eitaa logo
هادرون
6.3هزار دنبال‌کننده
49.7هزار عکس
17.4هزار ویدیو
216 فایل
کانال خبری تحلیلی هادِرون؛ بروزترین کانال خبری استان یزد در #ایتا برای درج پیام در کانال به ایدی زیر پیام بدید: @ertebat_ba_haderoon ❌ تبلیغات👇👇👇 @tablighate_haderoon
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 هیئت یعنی سیاست و دیانت نه قیمه و قمه! 🔻 هیئت باید سیاسی باشد؛ 1⃣ ماه محرم شد و ملائکـۀ ا... پرچم عزای حسین(علیه السلام) بر عرش الهی آویختند. عزاداران حسین دسته دسته، هیئت به هیئت، مسجد به مسجد را سیاه پوش کرده اند. حرارت غم حسین (ع) دلهای مؤمنین و محبین را صیقل داده است. دیده ها کم کم دریا می شود و کشتی دلها در تلاطم غم حسین. در عصر امروزی که برخی به دنبال « » ی جهان مادی هستند ناخدای کشتی ما حسین بن علی است. سفینه حسین هم بزرگتر است هم سریعتر. گریه بر حسین سیاسی است و ما ملت گریه هستیم. ما با گریه، کاخ دژخیمان و سرسپرده ی کدخدا را برانداختیم. 2⃣ شیعه با همین مراسمات و عزاداری ها در طول تاریخ، مکتب حسین بن علی را حفظ کرده و همواره با عدل علیه ظلم قیام کرده است. فرق ندارد ظالم که باشد. ظلم و ظالم هرکه باشد چه یزید و چه آمریکا و چه های خارجی و وطنی، باید مقابلش ایستاد. حال عده ای غافل و عده ای مغرض، بدنبال تهی کردن این عزاداری ها از سیاست هستند. عده ای می خواهند هیئت سیاسی نباشد. در هیئتی که سیاست نباشد، در هیئتی که مبارزه با ظلم نباشد، در هیئتی که نقد و امر به معروف و نهی از منکر نباشد، در آن هیئت یزید و اوباما و ترامپ و نتانیاهو منبر می‌روند، عمر سعد و شیعه لندنی سینه می زنند، بی بی سی و شرق و غرب روضه می خوانند و و جناب ملک عبدالشیطان سعودی گریه می کند و داعشی های خارجی و وطنی هم میانداری می کنند. 3⃣ برخی یا غافل اند و یا مغرض اند که بدنبال این هستند که بچه هیئتی را گوشه گیر و عزله نشین کنند. مگر نبود امام بزرگوار ما که فرمود: «دين اسلام يك دين سياسي است كه همه چيزش سياست است ، حتي عبادتش .. والله اسلام تمامش سياست است.. مسأله کربلا، که خودش در رأس مسائل سیاسی هست، باید زنده بماند. زنده نگه داشتن عاشورا، یک مسأله بسیار مهم سیاسی _ عبادی است. محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است». 4⃣ چه ساده لوحند آن کسانی که فکر می کنند مردم نباید سیاسی باشند. آنها که به وقت انتخابات‌ها، رأی مردم را اگر به نفعشان نبود نمی پذیرند! آنها که به وقت و بی وقت، تهمت ها نثار جریان حزب اللهی سیاسی می کنند و حزب اللهی غیرسیاسی را دوست می‌دارند، آنها که به دروغ شعار آزادی بیان می دهند اما می گویند:"هیئت نباید سیاسی باشد"! آنهایی که با دروغ‌های بزرگ ، بپا می‌کنند و برای پادویی اربابان خود، دو ملت عشاق الحسین را به جان هم می‌اندازند، آنها از همین هیئات ضربه خورده اند. از پرچم سیاه حسین بن علی و پیراهن مشکی و گریه ها و نعره های حیدری می هراسند به شرطی که این نعره ها بر سر دشمنان حسین کشیده شود. اگر قمه ها را بر سر دشمن حسین بنشانیم درست است نه اینکه بر سر خویش! مگر حسین بن علی علیه ظلم قیام نکرد؟! مگر این کشته ی فتاده به هامون، بعلت مقاتله و امر به معروف و نهی از منکر، کشته نشد؟ حسین که تشنه گریه نیست بلکه قرن هاست فرزند او، تشنه لبیک ماست. 🔹هر کس در دستگاه (ع) کار می‌کند باید باشد. هیئات باید هدف حسین بن علی را که قیام علیه ظلم بود را گسترش دهند. هیئت یعنی سیاست و دیانت نه قیمه و قمه. امروز نظام اسلامی، تعزیه خوانی قبل از ظهور مهدی است. هیئات باید نقش خویش را پیدا کنند و اجرا کنند. یک هیئت باید علی اکبر سیاسی پرورش دهد، یک هیئت باید زینب صبور خطابه خوان تربیت کند، هیئتی دگر قاسم، این هیئت ابوالفضل شجاع و عارف، آن یکی هیئت حبیب، آن یکی هیئت زهیر. نظام اسلامی تعزیه قبل از ظهور مهدی است هیئات و مساجد و عناصر فرهنگی و سیاسی باید نقش خویش را یافته و درست اجرا کنند. ما امسال تمرین عزیمت ظهور است برای ویرانی کاخ‌های سعودی، صهیونی و آمریکایی. ان‌شاءالله 🌷شرمنده ام زتو ای دوست که دل نیست قابلت/باید برای هدیه سری دست و پا کنم🌷 ✅ دست‌نوشته‌های 🔺هادرون؛ رسانه مردم کوچه و بازار http://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c @haderoon www.haderoon.ir
هادرون
برگی از تاریخ #استعمار قسمت دهم: پیرترین کشتی دنیا در قسمت های گذشته خواندیم که چگونه کشورهای مخت
برگی از تاریخ قسمت یازدهم: سرقت بزرگ توسط گوزن طلایی «فرانسیس دریک » یک دزد دریایی انگلیسی بود. کشتی او« گوزن طلایی » نام داشت که روی آبهای اقیانوس اطلس به کشتی های تجاری حمله می کرد ، تمام دریانوردان را می کشت و ثروت آنها را به یغما می برد. گوزن طلایی در یکی از روزهای ۱۵۸۶ میلادی روی آبهای اقیانوس با یک کشتی اسپانیایی روبه رو شد . پرچم اسپانیا که برفرازکشی در اهتراز بود و حرکت آن از غرب به شرق اشتهای سرقت فذانسیس دریک را چند برابر کرد. این کشتی به احتمال قوی از آمریکا می آمد و حتما اندوخته ای گران بها را حمل می کرد. دریک دستور حمله را صادر کرد. توپ های گوزن طلایی به غرش درآمدند. ئدر مقابل ، کشتی اسپانیایی هم دفاع از خود را آغار کرد. اما پیروزی با دزد دریایی با تجربه انگلیسی بود. انگلیسی ها به کشتی اسپانیایی ریختند و تک تک ملوانان آن را از دم تیغ گذراندند. هنگامی که دریک وارد انبارکشتی شد چیزی را که می دید باور نمی کرد. صندوق های بزرگ چوبی که پر از جواهرات و طلا بودند. اینها همان طلاهایی بودند که اسپانیایی ها از «آتاهوالبا» پادشاه اینکاها گرفته بودند تا او را نکشند. آتاهوالیا اتاق بزرگی را تا سقف پر از طلا کرده بود. اسپانیایی ها طلاها را گرفتند و آتاهوالپا را اعدام کردند. اکنون طلاها در اختیار دریک بود. دزد دریایی در آستانه دیوانگی قرار داشت.. حتی فکرش را هم نمیکرد که یک روز بتواند این همه طلا را در یک جا ببیند. فرانسیس دریک با این همه طلا باید چه کار میکرد ؟ تمام آنها را باید در بازار می فروخت و بقیه عمر را با تفریح و خوشی میگذراند ؟ چند تاجر می توانستند این طلاها را از او بخرند ؟ آیا در تمام انگلستان چنین ثروتی پیدا میشد ؟ دریک تصمیم دیگری گرفت. او بادبان های گوزن طلایی را افراشته کرد و به طرف انگلستان به راه افتاد. در ساحل ، پیکی را به دربار فرستاد و در برابر چشم های حیرت زده همراهانش به او اطلاع داد که بزرگ ترین محموله طلا را از اسپانیایی ها دزدیده است و می خواهد آن را به ملکه تقدیم کند . ملکه انگلستان این ثروت افسانه ای را از یک دزد تحویل گرفت و لقب « » را به او اعطا کرد. دریک ، مرد خشنی که سال ها روی اقیانوس سرگردان بود و در جزیره های دوردست مخفی می شد ، اکنون یکی از نزدیک ترین افراد به ملکه انگلستان بود. اما ملکه الیزابت با رسیدن به این طلاها به سرمایه ای که در انتظارش بود دست یافت. او برای حرکت دادن کشتیهای انگلستان به سمت مشرق و رقابت با تاجران هلندی و فرانسوی در هندوستان به پول احتیاج داشت و اکنون این پول در اختیارش بود. طلاهایی که دریک دزدیده بود به سرمایه تشکیل « » تبدیل شد. شرکتی که انگلستان با بهره بردن از آن توانست بر مسلط شود و به رقابت با کشورهای اروپایی در نقاط دیگری از مشرق زمین مشغول شود. اما حرکت به سمت غرب و رسیدن به آمریکایی که معادن طلا و نقره آن سالها در اختیار اسپانیایی ها بود هنوز مشکل بود ، کشتیهای اسپانیایی روی آبهای اقیانوس اطلس در حرکت بودند و اجازه نمی دادند انگلیسی ها که به تازگی مزه طلاهای آمریکایی را چشیده بودند به این قاره نزدیک شوند. 📚سرگذشت استعمار ج 2 ص33 https://t.me/haderoon لینک جدید کانال هادرون در ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c
هادرون
برگی از تاریخ #استعمار قسمت دهم: پیرترین کشتی دنیا در قسمت های گذشته خواندیم که چگونه کشورهای مخت
برگی از تاریخ قسمت یازدهم: سرقت بزرگ توسط گوزن طلایی «فرانسیس دریک » یک دزد دریایی انگلیسی بود. کشتی او« گوزن طلایی » نام داشت که روی آبهای اقیانوس اطلس به کشتی های تجاری حمله می کرد ، تمام دریانوردان را می کشت و ثروت آنها را به یغما می برد. گوزن طلایی در یکی از روزهای ۱۵۸۶ میلادی روی آبهای اقیانوس با یک کشتی اسپانیایی روبه رو شد . پرچم اسپانیا که برفرازکشی در اهتراز بود و حرکت آن از غرب به شرق اشتهای سرقت فذانسیس دریک را چند برابر کرد. این کشتی به احتمال قوی از آمریکا می آمد و حتما اندوخته ای گران بها را حمل می کرد. دریک دستور حمله را صادر کرد. توپ های گوزن طلایی به غرش درآمدند. ئدر مقابل ، کشتی اسپانیایی هم دفاع از خود را آغار کرد. اما پیروزی با دزد دریایی با تجربه انگلیسی بود. انگلیسی ها به کشتی اسپانیایی ریختند و تک تک ملوانان آن را از دم تیغ گذراندند. هنگامی که دریک وارد انبارکشتی شد چیزی را که می دید باور نمی کرد. صندوق های بزرگ چوبی که پر از جواهرات و طلا بودند. اینها همان طلاهایی بودند که اسپانیایی ها از «آتاهوالبا» پادشاه اینکاها گرفته بودند تا او را نکشند. آتاهوالیا اتاق بزرگی را تا سقف پر از طلا کرده بود. اسپانیایی ها طلاها را گرفتند و آتاهوالپا را اعدام کردند. اکنون طلاها در اختیار دریک بود. دزد دریایی در آستانه دیوانگی قرار داشت.. حتی فکرش را هم نمیکرد که یک روز بتواند این همه طلا را در یک جا ببیند. فرانسیس دریک با این همه طلا باید چه کار میکرد ؟ تمام آنها را باید در بازار می فروخت و بقیه عمر را با تفریح و خوشی میگذراند ؟ چند تاجر می توانستند این طلاها را از او بخرند ؟ آیا در تمام انگلستان چنین ثروتی پیدا میشد ؟ دریک تصمیم دیگری گرفت. او بادبان های گوزن طلایی را افراشته کرد و به طرف انگلستان به راه افتاد. در ساحل ، پیکی را به دربار فرستاد و در برابر چشم های حیرت زده همراهانش به او اطلاع داد که بزرگ ترین محموله طلا را از اسپانیایی ها دزدیده است و می خواهد آن را به ملکه تقدیم کند . ملکه انگلستان این ثروت افسانه ای را از یک دزد تحویل گرفت و لقب « » را به او اعطا کرد. دریک ، مرد خشنی که سال ها روی اقیانوس سرگردان بود و در جزیره های دوردست مخفی می شد ، اکنون یکی از نزدیک ترین افراد به ملکه انگلستان بود. اما ملکه الیزابت با رسیدن به این طلاها به سرمایه ای که در انتظارش بود دست یافت. او برای حرکت دادن کشتیهای انگلستان به سمت مشرق و رقابت با تاجران هلندی و فرانسوی در هندوستان به پول احتیاج داشت و اکنون این پول در اختیارش بود. طلاهایی که دریک دزدیده بود به سرمایه تشکیل « » تبدیل شد. شرکتی که انگلستان با بهره بردن از آن توانست بر مسلط شود و به رقابت با کشورهای اروپایی در نقاط دیگری از مشرق زمین مشغول شود. اما حرکت به سمت غرب و رسیدن به آمریکایی که معادن طلا و نقره آن سالها در اختیار اسپانیایی ها بود هنوز مشکل بود ، کشتیهای اسپانیایی روی آبهای اقیانوس اطلس در حرکت بودند و اجازه نمی دادند انگلیسی ها که به تازگی مزه طلاهای آمریکایی را چشیده بودند به این قاره نزدیک شوند. 📚سرگذشت استعمار ج 2 ص33 https://t.me/haderoon لینک جدید کانال هادرون در ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/79757312Cb9283fe96c