*جستاری در مبحث وحدت حوزه و دانشگاه*
مالک اشتر، طلبه بود یا مهندس؟
شاید سوال عجیبی باشد ولی راه باز میکند! سلمان چطور؟
اصلا الفاظی که دال بر مفهوم طلبه علوم دینی هستند، شاید از زمان باقرین علیهما السلام در افواه افتاده باشد و تا قبل از آن چنین چیزی قطعا نبوده است. چون کلاس درس علوم دینی قبل از باقرین علیهما السلام به معنای امروزی وجود نداشته است.
از آن زمان هم که کرسی درس و بحث و اصطلاحا استاد و شاگردی دینی راه افتاده، قرار بر این بوده که محاسن کلام حضرات معصومین علیهم السلام به مردم برسد و این کلام ناب، بر فلسفه و فقه و ریاضی و نجوم و طب و ... عمومیت داشته است.
و حالا ، تفکیک، پدر از روزگار ما در آورده!
به نظر حقیر، همه این حرفها شعوباتی از تفکیک دین از سیاست است که میرسد به تفکیک دین از علوم تجربی و فنی، و چون منطقی در آن نیست معمولا راهی جز توسل به شعر و احساس برای جا انداختن آن وجود ندارد و کار به اینجا که برسد هر چقدر منطقی تر حرف بزنی محکوم تری.
در حال حاضر، *طلبه و دانشجو، قبل از حوزه و دانشگاه، در مدرسه، با مبانی علوم تجربی آشنا میشوند اما چرا دانشجوها با مبانی فقاهت آشنا نمیشوند؟* چون فقه را مخصوص حوزه کردهایم. و این غلط است. اگر در دبیرستان مبانی علوم حوزوی تدریس بشود اوضاع خیلی فرق می کند. کسی هم حق ندارد بگوید اینها به چه درد دانشگاه میخورد، چون باید جواب بدهد که *چرا باید دانشجوی فیزیک در دبیرستان شیمی بخواند؟ فقه هم علم است و باید بخواند،* همانطور که طلبه باید در دبیرستان، فیزیک میخواند ولو در حد دو واحد که البته بیشتر میخوانند.
و این هم گفته نشود که کتاب تعلیمات دینی هست. خیر، *تعلیمات دینی اطلاعات دینی است نه مبانی فقاهت. در حالی که ریاضی و فیزیک و شیمی دبیرستان مبانی علوم هستند.* مثلا از کشف مولکول و اتم و روشهای آزمایشگاهی و از نسبیت حرکت و قانون های نیوتن و ... میگویند تا معنا و روش شکافتن هسته اورانیوم در انرژی هستهای.
ما عادت کردهایم فقط حرفهای قشنگ بزنیم و الزامات آن را نادیده بگیریم. ما که ادعای وحدت دین و سیاست داریم آن هم به نحو عینیت، چطور علم دین را از علم سیاست جدا میدانیم؟ و قس علی هذا فیزیک و شیمی و ... . واقعا چرا توجه نمیکنیم که اگر دوران عظمت تمدن اسلامی ایرانی صفویه بوده است، در آن دوران شیخ الاسلام، شیخ بهایی، معمار هم هست. عجیب معماری هم هست.
دانشجو و طلبه در نگاه من هیچ فرقی ندارند، به همان اندازه که فیزیک، علم تجربی است، فقه هم تجربی است. نگوییم فقاهت وصل به معصومین میشود ولی شیمی نمیشود. در واقع فقاهت یک روش علمی است که میتواند شامل موضوعات مختلفی باشد.
نباید بین دانشجو و طلبه فرق گذاشت. فرق فقط بین انقلابی و غیر انقلابی بودن است و بس. انقلابی بودن هم یعنی استکبار را شناختن و برای نابودی آن جنگیدن.
اتفاقا یک مسالهای اینجا هست که دانشگاهیان را جلو تر از طلبه ها قرار میدهد.
به تاریخ انبیا که نگاه میکنیم، در هر عصری عده ای از اهل علم، در خدمت طواغیت هستند، در زمان حضرت موسی، سحره، در زمان حضرت عیسی، اطبا و ... و اگر پیغمبری در میان مردم برانگیخته میشود اول باید با این حلقه اهل علم روبرو شود و آنها را از میان بردارد و این کار با نشان دادن معجزه اتفاق می افتاده است.
امروزه هم اگر قرار است حرف دین به گوش مردم برسد اول باید اهل علم زمانه را شناخت و با ایشان روبرو شد. اگر امروز جمهوری اسلامی توانست در هوش مصنوعی حرف اول را بزند، حرف دین را می تواند به دنیا برساند و الا فلا!
این نکته خیلی دقیق است، فتامل جیدا!
حالا نگاه خیلی فرق میکند، طلبه و دانشجو همه در مسیر رساندن حرف دین هستند. اعجاز جمهوری اسلامی با دانشگاه محقق می شود. البته نه این دانشگاه، بلکه آن دانشگاهی که فقاهت می داند. این دانشگاه مثل حوزه، در جریان است و تمام نمیشود. فکر نکنید حالا ما چون در حوزه هستیم و کتابهای مختلفی میخوانیم پس در جریان علم هستیم. نه، جریان را خط مبارزه تعیین می کند. مقر استکبار الان کجاست؟
قبول دارم که این حرفها یک ادعاست و تا عمل خیلی فاصله دارد. ولی خیلیها همین حرفها را هم بر نمیتابند.
#شیخ_امیر_طاهری_اراکی
#خیلی_جدی
سپاس از همراهیتان🪴
https://eitaa.com/kheyli_jeddi
@kheyli_jeddi
▫️
*، درنگ در فرهنگ*
گزینه و گزیده تأملات و اخبار فرهنگ و اندیشه
ble.ir/join/MTc2YzA3Nm
eitaa.com/de_rang