🌱 داستان وپند 🌸زن فقیری که خانواده کوچکی داشت، با یک برنامه رادیویی تماس گرفت و از خدا درخواست کمک کرد. مرد بی ایمانی که داشت به این برنامه رادیویی گوش می داد، تصمیم گرفت سر به سر این زن بگذارد. آدرس او را به دست آورد و به منشی اش دستور داد مقدار زیادی مواد خوراکی بخرد و برای زن ببرد. ضمنا به او گفت: وقتی آن زن از تو پرسید چه کسی این غذا را فرستاده، بگو کار شیطان است. وقتی منشی به خانه زن رسید، زن خیلی خوشحال و شکرگزار شد و غذاها را به داخل خانه کوچکش برد. منشی از او پرسید: نمی خواهی بدانی چه کسی غذا را فرستاده؟ زن جواب داد: نه، مهم نیست. وقتی خدا امر کند، حتی شیطان هم فرمان می برد ... #(هیئت جوانان بنی فاطمه علیهم السلام)

مشهد مقدس -سوگواره نگین شکسته. /۱۴۰۱ عکس دسته جمعی خادمین هیئت در اردوی زیارتی در مکان برگزاری تئاتر نگین شکسته. خیلی نمایش تاثیر گزاری بود از حمله به خانه حضرت زهرا س و.. کاش بزرگوارانی که مشهد تشریف دارن یا سفر مشهد توبرنامشون هست این فرصت را از دست ندن وحتما تشریف ببرن واین نمایش عالی رو ببینن. اگر سوالی در مورد ادرس نگین شکسته و.. بود از طریق ادمین کانال پیگیر باشید. #خدمت به فاطمیه وظیفه هر شیعه @haatjawananbanifatema

شعر بسیار زیبای اقای سازگار در دفاع از حق امیر المؤمنین علیه السلام @haatjawananbanifatema

سلام برحسین علیه السلام. به نیابت اعضای محترم کانال وهمه شیعیان از راه دور سلامی به ارباب بی کفن حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام عرضه شد ان شاء الله مورد قبول واقع شود. به امید شفاعت حضرتش در روز قیامت

#فاطمیه نباید فراموش شود

▪️تشییع نمادین حضرت زهرا (س) در یک مهدکودک در استان بصره، عراق #ایام_فاطمیه @haatjawananbanifatema

✅با نشر حداکثری در احیاء شعائر فاطمیه سهیم باشیم. 👌نوکران حضرت زهرا سلام الله هر سال موفق تر از سال گذشته. 🖌سوگواره نگین‌ شکسته؛ تا ۹دی‌‌ماه ۱۴۰۱ سانس‌ها: ۱۷:۰۰ | ۱۹:۰۰ | ۲۱:۰۰ ▪️تلفن پاسخگو ۹۱۰۰۱۲۱۲(۰۵۱) ▪️رزرو بلیط‌ رایگان Aleyasin.com مشهد‌ مقدس، میدان ۱۷ شهریور، برج‌ آسمان

#احیای فاطمیه=اثبات حقانیت شیعه. ◼️ این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر…؟ آقا (مرحوم آیت الله بهجت) بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راه‌رفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند. احساس کردم در صدای‌شان لرزشی هست. سرم را به سمت‌شان چرخاندم. همان‌طورکه سرشان پایین بود و نماز می‌خواندند، مثل ابر بهار از چشم‌های‌شان اشک می‌بارید. ترسیدم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رفت. بعد از نماز، آقا زیر لب گفتند: «این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر…؟» و باز اشک بود که از محاسن سفید روی زمین فرو می‌ریخت… 📚 در خانه اگر کس است؛ ص۵٩