هدایت شده از اقتصاد اخلاقی و اخلاق اقتصادی
🔥نقدی بر دکتر غنینژاد: قسمت دوم
❌دکتر غنینژاد در مناظره خود با پروفسور درخشان، افکار شهید بهشتی را متأثر از افکار سوسیالیتها و مارکسیستها خواندند.
🔸در پاسخ به این ادعا خدمت جناب دکتر غنینژاد عرض میکنیم که نفی اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد بیحد و حصر خصوصی، به معنای پذیرش اقتصاد تمام دولتی و سوسیالیست بودن نیست، بلکه قسم سومی به نام اقتصاد مردمی وجود دارد که در مقابل اقتصاد خصوصی و دولتی است که در اندیشههای اندیشمندان اسلامی از جمله شهید بهشتی مطرح شده است.
🔸بهعنوان مثال شهید بهشتی در کتاب اقتصاد اسلامیِ خود میگوید: «اسلام به دنبال مبارزه با حاکمیت سرمایه است؛ چه حاکمیت سرمایه بر صاحبان نیروی کار به دست سرمایهدارها باشد و چه به دست دولت اعمال شود» .
♨️بنابراین به نظر میرسد انتساب سوسیالیست بودن به شهید بهشتی، انتساب درستی نباشد.
🌹به اقتصاد اخلاقی بپیوندید👇👇👇
@Economic_Ethics
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرفسور درخشان: حضرت امام میفرمایند ما باید منافع مستضعفین را تامین کنیم
دکتر غنینژاد: بفرمایند!
تمام دعوای جبهه حق و باطل بر سر همین یک کلمه است!
خداوند فرموده؟ بفرمایند
پیامبر فرموده؟ بفرمایند
علی (ع) فرموده؟ بفرمایند
قرآن فرموده؟ بفرمایند
ولی فقیه فرموده؟ بفرمایند
همه مردم ایران باید این چند ثانیه را ببینند!
نکات بسیار مهم این کلیپ:
۱. دو دیدگاه در مورد اقتصاد وجود دارد. یکی میگوید باید منافع سرمایهداران تامین شود و به اصطلاح کیک اقتصاد در دست ایشان باشد و دومی میگوید، باید منافع مستضعفان را تامین کرد تا اقتصاد رشد عادلانه کند. یعنی پیشرفت و عدالت توامان صورت بگیرد.
۲. استاد درخشان بر مبنای نظر امام خمینی رحمتاللهعلیه از یک امر ارزشی و یک هنجار و یک "باید" سخن میگوید و دو پاسخ از دکتر غنینژاد دریافت میکند:
۱. بفرمایند (یعنی امام فرمودهاند که فرمودهاند. من نظریه عدالت امام را قبول ندارم)
۲. این حرف امام را بعنوان یک گزاره علمی قبول ندارم
در صورتی که اساسا صفت علمی را نمیتوان بر یک گزاره هنجاری بار کرد
در حقیقت از نظر ایشان اگر ایدئولوژی، ایدئولوژی لیبرال باشد علمی است! اما اگر ایدئولوژی اسلام باشد غیرعلمیست
خلاصه دعوای بین مکتب اقتصادی اسلام و مکتب سرمایهداری لیبرال همین نکته است که اتفاقا اصل۴۳ آن را تعیین تکلیف کرده است
اینکه باید منافع عموم مردم تامین شود یا منافع سرمایهداران امریست که نه قابل اثبات است نه رد
یک باید است!
اما اینکه آیا تامین منافع مستضعفین و عموم مردم باعث رشد حقیقی میشود حتما قابل اثبات است
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
May 11
اقتصاد فرهنگی
پرفسور درخشان: حضرت امام میفرمایند ما باید منافع مستضعفین را تامین کنیم دکتر غنینژاد: بفرمایند! ت
این اعترافات ارزشمندترین اتفاقات در جنگ شناختی بعد از انقلاب است.
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
امیرحسین مهدوی؛ کارشناس ارشد اقتصاد
مسئله اصلی بحث بر چرایی هاست نه چگونگیها !
نکاتی درباره مناظره دکتر غنی نژاد و درخشان
فارغ از عملکرد طرفین در مناظره، یکی از انتقاداتی که به کرات مشاهده میشد، این بود که در مناظره ایدئولوژی جای بحث علمی را گرفته بود!
گویا افراد بیشتر توقع داشتند طرفین با استدلالات آماری و نشان دادن نمودارهای متعدد در یک بحث کاملا علمی! به علل ناکامی اقتصاد بپردازند. و مباحث نظری فلسفه سیاسی دردی را دوا نخواهد کرد.
اصلا جان استوارت میل، هایک و.... فلان شخصیت را داشته، به ما چه! حرفش را ببینید!
یک موقع میگوییم استوارت میل فیلسوف این را گفت، یک موقع میگوییم چرا استورات میل این را گفت
اتفاقا مسئله اصلی همینجاست؛ نه در اقتصاد بلکه در بقیه علوم. بگذارید بیشتر توضیح دهیم.
1- بسیار برای نگارنده پیش آمده که در بحث های مختلف، وقتی از وحی و دین و... بحث میشود؛ میگویند علمی بحث کن، مکتبی بحث نکن! خب روش علمی چیست؟ تجربه گرایی – فارغ از حصر کردن روش علمی در این مدل تجربه گرایی اصلا درست یا نه، خوب است ببینیم این تجربه گرایی از کجا نشات میگیرد؟
2- تجربه گرایی که از کتاب ارغنون جدید نشات می گیرد. ارغنون کتابی است بر شش رساله از تألیفات ارسطو در علم منطق و بیکن این کار ارغنون جدید را در مقابل کار ارسطو تالیف کرد. تا روش علمی را بر خلاف ارسطو در تجربه منحصر کند و از اینجا به بعد دیگر وحی و عقل در حوزه خارج از ماده منابع کشف حقیقت نیستند. اما جالب است بدانید بیکن لرد صدر اعظم انگلستان و اولین دریافتکننده مقام مشاور حقوقی مخصوص ملکه بود! وی در زمانی زندگی میکرد که اوج دعوای کلیسا و پادشاهی بود! اگر شما جای بیکن بودید و میخواستید وحی را که کلیسا از آن سخن میگوید را بزنید تا به پادشاهی کمک کنید، چیزی غیر از کتاب ارغنون جدید را تالیف میکردید؟ کار بیکن توسط جان لاک ، هیوم و....ادامه یافت، جالب است بدانید جان لاک رفیق از و یار صمیمی آنتونی اشلی از بزرگان دربار و ثروتمندان انگلیسی بود، وی نیز دقیقا به نفع پادشاهی قلم میزد و....
3- یک موقع است که میگویم هایک فلان چیز را در باب آزادی گفت، یک موقع میپرسیم چرا هایک فلان مطلب را گفت. طبعا اگر کسی همچون هایک را یک فیلسوف گوشه گیری بدانیم که توصیه هایی اقتصادی میکند با اینکه هایک را فیلسوفی بدانیم که با پول آنتونی فیشر تاجر انگلیسی(Antony Fisher) در Mont Pelerin Society شروع به نظریه پردازی برای تثبیت حاکمیت تجار پرداخت! متفاوت است.
4- سوالی که اینجا مطرح است این است که تقریبا همگی اقتصاددانان (غربی) به تبعیت از آدام اسمیت، پدر اقتصاد مدرن، انگیزه اصلی انسان را نفع شخصی میدانند، اکثریت آنان نیز تنها انگیزه انسان را نفع شخصی میدانند و منکر انگیزههایی همچون نوعی دوستی، دگر خواهی و... هستند؛ حال سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که کسانی که چنین تفکری دارند، در نظریه پردازی، چطور نظریه پردازی میکنند؟ در نظریه پردازی نفع چه فرد یا افرادی را در نظر میگیرند؟ بین منافع جامعه و نفع خود چه کسانی را در نظر میگیرند؟ اصلا چرا با نظریات اقتصاددانان همچون مصلحان اجتماعی برخورد میشود؟!!
5- چرا اگر صحبت از نظریه کارآفرینی (entrepreneurship) شومپیتر صحبت کنیم یا ایده خلق پول از هیچ وی (money creation out of nothing) یک حرف علمی زده ایم ولی اگر یگوییم وی که مدافع خلق پول از هیچ بانکهاست، خود یک بانکدار بوده است، یک حرف کاملا غیر علمی زده ایم!
6- همین روند در همه جا مطرح است، ما دنبال چگونگی عوامل تورم هستیم (از فشار هزینه ، فشار تقاضا، ساختاری و....) ولی یکبار بررسی نمیکنیم که ذینفعان تورم چه کسانی هستند و از چه جریاناتی حمایت میکنند. متضررین و ذینفعان تورم چه کسانی هستند؟
در بقیه عرصه های غیر اقتصادی نیز همین است. سه سال و نیم پیش را به یاد آورید – یک دفعه گفته شد از یک خفاش، خوک یا هر چیز دیگری که آخر سر معلوم نشد، ویروسی به نام کرونا متولد شد! هیچکس از خود نپرسید که این ویروس به نفع کدام قشر بود ؟ از کجا آمد؟ چه کسانی را از بین برد؟ در اینجا کوچکترین انتقادات با سرکوب مواجه میشد که این یک مسئله تخصصی و کاملا علمی پزشکی است – مرجع پاسخگویی نیز who و CDC آمریکاست. حال آیا حق نداریم سوال کنیم که آیا ارتباطی وجود دارد بین اینکه حامیان این سازمان ها افرادی چون بیل گتیس و زاکربرگ بوده و ثروت اینان در دوران کرونا افزایش شدید داشته ! یا این یک پرسش شعاری، سیاسی و ایدئولوژیک است و کرونا صرفا یک مسئله پزشکی است؟
آیا بین اینکه کرونا نیم میلیارد نفر دیگر را در جهان زیر خط فقر میبرد و همزمان دارایی ثروتمندان جهان را دو برابر میکند، رابطه ای وجود دارد؟
آیا حق داریم از زمینه های کمی شک به خودراه دهیم؟
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
2.29M
توضیحی در مورد #مناظره_درخشان
به همراه جایزه ۱ میلیارد تومانی!
لطفا بشنوید و بشنوانید!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
که اینطور!
دلیل افزایش قیمت خودرو مشخص شد!
وزیر صمت در تلویزیون گفت کاری کردیم این شرکتها سودآور شوند که بتوانیم آنها را حراج کنیم و بفروشیم!
خیلی عجیب است!
هم محصول را برای مردم گران میکنند هم اصل مالکیت را واگذار میکنند!
آن هم به ثمن بخس!
وقتی مشتری نیست یعنی به حداقل قیمت فروش خواهد رفت.
چرا این شرکتها را تعاونی نمیکنید؟!!!!!
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
هدایت شده از محسن قنبریان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓ گزاره "اقتصاد باید رعایت منافع مستضعفان -یعنی عدالت اجتماعی- را درنظر بگیرد"؛ چگونه گزاره ای علمی است؟!
۱- علم، کشف حقایق و هست هاست. پس هر چیزی که به "حقیقت قابل کشفی" رسید، "علمی" است. یعنی قابل "بحث علمی" است نه صرفاً "قبول ارزشی و هنجاری".
۲- عدالت، "رعایت استحقاق ها"ست. رسیدن محروم شدگان به حق شان، عدالت است.
۳- "استحقاق"، تابع "وضع طبیعی" است نه "صرف جعل و اعتبار"!
وضع طبیعی گوسفند (از دندان تا هاضمه) "سند واقعی" برای استحقاق علف است. "وضع طبیعی انسان" (با فکر و اختیار و...) "سند واقعی" برای حق بیان، رأی و...است. لذا قابل بحث بین المللی و برون فرهنگی است.
⬅️ از اینرو استحقاق ها (و بالتبع عدالت) ، "قابل کشف" در "واقعیت عینی و اجتماعی" است.
"ارزش" شدنش (حُسن عدل) هم از باب "تطابق آراء عقلاء" و از "بدیهیات" است.
* * *
۴- در یک جامعه، انسانها در وضع اوّلی، شبیه هم اند؛ پس "فرصت برابر داشتن"، "حقی مبتنی بر واقعیت" آنهاست.
۵- "محرومیت های صناعی و ساختاری"، خلاف وضع طبیعی جامعه، پس "غیر علمی" است! بالعکس، رفع آن ساختارهای ناعادلانه، "لحاظ وضعیت طبیعی اجتماع" و کاملا "علمی" است.
۶- فرصت سازی برای "ورود خیل محرومین به تولید و توزیع"، قطعا "بزرگتر شدن کیک اقتصاد" و بالتبع "رشد و پیشرفت" را موجب می شود.
یعنی: عدالت=پیشرفت یا "پیشرفتِ مردم پایه" = عدالت.
⬅️ "اقتصاد مردمی" در مقابل "اقتصاد دولتی" و "اقتصاد خصوصی"، دقیقا همین را میگوید: پیشرفت مردم پایه = عدالت!
#شهید_مطهری
محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
30.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کسی تصورنکند که ما راه #سازش با جهانخواران را نمی دانیم ،ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند ...
اگر زنده زنده در آتش مان بسوزانند ،اگر زن وفرزندان و هستی مان را درجلوی دیدگانمان به اسارت و غارت برند ،هرگز امان نامه ی کفر و شرک را امضا نمی کنیم ...
امام خمینی ۲۹ تیر۶۷
ثانیه ی ۴۱ به بعد رو ملاحظه کنید
خلاصه ی حرف غنی نژاد :
ما عقل نداریم چطور بادشمن مان رفتارکنیم !!
از ویتنامی ها یادبگیریم :
تسلیم و سازش !
بلایی که آمریکابرسر ویتنام آورد رو مگه این کشور دوست و برادر برسر ایران آورده؟؟ چرا پس با آمریکا ما بدیم آخه؟! دلتون میاد؟!
"می دونید؟ داستان اینه ، بحث سر اینه"
عاقلان جهان...
#مخاطبین
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
نگاه یک دانشجوی فلسفه به مناظره دکتر درخشان و دکتر غنی نژاد:
به نظرم این مناظره بیشتر از اینکه برای یه دانشجوی اقتصاد که در یک فضای پارادایمی مشخصی تربیت شده جذابیت داشته باشه برای دانشجوی فلسفه که سعی می کنه نگاه فراپارادایمی داشته باشه جذابیت داشت
من که حقیقتا از این جدل علمی لذت بردم
مباحث بیشتر از اون که رنگ و بوی فلسفه اقتصاد داشته باشه رنگ و بوی فلسفی داشت و تقابل دو نوع نگاه رو نشون می داد
نگاهی که علم رو مساوی science می دونه و هرحرفی خارج از پارادایم رایج علمی حاکم را حرفی غیرعلمی و ناشی از ایدئولوژی شخصی فرد تلقی می کنه
و نگاهی که سعی در نشان دادن بن بست های فکری پارادایم موجود دارد و به نقد آن میپردازد و با متصل شدن به اصول و مبانی فرا انسانی سعی در حل مسائل و این بن بست ها دارد ( نگاهی کاملا افلاطونی و کلاسیک)
مناظره دو شب پیش شباهت زیادی به مناظرات افلاطون با سوفسطائیان داشت ( سوفیست ها دانشمندها و رجل سیاسی و مؤثر زمان افلاطون بودن که حکم اعدام سقراط رو صادر کردن، و افلاطون شاگرد سقراط هست)
در بسیاری از مناظرات، افلاطون به تمسخر و نهیب میپردازه تا طرف مقابل رو از خواب جزمی بیدار کنه.
در نگاه اول بازنده مناظرات سقراط و افلاطون بودن و اکثریت پیروزی نهایی را از آن پرتاگوراس و گرگیاس و ... می دانستند
اما قضاوت یونانیان آن زمان با تاریخ متفاوت بود
در هر صورت هرآنکس که بخواهد نظم فکری انسانها را برهم بزند و آنها را از خواب جزمی پنداری بیدار کند خود به اتهام جزمی اندیشی طرد خواهد شد
این سرنوشتی است که اندیشمندان فراپارادایمی به آن دچار خواهند شد همچون ابراهیم ع که به شکستن بت های فکری و ظاهری میپردازد
که نه تنها توسط قدرت های نمرودی زمانه طرد شد بلکه حتی دوستانش بر آتش نمرودی هیزم افزودند
( ابراهیم پیش از آنکه پیامبر شود یک متفکر بود و بعد از جریان به آتش کشیده شدن به رسالت مبعوث شد)
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
هدایت شده از دکتر حمیدرضا مقصودی
2.61M
سه طیف حزب اللهی در مواجهه با مناظره دکتر درخشان و دکتر غنی نژاد
☘️کانال تحلیل های اقتصادی دکترحمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
May 11
جناب غنی نژاد امام و رهبری کارشناس نیستند ،سیاستگذارند!
اولا بهتر می دانید هر سیاست ولو سیاست اقتصادی صرفا ابعاد اقتصادی ندارد. اقتصاددان به ابعاد اقتصادی ،جامعه شناس در ابعاد اجتماعی، سیاستمدار در وجوه سیاسی و متخصص امور فرهنگی به تبعات فرهنگی اجرای سیاستها توجه دارد .
حال اگر حاکم جامعه بخواهد به حرف اقتصاددانها عمل کند از بین اقتصاددان ها به حرف کدامیک عمل کند؟ دکتردرخشان یا دکتر غنی نژاد؟ از بین جامعه شناسها و ... چطور؟
جناب غنی نژاد، اصولاجایگاه حاکم جامعه (ولو جامعه غیردینی) جایگاه یک سیاستگذار است و سیاستگذار باید یک ایدئولوگ باشد و نه کارشناس، و کارشناسان در نقش مشاوران سیاستگذارانند. حاکم جامعه باید صاحب اندیشه اداره جامعه باشد و بداند که جامعه را به کدام سمت می خواهد ببرد، که اگر چنین باشد میتواند تشخیص دهد که حرف کدام کارشناس را بپذیرد و کدام را نپذیرد!
حال سوالی که مطرح است اینکه آیا امام خمینی که سالها پیش از انقلاب نظریه ولایت فقیه را مطرح کردند ایدئولوگ نیستند؟ رهبر انقلاب چطور؟
از سوی دیگر شما که این چنین از نظرات کارشناسان دفاع می کنید بفرمایید که آیا جایگاه کارشناسان را در سطحی می دانید که هر حرفی که می زنند آثار سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آن را بدانند؟ تجربه خلاف این را نشان می دهد. حذف ارز 4200، بنزین 3000 تومنی و ... مسائلی بود که با توصیه کارشناسان همسو با جنابعالی و صرفا با نگاه صرفا اقتصادی به قضیه اجرا شد و اکنون تبعات مختلف اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی اجرای آن را مشاهده می کنیم.
پس لطفا جایگاه کارشناس را با سیاستگذار جابجا نکنید.
ثانیا به نظر می رسد قبول دارید که امام و رهبری هر دو اسلام شناسند. جناب غنی نژآد اینکه امام، به قول شما قانون اساسی را از چنگ سوسیالیسم نجات داد نه به خاطر این بود که ایشان لیبرال بودند، بلکه به این خاطر بود که اسلام چنین گفته بود، همانطور که تاکید امام و رهبری بر خودکفایی در محصولات استراتژیک نیز نه به این خاطر بود که سوسیالیستند بلکه اسلام سلطه بیگانگان بر امورات مسلمین را مجاز نمی داند.
جهت استحضار عرض کنم که آنچه به عنوان اقتصاد اسلامی شناخته می شود اعم از مکاسب و مقاصد،در جهت تحقق عدالت اقتصادی، عدم سلطه بیگانگان بر مقدرات جامعه،جریان داشتن ثروت در دست همه آحاد جامعه و نه تنها ثروتمندان(عدم تداول ثروت)، رفع فقر و تنگدستی از اصول مسلم حکمرانی اقتصادی است!
اگر رهبری این امور را مطالبه کنند جنابعالی به این بهانه که ایشان کارشناس نیستند به حرفشان اعتنا نمی کنید؟ اصولا آیا سطح این مطالبات را سطح کارشناسی می دانید؟؟
یکی از محاسن مناظره جنابعالی با دکتر درخشان این بود که پشت پرده عدم تحقق مطالبات امام و رهبری را در این سالها برملا کرد، و نشان داد که مشکل از شاگردان دیروز شماست که کارشناسان امروز ما نیز هستند، شاگردانی که به تبعیت از استاد به جای پیگیری تحقق مطالبات امام و رهبری، به دنبال برچسب زدن و تغییر ریل سیاستگذاری ها هستند. مساله ایکه نشان از این دارد کارشناسان ما دچار توهم جایگاه شده اند و فکر می کنند با تنزل جایگاه امام و رهبری می توانند جایگاه خود را بالا ببرند!
يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
هدایت شده از مستضعفین تیوی
⭕️ بهشتی؛ همچنان مظلوم...
🔹ما باید روی اقتصاد تعاونی به عنوان یک وسیله و عامل برای #غیردولتی_کردن_اقتصاد تکیه کنیم و #خط_جمهوری_اسلامی این است که دخالت مستقیم دولت، چه در اقتصاد و چه در اداره مملکت، هرچه کمتر شود؛ این خط کلی است.
🔸به عنوان یک نقطه نظر کلی عرض می کنم که نقش دولت به صورت مستقیم و #دخالت_مستقیم روزبه روز #باید_کمتر_شود؛ اما وقتی نقش دولت کمتر می شود، نباید جایش را به قطبهای #سلطه_اقتصادی یعنی #سرمایه_داری یا قطب های سلطه سیاسی بسپارد ...
🔹حتی الامکان در بخش عظیمی از اقتصاد یا تمام آن میتوانیم طوری عمل کنیم که دولت کمتر دست اندرکار باشد و مردم دست اندرکار باشند. اما در عین حال، به سمت #سرمایه_داری_شوم هم کشانده نشویم ...
📚 #شهیدبهشتی، نظام اقتصادی در اسلام (مباحث کاربردی ) ۱۳۹۷، تهران: انتشارات روزنه صص۲۱۱-۲۱۲
🎬@Mostazafin_TV
هدایت شده از محمدجواد توکلی- یادداشتهای اقتصادی
✅ قوانین اقتصادی وضع میشوند نه کشف
❎ دکتر #غنی_نژاد در مناظره با دکتر #درخشان میگفت ما قوانین را کشف میکنیم، قاعدتاً هم منظورش قواعدی است که بر افراد حاکم است.
❇️ ایشان بین قوانین عینی و قوانین وضعی خلط کردهاند. قانون تقاضا یک قانون عینی است که از رفتار انسانها کشف میشود، ولی قانون مالیاتی قاعدهای است که برای تنظیم رفتار وضع میشود.
✅ قوانین عینی شدیداً تحت تأثیر قوانین وضعی قرار دارند، حتی قانون تقاضا متاثر از این است که شما چه قواعدی بر بازار حاکم کنید.
❎ بله دکتر غنی نژاد تحت تاثیر اندیشه اقتصاد لیبرالی محض است که از قانون طبیعی (natural law) و نظم طبیعی (natural order) حمایت میکند که بر اساس آن هر نظم فاقد مداخلهای مطلوب است حتی اگر به بیعدالتی و استثمار محرومان بینجامد، که البته از نظر آنها محصول نظم به اصطلاح خودجوش بازار عین عدالت است.
✅ همین امر اختلاف دیدگاه امثال ایشان با اقتصادهای الهی از جمله اقتصاد اسلامی است، قوانین اقتصادی مطلوب قوانینی نیستند که از نظم کور بازاری حاصل میشوند، بلکه قواعدی میباشند که وضع میکنیم تا نظم بازار را در راستای عدالت اقتصادی تنظیم کنیم
✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2
هدایت شده از شبکه افق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▶️راه واقعی کردن تقاضا در بازار خودرو چیست؟
🔸دکتر محمدرضا یزدیزاده (اقتصاددان):
🔹12 میلیون خانواده در ایران با ضریب 1.8، صاحب خودرو هستند و 12 میلیون خانواده هم اصلا نمیتوانند اتومبیل بخرند، و جالب اینکه سالیانه 1 میلیون خودرو در همین بازار با چنین تقاضایی غیر واقعی به فروش میرسد.
🔹تقاضا باید واقعی شود، آن هم از طریق مالیات 90 درصدی بر نقل و انتقال خودرو در سال اول و کاهش پلکانی آن تا چند سال، به این ترتیب دلالان از ورود به بازار منع می شوند و تقاضا چنان کاهش مییابد که خودروسازان مجبور میشوند برای فروش تولیداتشان، شرکتهای لیزینگی را مجددا راه بیندازند.
⏰ عیار، سهشنبهها ساعت ۲۲:۰۰، شبکه افق
🆔 @ofogh_tv
هدایت شده از مهدوی زادگان
🔰 پیرامون مناظره دو اقتصاد دان
شب گذشته مناظره دیدنی میان دو اقتصاد دان ایرانی که هر کدام مدافع دیدگاه خاصی و تاثیر گذار هستند؛ یعنی آقای دکتر موسی غنی نژاد و آقای دکتر مسعود درخشان، در شبکه افق برگزار شد. همانطور که حدس زده می شد مناظره ای عالمانه و بی پرده و بدون ملاحظه و لذا همراه با پاره ای از مواجهه های خارج از عرف بود. نگارنده از این گفتگو بهره بردم و به سهم خود از برگزارکنندگان آن تشکر می کنم. اما در اینجا به چند نکته پیرامون مباحث طرح شده اشاره می کنم.
🖌 1. گفتگو عمدتاً نظری بود و تلاش مجری برای پرداختن آن دو بزرگوار به مسائل جاری اقتصادی کشور چندان نتیجه نداد. ولی بنده این مسأله را ضعف مناظره تلقی نمی کنم. چون مهم تر از فهم واقعیت موجود شناخت ریشه های نظری آن است. مردم نزاع اصلی میان دو اقتصاد دان متعلق به دو گفتمان تاثیر گذار را مشاهده کردند و نه منازعه میان دو مدیر اجرایی اقتصاد.
🖌 2. غنی نژاد نماینده دیدگاه اقتصادی است که پدید آورنده وضعیت موجود است. او چندان در تظاهر به منتقد وضع حالیه بودن موفق نبود. اعتراف و اذعانی که وی از اقتصاد سرمایه داری یا لیبرال داشت مانع پذیرش چنین تظاهری می شد. ذکر چند بانک خصوصی موفق یک نمونه آن است. کیست که نداند وضعیت موجود، نتیجه نسخه پیچی های سه چهار دهه همین دیدگاه است. حتی اگر قبول کنیم مواد اقتصادی قانون اساسی را چپ های مصدقی نوشته اند. قدرت این دیدگاه به حدی است که دیدگاه مقابل را همچنان در نقش منتقد حاشیه نشین مجبور کرده است.
🖌 3. غنی نژاد برای پنهان نگه داشتن نقش بانیان فکری وضع موجود و انحراف افکار عمومی به همان شیوه سنتی و نخ نما شده لیبرال های غربی رو آورد. او به شیوه چپ هراسی و القای اینکه مواد اقتصادی متن قانون اساسی جمهوری اسلامی را چپ ها نوشته اند، چنین وانمود می کرد که وضع موجود نتیجه کار آنان در قانون اساسی بوده است. غنی نژاد حتی برای وجیه نشان دادن گفته خود از آنها با عنوان چپ های مصدقی یاد کرد. در حالی که این عنوان برگردان عنوان چپ های آمریکایی است و دو دهه اخیر طرح شده است و دلالت بر استحاله ایدئولوژیک چپ از مواضع ضد امپریالیستی گذشته شان است. درست مانند ویتنامی های کمونیست که غنی نژاد برای کنار آمدن با امپریالیسم مثال زده است.
🖌 4. به هر حال، فرضاً که ادعای غنی نژاد درباره مواد اقتصادی قانون اساسی درست باشد ولی این ثابت نمی کند که در عمل هم چنین بوده است بلکه بعد از جنگ تحمیلی برنامه ها و سیاست های اقتصادی بر اساس اندیشه لیبرال و دانش آموختگان مدرسه نیاوران تنطیم و اجرا شده است. به عبارتی، هر چند مفاد قانون چپ گرایانه نوشته شد ولی راست گرایانه خوانده شد و عمل کردند. بگذریم که اساساً نزاع چپ و راست در جهان مدرن، صوری است. چون مبانی اومانیستی و سکولاريستی هر دو یکی است.
🖌 5. قضاوت دکتر غنی نژاد درباره دانش اقتصادی امامین انقلاب و وجود اقتصاد اسلامی، متناقض و غیر منصفانه است. ایشان از سویی می گوید مباحث فقه معاملات در قانون اساسی دیده نمی شود و یا اینکه اسلام مالکیت خصوصی را پذیرفته است. از طرف دیگر منکر اقتصاد اسلامی است. مفروض ایشان در ادعای فقدان آشنایی امامین انقلاب با علم اقتصاد را در عدم شناخت از نظریه های اقتصاد دان های غربی است. فرضاً این دو بزرگ مرد، هایک را نخوانده اند ولی دلیل بر عدم آشنایی از امر اقتصاد نمی شود. خوب است که آقای غنی نژاد بداند که هر دو رهبر انقلاب سال های متمادی درس خارج مکاسب برگزار کرده اند و کتاب بیع امام خمینی ره پنج مجلد قطور است.
🖌 6. غنی نژاد مدعی بود که انسان لیبرال نمی تواند مجتهد نباشد. با وصف این، معترف بود که 95 درصد دیدگاه های هایک را قبول دارد. خب، با مخالفت 5 درصدی که به کسی مجتهد نمی گویند. مضافاً اینکه دکتر درخشان به درستی گفتند که اگر شما مجتهد هستید، چرا آثار هایک لیبرال را بدون نقد آن فقط ترجمه می کنید.
🖌 7. دکتر درخشان مدعی بود که اندیشه لیبرالیستی غربی، ماتریالیستی و الحادی است. اما آقای دکتر غنی نژاد در پاسخ مثال به لرد اکتون می زند که او لیبرال مذهبی و مسیحی مقید کاتولیک بود. در حالی که ایشان مغالطه ورزیده است. سخن در دخالت دادن آموزه های دینی در نظریه های علمی است و نه اينکه این افراد چقدر مذهبی هستند. نظریه لیبرال بر پایه اندیشه سکولار با به کار گیری آموزه های دینی در علم اقتصاد مخالف است. اگرچه ممکن است که صاحب آن نظریه فردی مذهبی باشد. مانند جریان موسوم به روشنفکری دینی در ایران که آموزه های دینی را در مباحث علمی شان دخالت نمی دهند.
هدایت شده از مهدوی زادگان
🖌 8. نکته مهم دیگری که در گفتار دکتر غنی نژاد مشهود بود تفسیر ایشان از نظام سرمایهداری امپریالیسم آمریکا است. به زعم ایشان نظام سرمایه داری آمریکا از کف کار تا یکجایی قانونی و موافق با اصول علمی پیش می رود ولی از یکجا به بعد یعنی در سطوح فوقانی قدرت به سرمایه داری رفاقتی و انحصاری تبدیل می شود. اما آیا باید چنین اقتصاد سرمایه داری طبقاتی را ستود یا نکوهش کرد. سرمایه داری قانونی که نردبان سرمایه داری رفاقتی است، اصالت علمی ندارد و فریبی بیش نیست.
🖌 9. باور دکتر غنی نژاد به سراب بودن عدالت اجتماعی هم خیلی عجیب و نا گوار است. بی جهت نیست که مدیران اقتصادی مملکت در سه دهه اخیر دغدغه جدی نسبت به مساله عدالت اجتماعی نداشتند.
🔺 به هر حال، کمترین فایده این مناظره آگاهی عمومی از ریشه های فکری پدید آورندگان وضعیت نابسامان اقتصادی موجود است. همان کسانی که امروز به جای پاسخگو بودن، موضع اپوزیسیون گرفته اند. بطور قطع، کار برای دولت تحول خواه آیت الله رئیسی بسیار سخت و دشوار است. ولی اگر دست به جراحی بزرگ نزند، با این پروپاگاندایی که آنها دارند، وضعیت اقتصادی موجود را نا جوانمردانه به پای این دولت ثبت می کنند.
✍ داود مهدوی زادگان
👇👇👇
@mahdavizadegan
هدایت شده از پرفسور مسعود درخشان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اقتصاد اسلامی و در همتنیدگی نظامات اجتماعی
💠 @profderakhshan
هدایت شده از پرفسور مسعود درخشان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مختصری در باب #نظریه_بردارهای_قدرت
پرفسور مسعود درخشان
💠 @profderakhshan
هدایت شده از بیداری ملت
🔥تقدیس پزشک برده فروش در سیما❗️
🔻دکتر غنینژاد در مناظره با دکتر درخشان تاکید می کرد که اقتصاد، علم است و جایی نیست که فقهای برجسته اسلام درباره آن نظر بدهند و لیبرالهای حقیقی دارای حق علمی برای اظهار نظر درباره اقتصاد هستند!!
🔻خب؛ از تاریخ می پرسیم #پدر_لیبرالیسم کلاسیک کیست؟
می گوید «جان لاک».
🔻دوباره می پرسیم این آقا چه کاره بودهاند؟
می گوید آقای لاک، پزشک بود و از سرمایه گذاران اصلی تجارت #بردهداری در انگلستان در قرن هفده بود!! و البته او از اصلی ترین بنیان گذاران فکری مکتب فلسفی است برای آزادی انسانها!!!
🔻لاک رضایت مردم را مبنای مشروعیت سیاسی می داند اما مردم را صرفا سرمایه داران تعریف می کند و اقشار فرودست و فقیر را جزء مردم به حساب نمی آورد و خلاصه رضایت سرمایه داران را مبنای مشروعیت سیاسی می داند!!
🔻می پرسیم نتیجه اندیشه های او و همفکرانش چه قدر باعث آزادی مردم اروپا شد؟
تاریخ پاسخ می دهد: نظرات جان لاک ها موجب بسترسازی نظری وحشیانهترین جنایات بر علیه کارگران در قرن هجده و نوزده میلادی در اروپا شد که موجب شکل گیری اعتراضات خشونت بار و فراگیر کارگران و فرودستان شد.
🔻اما دردناک اینجاست که همین ذهنیات که برخی شان حتی روشمند هم نیستند بخاطر ضعف فلسفی و شناخت شناسی در بخش بزرگی از جامعه نخبگانی، عنوان «علمی» بودن دریافت می کند و مدعیان اندیشمندی و رسانههای غربگرا، #تکرار همین حرفها را ناف علم دانسته و کسی که اسمش اروپایی نباشد را نه عالم می دانند و نه دارای حق حرف زدن در موضوعاتی که به نظرات جماعت چشم آبی متبرک شده است!
✍حمیدرضا ابراهیمی
🔴بیداری_ملت👇
@bidariymelat
برای ضبط برنامهای به آبادان آمدیم
این تصاویر دکور استدیو صدا و سیمای مرکز آبادان روزم را ساخت...
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
هدایت شده از احمد نبویان
🔹از دید غربزدهها اینکه مردم تحت حاکمیت دولت(بعنوان تجلی اراده ملت) باشند امری ناپسند است اما اگر زیردست و برده و مواجب بگیر کارتلهای بزرگ اقتصادی و سرمایهداران بسر ببرند، امر پسندیدهای است!
🔹به مداخلات دولت در اقتصاد و اجتماع که بر اساس رأی و تنفیذ اختیار از سوی مردم صورت میگیرد، صفت «خودسرانه» میدهند و آرزوی علم کردن بنگاههای سرمایهداری و بخش خصوصی در مقابل دولت و تضعیف دولت را در سر میپرورانند.
🔹 دولت را که حداقل هر چهار سال یکبار باید در آزمون انتخاب ملت قرار گیرد و تحت کنترل ابزارهای نظارتی مجلس و ... قرار دارد به خودسری متهم میکنند و نسبت به اطاعت مردم از دولت انذار میدهند؛
🔹اینها (دانسته یا ندانسته) تئوریسینهای ذلت و بردگی عامهی مردم در برابر سرمایهداران زالوصفت هستند!
🔹هرکس آشنایی کوچکی با محیط کسب و کار داشته باشد بخوبی میداند که میزان تکریم و رعایت حقوق انسانی و اجتماعی کارمند و کارگر در دستگاههای دولتی بسیار بیشتر از بخش خصوصی است؛
🔹 و صد البته که این #دوگانه_سازی توسط غربزدهها که مردم یا باید نوکر دولت باشند یا بخش خصوصی، ظلم بزرگ دیگری است که اینها در حق جامعه مرتکب میشوند؛
👈در حالیکه عالمانهترین و عادلانهترین راهکار در خصوص مالکیت کسبوکارها که هم با شرع اسلام و هم با قانون اساسی تطابق دارد نه دولتیسازی و نه خصوصیسازی، بلکه واگذاری مالکیتها به خود مردم بصورت #تعاونی میباشد.
💠 احمد نبویان 🇮🇷
🔗@ahmad_nabavian
هدایت شده از ساخت ایران|حسین مهدیزاده
✅ َشب خوب علم اقتصاد ایران
🖌حسین مهدیزاده
📍مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم
نمی دانم دقیقا چند سال پیش بود، اما احتمالا در حال نزدیک شدن به یک دهه می شود که در سایت مکتبخونه، تدریس اقتصاد خُرد دکتر فرهاد نیلی را گوش می دادم. نمی دانم جلسه یک و یا ابتدای جلسه دو بود که ایشان تاکید می کرد که علم اقتصاد، علم باید و نباید نیست، علمی است برای پس از مشخص شدن باید و نباید، شایست و ناشایست! علم اقتصاد متعارف در یک قرن اخیر، علمی است که «پس» از مشخص شدن باید و هنجار، نباید و ناهنجار، رفتار انسانی را بهینه می کند و توسعه می دهد. آنجا یادم هست که فرهاد نیلی تاکید داشت که شایست و ناشایست را سیاست مشخص می کند و ما در قرن بیستم، دیگر اقتصاد سیاسی نداریم، یا اقتصاد می خوانیم یا سیاست و دیگر این دو، علم یک علم نیستند!
چه خوشمان بیاید و چه بدمان بیاید، اسلامگرایانی که انقلاب 57 را رقم زدند، مواجهه علمی ناچیزی با مدرنیته داشتند و برای پاسخ به این سوال بسیار ضعیف تر از امروز بودند. آن سالها هنوز فکر می شد که علم، یک دستگاه همه فن حریف است که هر کس، با هر غایتی می تواند از آن استفاده کند و به هیچ کس نه نمی گوید! این حرف به راحتی در طلبه های حجره نشین قم و دانشجویان از فرنگ برگشته جا باز کرد تا جایی که نتیجه این خطای بزرگ این وضعیت قر و قاطی امروز شد که حزب اللهی ها، با عزم و اراده پولادی و جهادی و مومنانه، روز به روز سفره مردم را تنگ تر می کنند و عدالتخواهان پیشین، دولتشان را دو دستی به بنگاه دارنی که چیزی جز سود شخصی سازی شده نمی فهمند، تحویل داده اند و از بسیج و نیروی انتظامی و روحانی و هیات و امام حسین و... توقع دارند که این کلاف سردرگم را حمایت کنند و لخت بودن این انسان را به معنی انقلابی بودن آن بگیرند!
مناظره دوشنبه شب مسعود درخشان و موسی غنی نژاد، شاید برای نخستین بار اقتصاد را به سر جای خودش برگرداند: «اقتصاد دین مدرن است!» و اساسا این یک گزارش غلط از جایگاه علم از بیخ غلط بوده! آن سالهایی که انقلابی ها، مکتب اسلام واقعی را #اسلام_سیاسی می دانستند، اقتصاد مدرن دین واقعی همان کشورها بود. دوشنبه اما همه چیز سر جای خود برگشت! غنی نژادِ حسابدار و مترجم هایکِ حقوق-سیاست دان با مسعود درخشان، نابغه اقصادسنجی و اقتصاد انرژی دو ساعت و نیم روبروی هم نشستند و یک کلمه هم از جزئیات نگفتند و نمودارها و سنجه ها را به رخ هم نکشیدند و با عصبانیت و جدیت تمام از آنچه باید یک اقتصاددان به آن «ایمان» داشته باشد گفتند!
غنی نژاد ایمان خودش به #لیبرالیسم_آرمانی را فریاد زد! تو گویی مردان پارسی قرار است آنچه لیبرال های اروپایی و آمریکایی هیچگاه روی زمین ننشسته است را از ثریا بیاورد و به زمین بنشاند و هیچ ابایی هم نداشت که آنکسی که جلوی او نشسته است هم یک پروفسور کامل اقتصاد است و باید با او با زبان اقتصاد حرف بزند!
درخشان هم مدام از آرمان ادیان و انقلاب اسلامی و ولایت فقیه می گفت و اینکه ما باید تابع حکم حکومتی رهبری باشیم که مشخص می کند امروز چه جامعه ای اسلامی است و چه جامعه ای اسلامی نیست و ما باید علم اقتصاد مورد نیاز او را تولید کنیم!
دوشنبه شب حقیقت علم اقتصاد با حقیقت علم اقتصاد مناظره کرد و تنها کسانی که نمی خواهند این حقیقت ایدئولوژیک و الاهیاتی خودش را آشکار کند و همچنان می خواهند ایران مصرف کننده طرح هایی باشد که نمی دانند چه رویایی در سر دارند، از این مناظره ناراحت هستند و البته آنهایی که به اشتباه فکر می کنند دعوای لیبرالیسم با ادیان را باید در جعبه إجورث تعیین تکلیف کنند، این شب را «شب بد اساتید» نامیدند!
روزهای خوب علم اقتصاد ایران در حال آغاز است. پیرمردهای استخوان خرد کرده ای که خودشان درس مخفی شدن پشت فرمولها را به شاگردانشان داده بودند، حالا خودشان دست برداشتند و لخت و عور نشان دادند که اقتصاد بخشی از تکنولوژی تحقق #رویاها، در کف زندگی است و یگانه نیست و آسمان ریاضی باز نشده است و این کودک یگانه را فروفرستاده باشد! می دانم که نه چپ از این ماجرا خوشحال است و نه راست! چون هر دو سالها، برج و باروهایی دور این لایه مخفی شده علم ساخته بودند که کسی دیگر به سوی آن باز نگردد و حالا رستم ها آمده اند تا با پتک این دیوارها را خراب کنند، تا معلوم کنند که مساله از رکود در آمدن نیست، مساله تورم نیست، حالت بهینه گردش مالی نیست، بلکه مساله این است که چه غایتی داریم و چه انسانی می خواهیم بسازیم و چه کیفیتی از جامعه برای این انسان مناسب است؟!
مشخص شدن مرزها، فقط برای آدمهای کوچک دلسرد کننده است، آدمهای جدی از اینکه مرزهای دانش شفاف تر می شوند، فقط لذت می برند.