eitaa logo
اقتصاد فرهنگی
6.2هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
4.1هزار ویدیو
151 فایل
در میانه‌ یک جنگ تمام عیار ترکیبی مطالب کانال کپی‌رایت ندارد! ارتباط: حسین عباسی‌فر @h_abbasifar کانال فرهنگی‌هنری‌ادبی‌طور: https://eitaa.com/joinchat/1463616639C49c84c374c تبلیغات حرام است! 😊 "دکتر نیستم" https://virasty.com/ABBASIFAR
مشاهده در ایتا
دانلود
فردا ساعت 4 و نیم سید حسن نصرالله سخنرانی خواهد کرد... امیدوارم وارد فاز جدیدی از مبارزه بشیم و تغییر جدی حاصل بشه در روند جنگ ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپ رو زیر توئیت های آمریکایی ها بذارید... مردم آمریکا باید اعتراض کنند و تحت فشار بذارن دولت مردانشون رو ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از محسن قنبریان
🎯 چطور یک مکتب اقتصادی کل علم اقتصاد را تسخیر کرد؟ 🔴 وقتی هاجون چانگ در سال ۱۹۸۶ برای خواندن اقتصاد از کرۀ جنوبی به بریتانیا رفت، مهم‌ترین چیزی که آزارش می‌داد، فرهنگ غذایی به‌شدت بسته و محافظه‌کارانۀ انگلیسی‌ها بود. غذاهای انگلیسی کم‌تنوع و بدمزه بودند و به سختی می‌شد رستورانی پیدا کرد که سبک دیگری از غذا را ارائه دهد. در عوض در دانشگاه با معرکۀ آرای جالب‌توجهی بین مکاتب اقتصادی مختلف مواجه بود که دربارۀ هر موضوعی با هم وارد کارزارهای فکری می‌شدند و به علم اقتصادی پویایی می‌دادند. 🔴 چانگ که طی این سال‌ها به استاد اقتصاد برجسته‌ای تبدیل شده است، گمان می‌کند امروز داستان برعکس شده. فرهنگ غذایی انگلستان متنوع و رنگارنگ شده است، ولی علم اقتصاد تقریباً به‌طور کامل به انحصار یک شیوۀ فکری درآمده است. 🔴 تا دهۀ ۱۹۷۰، علم اقتصاد را طیف متنوعی از «مکاتب» فرا گرفته بود. اگر بخواهیم فقط مهم‌ترین‌ها را نام ببریم، عبارت‌اند از کلاسیک، نئوکلاسیک، کِینزی، توسعه‌گرا، اتریشی، شومپیتری، نهادگرا، و رفتارگرا که هر یک حاوی دیدگاه‌ها و روش‌های پژوهشِ متفاوتی بودند. این مکاتب اقتصادی -یا رویکردهای گوناگون به اقتصاد- دیدگاه‌های متمایزی داشتند؛ به این معنی که دارای ارزش‌های اخلاقی و جهت‌گیری‌های سیاسی مغایر با هم بودند، و در همان حال نحوۀ عملکرد اقتصاد را نیز به شیوه‌های متفاوت می‌فهمیدند. 🔴 گاهی، مکاتب اقتصادی متعارض در «تقابل‌های مرگ‌بار» روبه‌روی هم قرار می‌گرفتند. مثلاً اتریشی‌ها در مقابل مارکسیست‌ها در دهۀ ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰، یا کِینزی‌ها در مقابل نئوکلاسیک‌ها در دهۀ ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰. در مواقع دیگر، روابط متقابلشان صلح‌جویانه‌تر بود و طی گفتگوها و آزمایش‌های علمی استدلال‌هایشان را قوی‌تر می‌کردند. 🔴 اما، از دهۀ ۱۹۸۰، اقتصاد وضعیت غذای بریتانیایِ قبل از دهۀ ۱۹۹۰ را پیدا کرده است. یک سنت، یعنی اقتصاد نئوکلاسیک، تنها گزینۀ موجود در منو است. مانند سایر مکاتب، این مکتب هم نقاط قوت خود را دارد؛ همچنین دارای محدودیت‌هایی جدی است. غلبۀ اقتصاد نئوکلاسیک دلایل مختلفی دارد. بخشی از آن‌ها به عواملی آکادمیک مثل سیطرۀ روزافزون ریاضیات در اقتصاد برمی‌گردد، اما برخی هم غیرآکادمیک است. در واقع «سیاست زور» نیز به‌طور جدی در شکل‌گیری این پیشرفت نقش داشته است. 🔴 بی‌میلی ذاتی مکتب نئوکلاسیک به زیر سؤال بردنِ توزیع درآمد، ثروت و قدرت، که زیربنای همۀ نظم‌های اجتماعی و اقتصادی موجود هستند، آن را مقبولِ نخبگان حاکم کرده است. 🔴 اقتصاد نئوکلاسیک امروزه چنان مسلط است که اصطلاح «اقتصاد» مترادف با آن شده است. طوری که امروزه تعداد اندکی از اقتصاددانان نئوکلاسیک، حتی وجود مکاتب دیگر را به رسمیت می‌شناسند، تصدیق شایستگی‌های فکری آن‌ها که جای خود دارد. آن‌ها می‌گویند برخی ایده‌ها، مانند اقتصاد مارکسیستی، «اصلاً اقتصاد محسوب نمی‌شوند». و اندک دیدگاه‌های مفیدِ دیگر مکاتب نیز قبلاً در همین اقتصاد نئوکلاسیک، ادغام شده‌اند. حرف این نیست که اقتصاد نئوکلاسیک بد است، مسئله این است که تسلط صرفاً یک مکتب اقتصادی بد است. 🔴 سیطرۀ کامل یک نوع مکتب اقتصادی، نه‌تنها تأثیر بدی روی علم اقتصاد می‌گذارد، بلکه برای زندگی ما نیز مضر است، چرا که نظریۀ اقتصادی حاکم هنجارهای فرهنگی را نیز شکل می‌دهد. مثلاً با تسلط اقتصاد نئوکلاسیک که تصور می‌کند انسان‌ها خودخواه هستند، رفتار خودخواهانه عادی شده است و افرادی که به شیوه‌ای نوع‌دوستانه عمل می‌کنند به‌عنوان «آدم‌های ساده‌لوح» مورد تمسخر قرار می‌گیرند، اما اگر نظریه‌های اقتصادی رفتارگرا یا نهادگرا حاکم بودند، معتقد می‌شدیم که انسان‌ها انگیزه‌های پیچیده‌ای دارند که خودخواهی فقط یکی از آن‌هاست. 📌 آنچه خواندید مروری کوتاه است بر مطلب «چرا رستوران علم اقتصاد اين روزها فقط يک غذا دارد؟» که در شمارۀ بیست‌وهشتم فصلنامۀ ترجمان علوم انسانی منتشر شده است. این مطلب در تاریخ ۱۳ آبان۱۴۰۲ در وب‌سایت ترجمان نیز بارگذاری شده است. این مطلب نوشتۀ هاجون چانگ است و شهریار سرفلاح آن را ترجمه کرده است. برای خواندن نسخه کامل این مطلب و دیگر مطالب ترجمان، به وب‌سایت ترجمان سر بزنید. 📌 ادامۀ مطلب را در لینک زیر بخوانید: https://B2n.ir/z97424 @tarjomaanweb
هدایت شده از «کمــی کــافــر...»
«شلوار سه خطی...» غوره‌های مجازی تا همین چند وقت پیش جوری «شلوار پلنگی» را ترند کرده بودند کأنه «یار جنگی»شان چریکی از هم‌قطارهای چگوارا در آمریکای جنوبی‌ بوده و السّاعه آمده فقط چای و قلیانی کند و قبل از الله‌اکبرِ اذان مغرب برگردد کوبا! این‌که این چریک‌مریک‌های مجازی همه‌شان شوخی‌اند و فیک، بماند؛ لکن کاش یک مردی پیدا بشود و ترانه‌ای برای «شلوار سه خطیِ» غزه بنویسد که یک‌تنه اسرائیل و اسطوره‌هایش را به سخره گرفته است. مرکاواهای اسرائیلی یک کابوس هم داشته باشند به اسم «شلوار سه خطی» کافی‌ست. طرف یک جورِ اعجازگونه‌ای هم ریلکس است که گویی ملیکه‌های الهی «اِنَّ مَعیَ رَبّی» را فقط به خاطر همین بشر نازل کرده‌اند. البته جبهه مقاومت از این جنس سربازهایی که به ریش مرگ می‌خندند کم ندارد و حالا مانده تا اسرائیل از این باتلاق بیرون بیاید. قربان خدایی‌ات بروم خدایا که -نعوذ بالله- گاهی حس می‌کنم نشسته‌ای آن بالا تا تنها مقام کبریایی‌ات را با زدن توی برجک بنی‌اسرائیل به ما نشان بدهی! انگار این قوم لجوج تا بوده و هست فقط باید اسباب عبرت این و آن باشند و دریغ از این‌که جوی سر عقل آمده باشند. این که مدعی باشی ارتش اول منطقه‌ هستی ولی یک ماه آزگار پشت دروازه باریکه‌ای به اسم غزه مانده باشی، اسمش هرچه باشد قطعاً برتری نظامی نیست. چنگ و دندان نشان دادن برای زنان و کودکان، هم نشان رذالت است و هم نمود بی‌چارگی. کجای دنیا ارتشی به این فلاکت سراغ دارید که اسطوره‌ی شکست‌ناپذیری‌اش بازیچه‌ی شبه‌نظامیانی با شلوار سه‌خطی و دمپایی شده باشد؟! حالا گیرم که ده هزار شهید از غزه گرفته باشند. این ارقام هرچه بالاتر برود زبونی مهاجم بیشتر به رخ کشیده می‌شود که توان مقابله با یک گروه شبه‌نظامی را هم ندارد. جهان باید با یک چشم برای مظلومین فلسطین بگرید و با یک چشم به مسخرگی سیرکی به اسم سازمان ملل متحد و نظم نوین جهانی بنگرد که واقعیتی جز تفرعن ندارد. تمدنی که غرب وعده‌اش را می‌دهد همین‌قدر وحشی، غارتگر، مسخره، زبون، مفلوک و متفرعن است. و البته نهایتاً در برابر مستضعفینی از جنس همین «شلوار سه خطی» سر فرود می‌آورد؛ چه آن‌که این وعده‌ی الهی‌ست. عضو شوید: (کمی کافر.../ شعر و گاه‌نوشت‌های مصعب یحیایی) 🔴@yahyaei_m
نسخه روزنامه The New York War crimes...
حال من حال اسیری است که هنگام فرار یادش آمد که کسی منتظرش نیست، نرفت! شاعر: یه ارزشی 😜 ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا المرجفون یعنی اراجیف گویان! شاید یکی از بزرگترین مصادیق این مرجفون در عصر ما لیبرالها به خصوص از نوع ریشویش باشند. کسانیکه همیشه پشت پرده نفاقند و از طرفی دائما در حال اراجیف گویی و تکرار طوطی وار اراجیف دشمنان و لیبرالها هستند. همانها که امام التماس میکرد ما را از دستشان نجات بدهید. همان ها که امام می فرمودند تعدادشان زیاد نیست اما فضولی شان زیاد است... همانها که در مقابل تفکر انقلابی و اسلامی، تفکر به ظاهر علمی را قرار دادند تا تمام ارزش ها را از حذف کنند. همان ها که سر به سجده هستند اما از اسلام فقط ظاهری فریبنده را گرفته اند. راستی شما از این جماعت لیبرال حرفی در دفاع از مردم مظلوم غزه شنیده اید؟ ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
کاش آموزش و پرورش تمام کتب اقتصادی و اجتماعی و مفاهیم فرهنگی و سیاسی رو حذف می کرد و به یک نسل از بچه های ایران فقط یاد می داد: پول نباید کار کند... آنوقت ظرف کمتر از بیست سال ایران گلستانی می شد که در مخیله مان هم نمی گنجد... ♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷 💠 @h_abasifar
هدایت شده از مُنحطّ
زنان طلاهای پنهانی هستند که اگر در کارخانه‌ها و کارگاه‌ها و فروشگاه‌ها و شرکت‌ها اجیر شوند می‌توانند اقتصاد ایران را شکوفا کنند. هرچند ممکن است فرهنگ و جامعه را نابود کنند که البته خیلی اهمیتی ندارد. زنان ویژگی‌های منحصر به فردی دارند که اگر وارد بازار کار شوند و خانه و خانواده را رها کنند می‌توانند به افرایش چند برابری سود سرمایه‌داران منجر شوند. آنها جاذبه جنسیتی دارند و برای فروش مناسبند و مشتری می آورند و باعث رونق می‌شوند. آنها قانع‌ترند و دستمزد پایین‌تری می گیرند و هزینه تولید را پایین می‌آورند. هرچند پایین آمدن هزینه تولید به تورم ارتباطی ندارد و تورم فقط یک پدیده پولی است اما اگر زنان اجیر سرمایه‌داران شوند تورم هم کاهش پیدا می‌کند. زنانی که در خانه کار می‌کنند باعث رکود می‌شوند. از طرفی خودشان تولید می‌کنند و مثلا نان رستوران‌ها و هتل‌ها را آجر می‌کنند که امری غیراخلاقی است و نباید غیراخلاقی رفتار بکنند. از طرفی وقتی پول ندارند نمی‌توانند خرید زیاد بکنند و فقط پدرشان و شوهرشان طلا می‌خرند و گردنشان می‌اندازند. زنان نمی‌دانند که خودشان کالا...ببخشید طلا هستند و باید به اقتصاد خدمت کنند. ما به عنوان یک اصیل از دولتمردان می‌خواهیم که تا می‌توانند نقش زنان را از مادر بودن و همسر بودن به اجیر بودن و منشی بودن و فروشنده بودن و مصرف‌کننده بودن تغییر دهند. باتشکر مُنحطّ|ترجمان رسانه‌های لیبرال 💢 @monhaTT
باعنوان: تقسیم‌ کار در بازار رقابت کامل رابطه‌ای غیرطبیعی برای ساخت فضای جامعه اسلامی نویسندگان: حجت الاسلام حسین مهدی زاده دکتر علی طوسی 🔻چکیده مقاله: به شرطی قابلیت تحقق اجتماعی دارند که قدرت تغییر و تصرف در روابط اجتماعی را بر اساس مبانی جهان معنایی‌شان داشته باشند. با ‌وجود این، این شرط لازم برای تحقق عینی است، نه شرط کافی. بینش‌ها باید بتوانند ساختارها و نهادها - به تعبیر لوفوری، «» - را با حداکثر هماهنگی درونی پیشنهاد بدهند تا افراد در متن یک روابط سهل‌الوصول و هماهنگ یا فضای جامعه طبیعیِ متشکل از روابط، تنظیمات خرد و کلان، نظامات حق و تکلیف و ... قرار بگیرند؛ در غیر ‌این صورت، محکوم به میرایی به نفع دیگر بینش‌ها خواهند بود. فضای اجتماعی ، به ‌مثابه فراگیرترین فضای اجتماعی زمانه ما، مبتنی بر طرحی است که آدام اسمیت برای نخستین‌بار آن را در «قالب تقسیم کار در بازار رقابت کامل» مدون نمود. ⬅️در این تحقیق کارکردهای طرح اسمیت را در ساخت با کمک نظریه «»ی هانری لوفور در قالب شهر جمع‌بندی کرده و در گامی دیگر، خصوصیات جامعه اسمیتی با مقایسه خواهد شد تا روشن گردد چگونه گسترش بازارگونه نظم اجتماعی با ساخت «» قابل هماهنگی نیست و به تعارض ایمان فردی و فضای اجتماعی می‌انجامد. 📥 دانلود مقاله فرهنگستان علوم اسلامی قم ایتا | سایت | اندیشه منیر | انتشارات