💔➰حضرت زينب کبرى(ع) بدن مطهر برادر را به سينه خود چسبانيد و با صوتى حزين عرض کرد:
«يا محمداه (ص) اين حسين توست که با اعضاى پاره پاره در خون خويش آغشته است، اينها دختران تواند که اسير شدهاند، اين حسين توست که بدنش بر روى خاک افتاده. 😔پدرم فداى كسى باد كه جراحتش دوا نپذيرد، پدرم فداى كسى باد كه با غصه از دنيا رفت، پدرم فداى كسى باد كه لب تشنه شهيد شد».😭
✿❥✺2⃣4⃣✺❥✿
💔➰زینب كه میدانست دشمن در انتظار است تا با دیدن كوچكترین نشانه اى از ضعف وپشیمانى درخاندان پیامبر، قهقهه مستانه سر دهد، با دیدن پیكر به خون آغشته برادر، رو به آسمان كرد و گفت: «أَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ هذا الْقُرْبانَ؛ خدایا این قربانى را قبول فرما!».
این جمله چون پتكى بر سر دشمن فرود آمد و كوس رسوایى آنها را به صدا درآورد.
✿❥✺2⃣6⃣✺❥✿
💔➰زینب (س)خود را به امام سجاد علیه السلام رساند و فرزند برادر خود را تسلى بخشید و آینده كربلا و عاشورا را آنگونه كه ما امروز بعد از حدود 14 قرن مىبینیم دقیقاً ترسیم كرد، آرى قلب نازنین زینب علیها السلام مىدانست كه این آغاز كار است هر چند تاریك دلان بنی امیّه و منافقان آن را پایان كار مى پنداشتند.
✿❥✺2⃣8⃣✺❥✿
🚩⚫️[4⃣] #ماندن_کاروان_اسیران_کنار_دروازه_کوفه_تا_صبح_روز_دوازدهم
کاروان اسیران همراه با عمر سعد و جمعی از سپاهیانش فاصله دوازده فرسخی کربلا تا کوفه را از حدود ظهر تا شبانگاه طی کردند. لحظه ورود به شهر کوفه هوا تاریک شده بود و عمر سعد ناگزیر شد کنار دروازه کوفه درنگ کند و با استفاده از نگهبانان شب را بگذراند تا صبح هنگام اسیران را وارد کوفه کند و به دارالاماره ابن زیاد برسان
✿❥✺2⃣9⃣✺❥✿
🏴🍁به نظر می رسد در این هنگام عمر سعد پیکی را به کوفه اعزام و خبر را شبانگاه به عبیدالله بن زیاد رسانده باشد. قرائن نیز نشان می دهد که از صبح زود روز دوازدهم، شهر کوفه در محاصره و مراقبت شدید نیروها بوده است و جاسوسان، حرکات مشکوک را تحت نظر داشته اند و چند هزار نفر اوضاع را را بررسی می کردند و هیچ کس حق حمل سلاح یا خروج مسلحانه از خانه را نداشته است.
✿❥✺3⃣0⃣✺❥✿
🚩⚫️[5⃣] #برگزاري_مجلس_ابن_زياد_ملعون
عمر بن سعد روز يازدهم محـرم به كوفه آمد و عبـيدالله بن زيـاد، بـابرگزاري مجلس باشكوهي، اذن عمومي داد تا مردم در مجلسش حاضر شوند. آن گاه سر مقدس امام حسين(عليه السلام) را مقابل او گذاشتند و او به آن نگاه و تبسم مينمود و با چوبي كه در دست داشت جسارت ميكرد.😔
✿❥✺3⃣1⃣✺❥✿
🚩🔳در اين هنگام زيد بن ارقم برخاست و در حاليكه ميگريست، فرياد زد: «چوبت را از لب و دندان حسين(عليه السلام) بردار كه من با چشم خود ديدم رسول خدا(صلي الله عليه و اله) لبان مبارك خويش را بر همين لب و دهان گذارده بود!» ابن زياد ملعون به او گفت: «اگر پيرمردي سالخورده نبودي و عقل خود را از دست نداده بودي، گردنت را ميزدم!» پس در اين هنگام زيد از جا برخاست و روانة خانهاش شد
✿❥✺3⃣2⃣✺❥✿
شهیدابراهیم هادی وشهیدقاسم سلیمانی
قسمت آخر 🏴🔴 #یازده_محرّم_الحرام 🚩1⃣بریدن سرهای شهدا 🚩2⃣جدال بر سر تقسیم سرهای شهدا 🚩3⃣حركت كاروان ا
رفتن به ابتدای حوادث یازدهم محرم👆