eitaa logo
شهیدابراهیم هادی وشهیدقاسم سلیمانی
1.7هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
7.4هزار ویدیو
298 فایل
🌼تمام فعالیتهای کانال هدیه به آقا جانم مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)🌼 🔻شهید ابراهیم هادی:مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز رضای خدا انتقادات و پیشنهاد https://daigo.ir/secret/4785004014
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷‏بار اول که رفت مطمئن بودم برمیگرده و بعد ۳۴ روز هم برگشت دفعه بعد که خواست بره مخالفت کردم شب خواب دیدم، از چند جهت مختلف با لودر دارند حرم حضرت زینب رو خراب میکنند یک دفعه حضرت زینب از رو به رو آمد و مچ دو تا دست های من رو گرفت و فرمودند : ‏عزیز من با جیق و گریه حرم من سرپا نمیمونه،اسلام زنده نگه داشته نمیشه واسه حفظ این چیزا باید جون بدید من با گریه بیدار شدم و بهش گفتم راضیم که بری، خواب براش تعریف کردم گفت از ته دل راضی برم گفت آره و مطمئن بودم که بر نمیگرده "شهید مدافع حرم محمد تقی ارغوانی" @hadi_soleymani313
21.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام دوستان اگر صدبار گوش کردید باز گوش کنید ببینید شهدا ما زنده هستن خدا لعنت کنه کسانی که میگویند هر چند وقت چند تکه استخوان میارند تا حکومت کنند خاطره گویی جانسوز سردار پاسدار احمد حاجتی از لحظه تفحص یک مؤذن شهید، وقتی یک سرباز حین پست دهی صدای اذان گفتن این شهید را می شنود. . @hadi_soleymani313
📌 گفت رفیق بهتره یا برادر؟ گفت برادری که رفیق باشه ... 🔹 شهید حاج قاسم سلیمانی: از خدا می‌خواهم که من را هرچه سریع‌تر به اون "شهید حاج ‌احمد کاظمی" ملحق کند و به او اگر بنویسم این را خواهم نوشت: مرا ببر... ◇ و چه زیبا، دو رفیق، دو عاشق، دو فـدایی دو سـردار، دو برادر به هم رسیدند... @hadi_soleymani313
برای رهایی از گناه و آلودگی باطن، زیاد بگویید استغفرالله و خسته نشوید و خاطر جمع باشید این علاج است. داءکم الذنوب و دواءکم الاستغفار درد شما، گناهان است، و دوای شما استغفار
🔴 🔹در آن‌سوی دنیا این لحظات را می‌دیدم! وارد جلسه‌مهمانی شدم. تمام دوستان هـم نـشـسـتـه بـودنـد. مـی‌ گـفـتـنـد و می‌خندیدند. یک میزبزرگ وسط سالن بـود و هـمــه مــیــوه و شـیـریــنـی از آنجا بـر مـی داشـتـنـد و مـی خوردند. چـنـد دقیقـه بـعـد مجـلـس به‌ سـمـت غیبت رفت. به دوستانم گفتم: بیایید از خودمان بگوییم از کسی که بین ما نیست حرفی نزنیم. اما قـبـول نـکـردنـد. وقتی نصیحتم بی فایده بـود از آنـجـا خـارج شـدم و بـه داخل حیاط رفتم... 🔸حالا در آنسوی دنیا همین لحظات را می‌دیدم. اما آنچه تفاوت داشت این بود که به جای میوه و شیرینی، لاشه یک مردار انسان روی میز بود و آن ها که غیبت می کردند و می شنیدند، تکه تکه از بدن آن مردار می کندند و می خوردند!! 📚 تقاص. اثر گروه شهید هادی @hadi_soleymani313
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آن که عباس عبدی میگفت بویی از گرسنگی نچشیده و روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب او را نماد تحجر و نشناختن جهان مدرن معرفی میکردند و در توییتر لیبرال‌‌ها او را مارکسیست مسلمان معرفی میکردند را در این 90 ثانیه بشناسید. 🔹کسی که میداند نظام سرمایه‌داری را چطور توضیح دهد که مردم بفهمند و اهل علم هم به وجود مطالعه پشت سر تک‌تک جملاتش اعتراف کنند و کسی هم نتواند بگوید چپ ضد توسعه و پیشرفت است! ثروتمندان مذهبی و خیرّ سالهاست که امثال او را در حوزه، حامی و نظریه‌پرداز موافق خود قلمداد میکنند و سال‌هاست به ایشان احترام میگذارند. 🔹بی‌بی‌سی‌ها و اینترنشنال ها درست فهمیده‌اند که ذهن مردم را نسبت به کدام بخش از حوزه علمیه و علماء آن دور کنند تا روحانی‌نماهای ضد مردم و خاکسار در مقابل سرمایه سالارها، آزادانه دین ضد انسانی خود را تبلیغ کنند تا مردم از دین ناامید شوند... 📡 جبهه جهانی جوشن المقاومه 🇵🇸 📡 رسانه محمد رسول‌الله (ص) 🇮🇷 @hadi_soleymani313
🔴 گلایه حضرت ولی عصر (عج) از مرد عطار عارفی بود که مغازه عطاری داشت. رفت خدمت شیخ رجبعلی خیاط گفت دیگه به اینجام رسیده میخام آقام رو ببینم شیخ یه نگاش کرد دید اهل دله.. شیخ فرمود فلانی چهل شب شبی صدبار این آیه را بخوان «رب ادخلنی مدخل صدق….» شب چهلم آقایت را می بینی… عارف میگه رفتم چهل شب شبی صدبار این ایه رو خوندم. چهل شب گذشت و شب چهلم خبری نشد. همه خوابیدیم. نصف شب دیدم صدام میکنن از خواب بیدار شدم دیدم این صدا رو زن و بچه نمیشنون اومدم توی کوچه دیدم اقا حجت ابن الحسن توی کوچه ایستادن اما پوشیه زده و به نورش کل کوچه روشنه. حضرت فرمود: فلانی تو فکر میکنی ما بچه های مادرمون زهرا (س) را نمیتونیم غذا بدیم؟ حضرت این را فرمود و رفت. گفتم:عجب بعد چهل روز و چهل شب در به دری و ذکر و یک عمر دنبال آقا بودن امشب هم که آقا را دیدیم آقا اینکارو با ما کرد. صبح اومد محضر شیخ رجبعلی خیاط و ماجرا را تعریف کرد. شیخ گفت:میدونی علت چیه؟؟ گفتم:نه!! شیخ گفت:عطار یادته دیروز صبح یه بچه یتیم علویه سید اومد در مغازه ات گفت مادرم خواسته یه صابون بدید بچه ها رو بشورم بعدا پولش را میارم و تو از جای دیگری ناراحت بودی یه داد زدی سر این بچه و گفتی: برو بینم بابا…مادر تو هم فقط مغازه ما رو بلده …. دل اون بچه سید رو شکستی.. و این بود که آقا هم شب بهت فرمود: فلانی تو فکر میکنی ما بچه های مادرمون زهرا (س) را نمی تونیم غذا بدیم. .. . حواسمون به رفتارا و کارامون باشه که آقا حواسش به رفتارو کارامون هس @hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖤بسم الله الرحمن الرحیم 🖤 با سلام و صبح بخیر خدمت شما همسنگران عزیز🖤 تلاوت صبحگاهی صفحه صد و هشتاد و نه سوره مبارکه هدیه به شهدای کربلا🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا