eitaa logo
همنشینی با خوبان 🗨
36.7هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
30 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
حق الناس ما را بدبخت میکند❗️ 🔸شخصی از حضرت آیت الله العظمی بهجت درخواست دستوری فرمودند. آقا که همیشه مشغول ذکر بودند، سر بلند کردند و فرمودند :«تا می‌توانید گناه نکنید» سپس سر به زیر انداختند و مجدّداً مشغول ذکر شدند. 🔸 بعد از چند لحظه سر بلند کردند و فرمودند: «اگر احیاناً گاهی مرتکب شدید سعی کنید گناهی که در آن حقّ‌الناس است نباشد». باز سر به زیر انداخته و مشغول ذکر شدند. 🔸 و بعد از چند لحظه باز سر بلند کردند و برای سومین بار فرمودند: «اگر گناه مرتکب شدید که در آن حقّ‌الناس است سعی کنید در همین دنیا آن را تسویه کنید و برای آخرت نگذارید که آن جا مشکل است.» 📚 برگرفته از کتاب فریادگر توحید، ص ٢١٨ 🔹@h_khoban_ir
🔻 قالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّی‌اللهُ‌عَلَیهِ‌وَ‌آلِه: «مَن عَلِمَ مِن أخِيهِ سَيِّئَةً فسَتَرَهَا، سَتَرَ اللَّهُ عَلَيهِ يَومَ القِيَامَةِ.» ✍️ هركه از برادر خود گناهى بداند و آن را بپوشاند، خداوند در روز قيامت گناهان او را می‌پوشاند. 📚 میزان الحکمة، ج 8، ص 327. 🔹@h_khoban_ir
🌷🌷حق الناس🌷🌷 🔰آیت الله نجابت نقل می کند : وقتی که بنده مشرف شدم خدمت ایشان فرمودند : « هر حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی . » خدمت ایشان عرض کردم : « مدتی قبل در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند ، یکی خوب درس نمی خواند . بنده ایشان را تنبیه کردم . اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت . در ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم . » می فرمودند : « هیچ راهی نداری ، باید پیدایش کنی . » گفتم : « آدرس ندارم . » گفتند : « باید پیدا کنی . » 🔰آقای قاضی فرمودند : هر حقی که برگردنت باشد تا ادا نکنی باب روحانیت ، باب قرب ، باب معرفت باز شدنی نیست . یعنی این ها همه مال حضرت احدیت است . و حضرت احدیت رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است. 🔹@h_khoban_ir
🍃آیت الله بهجت ره: 🌴 زهد رو بعضیا اشتباه تعریف کردن زهد ، با داشتن دنیا منافات ندارد .میزان در زهد ، دنیا داشتن یا نداشتن نیست ؛ بلکه میزان ، دل بستن یا نبستن به دنیا است . 🔹@h_khoban_ir
💠آیت الله مجتهدی تهرانی: ☘علت بسیارے از بلاها در ڪلام امام رضا(ع) ✍آيت الله ناصرۍ گله نڪن ڪه چرا این ناراحتی‌هاوجوددارد❗️ چرا این وضع اقتصاد ماست❗️ چرا باران نمے بارد❗️ چرا هر روز یک مرض تازه پيدا مے شود❗️ ❌ زيرا هر روز یک گناه تازه اے انجام مے دهے و اين مشكلات هم اثر عمل تو است. هر روز یک گناه تازه، درد تازه برایت مے فرستد. اين‌ها لازمه هم هستند. ☘از امام رضا علیه السلام روايت نقل شده است كه فرمودند: هرگاه بندگان، مرتكب گناهانى شوند كه پيش‌تر انجام نمى داده اند، خداوند بلاهايى را برايشان پديد مے آورد كه سابقه نداشته است و آن را نمے شناسند. 📚 كافے، ج ۲ 🔹@h_khoban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶️خاطره عجیب آیت الله قزوینی از عارف بزرگ آیت الله کشمیری "ره" 🔺️تمام گذشته و حال و آینده رو بهشون فرموده بودند. ✍ ادمین آیت الله سید عبدالکریم کشمیری "ره" از شاگردان درس عرفانی آیت الحق،کوه عظیم توحید و عرفان حضرت آیت الله سید علی قاضی "روحی له الفدا" بودند. 🔹@h_khoban_ir
هدایت شده از قاصدک
😍 🎧 کانال خاص موسیقی سنتی در ایتا 👇👇 🎧👇 https://eitaa.com/joinchat/95092958C538957e779 https://eitaa.com/joinchat/95092958C538957e779 🎵☝️☝️ ❌ این موزیـکا خیــلی کـم پیدا میشه ولی تو این کانال رایگان گذاشته میشه https://eitaa.com/joinchat/95092958C538957e779 ☝️☝️ 😍🎵 موسیقی هایی رو که دنبالشی تو این کانـال رایــــگان دانـــلود و گوش کـن 🎵
✍ نماز خربزه ای 💟مرحوم حاج شيخ الاسلامى(ره) فرمودند: شنيدم از عالم بزرگوار و سيد عاليقدر، امام جمعه بهبهانى، كه در اوقات تشرّف به مكه معظمه، روزى برای تشرّف به مسجدالحرام و خواندن نماز در آن مكان مقدس، از خانه خارج شدم. در میان راه، خطرى برایم پيش آمد، که خداوند مرا از خطر مرگ حتمی نجات داد. و با كمال سلامتى از آن خطر رو به مسجد آمدم. در مقابل مسجد، خربزه فروشی را دیدم. از خربزه فروش قیمت خربزه را پرسیدم. گفت آن قسمت، ارزانتر و فلان قيمت، قسمت ديگر گرانتر، و فلان قيمت است. گفتم پس از بازگشت از مسجد، مى خرم و به منزل مى برم.پس به مسجدالحرام رفتم و مشغول نماز شدم. در حال نماز، در این فکر بودم كه از قسمت گرانِ آن خربزه بخرم يا قسمت ارزان ترش. و چه مقدار بخرم و... خلاصه تا آخر نماز در اين فکر بودم. وقتی نمازم تمام شد، خواستم از مسجد بيرون بروم، شخصى به مسجد وارد شد و نزديك من آمد و در گوشم گفت: «خدائي كه امروز تو را از خطر مرگ نجات داد، آيا سزاوار است كه در خانه ی او، نماز خربزه اى بخوانى؟!»فوراً متوجه عيب خود شده و بر خود لرزيدم. خواستم دامنش را بگيرم، ولی او را نيافتم. 📚داستانهای شگفت انگیز اولیاء خدا 🔹@h_khoban_ir
💠آیت الله بهجت(ره): برای تسهیل طاعت و اجتناب از معصیت راهی جز این نداریم که متوجه شویم و یقین کنیم که طاعت، نزدیکی به تمام نعمت‌ها، خوشی‌ها، دارایی‌ها، عزت‌ها و... است و معصیت، عبارت است از محرومیت، ناخوشی، نداری و ذلت. 📚در محضر بهجت، ج۱ 🔹@h_khoban_ir
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: 🍀 ألا لا يَمنَعَنَّ أحَدَكُم هَيبَةُ النّاسِ أن يَقولَ الحَقَّ إذا رَآهُ أن يَذَّكَّرَ بِعِظَمِ اللّهِ ، لا يُقَرِّبُ مِن أجَلٍ ولا يُبعِدُ مِن رِزقٍ . 🍃 هان! مبادا ترس از مردم مانع از آن شود كه فردى از شما حق را ببيند و نگويد. [كه حق گويى ]نه اجلى را نزديك مى‌كند و نه روزی‌اى را دور مى‌گرداند. 📚 كنز العمّال : ح ٥٥٧٠ 🔹@h_khoban_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶️ ماجرای خرید کاهوهای پلاسیده توسط کوه بزرگ عرفان و توحید علامه قاضی "ره" از یک سبزی فروشی 🔹@h_khoban_ir
💠داستان اول طی الارض مرحوم نخودکی"ره": ✅مرحوم میرزا محمد آقا پسر مرحوم حاج میرزاعبدالله چهل ستونی نقل می کرد یک سال که به مشهد مشرف شده بودم؛مدتی گذشت و ازخانواده ام اطلاعی نداشتم خیلی مضطرب و در فکر بودم نصف شب حضرت شیخ فرمودند : خیلی ناراحت ِ خانواده ات هستی ؟عرض کردم: بلی فرمودند : این قاچ خربزه را بخور،من به محض اینکه خربزه را خوردم ناگهان دیدم در منزل خودمان بالای سر خانم نشسته ام . بلند شدم از کوزه ای که در کنارپنجره اتاق بود آب بخورم که ناگهان کوزه از دستم افتاد و شکست. از صدای شکستن کوزه به خود آمدم دیدم در خدمت حضرت شیخ نشسته ام.فرمودند : راحت شدی ؟عرض کردم : بلی بعد که آمدم تهران ، خانم عصبانی شد که : تو در تهرانی ومی گوئی من رفتم مشهد و آن وقت نصف شب می آیی منزل و مرا بیدار می کنی و کوزه را می شکنی و باعث وحشت اهل منزل می شوی ؟! مگر به ما مشکوکی که چنین کاری را انجام دادی ؟! 📚داستانهای شگفت انگیز اولیا خدا 🔹@h_khoban_ir
💠حضرت آیت الله شاه‌آبادى رحمه الله علیه: 🔸خلاصه تأمین حیات آخرت به علم و ادب است چه عملى، چه قلبى و چه حسى 🔹@h_khoban_ir
💠داستان دوم طی الارض شیخ حسنعلی نخودکی"ره" ✅شخصی بنام صنیعی از اهل اصفهان که ریاست اداره تلفن مشهد را نیز به عهده داشت ، می گوید: وقتی به درد پا مبتلا شدم ، به ارشاد و به اتفاق دو تن از دوستانم به نامهای حسن روستائی و شاهزاده ی دولتشاهی به خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (رحمة الله علیه )رفتم تا توجهی فرماید و از آن درد خلاص گردم ، چون به خانه او رفتم ،دیدم که در اطاق گلی و بر روی تخت پوست وزیلویی نشسته است.در دلم گذشت که شاید این مرد نیز با ظواهر ،تدلیس (عوامفریبی) می کند. پس از شنیدن حاجتم ، فرمود تا دو روز دیگر به خدمتش برسم. روز موعود و بنا به وعده آنجا رفتم . چون در خدمتش نشستم ، نظرعمیقی در من افکند که ناگهان خود را در شهر اراک که مدتی محل سکونتم بود یافتم . در آن وقت پسرم نیز در آن شهر ساکن بود .یک سره به خانه او رفتم ، ولی به من گفتند : فرزند تو چندی است که از این خانه به جای دیگر منتقل شده است و نشانی محل جدید او را به من دادند.بسوی آن نشانی جدید راه افتادم و در راه باتنی چند از دوستان مصادف شدم که قرار گذاشتند همان شب به دیدن من بیایند . چون به درب ِ منزل فرزندم رسیدم و درب را به صدا درآوردم خادمه یی درب را گشود. چون خواستم به درون روم ، ناگهان صدای حاج شیخ مرا به خود آورد . دیدم غرق عرق شده و خسته وکوفته ام.آنگاه دستوری از دعا و دوا به من مرحمت فرمود ، ولی پیوسته در اندیشه بودم که این چگونه سیر وسیاحتی بود که کردم ؟! پس از چند روز ، نامه ای گله آمیز از پسرم رسید که:چه شد به اراک و تا درب ِ خانه ما آمدی ، ولی داخل نشده، بازگشتی و چرا با دوستانت که در راه ، قرار ملاقات نهاده بودی و شب به دیدار تو آمده بودند ، تخلف وعده کردی ؟و در پایان ، آدرس منزل خود را در همان محل داده بود که من درآن مکاشفه و سیاحت به آنجا رفته بودم. 📚داستانهای شگفت انگیز اولیا خدا 🔹@h_khoban_ir
🔸️کرامات آیت الله انصاری همدانی "ره" یکی از ارادتمندان ایشان به نام سیدعباس نقل کرده: یک روز با همسرم مشاجره لفظی پیدا کردم و چون عصبانی بودم، یک سیلی محکم به صورت او زدم!! ولی بلافاصله پشیمان و ناراحت شدم. پیش خود گفتم: برای این که دلم آرام بگیرد به مدرسه علمیه آخوند بروم، چون طرف عصر بود و طلبه ها دور هم جمع بودند، در کنار آن ها بنشینم تا از صفای آن ها دلم آرام بگیرد. در مسیر راه که می رفتم، گذرم از کنار خانه حضرت آیت اللّه انصاری افتاد. پیش خود گفتم: بهتر است اول نزد آیت اللّه انصاری جهت عرض سلام بروم. وقتی اجازه خواستم و خدمت آقا رسیدم، سلام کردم. آقا پس از جواب سلام، بلافاصله فرمودند: سیدعباس! می شد که زنت را نزنی و دیگر نیاز نبود دنبال جایی بگردی که دلت آرام گیرد! سیدعباس می گوید: وقتی این حرف را فرمود، من از خجالت خیس عرق شدم...». 🔹@h_khoban_ir
💎 سخن عزراییل بسیار تکان دهنده... 💠مرحوم شهید دستغیب (ره) در کتاب“داستانهای شگفت” حکایتی درباره اهمیت زیارت_عاشورا آورده اند که خلاصه آن چنین است: یکی از علمای نجف حدود یکصد سال پیش، در خواب حضرت عزراییل را می بیند. پس از سلام می پرسد: از کجا می آیی؟ 💢ملک الموت می فرماید: از شیراز! روح مرحوم میرزا ابراهیم محلاتی را قبض کردم. شیخ می پرسد: روح او در چه حالی است عرزاییل می فرماید: در بهترین حالات و بهترین باغهای عالم برزخ. خداوند هزار ملک را برای انجام دستورات شیخ قرار داده است. آن عالم پرسید: آیا برای مقام علمی و تدریس و تربیت شاگرد به چنین مقامی دست یافته است 💢فرمود: نه! گفتم: آیا برای نماز جماعت و بیان احکام! فرمود: نه! گفتم پس برای چه فرمود: برای خواندن زیارت عاشورا.🍃 🌟نقل است که مرحوم میرزا، سی سال آخر عمرش زیارت عاشورا را ترک نکرد و هر روز که به سبب بیماری یا امر دیگری نمی توانست بخواند، نایب می گرفت. 🔹@h_khoban_ir
💠سخنراني آيت الله ناصري: روایت از نبی اکرم صلی الله علیه وآله وسلم است که حضرت فرمودند: فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي وَ هِيَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ يَسُوؤُنِي مَا سَاءَهَا وَ يَسُرُّنِي مَا سَرَّهَا؛( بحارالأنوار، ج 27، ص 62.) فاطمه علیها السلام پاره ای از تن من است و روح من است که بین دو پهلویم قرار دارد. آنچه او را ناراحت کند، من را ناراحت می‌نماید و آنچه او را خوشحال کند، من را شاد می‌نماید. طبق شهادت قرآن که می‌فرماید: «وَ مَا يَنطِقُ عَنِ الهَوَى*إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْىٌ يُوحَی»،( و پيامبر هرگز از روي هواي نفس سخن نمي‌گويد* [آنچه مي‌گويد] چيزي جز وحي كه بر او نازل شده نيست (سوره نجم: 3و4).) آنچه که پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم بفرماید از خودش نیست؛ بلکه وحی الهی است؛ پس این جمله را که فرمود: «فاطمه پاره تن من و روح من است» وحی الهی است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم گزاف گویی و مبالغه نمی‌کنند و آنچه می‌گویند عین حقیقت است. بر اساس این روایت، حضرت زهرا علیها السلام به منزله روح پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم است و این، مقام و منزلت بسیار بزرگی است. 🔹@h_khoban_ir
✅ حضرت ایت الله بهجت (ره) : دیدیم نه بابا ممکن است! مرحوم حاج آقا حسین قمی خیلی مقید بود که در مجلسش غیبت نشود، حتی بعضی از معاصرین به او اعتراض می کردند که تو نمی گذاری ما حرف بزنیم، فورا می گویی: غیبت نکن! مرحوم آقا سید عبدالهادی شیرازی نیز تقیدی را که حاج آقا حسین - رحمه الله - در ترک و جلوگیری از غیبت داشت، دارا بود. ما در ابتدا می گفتیم گویا محال است که کسی چنین تقیدی را داشته باشد ولی وقتی با او اختلاط و معاشرت کردیم، دیدیم نه بابا ممکن است و هیچ هم محال نیست. 🔹@h_khoban_ir
✍پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله فرمودند : إنّه لَيَأتِيَ العَبدُ يَومَ القِيامَةِ و قد سَرَّتهُ حَسَناتُهُ، فَيَجِيءُ الرجُلُ فيقولُ ; يا ربِّ ظَلَمَني هَذا، فَيُؤخَذُ مِن حَسَناتِهِ فَيُجعَلُ في حَسَناتِ الذي سَألَهُ، فما يَزالُ كذلكَ حتّى ما يَبقى لَهُ حَسَنةٌ، فإذا جاءَ مَن يَسألُهُ نَظَرَ إلى سَيِّئاتِهِ فَجُعِلَت مَع سيّئاتِ الرَّجُلِ، فلا يَزالُ يُستَوفى مِنهُ حتّى يَدخُلَ النارَ . روز قيامت بنده خوشحال از حسنات خود وارد محشر مى شود . مردى مى آيد و مى گويد ; پروردگارا ! اين مرد به من ظلم كرده است . پس، از حسنات او برداشته و در حسنات آن مرد داد خواه گذاشته مى شود . به همين ترتيب افرادى كه در حق آنها ستم كرده است مى آيند تا جايى كه حتى يك حسنه براى او باقى نمى ماند . از آن پس اگر كسى بيايد و حق خود را از او بخواهد از گناهان آن مرد برداشته و به گناهان او افزوده مى شود . بدين سان همچنان داد مردم از او گرفته مى شود ، تا آن كه به آتش درآيد . 📖روضة الواعظين،ص51 🔹@h_khoban_ir