هدایت شده از ققنوس
مستند #بانو_قدس_ایران را دیدم...
نمیتوان انکار کرد که مستند #جسورانه_ای بود، چون به میزان کافی حاوی #جسارت بود...
.
محتوای مستند یا منطبق بر واقع بود یا نه...
اگر بود، بمیرم برای امام که چه کشیده است!
اگر نبود، این مستند رسماً مصداق #تحریف_امام است!
@doctvirib
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
هدایت شده از ققنوس
«برای دخترک شهرک اکباتان...»
قسمت ۱از۲
این شبها برای خیلیها دعا کردیم...
برای خیلیها، از اقوام و آباء و اجداد تا اولاد و اصلاب... از ارحام و احباء و اصدقاء تا اعوان و انصار و اولیاء...
اما شاید بعضی باشند که این روزها دعاگوی کمتری داشته باشند...
▫️▫️▫️
شب بیستویکم، در همین افکار بودم، که کنج حرم سیدالشهداء(روحیلهالفداء)، شروع کردم به دعاکردن و نوشتن این وجیزه... چندخطی در این حرم و چندخطی در حرم حضرت ساقی(سلاماللهعلیه)... در رفتوآمدهای بین دو حرم بود که در سحر بیستوسوم، تمامش کردم...
▫️▫️▫️
بعد از دعا برای همه احباب، همه شهداء و اولیاء، همه خوبان عالم... دعا کردم... متفاوتتر از همیشه... البته نه! خیلیوقتها اینگونه بوده... اما این بار تفاوتش در بیان صریح مصادیق بود...
دعا کردم...
دعا کردم برای آقای #امجد...، برای امجدی که هنوز جای خالی عرفههایش در مسجد آیتالله #بهاءالدینی، نمود دارد... امجدی که هنوز زیرزمین مدرسه شهید صدوقی، خاطرات درس اخلاقش را به یاد دارد، امجدی که در پیادهرو کنار دانشگاه تهران، عصا میچرخاند و جمعی از اساتید و دانشجویان در پیاش «علیعلی» میگفتند...
دعا کردم که کاش #امجد هم برگردد...، برای خدا که کاری ندارد... خدایا به حق تمام دلهایی که یکروز با نفَس #امجد تکانشان دادی، دل او را هم این شبها بلرزان...
برای #مهدی_نصیری...،
دِ لامصب! بعد از دهبار اسبابکشی، هنوز آرشیو #صبح را به دندان کشیدهام و در انباری نگاهش داشتهام...
تو دیگر چرا...
تو که روزگاری با «اسلام و تجدد»، از ذهن دانشجوی این کشور، رفع حیرت میکردی... تو چرا گرفتار «عصر حیرت» شدی؟
برای #سیدحسن_آقامیری...، برای سیدحسن آقامیریِ راهیان نور، برای سیدحسنِ فاز یک شهید صدوقی که وقتی هنوز اردوی جهادی مد نشده بود، با طلبههای مدرسه، عازم #بازُفت شده بودند... اینکارهها میدانند اردوی جهادی بازفت در سال هشتاد، یعنی چه... #محمد_نوری_زاد را هم برده بودند که مستند بسازد مثلاً...
گفتم #نوری_زاد، آخ از #نوری_زاد، آه از #نوری_زاد...
برای #محمد_نوری_زاد هم...، هنوز بعضی از بچههای هیأت دستنوشتهاش را بعد از آن «شب خاطره» رویایی، نگه داشتهاند: «زیارت عاشورا را بخور! نه بخوان...» پس چرا خودت نخورده بودی؟
یادواره شهدای #مدرسه_حقانی را یادت هست؟
تو که فقط خودت نبودی! صدایت را چه کنیم؟ نریشنهای روایت فتح را چه کنیم؟ به چه کسی بگوییم «ما اهل مسجدیم»؟ به که بگوییم «ما مرد جنگیم»؟ «پرچمهای قلعه کاوه» را کجا بکوبیم؟
«شبهای رمضان»ت این شبها بیشتر میسوزاندمان...
آقای نوریزاد! «بیایید زیارت جامعه بخوانیم»! «...بخوان، با صدای بلند بخوان»...
برای #حسین_قدیانی...، به حق «قطعه بیستوشش»ش، «نُهِده»ش، بهحق «آرکیوهشتادوهشت»ش، بهحق «ماشالاحزبالله»ش...
در یکی از همانروزها که #احسان زیر پروبالش را محکم گرفته بود، گفتم یک نوریزاد خفته در زیر این واژهها پنهان شده است... اما نمیدانم چرا کاری نشد، شاید هم شد... شد و نشد آنچه باید میشد...
برای همه فرزندان شهدایی که جای خالی پدرانشان بالای سرشان پر نشد که نشد...
برای #محمود_احمدی_نژاد...، برای همان چند برگی که از صحیفه بلند حضرت روحالله، ورق زد... برای همه امیدی که در دلهای بسیاری زنده کرد و با هزار گلایه و افسوس از زندهبهگورکردن آن همه امیدِ سربرآورده از دل خاک...
برای #محمدتقی_اکبرنژاد...، برای آن همه دغدغه انقلاب، برای آن همه دغدغه تحول، برای آن روح ناآرام، برای آن همه... چه میگویم من... چه میشود ما را... خدایا چه میشود ما را که از زمینخوردن یاران یا همقطاران دیروزمان، دلشاد میشویم...
یاد #محمدجواد_اکبرین میافتم، یاد کمیلهایش... نمیدانم هنوز هم کمیل میخواند یا... نمیدانم این شبها در کدام حسینیه پاریس قرآن به سر میگیرد... شاید هم آبوهوای پاریس، هوای قرآن را از سرش پرانده باشد... به حق خوندلهای حاج #سید_رحیم_توکل... برای محمدجواد اکبرینش...
برای معصومیت ازدسترفته #معصومه_علینژاد، برای معصومه مسخشده، معصومه مسیحشده... خدایا برای تو که کاری ندارد، به حق خون دلهای مادرش، خواهرش، خانوادهاش... نمیشود امشب برای دل او هم کاری کنی؟
ادامه دارد...
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
هدایت شده از ققنوس
«برای دخترک شهرک اکباتان...»
قسمت ۲از۲
برای #شهاب_حسینی...، دعا کردم، برای شهاب حسینیِ عباس بابایی، برای شهاب حسینیِ رهیِ اردکانی، برای شهاب حسینیِ «دلشکسته»، برای شهاب حسینی ِ حبیب پارسا... برای شهاب حسینی که خود را «سرباز عرصه فرهنگ» میدانست و میخواست همچون «رزمندگان شجاع، مبتکر و مصمم دفاع مقدس»، به وظیفه سنگین خود در عرصه فرهنگ عمل کند... برای شهاب حسینی که جایزهاش را تقدیم امام زمان(عج) کرد، برای شهاب حسینیِ «کربلا جغرافیای یک تاریخ» برای شهاب حسینی که «فکرکردن به حضرت آقا امام حسین(ع)»، این نور امید را در دلش روشن کرده بود که «شاهراه هدایت، این امام بزرگوار هستند؛ با عشق به امام حسین میتوان امیدوار بود که مشیت خداوند بر هدایت آدم قرار گرفته است.»
برای همه آنانی که میگفتند «به خانه برمیگردیم»، اما از خانه رفتند و برنگشتند... دعا کردم همه آنانی که از خانه رفتهاند، کاش به خانه برگردند... از #الهام_سادات_صفوی_زاده تا #صبا_راد تا #ژیلا_امیرشاهی... حتی برای #عاطفه_میرسیدی... که همیشه نگران سلامت جسم و روح مردم بود...
دعا کردم برای #المیرا_شریفی_مقدم که در میانه این همه نامردی و نامردمی، تا امروز را مردانه ایستاده...
برای #مهناز_افشار...، برای #ریحانه_پارسا...، برای همه زنان و دخترانی که نتوانستیم حلاوت حیاء را به کامشان بنشانیم، برکات نجابت را، ثمرات حجاب را...
برای #رهاورد یا همان #گلشیفته، برای غم نهفته در چشمهای درشت و نافذ پدرش... برای چینهای درهم گرهخورده چهره پرهیبت #بهزاد_فراهانی...
برای دخترک شهرک اکباتان که داشت تیپِ شب قدر میزد برای پارتی، برای پسرک کیانپارس اهواز که داشت بساط عیش امشب را راستوریست میکرد... برای... برای... برای... برای... خواهرم، خواهرت، خواهرامون... برای نیکاها و مهساهای فردا...
خدایا ما را به خاطر همه کمکاریهایمان ببخش...
خدایا تو خودت بهتر میدانی، بنایمان نبوده کم بگذاریم...
خدایا نبرد پیچیده شده، جنگ ترکیبی است، از خودی و غیرخودی و بیخودی و نخودی، آتش است که میبارد... آه! من كثرة عدونا و قلة عددنا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علينا...
▫️▫️▫️
خدایا ما برای خذلان و خواری هیچ بنیبشری خوشحال نمیشویم... ما از زمینخوردن هیچ انسانی لذت نمیبریم، اینها که زنان و مردان این سرزمین ایمانی هستند... خدایا شاید ما هم در سرنوشت اینان شریکیم... خدایا به حق تمام دستهایی که این شبها به سویت بلند شد، خدایا به حق تمام اشکهایی که این شبها بر گونهها جاری گشت، به حق تمام شانههایی که در برابرت لرزیدند و چشمهایی که باریدند... عاقبت همه ما را ختم به خیر فرما...
▫️▫️▫️
بیایید اگر کسی زمین خورد، اگر نمیتوانیم دستش را بگیریم، لااقل لگد نزنیم...
▫️▫️▫️
دم حاج شیخ #حسین_انصاریان گرم که باب جدیدی از دعا را برایمان گشود... این نوشته را با افتخار تقدیم میکنم به #آشیخ_حسین_انصاریان که کثرالله امثاله...
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
«به این عکسها خوب خیره شو!»
به این عکسها خوب خیره شو!
دنیا! دنیای گنگ و کر و کور! چشمهایت را باز کن! نگاه کن! خیره شو! درست ببین...
اگر دنبال #مردم میگردی، به چهره این پیرزن خوب نگاه کن! به چروک دستانش... به چشمهایش...
چه بخوانم برای گوش سنگینت که تو اصلاً فهمی از چنین رابطهای نداری... تو چه میدانی ولاء چیست و سرچشمه ولایت کجاست؟
دنیای ما با تو، فقط اشتراک در واژه است و در معنا دنیایی فاصله...
#مردم ما واقعیاند، حقیقتیاند، صاحب جان و روحاند... نه اهل مجاز و مجازی...
#سید_شهیدان_خدمت
#شهید_جمهور #رئیسی_عزیز
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
هدایت شده از ققنوس
«دمتگرم حاج غلامحسین!»
دمتگرم حاج غلامحسین!
خداوند شیخ اسماعیل را بیامرزد...
نان پدرت شیخ اسماعیل، حلال!
نان کشاورزی است دیگر... شیرین است و حلال...
▫️▫️▫️
چهقدر شیرین بود دیدن این عکس...
نتیجه انتخابات هرچه باشد،
تا ابد مدیون حضرت روحالله هستیم که نظامی را پایهگذاری نمود که
روستازادهای، در جایگاه بالاترین مسؤول قضایی کشور بنشیند و
در همین مکتب یادش نرود که برتریای بر مردم ندارد...
در همین مکتب افتخار کند که
در کنار مردم در صف رأیگیری بایستد...
▫️▫️▫️
دمتگرم حاج غلامحسین!
کاش آنقدر از این صحنهها ببینیم که این ذوق امروز من خندهدار باشد...
#ملت_ابراهیم
#انتخابات_۱۴۰۳
#دولت_چهاردهم
#تقوای_سیاسی
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2
هدایت شده از ققنوس
«بیا و مردانگی کن، بیا و آبرویی به باد بده، بیا و فحشی بجان بخر...»
(یادداشت خیرخواهانه برادر عزیزم، هنرمند هیأتی محمدتقی شیرنیا خطاب به برادر کوچک خودش و البته خطاب به فرماندهان بزرگ جبهه فرهنگی انقلاب)
قطعاً خاطره آقارحیم از دیدار ۹۲٫۲٫۲ رهبر انقلاب با بچههای جبهه فرهنگی را شنیدهاید،
اینکه رهبری گفتند:
«حیف است که کار وسیع فرهنگی را که انسان میخواهد انجام دهد،
این را وسیلهای قرار بدهد که
در انتخابات یکی جلو بیاید و یکی عقب برود.
به نظر من حیف است این تشکیلات را تا جایی که ممکن است صَرف این جور کارهای زودبازده کنید.»
▫️▫️▫️
به جرأت میگویم هیچکس به اندازه من این خاطره را از آقارحیم نشنیده،
چون من فیلمبردار این سخنرانیها بودم...
حداقل ۵ الی ۱۰ بار،
در جمعهای مختلف
و در شهرهای مختلف کشور...
الآن جوری جزئیات جلسه را حفظم که انگار من هم در همان جلسه بودم.
آخرین سخنرانی که حضور داشتم در مشهد بود قبل از انتخابات...
▫️▫️▫️
و اما بعد...
حرف رهبری بسیار
روشن، صریح، ساده
و با استدلال و منطق بود
آقارحیم هم
همین حرفهای روشن، صریح و ساده رهبری را
خیلی روشنتر، صریحتر و سادهتر
در جمعهای مختلف بیان میکرد
آن هم با چه شور و اشتیاقی... طوری که آدم کیف میکرد، حتی بعد از ۱۰ بار شنیدن...
▫️▫️▫️
همه این حرفها را زدم که به اینجا برسم!
آقارحیم!
یکبار هم که شده، فقط یکبار
این حرفهای رهبری را به گوش عزیزان دلسوز و زحمتکش، به بچههای بالا برسان...
آقارحیم!
همانطور که برای بچههای کرمان، بندرعباس، خوزستان و...
با خون دل و با بغض از عواقب خرجشدن هیأت و افراد اثرگذار هیأت در مسائل سیاسی میگفتی،
بیا و مردانگی کن
بیا و آبرویی به باد بده
بیا و فحشی بجان بخر
بیا و فقط یکبار،
همین خون دلتهایت را
همین روضههایت را
بخوان برای فرماندهان فرهنگیمان
بخوان برای
حاج منصورها،
حجتالاسلام پناهیانها و ماندگاریها
بخوان برای
حاج محمود کریمیها
سیدمجید بنیفاطمهها
بخوان برای
برای سردار حاجیزادهها
بخوان برای همه اینها که
خدا میداند
چهقدر دوستشان دارم
چقدر دوستشان داریم
▫️▫️▫️
آقارحیم!
امروز بعد خواندن تیتر یکی از روزنامهها که نوشته بود:
«بگو کدام هیأت میروی تا بگویم کیستی؟»
متوجه شدم، بیشتر از آن چیزی که فکرش را میکردیم فرماندهانمان خرج مسائل زودبازده سیاسی شدهاند.
✍🏻 #محمدتقی_شیرنیا
با اندکی تغییر
✍ #رحیم_آبفروش
@qoqnoos2