جواب خون شهیدان وخانوادهای چشم انتظار آنها ومردم انقلابی که با دعا والتماس از خداوند برای پیروزی جبهه انقلاب آرامش نداشتند را اکنون کدام یک از مدعیان باید بدهد
ما شرمنده شهیدان بودیم ، وهستیم ، وخواهیم بود،
چه را که از نور هدایتگر آنها برای مسیر پراز پیج خم وتاریک این زمان استفاده نکردیم
وقتی مسیر شهیدان را نروید به یقین به بی راهه افتاده ایم
امروز پزشکیان ، وشخص او نیست که ما را نگران کرده
بلکه تفکری غلط ونا کارآمد وابسته به غرب است که پشت این فرد مدعی پنهان بود ،وتوانست در جبهه انقلاب شکاف ایجاد کند،
حاکمیت امام اول شیعیان حضرت امیرالمؤمنین چیزی بود که اثبات شده بود برای آن مدعیان دروغین، که بخاطر تفکر خود بینی به دست دیگران افتاد،
هر چند در بعداز بیست پنج سال مجبور شدنند به ایشان رجوع کنند
اما در همان حاکمیت کوتاه هم چندین جنگ به ایشان تحمیل شد
، این درس بزرگی برای ماست ، که در زمان درست ومکان درست ، تصمیم درست را باید گرفت،
وقتی مدعیان مصلح بودن با داشتن چهل سال تجربه در انتخابات نمی توانند درک کنند ، وقتی اجماع نکنید. وقتی قدرت طلبی را رها نمیکنید،با آنکه میدانید
نمی توانید اکثریت را داشته باشید، با آنکه از همین طریق قبلا هم ضربه خوردیم ، چرا ملت مظلوم را زیر سوال می برید؟
مردم بصیرتشان از مسئولین همیشه بیشر بود وهست
پزشکیان خطری بود وهست که در این مدت فریاد می زدیم تا بگوش آقایان مدعی وانقلابی کاندید برسد
آن زمانی که تجربه که از علم بهتر است را وا می گذاریم وبه دنبال دلایل وسخنان بعضی از بزرگان می رویم نتیجه همین می شود
که پزشکیانی که بسیاری از آقایان می گفتند اینها در جامعه مهره سوخته هستند ودر مردم اقبالی ندارند به اشتباه خود پی ببرند
پزشکیان بخاطر این اکنون بالا تر همه است که
کاندیدا های انقلابی ما برای تقصیم کار برای رضای خدا وخدمت به مردم نمی توانند به نتیجه برسند
دنیا دار امتحان است، وهمراهی مردم به علت جهل بزرگانی ایست که در زمان درست در جای درست سخن درست نگفتند
به جای اینکه مردم را بی بصیرت بدانیم باید از
همین چند نفر از آقایان مدعی که برای مردم حجتی شده اند سوال کنید
که به چه قیمت ، وبه چه دلیل باعث تفرقه در آرای ملت شدید
وقتی این تعداد از آقایان که به اندازهی انگشتان دست هم نمی رسند اما در نزد مردم معیار هستند، نمی توانند مسئله را درون خودشان حل کند چه توقعی از مردم دارید،
به یقین که انتخابات به دور دوم می رسید واکنون سوال آن است از جبهه انقلابی ،چرا پیروزی حتمی را تبدیل به شکست ورفتن به دور دوم انتخابات کنید
آن کسانی که میداند وتجربه داشته اند که سبد آرای آنها نمی تواند به آن مقدار برسد که باعث گرفتن مسئولیت شوند،
مگر نباید تن به اجماع میدادند،؟
مگر ادعای مدیریت کلان وحضور در جبهه جنگ نبودید.
مگر زمانی که معبری باز نمی شد ، عزیران خودرا فدا وپلی برای گذر دیگر رزمندگان نمی کردنند، تا آن عملیات پیروز شود؟
اکنون کجا هستید؟ چگونه تفکر می کنید؟
چرا مردم را بخاطر نداشتن بصیرت به دام کسانی که سالها بر کشور با خیانت حاکم بودن انداخته اید
انتخاباتی که همراه بود با چهلمین روز شهادت سرادر خدمت واخلاص و مردم باوری ،
که با حضور میلیونی مردم جان تازهای به مردم برای تشخیص راه آن شهیدان داده بود
امروز به خاطر جهل شما نتها نتوانسته اید از آن امتیاز بزرگ الهی استفاده کنید بلکه ثابت کردین که فرصتها را تبدیل باخت واستفاده کج فکران کدخدا منش می کنید