eitaa logo
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
451 دنبال‌کننده
159 عکس
73 ویدیو
2 فایل
شاعرانه ها #حسن_زرنقی ارتباط با حسن زرنقی @h_zarnagh
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻فرازی از وصیت نامه آن شهید بزرگ احرام بسته ای به تماشا رسیده ای از یار آنچه را که شنیدیم دیده ای سعی تو و صفای تو را دیده ایم ما آنجا که بین کوه و کمر ها دویده ای افتاده ای و پا شده ای بارهای بار از معبری به معبر دیگر خزیده ای با هر طواف در دل بی تاب شعله ها لبیک گو حماسه ی فتح آفریده ای حاجی ما تویی که به کوی منای عشق در پای دوست هستی خود سر بریده ای افتاده است فاصله ها در میان ما لب تشنه مانده ایم و به دریا رسیده ای ما  دام روی دام تنیدیم گرد خود تو دام تن گسسته ای و پرکشیده ای دست تو می رسد به بلندای آسمان خرمای بر نخیل خدا را تو چیده ای باشد قبول هیچ نمی پرسم و مگو آن رازها که از لب لعلش شنیده ای @h_zarnaghi
شعله در شعله دید چشم جهان خشم شب را حدود ساعت یک موشکی تا زمین رسید و پرید خواب دنیا حدود ساعت یک دجله بغداد را گذشت و رسید تا به دریا حدود ساعت یک باز انگار بر زمین افتاد دست سقا حدود ساعت یک  مثل خورشید شب شکن شده بود ید بیضا حدود ساعت یک روضه ی اکبر است یا قاسم؟ "اربا اربا حدود ساعت یک"  بود آنشب در آسمان ها هم شور و غوغا حدود ساعت یک  باز در متن شعله مُحرم شد حاجی ما حدود ساعت یک جمعه ها زنده میشود پس از این  داغ دلها حدود ساعت یک این غزل را که بی سر است بخوان می روی تا... حدود ساعت یک بعد از این آه، حرف ها دارد دل من با حدود ساعت یک @h_zarnaghi
هدایت شده از رضا یزدانی
📎کانال تعدادی از شاعران انقلابی کشور در پیام‌رسان ایتا: 📍علیمحمد مودب @alimohammadmoaddab 📍میلاد عرفان پور @erfanpoor 📍سیدمحمدمهدی و سیدعلیرضا شفیعی @shafiepoems 📍مهدی جهاندار @mehdi_jahandar 📍داود رحیمی: @davud_rahimi 📍رضا ابوذری: @rezaaboozari 📍رضا یزدانی @rezayazdaanii 📍محمد خادم @khadempoet 📍محسن ناصحی @nasehi_mohsen 📍مبین اردستانی: @Mobin_Ardestani 📍حسن زرنقی: @h_zarnaghi
🌻🌻برای پیر مراد ما ای ناخدای کشتی جان ها و ایمان ها رام اند و آرام اند با تو سیل و طوفان ها لبخند تو زیبایی گل های باغ ما شب گریه های تو دلیل هر چه باران ها   چشمان تو دریایی از آرامش و طوفان پیشانی ات روشن ترین ماه شبستان ها در هر کنار و گوشه ای با یاد گیسویت جمعند و سرگرمند هر شب را پریشان ها بالا بلندا جای دارد از تو بنویسند با هر قلم تاریخ دان ها و غزلخوان ها آغوش وا کردی که برگردند از هر سو آری پشیمان اند، از عشقت پشیمان ها تو از تبار آفتابی و شکوهت را آخر چرا باید که نشناسند انسان ها در امتداد چشم تو خورشید را دیدند در اوج ظلمت شبشکن مردان میدان ها  از روزهای عاشقی با ما روایت کن ای یادگار حاج قاسم ها و چمران ها @h_zarnaghi
💠 او مثل کوه ایستاده بود... (شاعر ملی ایران؛ کوهی بلند در برابر تهدیدها و فشارهای جریان باطل) 🖊جلال محمدی اخیرا فیلم کوتاهی از شاعری معاصر منتشر شده که در آن، شاعر با صدایی غمناک و گرفته و ترحم‌انگیز، با اشارات ظریف به فشارهای پیرامون از خانواده تا دیگران بر وی، از حضور در مجلسی به گونه‌ای اظهار پشیمانی می‌کند. و گویی این مجلس، مجلسی برای نکوداشت یاد و نام بزرگی بوده که به دستور و دست شقی‌ترین افراد روی زمین جام شهادت بر سر کشید و میلیونها ایرانی در تشییع پیکر پاک و پاره پاره‌ی او به خیابانها آمدند... چندی پیشتر در خرداد ۱۳۹۹، همین شاعر معاصر درباره‌ی حاج قاسم نوشته بود: «جهان هر چه قدر که به‌سوی پیشرفت و تغییر حرکت کند، بازهم به وجود قهرمانانی همچون سردار سلیمانی نیاز دارد... سردار سلیمانی توانست کاری کند که حتی دشمنانش هم قادر به انکار او و توانایی‌هایش نبودند... اینکه باید از قهرمانان ملی خود سخن بگوییم... اتفاق خوبی است اما ای‌کاش این گفته‌ها قبل از وقوع چنین اتفاقاتی رخ بدهد.» به راستی چه اتفاقی رخ داده که پیرمردی شاعر، وقتی حاج قاسم را «قهرمان ملی» می‌داند و از اندوه خود در فراق او سخن می‌گوید و حتی «جهان» را به وجود قهرمانانی چون او نیازمند می‌داند، اما وقتی دیگر با صدایی گرفته و‌ محزون و ترحم‌انگیز، از حضور در مجلسی که به یاد آن قهرمان برپا شده، پوزش می‌طلبد!.. وقتی می‌گوید؛ سردار سلیمانی کاری کرد که حتی دشمنان هم قادر به انکار او و توانایی‌هاش نبودند، اما وقتی دیگر... «پیرامون!» چه کسانی هستند که حتی آزادی شاعری را در زندگی برای حضور در مجلس یک قهرمان ملی برنمی‌تابند اما شعار آزادی و زندگی و زن سرمی‌دهند؟ روان این شاعر هشتاد ساله چه فشارها و آزارهایی از «پیرامون» دیده‌ که شکیبایی‌اش درهم شکسته و با پریشانی حال، گویی در برابر کشیشان انکیزاسیون، واژه هایی را از روی کاغذ تلفظ می‌کند؟ گویی با نگاه و چهره‌ی غمگینش به حاج قاسم می‌گوید؛ مرا ببخش، دیگر نتوانستم آزارها را تحمل کنم!.. چگونه شرح دهم لحظه‌لحظه‌ی خود را برای این‌همه ناباور خیال‌پرست.. هنگامی که فیلم این شاعر معاصرمان را دیدم، بی‌اختیار به یاد «شهریار» افتادم، هم او که روز ملی شعر و ادب ایران با نام او پیوند خورده است. شهریار متولد ۱۲۸۵ است و هنگامی که انقلاب اسلامی آغاز شد، حدود ۷۰ سال بر وی گذشته بود. از همان شروع انقلاب، شهریار با شعر خود با انقلاب همصدا شد. برای انقلاب شعرها سرود، حتی برای وقایع انقلاب و شهدای آن همچون شهید بهشتی، آیت‌الله مدنی شهید محراب، لزوم وحدت مستضعفین، انتخابات و... در سالهای جنگ و دفاع مقدس و میهنی، شعرهای زیادی در وصف دلاوری‌های رزمندگان سرود و بی‌گمان از نخستین شاعرانی بود که پرچم شعر جنگ و مقاومت را برافراشت: سلام ای جنگجويان دلاور نهنگان به خاك و خون شناور سلام اي صخره هاي صف كشيده به پيش تانكهاي كوه پيكر... شهادت برترين معراج عشق است گهش پروازی از جبريل برتر... سلام اي پاسدار كعبه‌ی عشق حريم عشق را چون حلقه بر در به جان پروانه‌ی شمع جماران به دل گرم طواف حج اكبر خط رهبر صراط المستقيم است نه راه باختر پويی نه خاور شهيدان جهاد آغشته با خون چمن‌های خزان گل‌های پرپر... تو هم با خون پاكان «شهريارا» بشوی اوراِق از اين ديوان و دفتر از همان زمان که شهریار با انقلاب اسلامی همصدا شد، حمله‌ها و فشارها نیز بر او آغاز شد؛ از شعرای توده‌ای تا روشنفکران و قومگرایان و برخی شعرای مشهور که مرده‌اند و برخی که هنوز نفس می‌کشند، لجن پراکنی علیه شهریار را آغاز کردند. علاوه بر تهران، در آذربایجان نیز برخی شعرای توده‌ای و شوروی‌گرا و قومگرا، شعرهایی در هجو شهریار سرودند! و حتی اشعاری را با مضامین ضدانقلاب و نظام جمهوری اسلامی سروده و به نام شهریار منتشر کردند! شهریار اما چون کوهی بلند، که از طعن و تهمت نیابد گزند، نه دچار تردید شد و نه اظهار پشیمانی کرد. شهریار در شهریور۱۳۵۹، در پاسخ جریان باطل که اشعار ضداسلامی و ضدانقلابی به نام او و بیشتر به زبان آذری منتشر می‌کردند، بیانیه‌ای به خط مبارک خود صادر کرد، آن شعرها را «اباطیل و اراجیف و چرند» خواند و سرایندگان آن چرندیات را مستحق لعن و نفرین دانست. این بیانیه بعد از حدود چهل سال خواندنی است:
هدایت شده از علی
💢 بیانیه استاد شهریار در ۳شهریور ۱۳۵۹ درباره اقدامات سخیف دشمنان انقلاب اسلامی در پراکندن اشعاری با محتوای ضدانقلابی به نام استاد. شهریار این اشعار را «اباطیل، اراجیف و چرند» نامید.
بگذر ازخودت بیا! چشمه باش و رود باش فرصتی نمانده است زود باش و زود باش ساده و صمیمی و صاف و روشن و زلال آن غزل که چشم او بیصدا سرود باش لحظه ای که بین باغ با نوازش نسیم در مسیر گل شدن غنچه لب گشود باش روزگار اگرچه خوب روزگار اگرچه بد همچنان سلام باش همچنان درود باش مثل این و آن مباد بی تفاوتی تو را مثل او که در پی ات بی قرار بود باش سوختن به پای دوست راه و رسم عاشقی ست ای دل شکسته ام شعله باش و دود باش @h_zarnaghi
هدایت شده از رضا یزدانی
🔗کانال تعدادی از شاعران متعهد کشور در پیام‌رسان ایتا 📍آفتابگردان‌ها [شاعران جوان انقلاب اسلامی]: @Aftabgardan_ha 📍دکتر محمدرضا ترکی: @faslefaaseleh 📍دکتر رضا شیبانی: @zahrdaroo 📍حسن خسروی وقار: @hasankhosravivaghar 📍مجتبی خرسندی: @Mojtaba_khorsandi 📍حسن بیاتانی: @telkalayyam 📍رضا یزدانی: @rezayazdaanii 📍علی‌محمد مودب @alimohammadmoaddab 📍میلاد عرفان پور @erfanpoor 📍سیدمحمدمهدی و سیدعلیرضا شفیعی @shafiepoems 📍داود رحیمی: @davud_rahimi 📍رضا ابوذری: @rezaaboozari 📍محمد خادم @khadempoet 📍محسن ناصحی @nasehi_mohsen 📍مبین اردستانی: @Mobin_Ardestani 📍حسن زرنقی: @h_zarnaghi 📍حجت‌الاسلام محمدحسین انصاری‌نژاد https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
اگر ردیف و اگر روح شعر من زهرا ست بخوان به شور که شیرینی سخن زهرا ست @h_zarnaghi