eitaa logo
رفیق خوشبخت ما/ زرنقی
461 دنبال‌کننده
155 عکس
69 ویدیو
2 فایل
شاعرانه ها #حسن_زرنقی ارتباط با حسن زرنقی @h_zarnagh
مشاهده در ایتا
دانلود
عطر و بویش باز عالم را گرفت اینکه سوزاندند برگ عود بود @h_zarnaghi
 امام هادی ع تو از تبار بهاران تو از سلاله رودی تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد جوانه عرض ارادت شکوفه عرض درودی به صدر جامعه* خود به "السلام علیکی" تمام پنجره ها را به سوی باغ گشودی از آسمان به زمین سیرکردی و همه دیدند که آفتابی و داری عجب فراز و فرودی کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی اگرچه سامره ات را حصار کرده شب اما  میاید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی @h_zarnaghi
یا علی 🌻 زمین بجز تو برای خود آفتاب ندیده زمان شبیه تو حتی به چشم خواب ندیده ببین که خالی و خشک است در بسیط زمانها زمین بی تو، شبیه کویر آب ندیده تویی که ساحل آرامشی و در شب طوفان دلی که نام تو را برده اضطراب ندیده کشیده کار گنهکار اگر به قعر جهنم به شعله نام تو را برده و عذاب ندیده شبیه اینه ها صافی و زلالی و... چشمی خدا نکرده تو را در پس نقاب ندیده   همیشه بر سر این خاک بوده سایه ی لطفت کدام ذره مگر لطف بوتراب ندیده؟! منم که عشق تو را دارم و وصال تو را نه! منم خماری آن ساغر شراب ندیده گناه کرده خدا خوانده ام تو را  ولی انگار خدا خودش هم از این خوب تر ثواب ندیده چه گویم از تو که جان داده های عشق تو هستند همیشه میثم تمارها، طناب ندیده تو انتخاب خدا بوده ای برای دل ما که روزگار از این بهتر انتخاب ندیده برای یاری خود تا سوال کرده پیمبر به روشنی تو هر بار را جواب ندیده کسی که دم زده از این و آن برای خلافت در التهاب بیابان بجز سراب ندیده مسلم است که مومن نبوده است به قران کسی که نام تو سر خط این کتاب ندیده کسی که آیه ی تبلیغ خوانده است چگونه تو را هرآینه مصداق این خطاب ندیده گل محمدی باغ بی خزان نبوت... بجز تو در دل و در دیده اش گلاب ندیده به زیر سایه ی لطفت پناه برده دل من دلی که از تو بجز لطف بی حساب ندیده @h_zarnaghi
غدیر در دل خم برکه ای حقیر نبود نبود چشمه و رودی اگر غدیر نبود اگر غدیر نبود و علی امام نبود یقین برای بشر هیچ دستگیر نبود به چند راهی دنیا غدیر ثابت کرد برای درک خدا جز علی مسیر نبود مگو چرا علی و دیگران نه ...باور کن بجز علی به پیمبر کسی نظیر نبود اگر غدیر به ساغر می آمد از دل خم یقین که کار خماران عشق گیر نبود اگر به تشنگی اش از غدیر می نوشید به جای جای زمین این همه کویر نبود اگر زمانه علی را امیر خود می کرد زمین به دست حقیران خود اسیر نبود غدیر کاش که می ماند و روز عاشورا به پیش فاطمه اسلام سر به زیر نبود @h_zarnaghi  
🟥پنجمین کنگره منطقه‌ای شعر محرم ویژه استان‌های شمالغرب کشور 🟥🟥🟥🟥🟥🟥🟥🟥 🔹 محوریت موضوعی کنگره: موضوع محوری و اصلی کنگره، شخصیت بلند ستارۀ درخشان آسمان شهادت، پروردۀ دامان امامت، شبه پیمبر ص، حضرت علی‌اکبر «سلام‌الله علیه» می‌باشد. 🔹گسترۀ جغرافیایی کنگره، استان‌های آذربایجان‌شرقی، آذربایجان‌غربی، اردبیل و زنجان است. 🔹مهلت ارسال آثار : - مدت زمان پذیرش آثار توسط دبیرخانه کنگره از تاریخ ۱۴۰۲/۰۴/۱۵تا ۱۴۰۲/۰۵/۲۲می باشد. جهت کسب اطلاع بیشتر در ایتا و روبیکا به کانالهای زیر مراجعه نمایید. https://eitaa.com/shahid_heydarneya https://rubika.ir/shahid_heydarneya
برای شهید بی سر (۱۷ساله) که در دفاع مقدس بخاطر لو ندادن عملیات زنده زنده سرش را از تن جدا کردند عجب سرنوشتی عجب سر گذشتی به پای که اینگونه از سرگذشتی؟! شد آن لحظه ای سربلندی نصیبت که از زیر قران مادر گذشتی به حنجر دمی زیر منت نماندی چه خوب از دم تیغ خنجر گذشتی تو ای جانِ جان از حصار تن خود سبکبال مثل کبوتر گذشتی نسیمی شدی و در آن صبح روشن به پروازی از هر چه معبر گذشتی چنان غنچه بودی که لب وا نکردی و از باغ پاییز، پرپر گذشتی برای وطن، آه پس من چه کردم؟! تو وقتی که رفتی و از سر گذشتی ۱۰ تیر ۴۰۲  @h_zarnaghi  
بیدل به هرکجا رگ ابری نشان دهند در ماتم حسین و حسن‌ گریه می‌کند @h_zarnaghi
... دولدوروبدور عالمی شور محرم یاحسین سسلیور زهرائیله ذرات عالم "یاحسین" گورسنیر خم قامتیلن گویده تا ماه غمین باشلانیر عالم لرین قلبینده بزم ماتمین تیتریور شوریله تا گویلرده عزت پرچمین تیتردیر عاشقلرین قلبین بو پرچم یاحسین هر گون عاشورادی بو عالمده هر یر کربلا گور نجه دائم دامارلاردا جوشور خون خدا بیزده بو گوز یاشلارینان گلمیشوخ میدانه تا عهدیمیز بیر یولدا اولسون سنله محکم یاحسین هر مسلمان دین و ایمانین سنه مدیونیدور آبروسون عزتین شانین سنه مدیونیدور تا همیشه حفظ قرآنین سنه مدیونیدور ساخلیوبدور زنده اسلامی ،محرم یاحسین  قویمادی گوز اورتسن ظلم و نفاقه، عزتین عاقبت چکدور سنی کرببلایه غیرتین اکبر و عباس داغینده خم اولدی قامتین اولمادی باشین ولی ظالملره خم یاحسین  ساکن اتدون کربلاده عترت پیغمبری  ایلدون دینه فدا جدون شبیهی اکبری همده کی قنداقه ده وردین علی اصغری بیر نفس الله یولوندا قویمادین کم یاحسین داش اورک لر جمع اولوب داش وردولار آیینه وه نامسلمان باخمادی سینه نده کی گنجینه وه اونداکی قویدی غضب له نحس ایاقون سینه وه لرزیه گلدی بنای عرش اعظم یاحسین اولمیا هر ایل سنی بیزلرده دعوت ایلیاق کوفیان تک اما شمشیریله بیعت ایلیاق گل دعا ایله بیزی سندن اطاعت ایلیاق ائتمسین غافل بیزی دنیا و درهم یاحسین  انتقامین آلماقا تا ایلسین مهدی ظهور بو قرانلیق دونیامیز اولسون سراسر غرق نور کربلاده قبریوین اوسته بساط عشق و شور اربعینینده اولور هر ایل فراهم یاحسین @h_zarnaghi
... حسین کاش گذارش به کربلا نمیفتاد وَ با جماعت بی رحم و بی وفا نمیفتاد حسین کاش که دیگر به سمت کوفه نمی رفت وَ در مسیر به طوفانی از بلا نمیفتاد یقین به مقصد خود می رسید کشتی دنیا به موج خون اگر آنروز ناخدا نمیفتاد "به راه کاش بیایند و در غلاف بمانم" حسین از لب شمشیرش این دعا نمیفتاد سر سلامت از این فتنه ها نداشت زمانه اگر حسین سرش از بدن جدا نمیفتاد اگر چه حنجر او را به خنجر است تمنا ولی به سینه اش ای کاش رد پا نمیفتاد به شعله های فراق حسین داشت که می سوخت! چه می شد آتش دیگر به خیمه ها نمیفتاد ؟! حسین را چه بگویم؟! در این میانه چه می شد؟! که عاقبت سر و کارش به بوریا نمیفتاد حسین کشته نمی شد به کربلا و مدینه امام کشتن اگر در سقیفه جا نمیفتاد @h_zarnaghi
.... فریادی ویله عالمی بیدار ایلدین بیدار خلقی عشقه گرفتار ایلدین چکدین غلاف صبریدن ایمان قلینجینی ظلم و نفاق و کفریله پیکار ایلدین رسم وفانی اورگدسن تا کی عالمه عباسی کربلایه علمدار ایلدین  باشین کسیلدی، عزتیلن حق سوزون ولی حتی فراز نیزه ده تکرار ایلدین تیغ شهادتیله سن ای سولمیان بهار پرپر اولوب خزانی عجب خوار ایلدین سویدون تعلقاتی اوزونن او حده کی باشیز بدنله یاریله دیدار ایلدین  معشوق محضرینده او قانلی دوداقینن  بیر یولدا عشق پاکیوه اقرار ایلدین گودال قتلگاهیده دوشموشدون آج سوسوز افسوس آب تیغیله افطار ایلدین نیزه باشیندا طی الیوب راه عزتی آزاده لیک یولون بیزه هموار ایلدین بیزده نصیبیمیز اولا ای کاش عاقبت او حالتی کی حریله رفتار ایلدین ۲۹ تیر ۴۰۲ @h_zarnaghi  
وقتی رسید نامه به دست حبیب تو شد پیرتر چو دید پیام غریب تو خواندی حبیب را که بیاید به کربلا تا کوفه کوفه تر بشود بی حبیب تو دیگر نبود جای چنین مرد عاشقی شهری که داشت نقشه برای فریب تو گفتی که بی نصیب نماند حبیبتان در کربلا از آنچه که باشد نصیب تو  دیدی حبیب آمده گفتی به خواهرت بنگر که مستجاب شد "امن یجیب تو" او آمد و به راه تو شیب الخضیب شد  اما ندید حالت "شیب الخضیب" تو رفت و ندید لحظه جان دادن تو را رفت و ندید حالت "خد التریب" تو رفت و به کوفه آمدنت را ندید او آری به نی ندید فراز و نشیب تو # حالا حبیب هست و کنار ضریح تو سر مستی همیشگی از بوی سیب تو   @h_zarnaghi  
به روشنایی کلام نوری و روشن‌ترین کتابی تو چرا کتاب بگویم که آفتابی تو در این زمانه ظلمت چراغ بیداری به دیدگان و به دل‌های غرق خوابی تو به تشنگان کویری که راه گم کردند اگر بقیه سراب‌اند، عین آبی تو  به دوستان چو نسیمی لطیف و روح‌نواز به دشمنان خدا آتشین‌خطابی تو به مومنین چه بگویم که آیه‌های بهشت به هر چه کفر ولی آیهٔ عذابی تو سوال توست که «فأتوا بسورة مثله» به این سوال خودت بهترین جوابی تو تو آن شراب طهوری که وعده داده خدا بریز تا که بنوشم، همان شرابی تو! در این زمانهٔ سرشار از فریب و دروغ به راستی که همان حرف بی‌نقابی تو @h_zarnaghi @Aftabgardan_ha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ریان ابن الشبیب..... جدمون غریب ..... کشتن تو با لب تشنه مگر بس نبود؟ بر بدن بی سرت اسب چرا تاختند؟! @h_zarnaghi
شوریده سر در بین سرها سر برآوردی رفتی به میدان کفر لشکر را در آوردی  چشم انتظار پاسخ هل من معینش بود تو انتظار سخت بابا را سر آوردی باب الحوائج بودنت را خوب ثابت کرد آن حاجتی که از امام خود برآوردی یاریِ بابا را در آن باران تیر و تیغ آه ای لبِ خشکیده حلقوم تر آوردی طوفان به پا شد لشکر دشمن به خود لرزید با خود به میدان تا که نام حیدر آوردی وقتی که دیدی بین خنجرها امامت را فریاد مظلومیتش را حنجر آوردی تیری رها شد...تا سپر باشی به مولایت آه ای کبوتر بچه! بال و پر در آوردی # ای باغبان آخر چه حالی داشتی وقتی ! نشکفته بردی غنچه ات را پرپر آوردی @h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای باغبان آخر چه حالی داشتی وقتی نشکفته بردی غنچه ات را پرپر آوردی ؟! @h_zarnaghi
"رحم الله عمی " هم عشق تو در این دل شیدا متفاوت هم جنس غمت با همه غم ها متفاوت ای ماه تر از ماه که دیدست و شنیدست؟! بر روی زمین مثل تو زیبا، متفاوت ای سرو سرافراز نشسته است بهاران بر قامت سبزت به تماشا متفاوت یک روز بر این شب زده دنیای دل ما سر می زند از چشم تو فردا متفاوت هر لحظه به جان دادن در راه خدایت دلواپسی ات با همه دنیا متفاوت اینبار که راهی شده ای از سر حسرت افتاده به پاهای تو صحرا متفاوت ای موج خروشان وفاداری و ایثار برخاستی از دامن دریا متفاوت افسوس از آن لحظه که دیدند علمدار برداشته مشک و علمش را متفاوت از هرچه که در کرببلا بوده حساب... دستان علمگیر تو با ما متفاوت @h_zarnaghi
او کیست که سر تا قدمش غرق تمناست؟! شیریست که هر لحظه به پیکار مهیاست از خیل شهیدان به خون خفته در این دشت جا مانده و در سینه اش انگار که غوغاست این مرد خطر کیست بپرسید بگویم او ماه بنی هاشم و او حضرت سقاست مشک و علم انداخته بر دوش و چه زیبا دریای خروشان ادب عازم دریاست آن تیغ که در هم شکند لشکر شب را ابروی گره خورده ی  این ماه دل آراست  فرزند علی بودن این شیر دلاور از شیوه جنگآوری اش خوب هویداست در معرکه سرهای زیادی به زمین ریخت وقتی که ابوالفضل علمدار به پا خاست دریا به خروش آمده از شوق وصالش در آینه ی علقمه مهتاب چه زیباست دریا همه خواهش که ببوسد لب ساقی ساقی وفادار ولی گرم تماشاست لبهای ترک خورده طفلان حسینش در آب فرات آینه در آینه پیداست آنروز امید همه ی چشم به راهان مشک از جگر علقمه پر کرده و برخاست برگشت ولی آه چه برگشتن تلخی! برگشت، ولی در وسط معرکه تنهاست برگشت...ولی بست بر او راه رسیدن تیغی که فرود آمد و افتاد چپ و راست آه این چه نبردی ست چه داغی ست چه  دردی ست هر دست علمدار به یک گوشه صحراست # بشکوه ترین حادثه ای اوج حماسه افتاده ای اما علم عشق تو بالاست @h_zarnaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی خجالت می کشی شرمنده تر میشم سقا بدون دست هم سقاست باور کن @h_zarnaghi
هر روز کربلای تو تکرار میشود در عالمی عزای تو تکرار میشود همواره در نگاه پر از اشتیاق ما خوناب زخم های تو تکرار میشود در جان من که تکه ای از خاک کربلاست هر لحظه  رد پای تو تکرار می شود هم در دلم محبت بی انتهای تو هم در سرم هوای تو تکرار می شود با اینکه مستحق عتاب توام ولی در حق من دعای تو تکرار می شود ای آفتاب غرق به خون هر غروب را بر روی نی نوای تو تکرار می شود ای حنجر بریده به هر پرده از وجود فریاد حق نمای تو تکرار می شود هل من معین تو نه در آن روز بود و بس هر روز این ندای تو تکرار می شود تا هر زمان که هست یزیدی در این جهان حتما که ماجرای تو تکرار می شود با هر شهید بی سر و بی دست روضه ی عباس با وفای تو تکرار می شود با هر جوان ما که می افتد به روی خاک داغ پسر برای تو تکرار می شود  این داغ ها قبول ولی بعد کربلا کی داغ بوریای تو تکرار می شود ؟! @h_zarnaghi    
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در خیمه ی حسین هر آنکس که جا گرفت آخر شبیه حر شد و رو سفید شد از خیمه ی حسین هر آنکس که دور شد سرباز و سر سپرده ی راه یزید شد با اینهمه به قول تو اما در این مسیر باید شهید بود و پس از آن شهید شد @h_zarnaghi