*بسمالله الرحمن الرحیم*
🌼 #حدیث_نور 🌼
🌸 *قالَ اللّه ُ جل جلاله*
💠 *يا داوُدُ! بَلّـِغْ اَهْلَ الأَرضِ اِنّى حَبيبُ مَنْ اَحَبَّنى وَ جليسُ مَنْ جالَسَنى وَ مُؤْنِسٌ لِمَنْ اَنِسَ بِذِكْرى وَ صاحِبٌ لِمَنْ صاحَبَنى وَ مُختارٌ لِمَنِ اخْتارَنى وَ مُطيعٌ لِمَنْ اَطاعَنى . . . ;*
💠 *اى داود! به زمينيان برسان كه*
*من دوست كسى هستم كه مرا دوست بدارد، همنشين كسى هستم كه با من همنشينى كند، همدم و مونس كسى هستم كه با ياد من اُنس داشته باشد، همراه و هم صحبت كسى هستم كه با من مصاحبت كند، كسى را بر مى گزينم كه مرا برگزيند،;*
📚 المجالس السنيّه ، ص 77
📹 | رهبر انقلاب: حتما تلاوت قرآن روزانه را فراموش نکنید، ولو یک صفحه، ولو نیم صفحه قرآن را حتما بخوانید.
*بسمالله الرحمن الرحیم*
* حضرت فاطمه زهرا (سلاماللَّهعلیها):*
*قالَتْ علیها السلام :جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیرا لَکُمْ مِنَ الشِّرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیها لَکُمْ مِنَ الْکِبْرِ، وَالزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِی الرِّزقِ، وَالصِّیامَ تَثْبیتا لِلاْ خْلاصِ، وَالْحَّجَ تَشْییدا لِلدّینِ.*
* حضرت فاطمه زهرا (سلاماللَّهعلیها): خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را برای طهارت از شرک و نجات از گمراهی ها و شقاوت ها قرار داد. و نماز را برای خضوع و فروتنی و پاکی از هر نوع تکّبر، مقرّر نمود. و زکات (و خمس ) را برای تزکیه نفس و توسعه روزی تعیین نمود. و روزه را برای استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را برای استحکام اساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.*
*بسمالله الرحمن الرحیم*
*حدیث نورانی از امام موسی بن جعفر الکاظم(علیه السلام)*
*تَفَقَّهوا فی دینِ الله فإنَّ الفقه مفتاحُ البَصیرة،وتَمامُ العِبادة و السّببُ إلی المنازل الرفیعة و الرُّتبِ الجَلیلة فی الدین و الدنیا،و فَضلُ الفَقیه علی العابد كَفَضلِ الشمسِ علی الكواكب و مَن لَم یَتَفَقَّه فی دینهِ لَم یَرضَ اللهُ لهُ عملاً*
*در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛ زیرا فهم عمیق در دین، كلید بصیرت و كمال عبادت و سبب تحصیل مقام های والا و مراتب شكوهمند در امور دین ودنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر كواكب، و كسی كه در دینش فهم ِعمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.*
تحف العقول ص۴۱۰
*بسمالله الرحمن الرحیم*
*رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:*
*قبرهرروز۵مرتبه انسان راصدا میزند،*
*۱-من خانه فقرهستم باخودتان گنج بیاورید*
*۲-من خانه ترس هستم با خودتان أنیس بیاورید*
*۳-من خانه مارهاوعقرب هاهستم باخودتان پادزهربیاورید*
*۴-من خانه تاریکی هاهستم باخودتان روشنایی بیاورید*
*۵-خانه ریگ هاوخاک هاهستم باخودتان فرش بیاورید*
*۱-گنج:لا اله إلا الله*
*۲-انیس: تلاوت قرآن*
*۳-پادزهر:صدقه،خیرات*
*۴-چراغ:نماز نمازشب*
*۵-فرش:عمل صالح*
*اللهم صل علی محمدوال محمد*
کلمه لا اله الا الله محمدرسول الله
نشر حداکثری
کتاب قمقام زخار
مقتل خوب از سیدالشهدا سلام الله علیه
فرهاد میرزا
*بسمالله الرحمن الرحیم*
امام کاظم علیه السلام
محمد بن فلان واقفى، گويد: من عموزادهاى داشتم به نام حسن بن عبد الله، مردى بود زاهد و عابدترين اهل عصر خود، سلطان از هيبت دين دارى و كوشش او در عبادت و تقوى حساب مىبرد و بسا در برابر سلطان سخنهاى درشت مىگفت و او را موعظه مى كرد و امر به معروف و نهى از منكر مىنمود و سلطان به مصلحت خود از او در خورد مىكرد و متحمل مىشد، هميشه بر اين وضع بود تا روزى ابو الحسن موسى (ع) وارد مسجد شد و او هم در مسجد بود، چون چشم امام به او افتاد اشاره كرد و نزد آن حضرت آمد به او فرمود:
اى ابو على، من اين روشى كه تو دارى بسيار دوست دارم و دل پسند است جز اين كه تو معرفت ندارى، بايد دنبال معرفت باشى، عرض كرد قربانت، معرفت چيست؟ فرمود: برو دين را بفهم و حديث دريافت كن، عرض كرد: از چه كسى؟ فرمود: از فقهاء اهل مدينه و سپس آنها را به من عرضه كن، گويد: رفت و احاديثى نوشت و آورد خدمت امام كاظم (ع) و براى او خواند، امام همه را ردّ كرد، و باز فرمود: برو معرفت ياد بگير.
آن مرد به دين خود علاقه داشت و پيوسته به امام كاظم (ع) متوجه بود، تا روزى كه آن حضرت به مزرعه خود مىرفت، در راه خدمت او رسيد، و عرض كرد، قربانت، من در برابر خدا دامن شما را مىگيرم، مرا به معرفت رهنمائى كن.
گويد: امام او را از مقام امير المؤمنين (ع) مطلع كرد و آنچه بعد از رسول خدا (ص) پديد شد و كار آن دو مرد را (ابو بكر و عمر) به او گزارش داد (يعنى توطئه و نيرنگ كودتاى آنها را براى او فاش كرد) او هم قبول كرد و سپس عرض كرد، بعد از امير المؤمنين (ع) امام بر حق كه بود، فرمود: حسن (ع) سپس حسين (ع) تا به خودش رسيد و دم فرو بست.
گويد: به آن حضرت عرض كرد: قربانت، امروز امام بر حق كيست، فرمود: اگر به تو بگويم مىپذيرى؟ عرض كرد:
قربانت، آرى، فرمود: منم آن امام بر حق، گفت: دليلى براى م
ن بياوريد، فرمود: برو نزد اين درخت (با دست خود اشاره به درخت خار مغيلانى كرد) و به او بگو: موسى بن جعفر به تو مىگويد: نزد من بيا، گويد: من نزد آن درخت رفتم و به چشم خود ديدم زمين را مىشكافد به وضعى خاص و آمد تا برابر آن حضرت ايستاد و سپس به او اشارتى كرد، و برگشت، گويد: اعتراف به امامت آن حضرت كرد و خموشى گزيد و به عبادت پرداخت، و ديگر كسى نديد كه سخنى گويد.
باب ما يفصل به بين دعوى المحق و المبطل في أمر الإمامة
علِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ فُلَانٍ الْوَاقِفِيِّ قَالَ:
كَانَ لِيَ ابْنُ عَمٍّ يُقَالُ لَهُ- الْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ كَانَ زَاهِداً وَ كَانَ مِنْ أَعْبَدِ أَهْلِ زَمَانِهِ وَ كَانَ يَتَّقِيهِ السُّلْطَانُ لِجِدِّهِ فِي الدِّينِ وَ اجْتِهَادِهِ وَ رُبَّمَا اسْتَقْبَلَ السُّلْطَانَ بِكَلَامٍ صَعْبٍ يَعِظُهُ وَ يَأْمُرُهُ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَاهُ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ كَانَ السُّلْطَانُ يَحْتَمِلُهُ لِصَلَاحِهِ وَ لَمْ تَزَلْ هَذِهِ حَالَتَهُ حَتَّى كَانَ يَوْمٌ مِنَ الْأَيَّامِ إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى ع وَ هُوَ فِي الْمَسْجِدِ فَرَآهُ فَأَوْمَأَ إِلَيْهِ فَأَتَاهُ فَقَالَ لَهُ يَا أَبَا عَلِيٍّ مَا أَحَبَّ إِلَيَّ مَا أَنْتَ فِيهِ وَ أَسَرَّنِي إِلَّا أَنَّهُ لَيْسَتْ لَكَ مَعْرِفَةٌ فَاطْلُبِ الْمَعْرِفَةَ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ وَ مَا الْمَعْرِفَةُ قَالَ اذْهَبْ فَتَفَقَّهْ وَ اطْلُبِ الْحَدِيثَ قَالَ عَمَّنْ قَالَ عَنْ فُقَهَاءِ أَهْلِ الْمَدِينَةِ ثُمَّ اعْرِضْ عَلَيَّ الْحَدِيثَ قَالَ فَذَهَبَ فَكَتَبَ ثُمَّ جَاءَهُ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِ فَأَسْقَطَهُ كُلَّهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ اذْهَبْ فَاعْرِفِ الْمَعْرِفَةَ وَ كَانَ الرَّجُلُ مَعْنِيّاً بِدِينِهِ فَلَمْ يَزَلْ يَتَرَصَّدُ أَبَا الْحَسَنِ ع حَتَّى خَرَجَ إِلَى ضَيْعَةٍ لَهُ فَلَقِيَهُ فِي الطَّرِيقِ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنِّي أَحْتَجُّ عَلَيْكَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ فَدُلَّنِي عَلَى الْمَعْرِفَةِ قَالَ فَأَخْبَرَهُ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع وَ مَا كَانَ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَخْبَرَهُ بِأَمْرِ الرَّجُلَيْنِ فَقَبِلَ مِنْهُ ثُمَّ قَالَ لَهُ فَمَنْ كَانَ بَعْدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع قَالَ الْحَسَنُ ع ثُمَّ الْحُسَيْنُ ع حَتَّى انْتَهَى إِلَى نَفْسِهِ ثُمَّ سَكَتَ قَالَ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَنْ هُوَ الْيَوْمَ قَالَ إِنْ أَخْبَرْتُكَ تَقْبَلُ قَالَ بَلَى جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ أَنَا هُوَ قَالَ فَشَيْءٌ أَسْتَدِلُّ بِهِ قَالَ اذْهَبْ إِلَى تِلْكَ الشَّجَرَةِ وَ أَشَارَ بِيَدِهِ إِلَى أُمِّ غَيْلَانَ فَقُلْ لَهَا يَقُولُ لَكِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ أَقْبِلِي قَالَ فَأَتَيْتُهَا فَرَأَيْتُهَا وَ اللَّهِ تَخُدُّ الْأَرْضَ خَدّاً حَتَّى وَقَفَتْ بَيْنَ يَدَيْهِ ثُمَّ أَشَارَ إِلَيْهَا فَرَجَعَتْ قَالَ فَأَق
َرَّ بِهِ ثُمَّ لَزِمَ الصَّمْتَ وَ الْعِبَادَةَ فَكَانَ لَا يَرَاهُ أَحَدٌ يَتَكَلَّمُ بَعْدَ ذَلِكَ.
- مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى وَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ مِثْلَهُ.
اصول کافی: کتاب الحجه/ وجه تمایز مدعی حق از مدعی باطل امامت/ حدیث هشتم
اصول کافی
جلد اول
کتاب الحجة
موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام
*بسمالله الرحمن الرحیم*
*فضیلت نشستن نزد عالم*
*حضرت رسول اكرم صلیاللهعلیهوآله وسلم فرمودند:*
*مَا مِنْ مُوْمِنٍ یَقْعُدُ سَاعَةً عِنْدَ العَالِمِ الاَّ نَاداهُ رَبُّهُ: جَلَسْتَ الیَ حَبِیبِی؟ وَعِزَّتِی و جَلاَلِی لاَسْكَنْتُكَ الجَنَّةَ مَعَهُ*
*«هر مومنی یك ساعت در نزد عالم بنشیند خداوند او را ندا میكند: در نزد حبیب من نشستی؟ قسم به عزّت و جلال خودم تو را در بهشت با او همنشین میگردانم.»*
/s/article.tebyan.net/UserArticle/AmpShow/905154
امالی صدوق،ص۳۷
*بسمالله الرحمن الرحیم*
*حدیث نورانی از امام موسی بن جعفر الکاظم(علیه السلام)*
*تَفَقَّهوا فی دینِ الله فإنَّ الفقه مفتاحُ البَصیرة،وتَمامُ العِبادة و السّببُ إلی المنازل الرفیعة و الرُّتبِ الجَلیلة فی الدین و الدنیا،و فَضلُ الفَقیه علی العابد كَفَضلِ الشمسِ علی الكواكب و مَن لَم یَتَفَقَّه فی دینهِ لَم یَرضَ اللهُ لهُ عملاً*
*در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛ زیرا فهم عمیق در دین، كلید بصیرت و كمال عبادت و سبب تحصیل مقام های والا و مراتب شكوهمند در امور دین ودنیاست. و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر كواكب، و كسی كه در دینش فهم ِعمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.*
تحف العقول ص۴۱۰