رسانه یک کالای عمومی است (ر ک: http://www.qasdway.ir/fa/news/view/140/15)
خصوصی کردن کالاهای عمومی در جامعه اسلام پذیرفتنی نیست.
رسانه به مثابه یک قدرت همچون قدرت نظامی نمیتواند در اختیار افراد معدودی قرار بگیرد و نباید افراد بتوانند با پول یا هر روش دیگری قدرت رسانه ای را در انحصار خود بگیرند!
تصور کنید یک دلقک بتواند با دلقک بازی خود قدرت رسانه ای زیادی را به دست بیاورد و از این قدرت رسانه ای علیه مردم آن جامعه استفاده کند. کدام عقل سالمی چنین چیزی را می پذیرد؟ مثل این است که یک نفر بتواند سلاح بسازد و نیروی نظامی تشکیل دهد. آنوقت کلیت آن جامعه را تهدید کند!
حال تصور کنید این قدرت رسانه ای با قدرت سیاسی و قدرت اقتصادی هم پیوند بخورد. یعنی کسانی که پول دارند رسانه ها را بخرند و جمع بین پول و رسانه هم به دست آوردنِ قدرت سیاسی شود. این انحصار و دیکتاتوری مطلق است.
این یعنی به نام آزادی میتوان دیکتاتوری مطلق به وجود آورد.
این یعنی "بازار آزاد"، "رسانه آزاد" و "دموکراسی" جدا جدا و روی کاغذ به رقابت و آگاهی و آزادی بیشتر منجر می شوند اما مرده شور ترکیبشان را ببرند
وقتی این سه در دست عده ای معدود قرار میگیرند نتیجه اش میشود انحصار و جاهلیت و بردگی
مردم هیچ قدرت انتخابی ذیل نظام سرمایهداری ندارند
آنچه دارند فقط توهم آزادی، حس آگاهی و رویای انتخاب است!
از قبل همه چیز تعیین میشود. اینکه چه کسی رأی بیاورد، چه چیزی را در فروشگاه انتخاب کنید، چه مطلبی را در شبکه های اجتماعی بخوانید و ببینید و ... در اختیار ما نیست.
هیچ انتخابی نداریم.
#انتخاب بزرگترین دروغ عصر ماست. قدرت انتخاب که یک لطیفه تلخ است!
💠 @H_ABASIFAR
هیچ تعبیری در قرن چهاردهم زیباتر از "امامتِ امت" نبود. تعبیر امام خمینی در مورد #رفراندوم و رأی مردم ایران به نظام #جمهوری_اسلامی
امام خمینی رحمت الله علیه: من در این روز مبارک، روز #امامت_امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می کنم.
💠 @h_abasifar
#نوزیک یکی از نظریهپردازان حوزه #عدالت است. البته یک نظریهپرداز لیبرتارین (وحشیترین نوع سرمایهداری لیبرال) قبل از اینکه یک نکته و نقد راجع به نوزیک عرض کنم تا همینجای قصه یک نکته قابل ملاحظه وجود دارد و اونم اینه که حتی لیبرتارینها هم نظریه عدالت دارند و عدالتخواهند.
همان چیزی که بارها عرض کردم که اساسا شعار عدالت بی ارزش ترین شعار است. چرا که در مورد یک ارزش مطلق حرف میزنیم و این ارزش مطلق را کسی نمیتواند کنار بگذارد. نفی این ارزش نفی خود است. نفی نظریه و درستی نظریه خود است. فلذا هیچ کسی نمیتواند بگوید نظریه من بر اساس ظلم بنا شده است
اما نوزیک یکی از بزرگترین اشتباهاتش این است که از یک سو دولت و #قدرت را حداقلی میبیند و اعتقاد دارد که حضور دولت با آزادی و در نتیجه عدالت تعارض دارد اما وقتی به ثروت میرسد آن را بصورت نامحدود در اختیار یک نفر می پذیرد و این تناقضی بزرگ است!
چرا که نوزیک به این نکته توجه ندارد که قدرت و ثروت قابلیت تبدیل به یکدیگر را دارند. یعنی ثروت زیاد قابل تبدیل شدن به قدرت سیاسی است. قابل تبدیل شدن به قانون است. قابل تبدیل شدن به نهادها و ابزارهای مختلف برای ایجاد انحصار و به حرکت درآوردن چرخه ی تولید ثروت و قدرت است.
💠 @h_abasifar
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
🔻مهمترین چالش در مرحله ی جامعه ی اسلامی
👤(استاد آیت الله میرباقری)
🔸 مشارکت عمومی در جهت اسلامی شدن جامعه باید افزایش یابد و نباید مشارکت مردم در حد نظارت و انتخابات باقی بماند. مردم باید در تصمیم گیری و تصمیم سازی حضور پیدا کنند. این مدل آرام آرام دولت مردم را شکل خواهد داد و جامعه اسلامی شکل خواهد گرفت.
#مردم_سالاری_دینی
#روز_جمهوری_اسلامی
📌جهانِ پساکرونا👇
🌐 @jahanepasakorona
هدایت شده از سید یاسر جبرائیلی
✨ ریشههای زردرنگی در سیاستورزی
این پرسش، شاید ذهن بسیاری از نخبگان سیاسی ما را مشغول کرده که چرا سیاست در کشور ما گرفتار بحران حاشیهزیستی شده است. چرا در شرایطی که میتوان دهها مسئله اولویتدار برشمرد که باید دغدغه کارگزاران و مطالبه کنشگران باشد، پیشپا افتادهترین و کماهمیتترین مسائل، تبدیل به دستور کار ملی میشود و واکنش و موضع و اقدام و دستور مقامات ارشد کشور را در پی دارد؟
سال ۱۹۹۹ در ژورنال ارتباطات سیاسی(Political Communication) مقالهای منتشر شد که به رسانهزدگی سیاست (Mediatization of Politics) پرداخته بود و نویسندگان، تاثیرپذیری فزاینده نهادهای سیاسی از رسانههای جمعی را بررسی کرده بودند. نتیجهگیری آنها این بود که هرچند رسانهها در شکل دهی به فضای سیاسی تاثیر زیادی دارند، اما بازی واقعی سیاست همچنان در نهادهای سیاسی -چون احزاب- در جریان است، نه در رسانهها.
فضای امروز با سال ۱۹۹۹ تفاوت زیادی کرده است. آن زمان، شبکههای اجتماعی نظیر توئیتر اساسا وجود خارجی نداشتند(توئیتر سال ۲۰۰۶ تاسیس شد). نهایتا روزنامهها و شبکههای تلویزیونی بودند که بر فضای سیاسی یا کنشها و واکنشهای سیاسیون اثر میگذاشتند و حتی رسانهزدگی، به هیچ وجه مساوی حاشیهزیستی سیاست یا زردرنگی در سیاستورزی نبود. اگر از رسانهزدگی سیاست بحث میشد، مسئله این بود که آیا قدرت تعیین دستور کار سیاسی، یا تعیین تکلیف امور، در ید نخبگان صاحب رسانه و صاحب تریبون است، یا در ید نخبگان حاکم بر نهادهای سیاسی.
با ظهور شبکههای اجتماعی، این امکان برای همه آحاد جامعه فراهم شد که بتوانند "اثر رسانهای" ایجاد کنند و طبیعتا سیاست را متاثر کنند. منتهی یک تفاوت مهم میان اثر رسانهای امروز با عصر روزنامه و تلویزیون و حتی وبسایت وجود دارد و آن اینکه، میلیونها فرد صاحبتریبون امروز، بر خلاف عصر روزنامه و تلویزیون، لزوما نخبگان فکری یا اجرایی نیستند که در اموری خاص صاحب علم و اطلاعات باشند و از رسانه در اختیارشان، برای طرح مسائل اساسی یا اثرگذاری روی مسائل اساسی جامعه بهره ببرند. چه بسا اکثریت حاضر در فجازی، به دلیل فقر دانش و اطلاعات، هنگام طرح موضوعات اساسی از سوی نخبگان، حتی قادر به واکنش هم نباشند و به همین جهت، این موضوعات هرگز در این فضا برجسته و داغ نشود!
در چنین شرایطی و چنین فضایی، طبیعتا آن دست مسائلی برجسته میشود که سطحی اندک از دانش و اطلاعات که در دسترس "همگان" -نه فقط نخبگان- است، برای اظهار نظر درباره آنها کفایت کند؛ ولو در حد یک جمله و کلمه برای تقدیس و تقبیح.
چندی پیش دیدم یک روزنامهنگار قابل احترام -هرچند مخالف فکری ما- به حق در شکایت از این فضای زرد نوشته بود میخواهد حتی مجلهاش را از روی دکه هم جمع کند و از مشتری خواسته بود نشریهاش را در کتابفروشیها بجوید.
امروز نمیتوان از همگان صاحبتریبون خواست که سکوت کنند و سیاست را گرفتار حاشیه نکنند، همچنین نمیتوان از همگان خواست که در کلاس و تراز نخبگان سیاسی از تریبون روی گوشی خود بهره ببرند؛ اما میتوان از نخبگان سیاسی خواست که با تاثر از این فضای زرد، سیاست را دچار حاشیهزیستی نکنند؛ در حاشیه سیاستورزی نکنند؛ سیاستورزی را زرد نکنند...
وابستگی سیاستمدار به آرای عمومی، و تلاش بیامان او برای مراقبت از افت و خیز درصد محبوبیت، تحقق این مطلوب را سخت کرده است. لکن همین امر نیز چاره دارد. سیاستمدار تراز آن است که دستور کار برای کشور تعیین کند و با ترجمه ابعادی از آن به زبان همگان، سهمی برای مشارکت آحاد مردم -چه در اظهار نظر و چه در اقدام- پیشبینی کرده و ملت را با ایده خود همراه سازد؛ نه اینکه دستور کار خویش را از فضای توئیتر بگیرد و مراقبت کند که مبادا از لایک و ریت آخرین ترندها، بی نصیب بماند.
@syjebraily
امام خمینی: من در این روز مبارک، روز #امامت_امت و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می کنم.
💠 @h_abasifar
اگر چه غیرِ جفا از تو انتظار ندارم
به هیچ غیرِ تو امید و کار و بار ندارم
تو وعده میکن و من جان به وعده میدهم ای جان
کنار خویش بمانم که ات کنار ندارم
بخوان به صبر و نذارم میان خوف و امیدت
که با تو -صبر چه حاصل- اگر قرار ندارم
به پای عشق بسوزم چو شمع روشن و سر را
به کار خویش بگیرم... به غیر کار ندارم
به اشک شستهام آنقدر دیده را که گمانم
تصوری دگر از چهرهی غبار ندارم
مرا نشستن باطل به از به غیر رسیدن
به بند عشق اسیرم، سرِ فرار ندارم
تو نیستی و من انگار دور سفرهی یلدا
شب و سکوت و غم و حافظ و انار ندارم
وفا کنی اگر امشب دعات میکنم ای جان
اگر چه غیر جفا از تو انتظار ندارم
💠 @h_abasifar
تو نیستی و من انگار دور سفره یلدا
شب و سکوت و غم و حافظ و انار ندارم...
💠 @h_abasifar
هدایت شده از خبرگزاری تسنیم
۱۲ فروردین؛ اولین پیروزی جمهور مردم بر دیکتاتوری لیبرالها
یادداشت سید یاسر جبرائیلی:
🔹دوازدهم فروردین ماه ۱۳۵۸، یک نقطه درخشان در تاریخ انقلاب اسلامی است که اهمیت آن چه بسا از سرنگونی رژیم پهلوی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ بیشتر باشد.
🔹اگر ۲۲ بهمنماه رژیم طاغوت سرنگون شد، ۱۲ فروردینماه نظام اسلامی تاسیس شد؛ و تامل و تدبر در تاریخ انقلاب اسلامی نشان میدهد این تاسیس مبارک، مسیر همواری نبوده است.
🔹جریان لیبرال در ایران که پیش از سرنگونی رژیم پهلوی در پی حفظ سلطنت بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز همه همّ خود را مصروف جلوگیری از تاسیس یک نظام اسلامی کرد و در این مسیر هیچ ابایی نداشت که خواسته خود را بر جمهور مردم تحمیل کند؛ اما به فضل خدای متعال، انقلاب اسلامی با رای ملت به جمهوری اسلامی از سرقت لیبرالها در امان ماند.
@TasnimNews
تو وعده میکن و من جان، به وعده میدهم ایجان
کنار خویش بمانم کهات کنار ندارم...
💠 @h_abasifar
471.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگلیس
آمریکا
ایران
گروه B جام جهانی 😂
💠 @h_abasifar