eitaa logo
هادرون
6.4هزار دنبال‌کننده
56.7هزار عکس
21.7هزار ویدیو
224 فایل
کانال خبری تحلیلی هادِرون؛ بروزترین کانال خبری استان یزد در #ایتا برای درج پیام در کانال به ایدی زیر پیام بدید: @ertebat_ba_haderoon ❌ تبلیغات👇👇👇 @tablighate_haderoon
مشاهده در ایتا
دانلود
4.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ اکران در وقت اضافه! با توجه به درخواستهای مردمی جهت تماشای فیلم سینمایی "موقعیت مهدی" 🔴علاقه مندان میتوانند دوشنبه مورخ 1401.3.9 ساعت 20:30 با حضور در سینما هنر اردکان به تماشای این اثر ارزشمند بنشینند. ✅ تخفیف ویژه برای افرادی که با خانواده و یا به صورت گروهی در سینما حاضر می شوند. @Tarikh_SHafahi_Ardakan https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
🔴 تاریخ تحولات سیاسی ایران معاصر 🔺دوره اول: ابتدای قاجار تا نهضت مشروطه 💢 با تدریس: دکتر موسی حقانی 🔸دکترای علوم سیاسی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی استاد دانشگاه 🔸مدیر گروه پژوهشی جامعه شناسی دوره پهلوی موسسه امام خمینی 🔸معاون پژوهشی موسسه مطالعات تاریخ ایران 🔸سردبیر فصلنامه تاریخ معاصر ایران ⭕️ توضیح دوره: تاریخ از جمله سرفصل‌هاییه که در مدرسه حقش ادا نمیشه. بعد از اون هم ممکنه مشغله‌های روزانه اجازه نده تا علاقه‌مندان این مبحث مهم رو شخصا پیگیری کنند. مدرسه راه فرصتی رو فراهم کرده که تاریخ معاصر ایران توسط یکی از برجسته‌ترین اساتید این حوزه تدریس و مورد تحلیل قرار بگیره. استادی که برای علاقه‌مندان به تاریخ فردی نام آشناست، موسی حقانی! در این کلاس نقاط عطف و جریان‌ساز تاریخ معاصر ایران طی 4 ترم 8 جلسه ای بررسی خواهد شد که در اولین ترم از ابتدای قاجار تا مشروطه تدریس خواهد شد. 💳 قیمت دوره: 250 هزارتومان ✅ شرایط تخفیف 50 هزارتومان وجه التزام دوره است که در صورت شرکت به صورت منظم عودت داده میشود. با ثبت نام گروهی 3 نفر و بیشتر می توانید 100 هزارتومان تخفیف دریافت کنید. https://madreserah.com @Tarikh_SHafahi_Ardakan https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
🔅آرامگاه سردار، میزبان عاشقانی از دیار افغانستان 💢دفتر تاریخ شفاهی شهید محمدعلی قانعی با همکاری شورای مهمانشهر صحابه اردکان برگزار می کند: 🇮🇷به مناسبت سومین سالگرد شهادت سردار بزرگ اسلام سپهبد حاج قاسم سلیمانی🇮🇷 🔷 اعزام کاروان مردمی افغانستانی به کرمان 🔹تاریخ حرکت 12 دی ماه 1401 🔹شماره تماس جهت ثبت نام ۰۹۱۳۵۴۲۳۲۴۳ ✅با تشکر از حمایت 🔸مجمع بین‌المللی گردشگری 🔸فرمانداری شهرستان اردکان 🔸خانه شهید @Tarikh_SHafahi_Ardakan https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
🔴 فراخوان خاطرات دوران کشف حجاب 🔰اگر کسانی را می‌شناسید که از دوران ممنوعیت حجاب، اجباری کردن کلاه شاپو و ممنوعیت برگزاری مراسم روضه، خاطره یا شنیده‌ای از نسل قبل دارند، کلمه "حجاب" را به شماره 09135170920 پیامک کنید. 📍آدرس دفتر‌: بلوار آیت‌الله خامنه‌ای، جنب حوزه علمیه امام صادق (ع)، دفتر تاریخ شفاهی شهید محمدعلی قانعی 💢واحد تاریخ شفاهی دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی شهرستان اردکان
بدلیل ریزش سقف سالن اجتماعات هویزه بسیج، مکان جلسه جدال دو جمهوری اسلامی به هیئت رزمندگان اسلام واقع در میدان بسیج منتقل شد. 🔴 جدال دو جمهوری اسلامی 📌سخنران محمدصادق شهبازی 🔖قائم‌مقام دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی کارشناس برنامه‌های ثریا، جهان‌آرا و... نویسنده و پژوهشگر حوزه انقلاب 🗓جمعه 10 فروردین 🔰ساعت 10 صبح 📍هیئت رزمندگان اسلام واقع در میدان بسیج اردکان @Tarikh_SHafahi_Ardakan https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
قول شفاعت 🇮🇷 "شماره‌ تماس‌های هادی، وحید، فاطمه. دونفر اول برادرزنش هستند و فاطمه همسرش". حوالی ساعت یازده صبح بود که این متن برایم پیامک شد. همین که توی کانال‌های شهرستان، خبر شهادت را دیدم، بدنبال شماره‌ تماس و صحبت با یکی از اعضای خانواده‌ش بودم. حالا شماره‌‌ها جلوی چشمم بود اما دست و دلم نمی‌رفت زنگ بزنم. یکی،دو ساعتی با خودم کلنجار رفتم تا بالاخره خودم را راضی کردم تا مصاحبه‌ی کوتاهی بگیرم. با هادی پورقاسمی تماس گرفتم. برایم سخت بود بگویم بابت چی زنگ می‌زنم. شما برادرزن حسین‌آقا هستید؟ من از دفتر تاریخ شفاهی اردکان تماس می‌گیرم. در خدمتم خواهر -چندتا سوال دارم میتونم بپرسم؛ شهید متولد چه سالی بودند؟ -شصت، شصت و یک. شک داشت، زهرا بابات متولد چه سالی بود؟ از پشت تلفن صدای دختری به گوشم خورد. -بابا متولد شصت و یک بود، سی شهریور. اشک توی چشم‌هایم جمع شد. -شهید فرزند دختر هم داشتند؟! -بله سه تا فرزند، یکی دختر و دوتا پسر. -زهرا خانم می‌تونه مصاحبه کنه؟ -توی بیمارستانیم، حالش خوب نیست. -حسین‌آقا آخرین‌بار کی اردکان بود؟ مدام توی سفر بود؛ سوریه، تهران، زاهدان... . آخرین‌بار ده روز قبل بود. چهار فروردین؛ روز آخری که داشت می‌رفت به فاطمه گفت: "دعا کن شهید شم من هم قول میدم شفاعتت کنم..." 1⃣ @haderoon
📣 | *نوبت شاعران* 💢 *فراخوان شعر شهدای خدمت* ▪️در پی شهادت رئیس جمهور گرامی و گروه همراهشان، دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به کلیهٔ شاعران دلسوخته اعلام می‌نماید اشعار خود را به همراه نام و شماره تماس، به آدرس زیر در پیام‌رسان‌های بله، ایتا، واتساپ و تلگرام ارسال نمایند. 🆔 @nobateshaeran 📆 مهلت ارسال آثار: *دهم خرداد‌ماه* 📌 اشعار منتخب به چاپ خواهد رسید و ضمن رسیدن به دست مردم، به اسناد تاریخی ملت مقاوم ایران خواهد پیوست. @Tarikh_SHafahi_Ardakan https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
📌رای در وقت اضافه _وَخیز برو رای بِده! _تو چه کارُدِ مَنِه؟ هر موقع حرف از انتخابات می‌شد داداشم سکوت می‌کرد ولی سکوتش علامت رضایت نبود. ساعت نزدیک نُه شب بود. یقین داشتم که رای نداده. از من اصرار از او انکار. بحثِ بینمان بالا گرفت. اصولا وقتی کم می‌آورم پای مامان را می‌کشم وسط. صدایم را بلند کردم تا هم خودش و هم مامان که توی آشپزخانه بود بشنوند. _ممد نَمُخواد رای بده. بلافاصله در جوابم گفت: ‌_هیچ‌‌تاشون دردشون درد ماها نیست. شما هم خوددون رو مسخره کردید که رای مِدید. و رفت بیرون. نگذاشت مامان حتی یک کلمه باهاش حرف بزند. تا اعلام پایان رای‌گیری هم برنگشت خانه... ‌ **** از در که آمد تو، بدون سلام، بلافاصله گفتم: _ممد شِنُفتی رییسی شهید شده؟ از تعجب داشت شاخ در می‌آورد، گفت: _این رو هم ترور کردن!؟ من اصولا به مزه دادن خبرها معروف هستم. البته توقع چنین عکس‌العملی هم ازش نداشتم. دیدم کُپ کرده با چشم‌های درشت همینطوری دارد بهم نگاه می‌کند و منتظر تایید است. _نِه فعلا گمشده. _ینی چی گمشده؟ درست بگو چطو شده! گوشی‌‌م را گرفتم مقابلش و یکی‌یکی خبرها را بهش نشان دادم. دیگر یا پای تلویزیون بودم یا گوشی به دست پیگیر اخبار. فکر می‌کردم قلبم دارد از جایش کنده می‌شود. چند دقیقه‌ای می‌نشستم، باز دوباره بلند می‌شدم اتاق را دور می‌زدم و صلوات و ذکرهایی که توی گروه‌ها منتشر شده بود را می‌خواندم. بعد از اذان مغرب همه پایه تلویزیون میخکوب شده بودیم. هر مطلب جدیدی در فضای مجازی منتشر می‌شد، یکی بلند می‌خواند؛ لحظه‌ای امید در دلمان زنده می‌شد و لحظه‌ای ناامیدِ ناامید بودیم. محمد تا آخرشب چندباری از مغازه‌اش برگشت خانه. تا چشمش به من می‌افتاد، می‌پرسید: _خبری نی؟ البته معطل پاسخ هم نمی‌ماند. از چهره‌های نگران و چشم‌های پر از اشک خانواده، جوابش را می‌گرفت. فردای همان روز بعد از اذان ظهر از در که آمدم تو، ازم پرسید: _این پوسترای روی طاقچه برای خودته؟ _ها! _اضافی نداری؟ مُخوام بزنم به دُکونُم. 💌 شما هم راوی این لحظه‌ها باشید و روایت‌هایتان را در پیام‌رسان‌ ایتا با ما به اشتراک بگذارید. 🆔 @TSH_Ardakan @Tarikh_SHafahi_Ardakan https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
📌يَا هادِيَ الضَّالَّةِ رُدَّ عَلَيَّ ضالَّتِي توی خواب و بیداری بودم که صدایی شنیدم؛ _جونم به لو رسید، خبری نشد؟ رییسی رو پیدا کِردن؟ چشمم را باز کردم. نفهمیده بودم کی با موبایل توی دستم، پایین مبل خوابم برده بود. بلافاصله گوشی‌م را روشن کردم و رفتم سراغ کانال‌های خبری _نِه هنو مادر! خبری نیس که نیس! _ خیلوخب حالا وَخیز نمازُد بُخون تا اُفتو در نیومده. تلویزیونم روشن کن. اولین بار بود از کوچیک تا بزرگ همه جلوی تلویزیون جمع شده بودیم حتی تماشای سریال جذاب پایتخت هم نمی‌توانست خانواده را دور هم جمع کند، آن هم صبح به این زودی! مادر با چادر نماز و تسبیح توی دستش، نشست روی مبلِ جلوی تلویزیون. چشم دوخته بودیم به خبری که پشت سر هم پخش می‌شد؛ تصویری مه‌‌آلود از کوه‌های ورزقان و گوینده‌‌ای که مدام تکرار می‌کرد: «اطلاعات جدیدی در دست نیست، نیروهای هلال‌احمر در حال پیدا کردن مکان دقیق هلیکوپتر هستند.» گوشی‌ام را به شارژ زده بودم و ایستاده یک نگاهم به صفحه موبایل بود و یک نگاهم به صفحه تلویزیون. از بعدازظهر روز قبل که خواهرم به مادرم تلفنی خبر سقوط بالگرد را داد، ازش خواست دعای پیدا شدن را بخواند؛او هم نشسته بود رو به قبله و مدام "یا هادی الضاله رد علی ضالتی" را می‌خواند و خدا را به برادر شهیدش و امام رضا قسم می‌داد. توی فک‌وفامیل هرکسی چیزی گم می‌کرد بلافاصله به مادرم زنگ می‌زد که "عصمت من پِیوش مِگردم تو آیه‌ت رو بخون" عجیب بود، زود هم پیدا می‌شد ولی هروقت خودمان می‌خواندیم تاثیری نداشت. ساعت هفت شد. برخلاف روزهای عادی که توی این ساعت در تب‌وتاب آماده شدن و رفتن سرکار بودیم اما کسی از سرجایش جُم نمی‌خورد. تا اینکه توی چندتا از کانال‌ها منتشر شد؛" انا لله و انا الیه راجعون" بند دلم پاره شد؛انگار دنیا روی سرم آوار شده باشد. بلند گفتم: _ اعلام کِردن، رییسی شهید شد! مادر محکم زد روی پایش و داد کشید: خاک عالم تو سرم... سکوت جای همهمه و دلهره چند دقیقه قبل را گرفت. همزمان با صوت قرآنی که پخش شد همه به گریه افتادیم و با لباس مشکی از خانه زدیم بیرون. 💌 شما هم راوی این لحظه‌ها باشید و روایت‌هایتان را در پیام‌رسان‌ ایتا با ما به اشتراک بگذارید. 🆔 @TSH_Ardakan @Tarikh_SHafahi_Ardakan https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948
📝روایت شهدای جمهور 🔹 محورها ۱.شهادت دعا و نذورات قبل از شهادت عکس العمل نسبت به پیام رهبری واکنش هنگام شنیدن خبر شهادت و... ۲.خدمات سفرهای استانی دیدارها و نامه‌های مردمی و... 🔹راه ارتباطی ارسال روایت ها و سوژه های خود پیرامون شهادت آیت الله رئیسی و خدمات ایشان   ☎️09918629611 یا به آدرس: 🆔 @shohadayekhedmat_ir دربله،ایتا،تلگرام ارسال نمایید. @Tarikh_SHafahi_Ardakan https://eitaa.com/joinchat/3376742568Cb783b09948