eitaa logo
شهیدابراهیم هادی وشهیدقاسم سلیمانی
1.6هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
7.2هزار ویدیو
295 فایل
🌼تمام فعالیتهای کانال هدیه به آقا جانم مهدی موعود (عج الله تعالی فرجه الشریف)🌼 🔻شهید ابراهیم هادی:مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز رضای خدا انتقادات و پیشنهاد https://daigo.ir/secret/4785004014
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ابراهیم می گفت: اگه جایی بمانی که دست احدی بهت نرسه، کسی تو رو نشناسه، خودت باشی و آقا، مولا هم بیاد سرتو روی دامن بگیره، این خوشگلترین شهادته... 🌿هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید، آن‌ها شما را نزد سیدالشهدا(ع) یاد می‌کنند. بیاد شادی روحش صلوات 🌺
🔺رحیم پور ازغدی: آیت‌الله خامنه‌ای به خانه ما آمدند. برایش وقتی آجیل آوردیم، خندید و گفت من آجیل نمی‌خوردم، از وقتی رهبر شدم اصلاً آجیل نخوردم، چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند، مگر فقرا آجیل می‌خورند؟ @hadi_soleymani313
⚫️ ۹ شهید حمله امروز ارتش رژیم صهیونیستی به اردوگاه جنین
و كُلُّ رغائبي زيارة الحُسين...
🔴 درک ظهور و یار حضرت شدن 🔵 امام صادق علیه السلام فرمودند : 🌕 هر کس سوره اسراء را در هر شب جمعه بخواند نمی میرد تا آنکه زمان قائم آل محمد علیه السلام را درک کند و از یاران او بشود. 📚 ثواب الاعمال شیخ صدوق ص ۲۲۵ @hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زیر لب و آهسته به خدیجه گفتم: «به جان خودم اگر لو بدهی، من می دانم و تو.» خدیجه سر ایمان را گرم ڪرد و دستش را ڪشید و او را از اتاق بیرون برد. 🔸فصل چهارم روزها پشت سر هم می آمدند و می رفتند. گاهی صمد تندتند به سراغم می آمد و گاهی هم ماه به ماه پیدایش نمی شد. اوضاع مملڪت به هم ریخته بود و تظاهرات ضد شاهنشاهی به روستاها هم ڪشیده شده بود. بهار تمام شد. پاییز هم آمد و رفت. زمستان سرد و یخبندان را هم پشت سر گذاشتیم. در نبود صمد، گاهی او را به ڪلی فراموش می ڪردم؛ اما همین ڪه از راه می رسید، یادم می افتاد انگار قرار است بین من و او اتفاقی بیفتد و با این فڪر نگران می شدم؛ اما توجه بیش از اندازه پدرم به من باعث دل خوشی ام می شد و زود همه چیز را از یاد می بردم. چند روزی بیشتر به عید نمانده بود. مادرم شام مفصلی پخته و فامیل را دعوت ڪرده بود. همه روستا مادرم را به ڪدبانوگری می شناختند. دست پختش را ڪسی توی قایش نداشت. از محبتش هیچ ڪس سیر نمی شد. به همین خاطر، همه صدایش می ڪردند «شیرین جان». آن روز زن برادرها و خواهرهایم هم برای ڪمڪ به خانه ما آمده بودند. مادرم خانواده صمد را هم دعوت ڪرده بود. ادامه دارد...✒️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 دمِ غروب، دیدیم عده ای روی پشت بام اتاقی ڪه ما توی آن نشسته بودیم راه می روند، پا می ڪوبند و شعر می خوانند. وسط سقف، دریچه ای بود ڪه همه خانه های روستا شبیه آن را داشتند. بچه ها آمدند و گفتند: «آقا صمد و دوستانش روی پشت بام هستند.» همان طور ڪه نشسته بودیم و به صداها گوش می دادیم، دیدیم بقچه ای، ڪه به طنابی وصل شده بود، از داخل دریچه آویزان شد توی اتاق؛ درست بالای ڪرسی. چند نفری از دوستانم هم به این مهمانی دعوت شده بودند. آن ها دست زدند و گفتند: «قدم! یاالله بقچه را بگیر.» هنوز باور نداشتم صمد همان آقای داماد است و این برنامه هم طبق رسم و رسومی ڪه داشتیم برای من ڪه عروس بودم، گرفته شده است. به همین خاطر، از جایم تڪان نخوردم و گفتم: «شما بروید بگیرید.» یڪی از دوستانم دستم را گرفت و به زور هلم داد روی ڪرسی و گفت: «زود باش.» چاره ای نبود، رفتم روی ڪرسی بقچه را بگیرم. صمد انگار شوخی اش گرفته بود. طناب را بالا ڪشید. مجبور شدم روی پنجه پاهایم بایستم؛ اما صمد باز هم طناب را بالاتر ڪشید. صدای خنده هایش را از توی دریچه می شنیدم. با خودم گفتم: «الان نشانت می دهم.» خم شدم و طوری ڪه صمد فڪر ڪند می خواهم از ڪرسی پایین بیایم، یڪ پایم را روی زمین گذاشتم. صمد ڪه فڪر ڪرده بود من از این ڪارش بدم آمده و نمی خواهم بقچه را بگیرم. ادامه دارد... @hadi_soleymani313
طناب را شل ڪرد؛ آن قدر ڪه تا بالای سرم رسید. به یڪ چشم بر هم زدن، برگشتم و بقچه را توی هوا گرفتم. صمد، ڪه بازی را باخته بود، طناب را شل تر ڪرد. مهمان ها برایم دست زدند. جلو آمدند و با شادی طناب را از بقچه جدا ڪردند و آن را بردند وسط اتاق و بازش ڪردند. صمد باز هم سنگ تمام گذاشته بود؛ بلوز و شلوار و دامن و روسری هایی ڪه آخرین مدل روز بود و پارچه های گران قیمت و شیڪی ڪه همه را به تعجب انداخت. مادرم هم برای صمد چیزهایی خریده بود. آن ها را آورد و توی همان بقچه گذاشت. ڪفش و لباس زیر و جوراب، با یڪ پیراهن و پارچه شلواری و صابون و نبات. بقچه را گره زد و طناب را ڪه از سقف آویزان بود به بقچه وصل ڪرد و گفت: «قدم جان! بگو آقا صمد طناب را بڪشد.» رفتم روی ڪرسی؛ اما مانده بودم چطور صدایش ڪنم. این اولین باری بود ڪه می خواستم اسمش را صدا ڪنم. اول طناب را چند بار ڪشیدم، اما انگار ڪسی حواسش به طناب نبود. روی پشت بام می خواندند و می رقصیدند. مادرم پشت سر هم می گفت: «قدم! زود باش. صدایش ڪن.» به ناچار صدازدم: «آقا... آقا... آقا...» خودم لرزش صدایم را می شنیدم. از خجالت تمام بدنم یخ ڪرده بود. جوابی نشنیدم. ناچار دوباره طناب را ڪشیدم و فریاد زدم: «آقا... آقا... آقا صمد!» ادامه دارد...✒️ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 قلبم تالاپ تلوپ می ڪرد و نفسم بند آمده بود. صمد ڪه صدایم را شنیده بود، از وسط دریچه خم شد توی اتاق. صورتش را دیدم. با تعجب داشت نگاهم می ڪرد. تصویر آن نگاه و آن چهره مهربان تپش قلبم را بیشتر ڪرد. اشاره ڪردم به بقچه. خندید و با شادی بقچه را بالا ڪشید. دوستان صمد روی پشت بام دست می زدند و پا می ڪوبیدند. بعد هم پایین آمدند و رفتند توی آن یڪی اتاق ڪه مردها نشسته بودند. بعد از شام، خانواده ها درباره مراسم عقد و عروسی صحبت ڪردند. فردای آن روز مادر صمد به خانه ما آمد و ما را برای ناهار دعوت ڪرد. مادرم مرا صدا ڪرد و گفت: «قدم جان! برو و به خواهرها و زن داداش هایت بگو فردا گلین خانم همه شان را دعوت ڪرده.» چادرم را سرڪردم و به طرف خانه خواهرم راه افتادم. سر ڪوچه صمد را دیدم. یڪ سبد روی دوشش بود. تا من را دید، انگار دنیا را به او داده باشند، خندید و ایستاد و سبد را زمین گذاشت و گفت: «سلام.» برای اولین بار جواب سلامش را دادم؛ اما انگار گناه بزرگی انجام داده بودم، تمام تنم می لرزید. مثل همیشه پا گذاشتم به فرار. خواهرم توی حیاط بود. پیغام را به او دادم و گفتم: «به خواهرها و زن داداش ها هم بگو.» ادامه دارد...✒️ @hadi_soleymani313
دعای فرج تعجیل در فرج صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز شب پنجم المرجب پيامبر اكرم صلّى الله عليه و آله فرمودند: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الْخَامِسَةِ مِنْ رَجَبٍ سِتَّ رَكَعَاتٍ بِالْحَمْدِ مَرَّةً وَ خَمْساً وَ عِشْرِينَ مَرَّةً قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ أَعْطَاهُ اللَّهُ ثَوَابَ أَرْبَعِينَ نَبِيّاً وَ أَرْبَعِينَ صِدِّيقاً وَ أَرْبَعِينَ شَهِيداً وَ يَمُرُّ عَلَى الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ اللَّامِعِ عَلَى فَرَسٍ مِنَ النُّور هركس در شب پنجم ماه  شش  ركعت نماز‌  یک  بار سوره‌ى «حمد» و  بیست و پنج بار سوره‌ى «قُلْ هُوَ اَللهُ أَحَدٌ» بخواند خداوند پاداش چهل پيامبر و چهل صديق وچهل شهيد را به او عطا مى‌كند و سوار بر اسبى از نور، همانند آذرخش درخشان از [پل] صراط مى‌گذرد. 📚 اقبال الاعمال @hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ مقطعی زیبا از تلاوت استاد کبیر شیخ محمد انور 📖 سوره ی مبارکه ی اسرا ✅ اجرا در کشور ایران 🎞🎙 تلاوت قرآن کریم صبحگاهی تقدیم به شما عزیزان 🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣️❣️ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ الْهُدَاةِ الْمَهْدِیِّینَ... 🌱 سلام بر تو ای فرزند امامان هدایتگر! سلام بر تو و بر روزی که واژه واژه، هدایت را معنی میکنی برای قلب‌های تشنه هدایت... 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🔴 هر روز یک سلام و یک حاجت 🟢 آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی (ره) به شاگردان خود توصیه می کردند : 🔵 هر صبح که از خانه بیرون می آیید ، یک سلام به حضرت صاحب الامر علیه السلام عرض کرده و یک حاجت بخواهید. 🆔 eitaa.com/emame_zaman
'♥️𖥸 ჻ وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا(هود۶) و هيچ جنبنده‌اى در زمين نيست مگر اينكه‌ روزيش بر عهده خداست. هُـو الرزّاق .. به قول یه بزرگی ،درسته ارزاق گرون شده اما رزّاق که عوض نشده ،حواست باشه هااا خدای هزار سال پیش،خدای امروز و خدای سال‌های آینده‌ هم هست و قطعا تدبیر همه‌ی امور به دست خداست. تعجیـل‌در‌ظهـور صلـوات 🌿¦⇠ 🌸¦⇠ @hadi_soleymani313
🤲 🔴🔵 فضیلت صلوات از شامگاه پنجشنبه تا غروب روز جمعه 🔺 امام صادق(ع) می‌فرماید: 🔹 هنگامی که شام پنج‌شنبه و شب جمعه فرا می‌رسد، فرشتگانی از آسمان نازل می‌شوند که به همراه خود قلم‌هایی از طلا و کاغذهایی از نقره دارند. آنها در طی این مدت تا غروب روز جمعه، هیچ عملی به جز صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را ثبت نمی‌کنند. 📚 من لا یحضره الفقیه،ج ۱ص ۴۲۴ @hadi_soleymani313
🌿 هرکه در روز جمعه ماه رجب «صد مرتبه» سوره « » را بخواند، در قیامت برایش نوری پدید می‌آید که او را به بهشت راهنمایی کند. 📚 مفاتیح‌الجنان. @hadi_soleymani313
💚راه بدست آوردن هزار رحمت الهی در عصر ، خواندن صد مرتبه سوره قدر است. 🌺برای برخورداری از این هزار برکت در امروز ،صد مرتبه سوره قدر را بخوانیم و هدیه کنیم به علیه السلام. @hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پیشگویی مرحوم آیت الله سید علی قاضی درباره سرانجام انقلاب اسلامی و اتصال به قیام حضرت مهدی(عج) بعد از نائب امام خمینی (ره) 📚 پخش شده از شبکه قرآن از زبان آیت الله ناصری درتاریخ ۹۷/۰۳/۱۳ 🕊سالروز رحلت عالم جلیل القدر آیت الله قاضی/شادی روح بلندشان صلوات @hadi_soleymani313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️اینجا چین یا ژاپن نیست! 🔹این پل‌ها بر روی دره‌ای به عمق ۲۵۰ متر واقع در محدوده دریاچه سد و نیروگاه کارون ۳ و به جهت جایگزینی جاده قدیمی ایذه - شهرکرد ساخته شده‌اند. 🔹 پل‌های فوق دارای طویل‌ترین دهانه قوسی از نوع خود در خاورمیانه هستند. 🔹تمام مراحل پروژه اعم از طراحی، محاسبات ایستایی سازه فلزی، ساخت قطعات فلزی و نصب پل توسط کارگران و مهندسان ایرانی انجام شده است. @hadi_soleymani313
اقا این چن روزه بازار داغ شده هی میان میگن جاوید شاه و اینا ، گفتم بزار ی چیز و یاد آوری کنم ی تنوعی بشه ... 🙌🏼 زمان شاه ی بار تحریم شدیم اونم توسط انگلیس فقط ، بعد ۱۶ ملیون ایرانی کشته شدن . اونوقت ایران بعد انقلاب هنوز که هنوز مشخص نیست چنتا تحریم شده کشته که نداده هیچی پیشرفتم کرده ... ✌️🏼 @hadi_soleymani313
🔴 نماز شب ششم ماه رجب جهت شفاعت از دیگران 🔵 پیامبر اکرم (ص) فرمودند: 🟢 هر کس در شب ششم ماه رجب، دو رکعت نماز بخواند و در هر رکعت بعد از سوره حمد هفت مرتبه آیه الکرسی بخواند.منادی از آسمان ندا می‌کند ای بنده خدا ،تو دوست خدایی و به حق سزاواری از برای تو است شفاعتی از مسلمین به هر حرفی که قرائت کردی در این نماز ، و از برای تو است هفتاد هزار حسنه که هر حسنه نزد خداوند از کوه‌های دنیا بالاتر است. 📚 اقبال ص ۶۵۱/وسائل الشیعه ج۵ص۲۲۷ 🟣 چه خوب است که این نماز ساده و پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فدا هدیه کنیم. 🆔 eitaa.com/emame_zaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💊افتخارات دارویی آیا می‌دانستید⁉️ 👌امروز ایران جزو معدود کشورهای جهان است که عمده ی داروهای مورد نیاز بیمارانش را خودش تولید می کند؟  🇮🇷هم اکنون ۹۷ درصد داروهای مورد نیاز بیماران، در داخل کشور تولید می شود در حالیکه قبل از انقلاب فقط ۲۵ درصد داروهای مورد نیاز کشور در ایران تولید می شد. @hadi_soleymani313
دعای فرج تعجیل در فرج صلوات🌹