#داستان_شب 💫
یک فرد یهودی در مدینه انگشترش را گم کرد و مسلمانی این انگشتر را یافت.
انگشترش، گران قیمت بود و مسلمان پرسان پرسان یهودی را پیدا کرد.
گفت: آقا! این انگشتر مال شماست؟
یهودی گفت: بله،
در حالی که انگشتر را تحویل می داد، یهودی گفت: چند سؤال دارم؛
نخست اینکه آیا می دانستی این انگشتر قیمتش چقدر است؟
- گفت: بله، انگشتر گران قیمتی است.
دوم اینکه آیا می دانستی من یهودی ام؟
-گفت: بله؛
سوم اینکه آیا نیاز مالی نداشتی؟
- گفت: اتفاقاً وضع چندان خوبی ندارم.
یهودی گفت چرا این را برای خودت نفروختی؟!
فرد مسلمان گفت: اتفاقاً در این فکر هم بودم، زمانی که در مسیر می آمدم در این فکر هم بودم که آن را بفروشم و پولش را برای خودم بردارم؛
اما یک وقت به ذهنم افتاد فردای قیامت وقتی که موسی بن عمران یک طرف می نشیند و رسول خدا(ص) نیز حضور دارد وقتی من و تو را می آورند و رو به روی آن دو بزرگوار قرار می دهند، اگر حضرت موسی رو کند به پیغمبر آخرالزمان و بگوید این مسلمان و پیرو شما بود، انگشتر یک یهودی پیرو مرا پیدا کرد، چرا این را برداشت و استفاده کرد؟!
پیغمبر باید سرش را پایین اندازد.
نخواستم فردای قیامت رسول خدا (ص) به خاطر این عمل من در مقابل موسی (ع) سرش را پایین اندازد و نتواند پاسخ گو باشد.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
#داستان
🍃🌺🍂
🍂🌿
🌾
#تلنگر
ﻫﻨﮕﺎﻣﯿﮑﻪ ﻧﻤﯿﺪﺍنى ﭼﻪ ﺑﮕﻮيى، ﭼﻪ ﭘﺎﺳﺦ دهى ﻭ ﯾﺎ ﭼﻄﻮﺭ ﺑﮕﻮيى ﻓﻘﻂ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ!
ﮔﺎهى ﻧﮕﻔﺘﻦ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﺮ ﺍﺯ ﮔﻔﺘﻦِ ﺳﺨﻨﺎﻥِ ﺁﺷﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻟﺤﻈﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺳﺒﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ... ﺩﺭ ﺁﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ.
ﯾﮏ ﻭﻗﺘﻬﺎﯾﯽ سعى ﮐﻦ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﯼ ﺑﺮ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﻧﯿﺶ ﺩﺍﺭ، ﺳﮑﻮﺕ كنى ﻭ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻧﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩهى ﺳﮑﻮﺕ ﺭﺍ ﺗﻤﺮﯾﻦ ﮐﻨﺪ...
ﺁﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯼ ﭼﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﺑﺮ ﺳﺮﺕ ﺁﻭﺍﺭِ ﻣﺼﯿﺒﺖ ﺁﻣﺪ، كسى ﺭﺍ
ﻣﻘﺼﺮ ﻧﮑﻦ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺩﻟﯿﻞِ ﺍصلى ﺭﺍ، ﺩﺭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﯿﺎبى!
ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎيى ﮐﻪ ﺣﺲِ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﺩﺭ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩ ﺳﮑﻮﺕ
ﺭﺍ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﮐﻦ ﮐﻪ ﺫﻫﻨﺖ ﺑﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﺖ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﮐﻨﺪ ﻭ تصميمى ﺩﺭﺳﺖ
ﺑﮕﯿﺮﺩ.
ﯾﮏ ﻭﻗﺖ ﻫﺎيى " ﺳﮑﻮﺕ" ﭘﺎﺳﺦِ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﺭﺩﻫﺎﺳﺖ.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#کودکانه
✅ با کمک هم یک قصه بگویید.
یکی از فعالیتها برای پرورش ذهن خلاق و افزایش تفکر منطقی در کودکان این هست که شما قصه ای را شروع کنید.
سپس در یک جای حساس آن را قطع کرده و از کودک بخواهید تا آن را ادامه دهد.
سپس او در جایی که دوست دارد، داستان را قطع می کند و شما باید بقیه داستان را بسازید.
بد نیست که بعد از پایان یافتن داستانتان ، با کمک یکدیگر آن را در دفتر یادداشتی بنویسید تا یادگاری خوبی از این داستان برای روزهای بزرگسالی اش باشد.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#داستان_شب 💫
دو بیمار در یک اتاق بستری بودند. یكی از بیماران اجازه داشت كه هر روز بعد از ظهر یک ساعت روی تختش كه كنار تنها پنجره اتاق بود بنشیند. ولی بیمار دیگر مجبور بود هیچ تكانی نخورد و همیشه پشت به هم اتاقیش روی تخت بخوابد.
آنها ساعتها با هم صحبت میكردند؛ از همسر، خانواده، خانه، سربازی یا تعطیلاتشان با هم حرف می زدند و هر روز بعد از ظهر، بیماری كه تختش كنار پنجره بود، مینشست و تمام چیزهایی كه بیرون از پنجره میدید، برای هم اتاقیش توصیف میكرد.
پنجره، رو به یک پارک بود كه دریاچه زیبایی داشت. مرغابیها و قوها در دریاچه شنا میكردند و كودكان با قایقهای تفریحیشان در آب سرگرم بودند. درختان كهن به منظره بیرون، زیبایی خاصی بخشیده بود و تصویری زیبا از شهر در افق دور دست دیده میشد.
همانطور كه مرد كنار پنجره این جزئیات را توصیف میكرد، هم اتاقیش چشمانش را میبست و این مناظر را در ذهن خود مجسم میكرد و روحی تازه میگرفت.
روزها و هفتهها سپری شد. تا اینكه روزی مرد كنار پنجره از دنیا رفت و مستخدمان بیمارستان جسد او را از اتاق بیرون بردند.
مرد دیگر كه بسیار ناراحت بود تقاضا كرد كه تختش را به كنار پنجره منتقل كنند. پرستار این كار را با رضایت انجام داد.
مرد به آرامی و با درد بسیار، خود را به سمت پنجره كشاند تا اولین نگاهش را به دنیای بیرون از پنجره بیاندازد. بالاخره می توانست آن منظره زیبا را با چشمان خودش ببیند ولی در كمال تعجب، با یک دیوار بلند مواجه شد!
مرد متعجب به پرستار گفت كه هماتاقیش همیشه مناظر دلانگیزی را از پشت پنجره برای او توصیف میكرده است.
پرستار پاسخ داد: ولی آن مرد كاملا نابینا بود!
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
#داستان
#کودکانه
اگر فرزندتان نشانه های زیر را دارد، داد زدن، دعوا کردن و تنبیه کردن برایش شدیدا مضر است:
ناخن جویدن، شب ادراری، لکنت، کابوس، اضطراب جدایی، بدغذایی، عدم کنترل ادرار یا مدفوع، خود ارضایی.
این رفتارها می تواند نشانه اضطراب در کودک باشد که با رفتار درست والدین حل شود، اما اگر مراقب فرزندتان نباشید می تواند تبدیل به افسردگی، اختلالات شخصیتی، یا وسواس شود.
پس این نشانه ها را به عنوان اخطاری تلقی کنید که فرزندتان نیاز به محیطی آرام و شاد دارد و باید این محیط را برایش فراهم کنید.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#همسرانه
راهکارهای آرام کردن پارتنر حین عصبانیت :
۱. پیش از آروم کردن پارتنرت، اول آرامش خودت رو حفظ کن
۲. از دید اون هم به موضوع نگاه کن ، سعی کن علت عصبانیتش رو بفهمی. اینکه آیا روز بدی داشته یا خسته ست؟در مورد موضوع خاصی نگران هست یا نه؟
۳. سرزنش نکن ، کلامی که برای آروم کردنش انتخاب میکنی خیلی مهمه
۴. تصمیم گیری های مهم رو به زمانی دیگه موکول کن
۵. به موقع بحث ها رو تموم کنین ، نشانه های ابتدایی خشم رو بشناس. مثلا وقتی صدای طرفین در بحث بالا میره ، فرد مقابل هم طبیعتا با صدای بلند و هیجان صحبت میکنه.
۶. ذهن خوانی نکن ، از جانب پارتنرت حرف نزن و قضاوت نکن ، در عوض در مورد احساساتش ازش سوال کن
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#داستان_شب 💫
در جنگلی دسته ای از حیوانات زندگی می کردند. در آن حوالی شیری هم زندگی می کرد که مدام در حال شکار بود. روزی حیوانات با خود فکر کردند که با شیر قراری بگذارند. پیمان چنین بود که هر روز قرعه انداخته و به نام هر حیوانی که افتاد خود را غذای شیر می کند. روزها گذشت و نوبت خرگوش رسید. خرگوش که نمی خواست غذای شیر شود گفت ای یاران به من مهلت دهید تا شر این شیر را از سر شما دور کنم.حیوانات از ترس شیر با او مخالفت می کنند. اما او در رفتن به سوی شیر کمی تأخیر می کند. شیر که در انتظار غذای خود بود از این تأخیر عصبانی می شود و می خواهد از حیوانات انتقام بگیرد که خرگوش از راه می رسد.
خرگوش که عصبانیت شیر را می بیند به او می گوید امانم بده تا عذرم را بیان کنم و این گونه داستان خود را بیان می کند: من امروز برای انجام وظیفه به همراه خرگوشی خدمت شما می آمدم اما در وسط راه شیری به طرف ما آمد و می خواست هر دوی ما را بگیرد من به او گفتم ما غذای شاهنشاه هستیم اما او گفت من، هم تو هم شاه تو را پاره پاره می کنم. او خرگوش دیگر را گرو نگه داشته است تا من بیایم و شما را پیش او ببرم. او راه را بسته است و حیوانات دیگر نمی توانند از آنجا عبور کنند و مقرری خود را به شما برسانند.
شیر گفت اگر راست گفته ای در پیشاپیش من برو تا من جزای آن شیر را بدهم اما اگر دروغ گفته باشی سزای تو را کف دستت می گذارم.
خرگوش با شیر همراه گشته و او را به سوی چاه برد. زمانی که به نزدیکی چاه رسیدند خرگوش عقب رفت و گفت من از ترس دیگر توانایی رفتن ندارم. آن شیر در همین چاه ساکن است. شیر خرگوش را به آغوش کشید و تا نزدیک چاه آمدند. هنگامی که به چاه نگریستند عکس شیری را دیدند که خرگوشی را در بغل خود نگه داشته است. شیر خرگوش را کنار گذاشته و به داخل آب چاه جست زد و به همان چاهی که خود کنده بود افتاد و به هلاکت رسید.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
#داستان
نامه واقعی به خدا❤️
( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود)
این ماجرای واقعی در مورد شخصی به. نام نظرعلی طالقانی است
که در زمان ناصرالدین شاه ،دانش اموزی در مدرسه ی مروی بود
و بسیار بسیار آدم فقیری بود.
یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.
نامه ی او در موزه ی گلستان تحت عنوان "نامه ای به خدا" نگهداری می شود.
مضمون این نامه :
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا !🙏
سلام علیکم ،
اینجانب بنده ی شما هستم.
از آن جا که شما در قران فرموده اید :
"و ما من دابه فی الارض الا علی الله رزقها"
«هیچ موجود زنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قران فرموده اید :
"ان الله لا یخلف المیعاد"
مسلما خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به چیزهای زیر نیاز دارم :
۱ - همسری زیبا و متدین
۲ - خانه ای وسیع
۳ - یک خادم
۴ - یک کالسکه و سورچی
۵ - یک باغ
۶ - مقداری پول برای تجارت
۷ - لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره ی شماره ی ۱۶- نظرعلی طالقانی
نظرعلی بعد از نوشتن نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟
می گویند،مسجد خانه ی خداست.
پس بهتره بگذارمش توی مسجد.
می رود به مسجد در بازار (مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره.
صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره.
کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته،
از آن جا که(به قول پروین اعتصامی)
"نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست"
ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه
نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه.
ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد.
او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد،
و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند.
وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند
دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:
نامه ای که برای خدا نوشته بودید ،ایشان به ما حواله فرمودند
پس ما باید انجامش دهیم.
و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود.
این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود.
این مطلب را میتوان درس واقعی توکل نامید.
یادت باشه وقتی میخوای پیش خدا بری
فقط باید صفای دل داشته باشی...
#معجزه_حال_خوب
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#کودکانه
چند مورد رفتار كه بايد به فرزندانمان آموزش دهيم:
✅ وقتی درخواستی دارد، بگويد لطفا
✅ وقتی چيزی دريافت كرد، بگويد متشكرم
✅ اگر به كسی ضربهای زد، بگويد معذرت میخوام
✅ وقتی كسی وارد اتاقش میشود، سرگرمیهای الكترونيكیاش را كنار بگذارد
✅ وقتی با افراد صحبت میكند، به چشمهای آنها نگاه كند
✅ صبر كند صحبت ديگران تمام شود بعد شروع به صحبت كند.
این آموزشها زمانی کارآمد می شود که والدین خود عمل کننده ی این طرح باشند.
آموزش و تغییر را از خودمان شروع کنیم.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
🍃🌺🍂
🍂🌿
🌾
#تلنگر
ریشه های قالی را تا می کنیم تا سالم بماند.
ولی ریشه زندگی یکدیگر را با تبر نامهربانی قطع می کنیم و اسمش را می گذاریم برخورد منطقی!
دل می شکنیم و اسمش میشود فهم و شعور!
چشمی را اشکبار می کنیم و اسمش را می گذاریم حق
ریشه زندگی انسانها را دریابیم و چون ریشه های قالی محترم بشماریم
گاهی متفاوت باش...
بخشش را از خورشید بیاموز
که ترازوئی ندارد…
سبک و سنگین نمیکند…
جدا نمی سازد...
و فرقی نمیگذارد....
به همه از دم روشنایی می بخشد...
محبت را بی محاسبه پخش کن...
دروازه های قلبت را به روی همه بگشا ....
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#تلنگر
فرقی نمیکند مرد باشی یا زن ؛
حریمت "حرمت" دارد،
هرکسی ک از در آمد "محرم" نیست صبر کن تا "آدمت" را پیدا کنی،
آدمی از "جنس خودت"
آدمی ک "حرمت سرش شود"
خودت را "مدیون" خودت نکن
مدیون قلبت، نگاهت، دستانت، آغوشت
گاهی باید "تنهایی" را ترجیح داد گاهی باید منتظر بود تا "محرمت" پیدا شود
تنها بمان 😊
فرق بزرگیست میان کسی ک "تنها مانده" با کسی ک "تنهایی را انتخاب کرده"🫡
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#کودکانه
اگر فرزندتان نشانه های زیر را دارد، داد زدن، دعوا کردن و تنبیه کردن برایش شدیدا مضر است:
ناخن جویدن، شب ادراری، لکنت، کابوس، اضطراب جدایی، بدغذایی، عدم کنترل ادرار یا مدفوع،
این رفتارها می تواند نشانه اضطراب در کودک باشد که با رفتار درست والدین حل شود، اما اگر مراقب فرزندتان نباشید می تواند تبدیل به افسردگی، اختلالات شخصیتی، یا وسواس شود.
پس این نشانه ها را به عنوان اخطاری تلقی کنید که فرزندتان نیاز به محیطی آرام و شاد دارد و باید این محیط را برایش فراهم کنید.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#همسرانه
مردانه باکلاس باشیم
❌ شوخی های زشت ممنوع ❌
🔗 خانم میپرسد؛
_ تا اینوقت شب کجا بودی؟
و شما پاسخ میدهید:
خونه زن دومم ...
🔗 یا همسر شما میگوید:
_ اگر یک ماه آشپزی نکنم چیکار میکنی؟
میگویید:
خب طلاقت میدم! ....
🏻 بعد هم غش غش میخندید و در پاسخ ناراحتی همسرتان میگویید:
بابا شوخی کردم
همسر شما هم ناراحت میشود و شما او را بیجنبه خطاب میکنید.
اما واقعا او بیجنبه نیست بلکه شوخی شما بسیار زشت و زننده است. بنابراین هرگز چنین شوخیهایی نکنید چون به راحتی جنجال به پا میکند و این شوخی زشت کم کم برای هر دوطرف عادی می شود.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#داستان_شب 💫
✍یک شب شاه عباس با لباس مبدل در كوچههای شهر می گشت كه به سه دزد برخورد كرد كه قصد دزدی داشتند.
شاه عباس وانمود كرد كه او هم دزد است و از آنان خواست كه او را وارد دار و دسته خود كنند.
دزدان گفتند ما سه نفر هر يك خصلتی داريم كه به وقت ضرورت به كار می آيد
شاه عباس پرسيد.
چه خصلتی؟
🔸يكی گفت من از بوی ديوارِ خانه مي فهمم كه در آن خانه طلا و جواهر هست يا نه و به همين علت به كاهدان نميزنيم.
🔹ديگری گفت من هم هر كس را يك بار ببينم بعداً در هر لباسی او را ميشناسم.
🔸ديگری گفت من هم از هر ديواری ميتوانم بالا بروم
🔹از شاه عباس پرسيدند تو چه خصوصيتی داری كه بتواند به حال ما مفيد باشد؟
🔸شاه فكری كرد و گفت من اگر ريشم را بجنبانم كسی كه زندانی باشد آزاد ميشود.
🔹دزدها او را به جمع خود پذيرفتند و پس از سرقت طلاها را در محلی مخفی كردند.
فردای آن شب شاه دستور داد كه آن سه دزد را دستگير كنند.
🔸وقتی دزدها را به دربار آوردند آن دزدی كه با يك بار ديدن همه را باز ميشناخت.
فهميد كه پادشاه، رفيق شب گذشته آنها است پس اين شعر را خطاب به شاه خواند كه:
ما همه ، كرديم كار خويش را
ای بزرگ، آخر بجنبان ريش را !
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
#داستان
#کودکانه
پدر، با من بازى كن...
تحقيقات نشان داده نوع بازى هايى كه مادر ها با فرزندانشان انجام می دهند، با بازى هايى كه معمولا پدر ها انجام مى دهند متفاوت است.
كودكانى كه هر دو نوع بازى را دارند به خوبى فعاليت هاى مناسب زندگى را مى آموزند، و رشد سالم و متعادل ترى را دارند.
وقتی پدر با فرزندش بازى ميكند بيشتر به دنبال تفریح و شادی است، بر عكس بازى هاى مادرانه بيشتر آموزشی است و مادر ترجيح ميدهد حين بازى به فرزندش آموزش دهد.
كودک هنگام بازى با والدين دو دنياى مختلف را تجربه ميكند، دنياهايى كه مكمل هم هستند و آموزش هاى هر دو زندگى را به او ميشناساند. اگر پدر حضور ندارد، عمو دايى يا پدر بزرگ ميتواند جايگزين شود.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#داستان_شب 💫
مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند برای صرف شام دعوت کرد.
و جلوی آن ها یک نسخه قرآن مجید و مبلغی از پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آنها پرسید قرآن را انتخاب میکنید یا آن مبلغ پولی که همراه آن گذاشته شده است.
اول از *نگهبان* شروع کرد پس گفت:
انتخاب کنید؟ نگهبان بدون اینکه خجالت بکشد جواب داد:
آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم لذا مال را میگیرم چرا که فائده آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و مال را انتخاب کرد.
بعداً از *کشاورزی* که پیش او کار میکرد، سوال کرد. گفت اختیار کن!؟
کشاورز گفت: زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب میکردم ولی فعلا مال را انتخاب میکنم.
بعد از آن سوال از *آشپز* بود که آیا قرآن یا مال را انتخاب می کنید. پس آشپز گفت: من تلاوت را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته در کار هستم وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابر این پول را بر می گزینم.
و در سری آخر از *پسری* که مسئول حیوانات بود پرسید این پسر خیلی فقیر بود پس گفت: من به طور قطعی می دانم که تو حتما مال را انتخاب می کنید تا اینکه غذا بخری یا اینکه به جای این کفش پاره پاره خود کفش جدیدی بخری.
پس آن پسر جواب صحیح داد: درسته من نیاز شدیدی دارم که کفش نو خرید کنم یا اینکه مرغی بخرم تا همراه مادرم میل کنم ولی من قرآن را انتخاب می کنم چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین تر است*
قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود در آن دو کیسه دید در اولین کیسه مبلغی ده برابری آن مبلغی بود که بر میز غذا بود، وجود داشت .
و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود: به زودی این مرد غنی را وارث میشود
پس آن مرد ثروتمند گفت: هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد پس الله او را ناامید نمی کند.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
#داستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹در سکوت به تلاشت
ادامه بده
بذار موفقیت هات
به جای تو حرف بزنند🌹
شبتون زیبا🌙✨
#شب_بخیر
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#تلنگر
🤲خدایا…
یادم بده آن قدر مشغول عیبهاي
خودم باشم که عیب هاي دیگران رانبینم…
یادم بده اگر کسی را بد دیدم
قضاوتش نکنم، درکش کنم…
یادم بده بدی دیدم “ببخشم” ولی بدی نکنم!
چرا که نمی دانم بخشیده می شوم یا نه…
یادم بده اگر دلم شکست نفرین نکنم،
دعا کنم، نتوانستم سکوت کنم…
یادم بده اگر سخت بگیرم “سخت می بینم”…
یادم بده به قضاوت کسی ننشینم، چرا که در تاریکی همه ي شبیه هم هستیم…
یادم بده چشمانم را روی بدیها و
تلخیها ببندم چرا که چشمان خوشگل،
بیشک جذاب میبینند…
خدای همیشگی من!!
نمیدانم امروز هستم یا فردا…
تو از ازل مرا یافته اي و من هنوز
در جستجوی توام…
یاریم کن لبخند خود را نثار تمام
کسانی کنم که دلم را شکستند،
قضاوتم کردند،
نادیدهام گرفتند…
یادم بده از آدمها خرده نگیرم…
اگر بد شدند بدی دیدند!
من مفید هستم و مفید می مانم…
چرا که مفید بودن هنر نیست،
مفید ماندن هنر هست..
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.
#کودکانه
عصبانیت در کودکان
چرا كودكم كتك ميزند؟
چرا كودكم عصبي است؟
چرا كودك ٤ساله ام با عصبانيت رفتار ميكند؟
🌺 عصبانيت شايعترين مشكل بچههاست.
☘ اين عصبانيت در واقع تجلي درد و ناكامي كودك بدليل ناتواني او در كنترل جهان اطراف است.
☘ از آنجايي كه كودك نوپاست، هر چند احساسات او بسيار قوي است، اما وسيله كافي براي ابراز نااميدي خود به طرز مناسبي را ندارد.
☘ اين امر او را بيش از پيش نااميد كرده و از عصبانيت منفجر ميكند.
☘ در نهايت او با تنها وسيلهاي كه در اختيار دارد به دیگران حمله ميكند يعني با كتك زدن.
🍃🌸JOiN👇🏼
•••❥ @haal_e_khoob🦋
.