eitaa logo
ایران مقتدر 🇮🇷✌🏻
716 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
11.8هزار ویدیو
48 فایل
هرگز این جمله زیبا نرود از یادم / جسم من ذره ای از خاک وطنم ایران است ... #سربازان_امام_خامنه_ای✌🏻 @NN_8052 پذیرش آگهی وتبادلات @Hoffnung9340 ارتباط با مدیر لینک کانال "ایران مقتدر"🇮🇷✌🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
رهبری و انتخاب وزیر ارشاد 🔹 ویراست و توئیت _____________________________
b4cf556914fc77c957ba86b08944d9b659915783-144p_۲۰۲۴_۰۸_۲۲_۱۴_۲۷_۳۰_۹۸۱.mp3
38.09M
💠 هوالحکیم 🎙استاد حسن عباسی سرفصل : معماری اجتماعی در هندسه الهی 🔻آنچه که از حفظ جان امام زمان(عج) هم واجب تر است... برگزارشده در ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۳ ◀️ مشاهده فیلم در یوتیوب youtu.be/0WD_bY0z-Iw ◀️ مشاهده فیلم در آپارات aparat.com/v/gpd3054 🇮🇷
.حاج آقای ‍ قرائتی فرمود: پدرم در سال چهل از دنیا رفت و من شش ماه بعد از وفاتش بدنیا آمدم ، در شش سالگی که کمی خواندن و نوشتن آموختم تازه فهمیدم که آن شعری که پدرم وصیت کرده بود تا بر سنگ قبرش بنویسند مفهومش چیست ( در بزم غم حسین، مرا یاد کنید ) بعدها و در جوانی همیشه کنجکاو بودم که آیا پدرم حقیقتا حسینی بوده ؟؟ روزی در سن حدودا بیست سالگی در کوچه میرفتم که مردی حدودا پنجاه ساله که نامش حسین بود و فهمیده بود من پسر حاج عباسعلی هستم ناگهان مرا در آغوش گرفت و سر بر شانه ام گذاشت و گریست و گریست !!! وقتی آرام شد  راز گریستن خودش را برای من  اینگونه تعریف کرد : در جوانی چند روز مانده به ازدواجم  گرچه آهی در بساط نداشتم ولی دلم را به دریا زدم و با نامزد و مادر زنم به مغازه زرگری پدرت رفتیم و یواشکی به پدرت ندا دادم که پولم کم است لطفا سرویسی ارزان و کم وزن به نامزدم نشون بده طوری که مادر زن و همسرم متوجه نشوند از قضا نامزدم سرویس زیبا و‌ بسیار گرانی را انتخاب کرد ، من که همینطور هاج و واج مانده بودم که چکار بکنم ناگهان  پدرت گفت : حسین آقا قربان اسمت ، با احتساب این سرویس طلایی که نامزدت برداشت  الباقی بدهی من به شما از بابت اجرت بنایی که در خانه مان کردی صد تومان است و سپس (به پول آن زمان ) صد تومان هم از دخل در آورد و به من داد من همینطور هاج و واج پدرت را نگاه میکردم و در دلم به خودم میگفتم کدوم بدهی؟ کدوم بنایی ؟ من طلبی از حاجی ندارم !! بالاخره  پدرت پول طلا را نگرفت که هیچ ، بلکه صد تومان خرج عروسی ام را هم داد و مرا آبرومندانه راهی کرد گذشت و گذشت تا اینکه بعد از مدتها شنیدم حاجی عباسعلی در سن چهل و یک سالگی پس از آمدن از سفر کربلا از دنیا رفته آمدم خانه خیلی گریه کردم و برای اولین بار به زنم راز خرید طلای عروسیمان را تعریف کردم وقتی همسرم شنید که حاجی طلاها را در موقع ازدواجمان مجانی به او داده  زد زیر گریه و آنقدر ناله کرد که از حال رفت وقتی زنم آرام شد از او پرسیدم تو چرا اینقدر گریه میکنی و همسرم با هق هق اینگونه جواب داد : آنروز بعد از خرید طلا  چون چادر مادرم وصله دار بود حاجی فهمید که ما هم فقیریم ، شاگردش را به دنبال ما فرستاد تا خانه ما را یاد گرفت و چون شب شد دیدیم حاجی به در خانه ما آمده و در میزند ، من و مادرم رفتیم و در را باز کردیم و حاجی بی آنکه به ما نگاه کند که مبادا ما خجالت بکشیم پولی در پاکت به مادرم داد و گفت خرج جهاز دخترتان است حواله ی آقا  امام حسین  علیه السلام  است ، لطفا به دامادتان نگویید که من دادم !! تا همسرم این ماجرا را تعریف کرد باز هر دو به گریه زار زدیم که خدایا این مرد چه رفتار زیبایی با ما کرده ، بگونه ای که آنروز  پول طلا و خرج عروسی مرا طوری داد که  زنم نفهمید و خرج جهاز زنم را طوری داد که من نفهمیدم !!! وقتی این ماجرا را در سن بیست سالگی از زبان حسین آقای کهنه داماد شنیدم فهمیدم که پدرم همانگونه که در عزای امام حسین علیه السلام بر سر می زده  دست نوازش بر سر یتیمان هم می کشیده ، همانگونه که در عزاء  بر سینه میزده مرهمی به سینه درد مندان هم بوده ، و همانگونه که برای عاشورا سفره نذری مینداخته  هرگز دستش به مال مردم آلوده نبوده و یک حسینی حسینی راستین بوده است  ..... اللهم ارزقنا توفيق خدمة الحسين عليه السلام في الدنيا و الآخره 🌷 با ذکرصلواتی هدیه به خانم فاطمه زهرا سلام الله علیها 🍃🌸🍃╯
🕊🌷شهید عزیزی که سال ١٣٦٠ به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت و در وصف این شهید می توان همین یک جمله را بیان کرد، شهیدی که حاضر شد سرش بریده شود ولی عملیات (فتح المبین) را لو ندهد. شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند.....و مادر بزرگوارش بعد از بوسیدن رگ های بریده شهید عباسعلی فتاحی دیگر حرف نزد… عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد . خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز# شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگویید که سر ندارد. زمان تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح پاک  صلوات:اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹 🌟😔فقط بدانیم که چه عزیزانی رفتند و چه عزیزانی غریبانه جان دادن تا ما بتوانیم با آرامش ما نفس بکشیم وامنیت داشته باشیم🌟😔 🙏🙏🙏شما رو به خدا و به خون پاک شهدا حجاب خانم فاطمه زهرا را زمین نگذارند.... باشد که عاقبت بخیر شویم 🍃⛔️🍃حضرت مهدی عج فرمودن لطفا اینطور برای فرجشان دعا کنید اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب س ((۳مرتبه))🍃⛔️🍃 🍃سلام و نور رحمت الهی برتمامی شما عزیزانِ بزرگوار ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام اربعین ارباب بی‌سر،دسته های گل محمدی صلوات به نیابت از شهید بسیار عزیز،باعظمت هدیه به حضرت حجت عج 🍃 ▪️الّلهُمَّ       🍃▪️صلّ           🍃 ▪️علْی               🍃 ▪️محَمَّد                  🍃 ▪️وآلَ              🍃 ▪️محَمَّدٍ        🍃 ▪️وعَجِّل 🍃▪️فرَجَهُم به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
*عبرتی شگفت انگیز از گردش روزگار* در زمان به قدرت رسیدن صدام در عراق، از جمله احزاب مخالف صدام، حزب سوسیالیست بود که صدام دستور قلع و قمع اعضای آن را به برادر ناتنی خود *برزان تکریتی* سپرده بود.   یکی از دستگیر شدگان این حزب، *میاده* زن جوان ۲۲ ساله و شوهرش بودند که هر دو به اعدام محکوم شدند. *میاده* نُه ماهه باردار بود و روزهای آخر بارداری خود را طی می‌نمود که قبل از اعدام نامه‌ای برای *برزان تکریتی* برادر صدام می‌نویسد، و از او در خواست می‌کند که اعدامش را تا زمان تولد بچه به تأخیر بیاندازند. *برزان* قبول نکرد و در جواب نامه‌ی *میاده* نوشت: جنین داخل شکمت هم باید بمیرد و با تو دفن گردد .... *میاده‌* که روزهای آخر بارداری را طی می‌کرد، در روز موعود به پای چوبه‌ی دار رفت و التماس‌های او تاثیری در تاخیر حکم اعدامش نداشت. خانم *میاده* در حین اعدام، بالای دار وضع حمل کرد و فرزند پسری با بند ناف به روی تخته، به پایین افتاد. *رضیه* زنِ زندانبان، با اشاره‌ی رییس زندان، طفل را در لباس‌های مادرش پیچیده و به گوشه‌ای منتقل کرد!!!   آقای *برزان* برادر ناتنی صدام پس از اجرای حکم اعدام از رییس زندان، حال و روز خانم *میاده* و جنین‌ش را جویا شد و گزارش خواست. رییس زندان نیز در گزارش نوشت: جنین با مادر در چوبه‌ی دار ماند تا مُرد ... رییس و پزشک زندان و *رضیه* زنِ زندانبان، با هم، هم‌قسم شدند که همدیگر را به *برزان تکریتی* نفروشند و توافق کردند که *رضیه* نوزاد را به خانه‌اش ببرد و با راضی کردن شوهرش شناسنامه برای کودک بگیرد. از آن‌ پس، همه نوزاد را *ولید* می‌خواندند. سال‌ها گذشت و *ولید* بزرگ شد. برادر خانم *میاده* (دایی واقعی ولید) در آلمان زندگی می‌کرد و سال‌ها پیشتر، خبرهایی درباره‌ی خواهرزاده‌اش *ولید* از *رضیه* زنِ زندانبان دریافت کرده بود. او در سال ۲۰۰۳ میلادی و پس از سقوط رژیم بعثی صدام به عراق برگشت تا یادگار خواهرش *میاده* را پیدا و با خود به آلمان ببرد و از روی آدرس و نشانی‌هایی که *رضیه* داده بود او را یافت. *ولید* قبول نکرد که، به آلمان مهاجرت کند و گفت: *رضیه* مثل مادرم هست، او جان مرا نجات داده و زحمت بسیاری برای من‌ کشیده، هرگز تنهایش نمی‌گذارم. این اتفاق زمانی بود که *رضیه* بازنشسته شده بود. خانم *رضیه* با خواهش از مسوولین، *ولید* را به جای خود، به عنوان زندانبان و مأمور زندان استخدام می‌کند. ملت عراق ، افراد حزب بعث را یکی پس از دیگری دستگیر می‌کردند، از جمله دستگیر شدگان *برزان تکریتی* برادر ناتنی صدام بود. از قضای الهی، *ولید* پسر خانم *میاده* ، مسئول مستقیم سلول *برزان تکریتی* شد و همانجا بود که قصه‌ی مادر و فرزند درون شکمش را برای *برزان* تعریف کرد و گفت: حال آن فرزند من هستم!. آقای *برزان* با شنیدن این داستان از زبان *ولید* ، از خود بیخود شد و به زمین افتاد ... پس از صدور و تأیید حکم اعدامِ *برزان* ، *ولید* به عنوان زندانبان، مأمور اجرای اعدام او شد و با دست خود *طناب دار* را بر گردن *برزان* انداخت. بدین‌سان دست حق و عدالت، ستمگر بی‌رحم را از جایی که گمان نمی‌کرد، به سزای اعمالش رساند. یقیناً روزگار به گردن‌کِشان و ظالمان مهلت می‌دهد تا شاید برگردند، ولی فراموشی در کار روزگار و در جزاء و کیفر أعمال ستمگران و دیکتاتورها وجود نخواهد داشت. برگرفته از نوشته‌های *پاریسولا لامپوس* معشوقه‌ی صدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق. *آنقدر گرم است بازارِ مکافات عمل* *چشم اگر بینا بود، هرروز، روز محشر است*    ((صائب تبریزی)) به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد رائفی پور عزیز ضد حمله‌ی رهبر انقلاب به آمریکا و اسرائیل🔥 به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
🚨 | دفتر مقام معظم رهبری: 🔴رهبر هیچ‌‌گونه نظر سلبی یا ایجابی نسبت به‌ انتخاب وزرای معرفی شده دولت‌ پزشکیان نداشته و نداده است🔖 به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی مهم رهبر انقلاب: حرف من را از خود من بشنوید! با نشر این کلیپ در ثواب روشنگری آن شریک باشید به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
b4cf556914fc77c957ba86b08944d9b659915783-144p_۲۰۲۴_۰۸_۲۲_۱۴_۲۷_۳۰_۹۸۱.mp3
38.09M
💠 هوالحکیم 🎙استاد حسن عباسی سرفصل : معماری اجتماعی در هندسه الهی 🔻آنچه که از حفظ جان امام زمان(عج) هم واجب تر است... برگزارشده در ۲۱ تیر ماه ۱۴۰۳ ◀️ مشاهده فیلم در یوتیوب youtu.be/0WD_bY0z-Iw ◀️ مشاهده فیلم در آپارات aparat.com/v/gpd3054 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام علیکم ، زائر عراقی که در تهران برای برگشت به منزل و کربلا نیازمند پول میشود... 😭😭 اللهم ارزقنا زیارة الحسین علیه السلام فی کربلا و شفاعته فی یوم الورود ... زیارت اربعینم آرزوست...😭 التماس دعا....🙏🙏 به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ مُوسَىٰ الرِّضَا الْمُرْتَضَىٰ الْإِمامِ التَّقِيِّ النَّقِيِّ وَحُجَّتِكَ عَلَىٰ مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرَىٰ الصِّدِيقِ الشَّهِيدِ صَلاةً كَثِيرَةً تامَّةً زاكِيَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا حتما حتما حتما حتما حتما با دقت نگاه کنین الهی عنایتی 🙏🙏🙏😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
✍تاثیر ذکر صلوات برای اموات 🔹ذكر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد، گاهی من برای اموات صلوات را هدیه می كنم و اثرات عجیبی هم دیدم. خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است مقداری صلوات برایش هدیه كردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلوات ها او را نجات داده اند. 🔸 كسی می گفت: مادرم چند سال قبل مرده بود، یك شب خوابش را دیدم، گفت: پسرم! هیچ چیزی مثل صلوات روح من را شاد نمی كند؛ بهترین هدیه كه به من می دهی، این ذكر است. ▪️آیت الله بهاءالدینی رحمة الله علیه الرحمه به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
🕊🌷 میرزای قمی اهل قم را شفاعت میکند و ما در قم بعد از حضرت معصومه س فردی به عظمت‌میرزای قمی نداریم ⛔️⛔️⛔️میرزای قمی از مراجع بزرگ و بسیار با عظمت شیعه بودند و مزار ایشان در بقعه‌ای در قبرستان شیخان قم در حدوداً کنار حرم حضرت معصومه سلام الله علیه قرار دارد.ایشان به قدر در دادن حاجات دنیوی قوی هستند که هرگاه بخواهید کنار مزار ایشان برای زیارت تشریف ببرید ازشلوغی جمعیت جا برای نشستن نیست به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
🕊🌷پروردگارا اگر این وصلت باعث کمی محبت بین من و تو می‌شود،مرگ فرزندم را برسان.... در قم، علاوه بر تدریس و پرورش طلاب و ارشاد مردم، سعی در اصلاح حکومت وقت نیز داشت و در این زمینه، از شجاعت خاصی برخوردار بود. به گونه ای که در ستارگان حرم، معارف الرجال و الکنی و الالقاب نقل شده است که او بارها فتحعلی شاه قاجار را نصیحت کرده و وظایف او را یادآور شده است. در طی روابطی که میرزای قمی با فتحعلی شاه داشته است، محمدمهدی اشتهاری ماجرای منحصر به فردی را نقل می کند؛ وی می نویسد: روزی فتحعلی شاه قاجار به قم آمد و وارد بر میرزای قمی شد. وی ارادت زیادی به آن مرجع بزرگ داشت و هر وقت به قم می آمد، به زیارتش می رفت، میرزا نیز ناگزیر می شد گاهی با او هم صحبت شود. البته همواره او را نصیحت می کرد. روزی به ریش بسیار بلند فتحعلی شاه دست کشید و فرمود: «ای پادشاه کاری نکنی که این ریش فردای قیامت به آتش جهنم بسوزد». آن روز با هم در اطاقی نشسته بودند، فتحعلی شاه دید، جوانی بسیار با ادب و با جمال، چای و... می آورد و از آن ها پذیرایی می کند. از میرزا پرسید، این جوان چه نسبتی با شما دارد؟ میرزا گفت: «پسر من است». فتحعلی شاه که شیفته جمال و کمال جوان شده بود، به میرزا گفت: «دختری دارم، دوست دارم که همسر پسر شما شود!». میرزا فرمود: ارتباط من با شما درست نیست. از این تقاضا بگذر. فتحعلی شاه اصرار کرد و گفت: باید حتماً این کار، عملی شود. میرزا ناچار فرمود: پس یک شب به ما مهلت بده تا فکر کنیم. فتحعلی شاه یک شب مهلت داد. نیمه های آن شب، میرزا برای نماز شب برخاست، در آغاز نماز عرض کرد: «خدایا؛ من می دانم که این وصلت باعث می شود که محبت من به تو کم گردد. اگر این وصلت ضرر دارد، مرگ فرزندم را برسان». مشغول رکعت دوم نماز شب بود که همسرش آمد و گفت: پسرت دل درد گرفته است. در رکعت چهارم بود که همسرش آمد و گفت: حال پسرت خیلی خراب است، سرانجام در قنوت رکعت یازدهم (نماز وتر) به او خبر دادند که پسرت از دنیا رفت. میرزای قمی پس از نماز به سجده افتاد و شکر خدا را بجا آورد که از این بن بست، خلاص شده و نجات یافته است و در نتیجه مشکل وصلت و ارتباط با شاه به میان نیامد. جالبتر این که: میرزای قمی نامه ای به شاه نگاشت و در ضمن آن نوشت: «من مختصر محبت و ارتباطی هم که با تو داشتم آن را هم بریدم، من از تو متنفرم، و پنج شنبه از دنیا خواهم رفت». نامه را مهر کرد و برای شاه فرستاد.از قضا نامه زودتر از پنج شنبه بدست فتحعلی شاه رسید، فوراً دستور داد کالسکه او را آوردند، سوار بر آن شد تا از تهران زودتر خود را به قم برساند، بلکه با میرزا دیدار کند، به علی آباد قم که رسید، خبر رحلت میرزای قمی را شنید. 🍃⛔️🍃حضرت مهدی عج فرمودن لطفا اینطور برای فرجشان دعا کنید اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب س ((۳مرتبه))🍃⛔️🍃 🍃سلام و نور رحمت الهی برتمامی شما عزیزانِ بزرگوار ضمن عرض تسلیت به مناسبت ایام اربعین ارباب بی‌سر،دسته های گل محمدی صلوات به نیابت از عالم بسیار بسیار عزیز و باعظمت شیعه هدیه به حضرت حجت عج ⛔️🔴⛔️🔴⛔️طریقه‌ی توسل صحیح و کاملا موثق به ایشان از قول آیت الله کشمیری بسیار عزیز: دو رکعت نماز هدیه به میرزای قمی مانند نماز صبح پس از سلام نماز صد مرتبه ذکر: اللهمَّ رَبَّ النُّورِ العَظیم سپس صد صلوات و خواندن سوره یاسین این توسل به طرز عجیبی و باورنکردنی نشاط بخش روح است ایشان بسیار بسیار بسیار نزد خداوند آبرو دارند و به امر خداوند حاجت می‌دهند 🍃 ▪️الّلهُمَّ       🍃▪️صلّ           🍃 ▪️علْی               🍃 ▪️محَمَّد                  🍃 ▪️وآلَ              🍃 ▪️محَمَّدٍ        🍃 ▪️وعَجِّل 🍃▪️فرَجَهُم به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫اینجا مکانی هست که هلی کوپتر رئیس جمهور شهیدمون سقوط کرد و خودش و همراهانش به شهادت رسیدند. به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 یک عراقی با دوربین راه می افتد پشت سر یک ایرانی، ایرانی اولش تعجب میکند بعد می بیند او دارد از کوله اش فیلم میگیرد عراقی میگوید: اسرائیل اعراب را می‌کشد و عرب ها سکوت می‌کنند و ایرانی ها از فلسطین حمایت می‌کنند هم وطنی که این تصویر رو زدی پشت کوله ی خودت ، نمی دونم کی هستی و کجا هستی ولی دستت رو می بوسم. دمت گرم. پرچمت بالاست.... پرچم بالاست 🇮🇷✌️ به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN
رئیس سازمان فضایی ایران: در دولت سیزدهم ۱۲ پرتاب داشتیم که این تعداد با ۱۲ سال قبل برابری می‌کند! همچنین در سه سال دولت سیزدهم ۸ تزریق موفق ماهواره داشتیم که معادل سه دولت پیش از این است! اکنون ۱۴ماهواره در صف پرتاب قرار دارد، ۳۰ماهواره نیز در حال ساخت است. رئیسی روحت شاد به کانال "ایران مقتدر "🇮🇷✌ بپیوندیم 👇 https://eitaa.com/hAIRAN