⚠️ اکثر کسانی که به دوزخ می‌روند، به خاطر نفهمیدن این حقیقت است! 👈🏻 این رو به فرزندتون یاد بدید. #استوری @Panahian_ir

🚨اینهم از روزهای عادی برای زنان مسلمان در غــــرب توجه دارین... اینجا مهد آزادی عقیده و بیان و حقوق‌بشر هست!!! غربگدایان چقدر کثیف هستند که دست از حمایت اینچنین #تمدن_نکبتی نمی‌کشند. #غرب_بدون_روتوش #غرب_شناسی #غرب_بهشت_نیست #ایران_جهنم_نیست ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛

💓 قابل توجه آقایونی که خیلی به شهادت علاقه دارند😁 ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛

📽 کرونا از معرفی تا درمان دکتر روازاده 🔹در این کلیپ علاوه بر اظهارات روشنگرانه ایشان در خصوص برخی روش های درمانی ایشان برای درمان کرونا نیز ارائه می شود. برخی درمانها:👇 حجامت بخور جوش شیرین داروی امام کاظم قطره حنظل قطره سینا 19 دوسین سیب آبسیب عسل سویق سیب عسل ولیموترش آب میوه طبیعی شربت آلرگارد ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛

آخوند در میدان ‌ 🔻باقر سواری طلبه حوزه علمیه اهواز نوشت:‌ دیشب اعتراضات مردم سوسنگرد واسه بی آبی شدت گرفت کارشون به درگیری با نیروهای امنیتی کشیده شده خیلی اوضاع داشت وخیم می شد دوطرف داشتند زخمی می دادند این وسط چندتا طلبه با لباس روحانیت اومدند بین مردم و بچه‌های انتظامی قرار گرفتن و به قائله ختم دادن جون و سلامتشون در خطر بود اما اون رو کف دست گرفتن تا مبادا آسیبی به کسی برسه شاید یکی دوتا فحش و ناسزا هم خوردن، بهشون جسارت شد ... ولی آقا طلبگی همینه میگفت اومدی طلبه شدی که فحش بخوری، مث پیغمبر . همه میدونن از ما روحانیت کاری ساخته نیست شعور ملت بالاست میدونن کشور سازوکار داره . مسئول مربوطه رو میشناسن اما وقتی دلش پره سرِ کی خالی کنه؟ جوون میاد پیش ماها از مشکلاتش بگه، یه خورده هم عصبانی بشه داد بزنه ... این یعنی ما روحانیون پناهگاه مردمیم. مردم درد دلشون رو به ما میگن با ما تسکین میشن دمتون گرم رفقای عزیزم طلاب حوزه علمیه‌ی سوسنگرد که دیشب فداکاری کردید این بحران هم مثل بقیه‌ی مشکلات کشور تموم میشه ان‌شاءالله چیزی که می مونه همین معرفت آدم‌هاست. ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛

روستایی عجیب و خارق العاده در فرانسه که تمام ساکنانش مسلمان شیعه شده اند و معتقد و منتظر ظهور امام زمان ایستاده اند! 🔹توصیه می کنم با سبک زندگی و چگونه مسلمان و شیعه شدن این روستا آشنا شوید! 🔹شک ندارم تاکنون از این روستا کمتر کسی مطلع بوده است! ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛

👤پیام یک خوزستانی در خصوص پوشش اخبار بی آبی بعضی روستاهای #خوزستان: 👇👇👇👇👇👇👇 همه جای استان بی آبی نیست و هدف اغتشاش گران آب نیست، هدف آن ها آشوب و ایجاد نا امنی است. لطفا بفرستید برای اونایی که بسیاری از شایعات خوزستان رو هم منتشر میکنند

امام على عليه السلام: جِماعُ الشَّرِّ في مُقارَنةِ قَرينِ السُّوءِ همه بدی ها در مجالست با #همنشينِ_بد است👌 📚غررالحكم حدیث4774 ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛

🕋بخشی از خطبه پیامبر در روز غدیر: 💠اي مردم از علي روی مگردانید، از او فاصله نگیرید، از اطرافش پراکنده نگردید، و از ولایتش سرپیچی نکنید. چون اوست که...... ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛

سبک شده‌ام...سبک شده ایم..پنج تایی...نه انگار چهارتاییمان...!! دلم می‌خواهد بلند بخندم...بالا و پایین می رویم ، به پسر ها که نگاه می‌کنم : ذوق زده می‌شوم، چقدر خوشحالند!! در این حال هم از سربه‌سر گذاشتن همدیگر، دست برنمی‌دارند! بالا و پایین...یالا وپایین...سینوسی حرکت می‌کنیم...شبیه موقع هایی که باموتور پنج تاییمان توی یک سرازیری می‌افتادیم و دلمان هری می‌ریخت، بچه‌ها از ذوق داد میزدند و حسین می‌خندید و می‌گفت: این هم تفریح آخر هفته که قولش را داده بودم!! من می‌خندیدم و خودم را روی موتور جلوتر میکشیدم و مطهره را بیشتر به بغلم می‌چسباندم! مطهره!! بغلم خالی شده!! حسین را صدا می‌زنم...حسین!! برمی‌گردد و سبکبار نگاهم می‌کند: جان حسین! گیج و گنگ می‌گویم: مطهره! نگاهش را از من می‌دزدد و به پایین نگاه می‌کند: می‌آید...نگران نباش! با صدای حسین نگرانیم می‌رود پشت کوه قاف! مگر می‌شود حسین حرفی بزند و درست از اب در نیاید...آغوشم از حضور مطهره خالی شده و دلتنگ شده‌ام ، اما حسین گفت: نگران نباش...می‌‌آید!! صدایمان می‌زنند از پایین...حسین را...من را و بچه‌ها...سرم را بالا میبرم تا نشنوم صداها را... ناله می‌کنند..ناله می‌کنند..!! مگر چه شده!!؟ نکند برای کسی اتفاقی افتاده باشد!! دوباره توی ذهنم می‌چرخد: "مطهره" !! حسین ذهنم را می‌خواند و با نگاهش آرامم می‌کند و می‌گوید: آرام...آرام عزیزتر ازجانم... آرام می‌شوم و خود را به دست باد ملایمی می سپارم که صورتم را نوازش می‌کند...هیچ دغدغه ای ندارم، دست حسین را می‌گیرم و پسرها را به خودم می‌چسبانم...آخ اگر مطهره هم بیاید، دیگر کیفمان کوک می‌شود و همه دلتنگی‌ها می‌رود پشت کوه قاف...!! صدای ناله‌ها ولمان نمی‌کند...می‌گویم: حسین‌جان...بالاتر برویم...صداها آزارم می‌دهد!! حسین غمگین به پایین نگاه می‌کند و می‌گوید: می‌رویم...مطهره بیاید، می‌رویم! چشمانم را می‌بندم و ناگهان پسرها ذوق زده باهم دم می‌گیرند: مطهره...مطهره..مطهره مطهره آمده...دوباره آغوشم پرشده از او... چشمانم همچنان بسته است...مطهره را به خودم فشار میدهم و صدای حسین را می‌شنوم که وقت رفتن است...نوحه خوانی از آن پایین روضه رقیه می‌خواند! #عروج #یک_خانواده_پنج_نفره_و_دیگر_هیچ #محمد_حسین_فرج_نژاد ┏⊰✾🌸✾⊱━━━─━━┓ @shamimeefaf @habibatolhosein ┗━━─━━━⊰✾🌸✾⊱┛