eitaa logo
شهیدابراهیم هادی وشهیدقاسم سلیمانی
1.7هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
7.4هزار ویدیو
298 فایل
🌼تمام فعالیتهای کانال هدیه به آقا جانم مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)🌼 🔻شهید ابراهیم هادی:مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز رضای خدا انتقادات و پیشنهاد https://daigo.ir/secret/4785004014
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴سه دقیقه در قیامت( قسمت 22) ✅اما بعد به سرعت تمام کارهایم درست شد و اعزام شدم. 🔅ناگفته نماند که بعد از ماجراهایی که در اتاق عمل برای من پیش آمد کل رفتار و اخلاق من تغییر کرد. 💥دیگر خیلی مراقب بودم تاکسی را نرنجانم .حق الناس و ... دیگر از آن شوخی ها و سرکار گذاشتن ها خبری نبود. ☘ یکی دو شب قبل از عملیات رفقای صمیمی بنده که سالها با هم همکار بودیم دور هم جمع شدیم. 🌴 یکی از آنها گفت شنیدم که شما در اتاق عمل حالتی شبیه به مرگ پیدا کردید.خلاصه خیلی اصرار کرد که تعریف کنم اما قبول نکردم. 🔷چون برای یکی دو نفر خیلی سربسته حرف زده بودم و آنها باور نکردند و به خاطر تصمیم گرفتم دیگر برای کسی حرفی نزنم. 🌾 جواد محمدی، سید یحیی براتی، سجاد مرادی، عبدالمهدی کاظمی، برادر مرتضی زارع و شاهسنایی در کنار هم مرا به یکی از اتاق ها بردند و اصرار کردند که باید تعریف کنی. 🔷 من کمی از ماجرا را گفتم، رفقا منقلب شدند.. خصوصاً در مسئله حق الناس و مقام شهادت! 🌿 چند روز بعد در یکی از عملیاتها حضور داشتم مجروح شدم و افتادم جراحت سطحی بود. اما درست در تیررس دشمن افتاده بودم هیچ کس نمی‌توانست آن نزدیک شود. 🍃شهادتین این را گفتم. منتظر بودم با یک گلوله از سوی تک تیرانداز تکفیری به شهادت برسم. ⚡️ در این شرایط بحرانی جواد محمدی و مهدی کاظمی خودشان را به خطر انداختند و جلو آمدند. ✨آنها سریع من را به سنگر منتقل کردند. ناراحت شدم و گفتم: برای چه این کار را کردید ممکن بود همه ما را بزنند! 💥 جواد گفت: تو باید بمانی و بگویی در آن سوی هستی چه دیدی ... 🌕چند روز بعد بازی نفت در جلسه از من خواستند که از برزخ بگویم. نگاهی به چهره تک تک آنها کردم و گفتم چند نفر از شما فردا شهید می شوید... 💥سکوت عجیبی در جلسه حاکم شد. با نگاه‌های خود التماس میکردم که سکوت نکنم. من تمام آنچه را دیده بودم را گفتم. ❄️ از طرفی برای خودم نگران بودم نکند من در جمع اینها نباشم اما نه ان شالله که هستم. 🌸جواد با اصرار از من سوال می‌کرد و من جواب میدادم. در آخر گفت: چه چیزی بیشتر از همه آن طرف به درد ما می‌خورد؟ 🌕 گفتم بعد از اهمیت به نماز و نیت الهی و خالصانه، هرچه می توانید برای خدا و بندگان خدا کار کنید.. 💥روز بعد یادم هست که یکی از مسئولین جمهوری اسلامی در مورد مسائل نظامی اظهارنظری کرده بود که برای غربی‌ها خوراک خوبی ایجاد شد... 🍀 خیلی از رزمندگان مدافع حرم از این صحبت ناراحت بودند. 🌷جواد محمدی همان مسئول را به من نشان داد و گفت: میبینی پس فردا همین مسئولی که اینطور خون بچه ها را پایمال می‌کند از دنیا می‌رود و می‌گویند شهید شد!! 🔥خیلی آرام گفتم: آقا جواد!من مرگ این آقا را دیدم..در همین سال‌ها طوری از دنیا می‌رود که هیچ کاری نمی‌توانند برایش انجام دهند!! ☄حتی نحوه مرگش هم نشان خواهد داد که از راه و رسم امام و شهدا فاصله داشته... ✨ چند روز بعد آماده عملیات شدیم جیره جنگی را گرفتیم و تجهیزات را بستیم. خودم را حسابی برای شهادت آماده کردم. 💫 آرپی‌جی برداشتم و در کنار رفقایی که مطمئن بودم شهید می‌شوند قرار گرفتم. گفتم اگر پیش اینها باشم بهتره احتمالا با تمام این افراد همگی با هم شهید می‌شویم. 🌱جواد محمدی خودش را به من رساند و پیش من آمد و گفت داریم میریم برای عملیات و خیلی حساسیت منطقه بالاست. 💥 او می‌خواست من را از همراهی با نیروها منصرف کند . گفتم چند نفر از این بچه‌ها به زودی شهید می‌شوند از جمله بیشتر دوستانی که با هم بودیم می‌خواهم با آنها باشم بلکه به خاطر آنها باید هم توفیق داشته باشیم. 🍃هنوز چند قدمی نرفته بودیم که جواد محمدی با موتور جلو آمد و مرا صدا کرد! خیلی جدی گفت سوار شو باید از یک طرف دیگر خط‌شکن محور باشی... ادامه دارد.. 🌸🌸@hadi_soleymani313🌾🌾🌾🌸🌸🌸
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺پیشگوئی‌های نـوســتـرادامــوس، و مبلغان صهیونیستی، درمورد خاتمه‌ی انقلاب اسلامی ایران، به انقلاب آخرین پسر پیامبر اسلام
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 لوح | نَفَس‌کُش 🔻رهبر انقلاب: این‌که یک پلیسی با خونسردی ، زانویش را بگذارد روی گردنِ یک سیاه‌پوست و نگه دارد و فشار بدهد تا جان بدهد، چیز جدیدی نیست؛ طبیعتِ آمریکایی این است؛ این کاری است که آمریکا با همه‌ دنیا تا حالا می‌کرد. ۹۹/۳/۱۴ 💻 @Khamenei_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اللهم عجل لولیک فرج
🌴🌴🌴 ختم قرآن کریم هدیه به شهید ابراهیم هادی و شهید حاج قاسم سلیمانی 🌷صفحه صد و سی و پنج 🌴
◦•●◉✿ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُِ ✿◉●•◦: 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 ❣﷽❣ 🌺 تون مهدوی 🌺 🍃🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🍃 🌹 🌹 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 🌺 🌺 ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ 🌺 🌺 ✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨ ❤️ ❤️ ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🌺 ✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهندهی قلبها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨ 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن💎 🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 بحق سیدتی زینب کبری س 😔
دست ما را هم بگیرید🤝 که بدجور است در گِلِ این دنیاے🌍 دست و پا گیر ... @hadi_soleymani313
🔴 سه دقیقه در قیامت(قسمت ۲۳) ♻️خوشحال سوار موتور جواد شدم. رفتیم تا به یک تپه رسیدیم. به من گفت پیاده شو زود باش. 🔆 بعد داد زد: سید یحیی، بیا سید یحیی خودش را رساند و سوار شد من به جواد گفتم: اینجا کجاست خط کجاست نیروها کجایند؟ ♻️جواد گفت: این آر پی‌ جی را بگیر و برو بالای تپه آنجا بچه ها تو را توجیه می‌کنند. 🔰 رفتم بالای تپه و جواد با موتور برگشت. 💠منطقه خیلی آرام بود. تعجب کردند، از چند نفری پرسیدم: باید چیکار کنیم خط دشمن کجاست؟ ♻️گفتند:بشین اینجا خط پدافندی است فقط باید مراقب حرکات دشمن باشیم.. ❗️ تازه فهمیدم که جواد محمدی چیکار کرده! روز بعد که عملیات تمام شد جواد را دیدم گفتم: خدا بگم چیکارت بکنه برای چی منو بردی پشت خط؟؟ ✅ لبخند زد و گفت: فعلاً نباید شهید بشی.باید برای مردم بگویی چه خبر است. مردم معاد را فراموش کردند. به همین خاطر جایی بردمت که دور باشی. 🔅خلاصه سجاد مرادی و سید یحیی براتی اولین شهدا بودند.. مدتی بعد مرتضی زاده، شاه سنایی و عبدالمهدی هم... ♻️ در طی مدت کوتاهی تمام رفقای ما پر کشیدند رفتند، درست همانطور که قبلاً دیده بودم. جواد هم بعدها به آنها ملحق شد. 🔰بچه های اصفهان را به ایران منتقل کردند.من هم با دست خالی میان مدافعان حرم برگشته با حسرتی که هنوز اعماق وجودم را آزار می‌داد.. 🔆 مدتی حال و روز من خیلی خراب بود بارها تا نزدیکی شهادت می‌رفتم اما شهید نمیشدم.. ⛔️ به من گفته بودند هر نگاه حرام حداقل ۶ ماه شهادت آن را برای آنها که عاشق شهادت هستند عقب می‌اندازد... ❎ روزی که عازم سوریه بودم این پرواز با پرواز آنتالیا همزمان بود. دختران جوان با لباس‌هایی بسیار زننده در مقابلم قرار گرفتند و من ناخواسته به آنها نگاهم افتاد. ♻️ بلند شدم و جای خود را تغییر دادم. هرچی میخواستم حواس خودم را پرت کنم نمی شد، اما دوستان من در جایی قرار گرفتند که هیچ نامحرمی در کنارشان نباشد. 🔥 دختران دوباره در مقابلم قرار گرفتند... هر چه بود ایمان و اعتقاد من آزمایش شد. گویی شیطان و یارانش آمده بودند تا به من ثابت کنند هنوز آماده نیستی. 💥با اینکه در مقابل عشوه‌های آنها هیچ حرف و عکس‌العملی نداشته ام متاسفانه در این آزمون قبول نشدم. ⚡️در میان دوستانی که با هم در سوریه بودیم چند نفر دیگر را می‌شناختم ان ها را نیز جزو شهدا دیده بودم میدانستم که آنها نیز شهید خواهند شد.. ❄️ یکی از آنها علی خادم بود پسر ساده و دوست داشتنی سپاه، آرام بود و بااخلاص... ✨ همیشه جایی می‌نشست تا نگاهش آلوده به نگاه حرام نشود. 🍃 در جریان شهادت رفقای ما علی مجروح شد با من به ایران برگشت و با خودم فکر کردم که علی به زودی شهید می‌شود اما چگونه ؟ 🌿یکی از رفقای ما که او هم در جمع شهدا دیده بودم اسماعیل کرمی بود در ایران بود. 🍃حتی در جمع مدافعان حرم هم حضور نداشت اما من او را در جمع شهدا دیده بودم.. شهدایی که بدون حساب و کتاب راهی بهشت می شدند..! ادامه دارد.. 🌿@hadi_soleymani313🌿🍃🌿🍃🌿🍃