دارد که آقاي موسويخوئينيها، حفظ آبروي خود و قبيله مدعي اصلاحات را به دفاع از ساحت مقدس امام حسين(ع) ترجيح داده است؟!. و آیا به کسی که برای شخصیت! خود بیشتر از ساحت امام حسین(ع) ارزش قائل است میتوان درباره قسم
حضرت عباس(ع) سخنی گفت؟!
۷- در همین فاصله که نامه ایشان منتشر شده و استقبال گسترده دشمنان را در پی داشته است، برخی از هم حزبیهای بسیار
نزدیک وی از تهیه و انتشار این نامه و مخصوصاً از اینکه نامه وی بازگوکننده آرزوهای آمریکاست بهشدت ابراز نگرانی کرده و یکی از آنها نامه خوئینیها را آخرین میخ به تابوت اصلاحات دانسته است. نگارنده در صورتی که این افراد اجازه بدهند -که امیدوارم بدهند- نام آنها را فاش خواهم کرد.
۸- آقای خوئینیها در بخش دیگری از نامه خود به روش اداره کشور از سوی عالیترین مقام نظام انتقاد کرده است که برای پیشگیری از
اطاله کلام پرداختن به آن را به فرصت دیگری میگذاریم و در این محدوده فقط به دو نکته کوتاه بسنده میکنیم. اول آنکه به یقین برای تودههای عظیم مردم ایران و تمامی مسلمانان دلباخته انقلاب در سراسر جهان اسلام باعث افتخار است که امثال شما با مدیریت ایشان موافق نباشید و با شخصیت برجستهای که طی سه دهه پوزه دشمنان را به خاک مالیده و از جان و مال و ناموس مردم حفاظت کرده است مخالف باشید. شخصیتی که حتی دشمنان تابلودار هم علیرغم کینههای دیرینه نمیتوانند توانمندی و دهها خصوصیت برجسته و بینظیر ایشان را نادیده بگیرند و ثانیاً درباره مدیریت جنابعالی اگرچه گفتنیهای فراوانی هست که به آن خواهیم پرداخت ولی فقط به عنوان یک نمونه به تفسیر تحریف شده شما از قرآن در مسجد جوزستان اشاره میکنیم که با اعتراض شدید دانشمندان دینی از جمله شهید مطهری روبهرو شد و جنابعالی را از خطر تفسیر بیمایه و تحریف شده قرآن بر حذر داشتند که البته توجه نکردید و نهایتاً یکی از شاگردان دست پرورده شما اکبر گودرزی بود که استاد مطهری را شهید کرد و دیگری شهید مفتح را و... این قصه سر دراز دارد...
۹- و بالاخره، انتظار از خوانندگان آن است که یک بار هم که شده نامه آقای خوئینیها را بخوانند و اگر فقط یک نکته -تاکید میشود که فقط یک نکته- از آن را با خواستههای رسماً اعلام شده آمریکا و اسرائیل متفاوت یافتند، نگارنده را هم بیخبر نگذارند.
نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا باید از مجموع ۵۳۸ آرا الکترال، حدنصاب ۲۷۰ آرا را به دست آورده که در این انتخابات برنده اعلام شوند.
هر ایالت از آمریکا بنابر تعداد نمایندگانی که در کنگره آمریکا دارند، به همان تعداد آرا الکترال یا «مجمع گزینشگران» به آنها تعلق میگیرد. در جریان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا هر نامزد که بتواند بیشترین آرای مردمی در هر ایالت را به دست آورد، آنگاه آرا الکترال آن ایالت را به خود اختصاص میدهد.