eitaa logo
حبیب الله
1هزار دنبال‌کننده
18.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
43 فایل
این کانال توسط برادر حسن پور اداره میشودوبرای سهولت در رساندن اخبار مدنظر ایشان درموردسازمان بسیج اصناف وبرنامه های آن وموارد دیگرمی باشد Admin: @hosein78hp
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎥 چرا مظلومیت امام حسن مجتبی(علیه السلام) از جهتی از امام‌حسین(علیه السلام) هم بیشتر است؟ @habib_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلسه هماهنگی برنامه ملی"رویداد جهادگران اصناف" و "الگوی های موفق کسب و کار" به صورت ارتباط تصویری برگزار شد. در این ارتباط تصویری که مسؤلین بسیج اصناف استان‌ها و مسؤلین گروه‌های جهادی حضور داشتند، دکتر حسن پور از استان‌ها خواست در رویداد جهادگران با آمادگی کامل شرکت نموده و دستاوردهای گروه های جهادی را به نمایش بگذارند. این رویداد در ۲۵ و ۲۶ شهریور در تهران برگزار خواهد شد. @habib_khoda
پذیرایی از زائران و مجاوران آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام در ایستگاه صلواتی در شارستان رضوی حوزه مقاومت بسیج اصناف ناحیه یاسر بسیج اصناف؛بازاریان وفعالان اقتصادی سپاه امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/khorasanrazavi @habib_khoda
توزیع ۱۵کیلو گوشت خام و ۳۰کیلو برنج توسط بسیج اصناف شهرستان خرم آباد در تاریخ چهارم شهریور اربعین حسینی بین نیازمندان محله ۲۰متری طیب 🔷️بسیج اصناف شهرستان خرم آباد @akhbarasnafiran @habib_khoda
✏️ رهبر انقلاب: ایران، ایران امام رضاست ✏️ برکات امام هشتم، امام رئوف شامل حال همه‌ی آحاد کشور است. ۱۴۰۳/۲/۳۰ 📥 نسخه قابل چاپ 💻 Farsi.Khamenei.ir
🌹 خادم‌الرضا علیه‌السلام @habib_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و صبح بخیر و عرض تسلیت عالم آل محمّد، مولانا علی‌ّبن موسی ٱلرّضا علیهما ٱلسّلام می‌‌فرمایند: لَاٰ یَکُونُ ٱلْمُؤْمِنُ ! مُؤْمِنَاً حَتّیٰ تَکُونَ فِیٖهِ ثَلَاٰثُ خِصَاٰلٍ: سُنَّةٌ مِنْ رَبِّهِ، وَ سُنَّةٌ مِنْ نَبِیِّهِ، وَ سُنَّةٌ مِنْ وَلِیِّهِ، فَأَمَّا ٱلْسُّنَّةُ مِنْ رَبِّهِ فَکِتْمانُ سِرِّهِ، وَ أَمَّا ٱلْسُّنَّةُ مِنْ نَبِیِّهِ فَمُدَاٰرَاةُ ٱلْنَّاٰسِ، وَ أَمَّا ٱلْسُّنَّةُ مِنْ وَلِیِّهِ فَٱلْصَّبْرُ فِیِ ٱلْبَأْسَاٰءِ وَ ٱلْضَّرَّاٰءِ مؤمن ! مؤمن واقعی نیست، مگر آن که سه خصلت در او باشد، سنّتی از پروردگارش و سنّتی از پیامبرش و سنّتی از امامش، امّا سنّت پروردگارش، پوشاندن راز است، امّا سنّت پیغمبرش، مدارا و نرم‌خوئی با مردم است، امّا سنّت امامش، صبر کردن در زمان تنگ‌دستی و پریشان‌حالی است. (أمالی شیخ صدوق، ج ۱، ص ۳۳۹) @habib_khoda
🌹🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج @habib_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیارت مختصر امام رضا علیه السلام : 🏴🏴🏴🏴🏴 ☘️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا وَلِىَّ اللَّهِ وَابْنَ وَلِیِّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّهَ اللَّهِ وَابْنَ حُجَّتِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اِمامَ الْهُدى وَالْعُرْوَهَ الْوُثْقى وَرَحْمَهُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ مَضَیْتَ عَلى ما مَضى عَلَیْهِ آبآؤُکَ الطّاهِرُونَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ لَمْ تُؤْثِرْ عَمىً عَلى هُدىً وَلَمْ تَمِلْ مِنْ حَقٍّ اِلى باطِلٍ وَاَنَّکَ نَصَحْتَ لِلَّهِ وَلِرَسُولِهِ وَاَدَّیْتَ الاَمانَهَ فَجَزاکَ اللَّهُ عَنِ الاِْسْلامِ وَاَهْلِهِ خَیْرَ الْجَزآءِ اَتَیْتُکَ بِاَبى وَ اُمّى زائراً عارِفاً بِحَقِّکَ مُوالِیاً لاَوْلِیآئِکَ مُعادِیاً لاَعْدآئِکَ فَاشْفَعْ لى عِنْدَ رَبِّکَ🌸 ⚘️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ یَا بْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَرَحْمَهُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ اَشْهَدُ اَنَّکَ الاِمامُ الْهادى وَالْوَلِىُّ الْمُرْشِدُ اَبْرَءُ اِلَى اللَّهِ مِنْ اَعْدآئِکَ وَاَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ بِوِلایَتِکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ وَرَحْمَهُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ🌺 @habib_khoda
🏴گدای کوی رضا شو که این امام رئوف به سیـنه‌ی احـدی دست رد نخواهد زد ▪️شهادت غمبار امام عاشقی و مهربانی امام رضا(علیه السلام)به پیشگاه امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ونایب برحقشان وشما عزیزان تسلیت باد @habib_khoda
🌹امام خمینی(ره) ♦️مأمون حضرت رضا (علیه السلام) را با آن همه تزویر و سالوس و گفتن «یا ابن عم» و «یا ابن رسول اللَّه» تحت نظر نگه می ‏دارد! که مبادا روزی قیام کند و اساس سلطنت را درهم بریزد. چون پسر پیغمبر(صلی الله علیه وآله) است و در حق او وصیت شده، و نمی‏ شود او را در مدینه آزاد گذاشت. حکام جائر سلطنت می‏ خواستند، و همه چیز را فدای این سلطنت و امارت می ‏کردند؛ نه اینکه دشمنی خصوصی با کسی داشته باشند. ♦️چنانکه اگر امام (علیه السّلام)، نعوذ باللَّه، درباری می ‏شد، کمال عزت و احترام را به او می‏ گذاشتند، و دستش را هم می‏ بوسیدند. 📚ولایت فقیه، ص: ۱۵۲ @habib_khoda
شیخ صدوق در کتاب امالی داستان شهادت و دفن امام رضا (علیه السلام) را چنین نقل کرده است. به گزارش برنا؛ از ابا صلت هروی روایت شده که گفت: در حالی که خدمت امام رضا علیه السلام ایستاده بودم به من فرمود: ای ابا صلت! به این گنبد که قبر هارون در آن قرار دارد، داخل شو و کمی خاک از چهار طرف آن برایم بیاور. ابا صلت گفت: پس رفتم و خاک را برایش آوردم و چون در برابرش نهادم، به من فرمود: کمی هم از خاک کنار در به من بده، آن را به حضرت دادم، حضرت آن را گرفت و بوئید و ریخت، سپس فرمود: به زودی قبر مرا در این جا حفر خواهند کرد و سنگ بزرگی آشکار خواهد شد که هر گاه تمام کلنگ زنان خراسان دست به دست یکدیگر بدهند، آن را از جای نخواهند کند، آنگاه مثل همین سخن را، راجع به جای پا و محل سر بیان کرد و فرمود: این خاک را به من بده که از تربت من است، حضرت در ادامه فرمود: به زودی قبر مرا در همین جا حفر خواهند کرد، پس وادارشان کن که قبر مرا هفت پله پائین برند و در آن ضریحی (شکاف در وسط گور) قرار دهند و اگر سرباز زدند تا لحد (شکاف درک جانب گور) بسازند، وادارشان کن تا آن را به وسعت دو زراع (یک متر) و یک وجب قرار دهند، خدای متعال هر اندازه که خواهند برایم فراخ خواهد ساخت و چون چنین کردند، در کنار سرم رطوبتی خواهی یافت، پس به سخنی که به تو خواهم آموخت سخن بگو که آب از لحد خواهد جوشید و آن را پر خواهد کرد و تو ماهیان کوچکی در آن خواهی دید، پس نانی که به تو خواهم داد برای آنها بیفکن که ماهیان آن را خواهند خورد و چون از نان چیزی نماند، ماهی بزرگی بیرون خواهد آمد و ماهیان کوچک رایک به یک خواهد بلعید و چیزی از آنها باقی نخواهد گذاشت و پس از آن نا پدید خواهد گشت، وقتی ماهی بزرگ ناپدید شد، دست خود را بر آب گذار و سخنی را که به تو خواهم آموخت بر زبان آور که بعد از آن، آب فروکش خواهد کرد و چیزی از آن باقی نخواهد ماند و این کار را جز در حضور مأمون انجام مده. سپس فرمود: ای اباصلت! فردا صبح بر این بد کار داخل خواهم شد، هر گاه از نزد وی با سر برهنه بیرون آمدم، با من سخن بگو که سخن مرا خواهی شنید و اگر با سر پوشیده خارج شدم، با من سخن مگو. چون بامداد فردا رسید، لباس خود را پوشید و در محرابش به انتظار نشست، در همین حال غلام مأمون بر او داخل شد و عرض کرد: امیرمؤمنان را اجابت کنید، پس حضرت کفش خود را پوشید و عبای خود را بر شانه افکند و به راه افتاد و من نیز همراهی اش کردم تا اینکه بر مأمون که طبق هایی از میوه های گوناگون پیش رویش بود و خوشه انگوری در دست داشت و دانه هایی از آن را خورده بود، داخل گردید، وقتی چشم مأمون به امام رضا علیه السلام افتاد، به جانب حضرت پرید و با او معانقه کرد و میان دو چشمش را بوسید و در پهلوی خویش نشانید و آن خوشه انگور را به حضرت داد و گفت: ای فرزند رسول خدا! آیا انگوری بهتر از این، دیده اید؟ امام رضا علیه السلام به او فرمود: چه بسا انگور خوبی که در بهشت است . مأمون گفت: از این انگور میل کنید حضرت به او فرمود: مرا از خوردن آن معافم دار! مأمون گفت: غیر از خوردن، چاره ای ندارید و چرا از آن نمی خورید؟! شاید نزد شما به چیزی متهمیم؟ پس مأمون، همان خوشه انگور را برداشت و دانه ای از آن خورد و آنرا به حضرت داد، امام رضا علیه السلام سه دانه از آن خورد، سپس آنرا انداخت و از جای برخاست، مأمون به او گفت: کجا می روید؟ حضرت فرمود: به همانجا که روانه ام ساختی، حضرت در حالی که سر مبارک خود را پوشیده بود، بیرون آمد، پس با او سخنی نگفتم تا اینکه داخل خانه شد و دستور بستن در را داد پس آن را بستم و حضرت در بستر خود خوابید و من در صحن خانه، محزون و اندوهگین ایستادم، در همین حال جوانی خوش سیما و مجعد موی و شبیه ترین مردم به امام رضا علیه السلام بر من داخل شد، به طرف او دویدم و گفتم: از کجا داخل شدی در حالیکه در بسته است؟ در جوابم فرمود: آن کسی که مرا در این هنگام از مدینه به اینجا آورد، هم او از در بسته داخل خانه ساخت. عرض کردم: شما که هستید؟ به من فرمود: من، حجت خدا بر توام، ای اباصلت! من محمد بن علی هستم، سپس به سوی پدرش رفت و داخل اتاق شد و به من نیز دستور داد داخل شوم و چون نگاه امام رضا علیه السلام به او افتاد، از جای خود جست و او را در آغوش کشید و به سینه اش چسبانید و میان دو چشمش را بوسه زد، آنگاه او را به میان بستر خود کشید و امام جواد علیه السلام نیز به وی دل سپرد و او را می بوسید و اسراری را با او گفت که من چیزی از آن نفهمیدم و در همان حال بر لبهای مبارک امام رضا علیه السلام، کفی دیدم که از برف سفیدتر بود و مشاهده کردم که امام جواد علیه السلام آن را با زبان خود می لیسید سپس دست خود را از سینه در پیراهنش فرو برد و چیزی شبیه به گنجشک بیرون آورد و امام جواد علیه السلام بی درنگ آن را بلعید و امام رضا علیه السلام در گذشت.
در این حال امام جواد علیه السلام فرمود: ای اباصلت! برخیز و آب و وسایل شستشو و غسل را از صندوق خانه برایم بیاور. عرض کردم: در پستو آب و وسیله شستشو و غسل نیست، پس به من فرمود: دستور را اطاعت کن و من داخل پستو شدم که ناگهان آب، و وسایل غسل را آماده دیدم، بی درنگ از آنجا بیرون آوردم و پیراهن خود را به کمرم بستم تا در غسل امام رضا علیه السلام به امام جواد علیه السلام کمک کنم که حضرت فرمود: ای اباصلت! درنگ کن زیرا کسانی جز تو با من اند و مرا یاری خواهند کرد، پس امام جواد علیه السلام حضرت را غسل داد و چون از غسل فراغت یافت، خطاب به من فرمود: به پستو خانه برو و بسته حاوی کفن و حنوطش را بیاور،پس بدانجا رفتم و بسته ای دیدم که هرگز ندیده بودم و آن را نزد امام جواد علیه السلام آوردم و حضرت با آن، پدر بزرگوارش را کفن کرد و بر وی نماز گزارد، سپس فرمود: تابوت را بیاور، عرض کرد م! پیش نجار بروم و سفارش تابوت بدهم؟ فرمود: برخیز که تابوت در پستو مهیا است، به آنجا رفتم و تابوتی یافتم که هیچگاه مشاهده نکرد ه بودم و آن را نزد حضرت بردم، پس بدن نازنین امام رضا علیه السلام را پس از اینکه بر وی نماز گزارده بود، در تابوت نهاد و پاهای مبارکش را صاف کرد و دو رکعت نماز به جای آورد و هنوز به پایان نرسیده بود که تابوت از جا بلند شد و سقف خانه شکافته گشت و تابوت به آسمان رفت. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! الان است که مأمون پیش ما بیاید و امام رضا علیه السلام را از من بخواهد! بفرمائید چه کنیم؟ حضرت فرمود: خاموش باش، ای اباصلت! تابوت بزودی باز خواهد گشت، هیچ پیامبری در مشرق عالم از دنیا نرود و وصی و جانشین او در مغرب عالم نمیرد، مگر اینکه خدای متعال جسم و روح آن دو را گرد هم می آورد و هنوز سخنان حضرت به پایان نرسیده بود که سقف شکافت و تابوت فرود آمد، پس حضرت بپاخاست و بدن نازنین امام رضا علیه السلام را بیرون آورد و بر بستر وی نهاد، گویا غسل و کفن نشده است و بی درنگ فرمود: ای اباصلت! برخیز و در را برای ورود مأمون بگشا، در را گشودم و مأمون و غلامانش را پشت در دیدم، پس مأمون در حالی که اندوهگین بود و می گریست و گریبانش را چاک زده، دست بر سر می زد و می گفت: ای آقا! ای مولا و ای سید و سرور من! من داغدار تو شدم، داخل خانه گشت و نزد سر حضرت نشست و گفت: تجهیز او را آغاز کنید و دستور کندن قبر داد و همان جایگاه مورد نظر را کندند و تمام آنچه حضرت فرموده بود بی کم و کاست آشکار شد، در همین موقع یکی از همنشینان مأمون به او گفت: آیا باور نمی کنی که او امام است؟! مأمون گفت: آری (باور دارم) پس گفت: چاره ای نیست از اینکه امام باید مقدم (بر سایرین) باشد و مأمون دستور داد که سمت قبله قبری برایش حفر نمایند، در این هنگام گفتم: حضرت دستور داده است که آن را هفت پله حفر کنم و برایش ضریح (شکاف در وسط قبر) بشکافم. مأمون گفت: جز ضریح، همه را مطابق نظر اباصلت، عمل کنید و به جای ضریح برایش لحد (شکاف درک جانب قبر) بسازید، وقتی چشم مأمون به آب و ماهیان و... افتاد، گفت: شگفتی های امام رضا، پایان ندارد و همانگونه که در حیاتش آنها را به ما می نمود، بعد از رحلتش نیز نشان ما می دهد. یکی از وزیران مأمون که همراه او بود به وی گفت: آیا می دانی که امام رضا چه خبری به تو می دهد؟ مأمون گفت: نه، او گفت: حضرت به تو خبر می دهد مثل دولت شما بنی عباس، هر چند تعدادتان زیاد باشد و مدتتان طولانی بشود، مثل این ماهیان است که سرانجام وقتی اجلتان برسد و مدتتان به سر آید و قدرتتان از دست برود خدای متعال مردی را از خاندان بر شما مسلط خواهد ساخت تا نابودتان گرداند، مأمون به او گفت: راست گفتی. پس مأمون به من گفت: ای اباصلت! کلامی را که بر زبان آوردی به من بیاموز، در جوابش گفتم: به خدا سوگند! آن کلام را همین ساعت ازیاد بردم، و من راست می گفتم؛ مأمون دستور به حبس من داد و امام رضا علیه السلام به خاک سپرده شد. مدت یکسال در زندان به سر بردم تا اینکه دلتنگ شدم و وقت سحری، دست به دعا برداشتم و خدای متعال را به حق محمد و آل محمد سوگند دادم که گشایشی حاصل کند و هنوز دعای خود را به پایان نبرده بودم که امام جواد علیه السلام بر من داخل شد و به من فرمود: ای اباصلت! دلتنگ شده ای؟ عرض کردم: آری، به خدا سوگند! فرمود! برخیز و بیرون شو، آنگاه دست مبارک خود را به قید و بندهایی که بر من نهاده شده بود، زد و همه را گشود و دستم را گرفت و پیش چشم نگهبانان و غلامان مرا از خانه بیرون برد و همگی مرا می دیدند ولی هیچکدام نتوانستند حرفی با من بزنند و من از در بیرون رفتم، سپس حضرت به من فرمود: برو در پناه خدا که هرگز تو و او به یکدیگر نخواهید رسید. اباصلت گفت: و تا این ساعت، با مأمون دیداری نداشته ام @habib_khoda
سلام و عرض تسلیت مجدد پیام‌های بالا را علی رغم طولانی بودن، مطالعه فرمایید. با تشکر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰا @habib_khoda
🌹نامه شهیدمدافع حرم محسن حججی به امام رضا (علیه السلام) "بسیار خواندنی و تأثیر گذار" بسم الله النور، النور... به: انیس النفوس، شمس الشموس، مولا علی ابن موسی الرضا(ع) از :غلام رو سیاه، گنهکار 🌹سلام آقای خوبم از آخرین باری که به پابوستان آمدم تاکنون چندسالی می گذرد؛ و حال که در صحن و سرایت هستم سرتاپا شوق و شعف دارم. 🌹یادم هست دفعه قبل خواسته های زیادی از شما داشتم؛ الان که خوب فکر میکنم به همه ی خواسته هایم رسیده ام. شغل سپاه، عروسی، جور شدن زندگی و... منمونم آقای خوبم، ممنون... 🌹دو روز پیش كه با لباس سبز پاسداری به حرمت قدم گذاشتم چقدر لذت بردم؛ باورم نمیشود؛ همه اینها را از کرم و بزرگی شما میدانم. 🌹مولای من، با ورود به سپاه دریچه ای جدید از زندگی به روی من باز شد؛ اگر روزی هزار بار شکر خدا را بگویم باز هم کم است؛ ارباب من، از لذت های دنیوی هرآنچه که باید می چشیدم را چشیدم... 🌹حال، بی صبرانه مشتاق چشیدنی لذتی اخروی هستم؛ لذتی که نهایتش رضای خداست... 🌹یا رضا، تو را به پدر بزرگوارت موسی بن جعفر(ع) قسم، تو را به فرزند عزیزت جواد الائمه قسم، تو را به خواهر گرامی ات فاطمه معصومه قسم، ضامن من شوید... 🌹آقا جان دوست دارم همانند علی اکبر(ع) در جوانی شهدِ شیرین را بنوشم و جان ناقابلم را فدای شما اهل بیت کنم. 🌹فقط یک خواسته شخصی دیگر دارم؛ مولای من، بر من منت بگذار و را امضاء کن. 🌹امشب شام دوشنبه است؛ می گویند دوشنبه ها و پنج شنبه ها پرونده اعمال ما می رود دست صاحبمان ولی عصر(ع)... 🌹آقای من، تو را به مادرت زهرا(س) قسم، شهادت نامه ام را با امضای خودت مزین کن. آرزو دارم امشب پرونده ام به همراه جواز شهادتم به دست امام زمان(ع) برسد؛ بدون شک با دیدن امضای ضمانت شما، ولی عصر(ع) هم امضاء می کند. 🌹گرچه سرتا پا گناهم، رو سیاهم ضامنم باش ای رضا مانند آهو دِه پناهم... آقای من... مرا از درگاهت ناامید نکن الهی رضاً به رضاک لامعبود سواک دوشنبه/ سه شنبه 94/5/6 حرم امام رضا(ع)/ رواق دار الاجابه 01:34 بامداد محسن حججی @habib_khoda
خاک پای زائران حضرت امام علی‌ّ بن موسی الرضا علیه السلام @habib_khoda
در آخرین روز ماه صفر: زیارت حرم مطهر شهدای گمنام شهرک شهید دقایقی تهران و شرکت در مراسم سوگواری حضرت امام علی‌ّ بن موسی الرضا علیه السلام به میزبانی سردار جمیری فرمانده دلاور حفاظت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی @habib_khoda
چهره امام رضا (ع) را در خواب دیدم و کشیدم علیرضا ذاکری، طراح و نقاش پیشکسوت: سال۱۳۷۵ درمشهد در مراسمی نسبتا خصوصی از استاد فرشچیان پرسیدم مینیاتوریست ها چهره اهل بیت را با نور یا پوشیه نشان می دهند، شما چهره امام رضا (ع) را از کجا در تابلوی ضامن آهو ترسیم کردید؟ وی پاسخ داد: سال ۵۹ برای عمل قلب به آمریکا رفته بودم. دکترها اصرار داشتند که حتما عمل قلب انجام دهم و چندین نوبت آزمایش گرفتند و من دراین فواصل متوسل بودم به امام هشتم که «آقا کمکم کنید». در آخرین آزمایش دکترها شگفت زده گفتند که شما طی این مدت نزد کدام دکتر دیگر رفته ای؟! هر چه گفتم جایی نرفتم باور نمی کردند و به من گفتند که قلب شما کامل سالم است و نیازی بعمل ندارد. شما درمان شده اید! پس از این اتفاق در همانجا که برای طولانی مدت در هتل بودم، تصمیم گرفتم تابلوی «ضامن آهو» را بکشم. تابلو ۶ ماه طول کشید. وقتی به قسمت های چهره مبارک حضرت رسید، بدلم افتاد که تمثال ایشان را بکشم.لذا متوسل شدم و همان شب در خواب صورت مبارک حضرت را دیدم و ایشان با مهربانی فرمودند من را ببین و بکش! وقتی بیدار شدم، چیزی از چهره مبارک حضرت در ذهنم نمانده بود. @habib_khoda
27.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷یادواره شهدای 550 شهید اصناف استان مازندران با محوریت 58 شهید اصناف و بازار شهرستان فریدونکنار 🔰سخنران: سردار سرتیپ دوم پاسدار دکتر غلامرضا حسن پور رییس سازمان بسیج اصناف و بازاریان و فعالان اقتصادی کشور ♦️زمان: پنج شنبه مورخه 1403/6/15 ساعت 10 صبح 🔹مکان: شهرستان فریدونکنار - امام زاده محمد (ع)-- مزار سردار شهید حاج حسین بصیر # استقبال کنگره ملی شهدای مازندران # اصناف و بازاریان استان # اصناف شهرستان فریدونکنار # اصناف و اتحادیه های صنفی 🟫رسانه خبری بسیج اصناف غرب مازندران👇 🇮🇷https://eitaa.com/basig_asnaf @habib_khoda