بسم‌الله الرحمن الرحیم پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام دعا کردن دست هایش را بلند می نمود و همانند فقیر درمانده و گرسنه ای که طعام می خواهد، به درگاه خداوند ناله و زاری می کرد.[5] ام سّلمه در گزارشی از چگونگی عبادات و راز و نیازهای شبانه پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید:& وقتی در نیمه های شب متوجّه عدم حضور پیامبر شدم، دیدم حضرت در گوشه ای از اتاق در حال ایستاده، دست ها را به سوی آسمان دراز کرده و اشک از چشمانش سرازیر است و با خداوند این گونه صحبت می کند: «اللَّهُمَّ لا تَنْزَعْ مِنّی صالِحَ ما اعْطَیتَنی ابَداً، اللَّهُمَّ لا تُشْمِتْ بی عَدُوّاً وَلا حاسِداً ابَداً اللَّهُمَّ وَلا تَرُدَّنی فی سُوءٍ اسْتَنْقَذتَنی مِنْهُ ابَداً اللَّهُمَّ وَلاتَکلْنی الی نَفْسی طَرْفَةَ عَینٍ ابَداً؛» پروردگارا! از من نیک ترین عطاهایت را هرگز پس نگیر! خدایا مرا در معرض شماتت دشمن و افراد حسود قرار نده! بارالها! مرا به حوادث بد و ناگوار که نجات داده ای دوباره برنگردان! خداوندا! مرا یک لحظه به اندازه چشم به هم زدن به نفس خودم واگذارمکن! ام سلمه با دیدن حالات عرفانی و سراسر عشق و خلوص پیامبر به گریه افتاد تا اینکه پیامبر به صدای گریه او آمد و فرمود: ای ام سلمه! چرا گریه می کنی؟ گفت: ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت! شما با آن مقام و منزلت که نزد خدای متعال داری اینگونه با تضرّع و خشوع و التماس دعا می کنی و حاجت می طلبی؟! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای ام سلمه! من چگونه خود را در امان ببینم که خداوند یک لحظه یونس بن متی را به خودش واگذار کرد و او را رها نمود. به سرش آن حادثه دردناک آمد.[6] [5] سنن النبى، 7 ص 315. [6] تفسير قمى، ج 2، ص 74.

بسم‌الله الرحمن الرحیم پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام دعا کردن دست هایش را بلند می نمود و همانند فقیر درمانده و گرسنه ای که طعام می خواهد، به درگاه خداوند ناله و زاری می کرد.[5] ام سّلمه در گزارشی از چگونگی عبادات و راز و نیازهای شبانه پیامبر صلی الله علیه و آله می گوید:& وقتی در نیمه های شب متوجّه عدم حضور پیامبر شدم، دیدم حضرت در گوشه ای از اتاق در حال ایستاده، دست ها را به سوی آسمان دراز کرده و اشک از چشمانش سرازیر است و با خداوند این گونه صحبت می کند: «اللَّهُمَّ لا تَنْزَعْ مِنّی صالِحَ ما اعْطَیتَنی ابَداً، اللَّهُمَّ لا تُشْمِتْ بی عَدُوّاً وَلا حاسِداً ابَداً اللَّهُمَّ وَلا تَرُدَّنی فی سُوءٍ اسْتَنْقَذتَنی مِنْهُ ابَداً اللَّهُمَّ وَلاتَکلْنی الی نَفْسی طَرْفَةَ عَینٍ ابَداً؛» پروردگارا! از من نیک ترین عطاهایت را هرگز پس نگیر! خدایا مرا در معرض شماتت دشمن و افراد حسود قرار نده! بارالها! مرا به حوادث بد و ناگوار که نجات داده ای دوباره برنگردان! خداوندا! مرا یک لحظه به اندازه چشم به هم زدن به نفس خودم واگذارمکن! ام سلمه با دیدن حالات عرفانی و سراسر عشق و خلوص پیامبر به گریه افتاد تا اینکه پیامبر به صدای گریه او آمد و فرمود: ای ام سلمه! چرا گریه می کنی؟ گفت: ای رسول خدا! پدر و مادرم به فدایت! شما با آن مقام و منزلت که نزد خدای متعال داری اینگونه با تضرّع و خشوع و التماس دعا می کنی و حاجت می طلبی؟! پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای ام سلمه! من چگونه خود را در امان ببینم که خداوند یک لحظه یونس بن متی را به خودش واگذار کرد و او را رها نمود. به سرش آن حادثه دردناک آمد.[6] [5] سنن النبى، 7 ص 315. [6] تفسير قمى، ج 2، ص 74.

❌ از ارسال یکجای تصاویر پرهیز کنید. تصاویر برای مخاطبین باید دانه به دانه و به #مرور_زمان مثلا در یک بازه نصف روزه منتشر شود تا همه را ببیند، مطالعه کند و هر کدام آرام آرام یخ او را آب کنند. به جمع آینده سازان ایران بپیوندید👇👇👇 https://eitaa.com/mohtavaye_jebhe

✅ محتواهای موضوعات دیگر هم آماده است. الان دارم میرم گفت‌وگوی خیابانی، عمر و توانی باشه انشالله آخر شد بارگزاری می کنم. ✌️

❓قطع گاز و برق تابستان ۱۴۰۰