فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به به چه تلاوتی
حزین احساسی دلنشین فنی
✳استاد محمود شحات انور
بشنوید و لذت ببرید
درخواستی اعضای محترم کانال
https://eitaa.com/joinchat/1348206921C1259182632
کانال محفل اُنس با قرآن 🕋
#سلام_پدر_مهربانم
السَّلامُ عَلَیک یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَه🌼
ای وعدهی تضمین شدهی خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 لیبرال ها اشتباه کردن، ما چرا بگیم؟
❄️🌹❄️
🔻فرانسه اومده برهنگی رو قانونی کرده، حجاب رو ممنوع!
🔸تو به عنوان لیبرال حق نداری #حجاب رو ممنوع کنی!
🔺ولی ما به عنوان مسلمان وظیفه داریم حجاب رو واجب کنیم، ما که نگفتیم لیبرالیم!
🎙#استاد_رحیم_پور_ازغدی
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🔺وزیرسابق دادگستری رژیم صهیونیستی:
🔹️ نتانیاهو وعده صلح با عربستان سعودی را داد اما در نهایت آنها با ایران صلح کردند
🔸این جمله منو یاد این جمله معروف میشائیل لودرز المانی انداخت زمانی که گفت:
🔹️ سید علی خامنه ای حرف اول و اخر رو در خاورمیانه میزند ، او کسی است که اسراییل را بسیار بهتر از نتانیاهو، عربستان را بهتر از محمد بن سلمان و ایالت بایرن را بهتر از نخست وزیر ایالت میشناسد بدون کوچکترین اما و اگری
او شطرنج باز بسیار قهار دنیای سیاست است
#لبیک_یا_خامنه_ای
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 جزئیات توافق ایران و #عربستان به روایت جمشیدی
معاون سیاسی دفتر رئیسجمهور:
🔹چین درخواست میانجیگری داشت که رئیسجمهور با این درخواست موافقت کرد.
🔹پس از جلسات مختلف، این ماموریت به شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی داده شد تا مذاکرات را آغاز کند. تمرکز اصلی این توافق روی روابط دوجانبه است.
🔹این توافق خبر خوبی برای دشمنان ایران نیست. مسیر آنها غلط است زیرا ایران قدرت مطلق منطقه و اهل تعامل است.
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
940.9K
#چالش
ساده ترین راه ترویج #حجاب
چطوری در فصل گرما حجاب رو ترویج کنیم؟
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🌸 🌸 🌸 🌸 🌸
سناتور آمریکایی: توافق ایران و عربستان افول واشنگتن است
🔹بیل هگرتی: زمانی وجود داشت که ایالات متحده را نمیشد نادیده گرفت اما مدیریت اغلب ناکارآمد بایدن آن را از بین برد. بایدن به چین اجازه داد تبدیل به یک قدرت میانجیگر جدید در خاورمیانه شود. این افول آمریکا در دوران بایدن است.
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🔳شهادت دو تن از کارکنان انتظامی فراجا در سیستان و بلوچستان
🔻صبح روز ۱۹ اسفندماه عوامل گشت شهرستان گلشن از توابع استان سیستان و بلوچستان حین اجرای ماموریت امنیت نماز جمعه و تامین امنیت مردم در حاشیه شهر مورد حمله ناجوانمردانه اشرار کوردل قرار می گیرند.
🔻در این حمله که به صورت غافلگیرانه و ناجوانمردانه صورت گرفت، سرهنگ دوم محسن پودینه ای و ستوانسوم احسان شهرکی راننده گشت بر اثر اصابت گلــــوله به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
یادشهدا با صلوات 🕊🕊
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
معاون وزیر آموزش و پرورش: مدارس تا آخرین روز کاری یعنی ۲۸ اسفند باز است
@Farsna
دومین سقوط بزرگ یک مؤسسه مالی در تاریخ آمریکا
🔹ساعاتی پس از آنکه اعلام شد بانک «سیلیکونولی» نتوانسته سرمایه موردنیاز خود را جذب کند و بهدنبال فروش این شرکت است، رگولاتورهای کالیفرنیا و مقامات فدرال آمریکا آن را تعطیل کردند.
🔹این اتفاق که بزرگترین بحران بانکی پس از بحران مالی جهانی در سال ۲۰۰۸ به حساب میآید، در شرایطی رخ داده که این بانک شریک بانکی بزرگ برای بخش فناوری ایالات متحده محسوب میشود.
🔹مجله آمریکایی فورچون هم اعلام کرده سهام بانکهای آمریکا با توجه به حساسیتهای ویژهای که این بانکها را فرا گرفته به کمترین میزان ۳ سال اخیر سقوط کرده است.
#افول_آمریکا
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
رهبر انقلاب:
"علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا میکند و نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد... دست و پای آمریکا از حضور در سراسر جهان جمع خواهد شد."
۱۱ آبان ۱۴۰۱
علائم در حال آشکار شدن است...
👤🇮🇷وحید یامین پور
#صعود_چهل_ساله
#افول_آمریکا
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🛑 نمودار کامل سقوط بانکهای امریکا
#افول_آمریکا
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🔴 نماز شب نوزدهم ماه شعبان برای آمرزش گناهان گذشته و آینده
🔵 پیامبر اکرم ﷺ فرمودند:
🟡 هر كس در شب نوزدهم ماه شعبان دو ركعت نماز بخواند در هر ركعت حمد یک بار و آيهى قُلِ اَللّهُمَّ مالِكَ اَلْمُلْكِ. . . را پنج مرتبه بخواند، خداوند همهى گناهان گذشته و آينده او را مىآمرزد و نمازهايى را كه بعد از اين مىخواند، قبول مىكند و اگر پدر و مادر او در جهنم باشند، بيرون آورده مىشوند.
📚 وسائل الشیعه ج ۵ ص ۲۳۵
🟢 چه خوب است که این نماز ساده و پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم.
🔴 آیه مورد اشاره : قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ( ۲۶ آل عمران)
#امام_زمان
#ماه_شعبان
🆔 eitaa.com/emame_zaman
بالاخره
انتظار ها به پایان آمد!😁😍
قطارِ دوره جدید مسیرش رو به سمت بینهایت آغاز کرد!
با مراجعه به Bn.javanan.org و یا از طریق اپلیکیشن، میتونید یکی یکی مراحل رو شرکت کنید! بزن بریم، کلی اتفاق خوب تو راهه😉🛸
♾️ @binahayat_ir
🔴شایعه فضای مجازی 👇🏻
متن شایعه: «با این ریخت و قیافه رفتن علت مسمومیت دانش آموزارو بررسی کنن...
با بعضی حرفا و کاراشون فکر میکنم واقعا مردم و اسگول میکنن میشینن میخندن»
✅ پاسخ شایعه👇🏻
1️⃣ عکس مربوط به شهرستان قائمشهر در استان مازندران در مهرماه ۱۳۹۹ است؛ جایی که چهار بانوی چادری با زدن ماسک ضد شیمیایی برای غسل دادن و آماده کردن جنازه یک قربانی کرونا آماده شدهاند.
2️⃣زمانی در اوج کرونا که مردم از عزیزان خود هم دوری میکردند عده ای زن و مرد مؤمن بدون هیچ ترس و واهمه و توقعی، فقط جهت رضایت خداوند، امورات مربوط به غسل و تدفین اموات کرونایی را انجام میدادند!
🤔آیا به کسی که عکس این انسان های بزرگ را از اینترنت گرفته و با عنوان جعلی به تمسخر میگیرد! میتوان انسان گفت؟!
فقط اندکی سواد رسانه ای لازم است تا توهین کنندگان به عقل و منطق و شعورمون رو شکست بدیم.
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جهاد_تبیین
#سواد_رسانه_ای
#تروریسم_رسانه_ای
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
🔴 درخواست رهبر معظم انقلاب از مبلغین و مردم چیست؟!
🔹 دکتر آقا تهرانی: با حضرت آقا دیدار داشتم، از حضرت آقا پرسیدم، "من در جلسات روی چه موضوعی تأکید کنم؛ سیاست؟ اقتصاد؟ سبک زندگی؟
🔸 ایشان فرمودند: "بگویید مبلغین روی افزایش جمعیت کار کنند، بگویید اگر من را هم قبول ندارند، به خاطر کشورشان این کار را بکنند، بهخاطر اسلام
#جهاد_فرزندآوری
#مردم_هوشیار_باشید
#لبیک_یا_خامنه_ای
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سقط جنین نمودی گر بی دلیل آری
با حرمله و خولی در یک ردیف و یاری
قاتل شدی و کشتی یک طفل پاک و معصوم
ای ظالم ستمگر ذاتت بگشت معلوم
برکت رود ز عمرت هم از جمیع مالت
دیگر نگردد هرگز مانند قبل حالت
تو مادری چگونه فرزند خویش کشتی؟
در محضر خداوند کردی چرا درشتی؟
آماده شو برای آتش به روز محشر
چشمان عاصی من زین ماجرا شدش تر
"عاصی"
🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
#فرزندآوری
👈 توضیح کلیپ؛
⭕️ سقط جنین در واقع قتل یک انسان هست...
مادری که بچش رو عمدا سقط میکنه قاتل هست. پزشک و مامایی که با دلایل واهی بچه مردم رو سقط میکنه قاتل خبیثی هست
🔥🔥🔥🔥🔥🔥
https://eitaa.com/hadi_soleymani313
قسمت:5⃣6⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
با خونسردی گفت: «هیچ، چه کار داریم بکنیم؟! قطعش می کنیم. می اندازیمش دور. فدای سر امام.»
از بی تفاوتی اش کفری شدم. گفتم: «صمد!»
گفت: «جانم.»
گفتم: «برو بنشین سر جایت، هر وقت دکتر اجازه داد، من هم اجازه می دهم.»
تکیه اش را به عصایش داد و گفت: «قدم جان! این همه سال خانمی کردی، بزرگی کردی. خیلی جور من و بچه ها را کشیدی، ممنون. اما رفیق نیمه راه نشو. اَجرت را بی ثواب نکن. ببین من همان روز اولی که امام را دیدم، قسم خوردم تا آخرین قطره خون سربازش باشم و هر چه گفت بگویم چشم. حتماً یادت هست؟ حالا هم امام فرمان جهاد داده و گفته جهاد کنید. از دین و کشور دفاع کنید. من هم گفته ام چشم. نگذار روسیاه شوم.»
گفتم: «باشد بگو چشم؛ اما هر وقت حالت خوب شد.»
گفت: «قدم! به خدا حالم خوب است. تو که ندیدی چه طور بچه ها با پای قطع شده، با یک دست می آیند منطقه، آخ هم نمی گویند. من که چیزی ام نیست.»
گفتم: «تو اصلاً خانواده ات را دوست نداری.»
سرش را برگرداند. چیزی نگفت. لنگان لنگان رفت گوشه هال نشست و گفت: «حق داری آنچه باید برایتان می کردم، نکردم. اما به خدا همیشه دوستتان داشته و دارم.»
✫⇠قسمت : 6⃣6⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
گفتم: «نه، تو جبهه و امام را بیشتر از ما دوست داری.»
از دستم کلافه شده بود گفت: «قدم! امروز چرا این طوری شدی؟ چرا سربه سرم می گذاری؟!»
یک دفعه از دهانم پرید و گفتم: «چون دوستت دارم.»
این اولین باری بود که این حرف را می زدم..
دیدم سرش را گذاشت روی زانویش و های های گریه کرد. خودم هم حالم بد شد. رفتم آشپزخانه و نشستم گوشه ای و زارزار گریه کردم. کمی بعد لنگان لنگان آمد بالای سرم. دستش را گذاشت روی شانه ام. گفت: «یک عمر منتظر شنیدن این جمله بودم قدم جان. حالا چرا؟! کاش این دم آخر هم نگفته بودی. دلم را می لرزانی و می فرستی ام دم تیغ. من هم تو را دوست دارم. اما چه کنم؟! تکلیف چیز دیگری است.»
کمی مکث کرد. انگار داشت فکر می کرد. بین رفتن و نرفتن مانده بود. اما یک دفعه گفت: «برای دو سه ماهتان پول گذاشته ام روی طاقچه. کمتر غصه بخور. به بچه ها برس. مواظب مهدی باش. او مرد خانه است.»
گفت: «اگر واقعاً دوستم داری، نگذار حرفی که به امام زده ام و قولی که داده ام، پس بگیرم. کمکم کن تا آخرین لحظه سر حرفم باشم. اگر فقط یک ذره دوستم داری، قول بده کمکم کنی.»
✫⇠قسمت : 7⃣6⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
قول دادم و گفتم: «چشم.»
از سر راهش کنار رفتم و او با آن پای لنگ رفت. گفته بودم چشم؛ اما از درون داشتم نابود می شدم. نتوانستم تحمل کنم. قرآن جیبی کوچکی داشتیم، آن را برداشتم و دویدم توی کوچه. قرآن را توی جیب پیراهنش گذاشتم. زیر بغلش را گرفتم تا سر خیابان او را بردم. ماشینی برایش گرفتم. وقتی سوار ماشین شد، انگار خیابان و کوچه روی سرم خراب شد. تمام راهِ برگشت را گریه کردم.
این اولین باری بود که یک هفته بعد از رفتنش هنوز رشته زندگی دستم نیامده بود. دست و دلم به هیچ کاری نمی رفت. مدام با خودم می گفتم: «قدم! گفتی چشم و باید منتظرِ از این بدترش باشی.»
از این گوشه اتاق بلند می شدم و می رفتم آن گوشه می نشستم. فکر می کردم هفته پیش صمد اینجا نشسته بود. این وقت ها داشتیم با هم ناهار می خوردیم. این وقت ها بود فلان حرف را زد. خاطرات خوب لحظه هایی که کنارمان بود، یک آن تنهایم نمی گذاشت.
خانه حزن عجیبی گرفته بود. غم و غصه یک لحظه دست از سرم برنمی داشت. همان روزها بود که متوجه شدم باز حامله ام. انگار غصه بزرگ تری از راه رسیده بود. باید چه کار می کردم؛ چهار تا بچه. من فقط بیست و دو سالم بود.
✫⇠قسمت : 8⃣6⃣1⃣
#فصل_پانزدهم
چطور می توانستم با این سن ّ کم چرخ زندگی را بچرخانم و مادر چهارتا بچه باشم. خدایا دردم را به کی بگویم. ای خدا! کاش می شد کابوسی دیده باشم و از خواب بیدار شوم. کاش بروم دکتر، آزمایش بدهم و حامله نباشم. اما این تهوع، این خواب آلودگی، این خستگی برای چیست. دو سه ماهی را در برزخ گذراندم؛ شک بین حامله بودن و نبودن. وقتی شکمم بالا آمد. دیگر مطمئن شدم کاری از دستم برنمی آید.
توی همین اوضاع و احوال، جنگ شهرها بالا گرفت. دم به دقیقه مهدی را بغل می گرفتم. خدیجه و معصومه را صدا می زدم و می دویدیم زیر پله های در ورودی. با خودم فکر می کردم با این همه اضطراب و کار یعنی این بچه ماندنی است.
آن روز هم وضعیت قرمز شده بود. بچه ها را توی بغلم گرفته بودم و زیر پله ها نشسته بودیم. صدای ضد هوایی ها آن قدر زیاد بود که فکر می کردم هواپیماها بالای خانه ما هستند. مهدی ترسیده بود و یک ریز گریه می کرد. خدیجه و معصومه هم وقتی می دیدند مهدی گریه می کند، بغض می کردند و گریه شان می گرفت. نمی دانستم چطور بچه ها را ساکت کنم. کم مانده بود خودم هم بزنم زیر گریه. با بچه ها حرف می زدم. برایشان قصه می گفتم، بلکه حواسشان پرت شود، اما فایده ای نداشت...
https://eitaa.com/hadi_soleymani313