🌱حرف حساب🌱
👈مشاوره روانشناسی یا
مشاوره طلبگی؟!👉
✍ به گزارش سرویس حوزه و روحانیت خبرگزاری رسا، حجت الاسلام والمسلمین #عالم_زاده، معاون تهذیب حوزه های علمیه در نوشتاری به
👈نقد و بررسی جایگاه #مشاوره و #مشاور در #حوزه علمیه پرداخته است.
✅ متن کامل این نوشتار بدین شرح است:✅
🔹تامل در واژه «مشاور»
واژه «مشاور» در ذات خود گرفتار نوعی اجمال و دارای ابهامی سخت و سنگین است. به همین جهت از این جمله که «فلان کس مشاور است» فیذاته چیزی دستگیر مخاطب نمیشود؛ یعنی معلوم نمیشود که او در چه زمینهای مشاوره میدهد؟
مانند واژهی «متخصص» که واژهای میانتهی و بیتعین است. وقتی گفته میشود «فلانکس متخصص است» تصویری در ذهن ما نقش نمیبندد. این واژه ابدا معلوم نمیکند که در چه موضوعی به چنین کسی باید مراجعه کرد! این واژهها تنها با مضافالیه خود، معنا و تعین مییابد. اگر گفتیم «متخصص گوش و حلق و بینی» یا «متخصص برق صنعتی» تازه معنای آن آشکار میشود.
همین کلام درباره کلمه «مشاور» نیز جاری است. معنای مشاور تنها با مضافالیهش روشن میشود و بدون آن، در ابهام و اجمال، غوطهور است. توجه کنید: «مشاور املاک»، «مشاور تغذیه»، «مشاور حقوقی»، «مشاور پزشکی»، «مشاور خانواده»، «مشاور اختلالات روانشناختی» و ... این مضافالیهها هستند که معنای مشاور را روشن میگردانند...
البته در روزگار کنونی کلمه «مشاور» به شکل مطلق در «مشاوره روانشناسی» تبادر و انصراف دارد. یعنی مشاور کسی است که تخصص روانشناسی دارد و میتواند در موضوعات مربوط به این دانش اظهار نظر تخصصی کند؛
🔹ضرورت تناسب تخصص مشاور با موضوع مشاوره
برحسب مضافالیهی که به واژهی «مشاور»، روح و معنا و تعین میدهد، لازم است تحصیلات تخصصی وجود داشته باشد. کسی که میخواهد «مشاورهی تغذیه» بدهد باید «رشتهی تغذیه» خوانده باشد، کسی که میخواهد «مشاورهی حقوقی» بدهد باید «رشتهی حقوق» خوانده باشد و ...
بنابراین نمیتوان توقع داشت که فارغالتحصیلان رشته کلام، مشاوره حقوقی یا اخلاقی بدهند! نیز نمیتوان اجازه داد که فارغالتحصیلان رشته روانشناسی، مشاوران املاک یا تغذیه شوند!
🔹 عدم تناسب تخصص مشاوران مدارس علمیه با موضوع طلبگی
به همین معیار نمیتوان اجازه داد فارغالتحصیل رشته مشاوره که عمدتا تحصیلات تخصصی مرتبط با رشته روانشناسی دارد و واحدهای این رشته را گذرانده است، درباره طلبگی اظهار نظر کند و مشاوره دهد؛ حتی اگر خودش طلبه باشد!
زیرا
اولا در زمینه طلبگی، مطالعه تخصصی ندارد؛
ثانیا تجربیات شخصی او در عالم طلبگی معلوم نیست موفق باشد.
🔹 بایسته های «مشاور» در امور طلبگی
کسی که قرار است به طلبه مشاوره صنفی و طلبگی بدهد باید درباره عالم طلبگی، رسالتهای حوزه و نگاه کلان به فضای روحانیت، تامل، مطالعه تخصصی و مباحثه گسترده داشته باشد.
مشاور طلبگی که از آن به #مربی_راهنما تعبیر میکنیم باید بتواند در #مدرسه_علمیه و در ارتباط با #طلبه، هویت آخوندی را تثبیت کند، ارزشها و افتخارات #طلبگی را انتقال دهد، رسالتها و ماموریتهای #حوزه را روشن کند و طلبه را در مسیر پرشکوه طلبگی باورمند و راسخ گرداند.
🔹 جایگاه مشاور
(روانشناس در مدارس)
حضور متخصصان مشاوره (روانشناس) در مدارس علمیه و راهنمایی طلاب در مسایل طلبگی همان قدر ناروا است که حضور متخصصان حقوق در عرصه روانشناسی به استناد تجربیات فردی و به بهانه معلومات عمومی!
متخصصان رشته مشاوره (روانشناسی) برای این امور آموزش تخصصی ندیدهاند و در آن ورودی ندارند. ورود چنین کسی به این عرصه ورودی بیتخصص، سلیقهای و حداکثر بر اساس تجارب فردی در عالم طلبگی است که معلوم نیست در آن هم موفقیت داشته باشد.
بله؛ حضور مشاور (#روانشناس) در مدرسه علمیه برای حل مسائل روانشناختی و یاری طلاب جوان در مدیریت عواطف و هیجانات و درمان اختلالات مفید است؛ اما مشروط به آنکه این مشاوران متخصص، در عرصه مسایل طلبگی ورود نکنند و پا در کفش👞 مشاوران طلبگی نفرمایند.
🔹اولویت مشاور و #راهنمای_طلبگی بر مشاور #روانشناس در مدرسه علمیه
با تحلیل فوق، حضور هر دو متخصص در مدارس علمیه مغتنم و مفید و بلکه ضروری است؛ نه این جای آن را میگیرد و نه آن کارکرد این را دارد.
حال اگر فرض کنیم مدیر مدرسه به هر دلیل نمیتواند هر دو شأن را تامین کند و باید از این میان، تنها یکی را انتخاب کند، کدام یک را باید مقدم کرد؟
بیهیچ تردیدی مشاور طلبگی بر مشاور روانشناس مقدم است. زیرا در عالم طلبگی ایجاد باور پایه به هویت طلبگی بر هر چیز دیگری مقدم است و اولین قدم در طلبگی به شمار میرود؛
بله؛ مشاور طلبگی، در صورت کشف مسائل روانشناختی، جوان را به مراکز مشاوره روانشناختی ارجاع میدهد. همان گونه که در صورت کشف بیماری جسمی به مراکز درمانی.
@hadianeha
💠 تمایز #اخلاق و #تربیت
💠 در سه دیدگاه
1⃣ استاد #اعرافی و استاد #غنوی
تقسیم بر اساس #حوزههای_ارتباطی است
رابطه با خود 👈 اخلاق
رابطه با دیگری 👈 تربیت
🔹دانش اخلاق درباره انسان از نظر #خودسازی بحث می کند و دانش تربیت از زاویه #دیگر_سازی به انسان می پردازد
2⃣ استاد #عالم_زاده نوری
اخلاق 👈 قله
تربیت 👈 مسیر رسیدن به قله
🔹 علم اخلاق بیانگر #ارزش انسان است و نسبت به #حسن_و_قبح یا درستی و نادرستی احوال و افعال اختیاری او داوری می کند؛
ولی علم تربیت درصدد تغییر و #تحول انسان به سوی کمال مطلوب است و فرایند این تحول را تبیین و بررسی می مند
3⃣ استاد #هادیزاده
تقسیم بر اساس #ساحت_ها ی وجودی
تحول در ساحت شناخت 👈 تربیت
تحول در ساحت گرایش 👈 اخلاق
🔹 علم تربیت مربوط به #تحول انسان می شود که (متناسب با ساخت او) از تحول در معرفت ها و بینش ها آغاز می شود؛
پس از این تحول نوبت به علم اخلاق می رسد که مربوط به تحول در #خصلت_ها و #ملکات است
📌 پ ن:
🔸۱-به نظر می رسد تقسیم سوم از جهت ماهیت شناسی اخلاق روشنی بخش تر است
🔸۲- مباحث اخلاق و تربیت به هم نزدیک اند و با توجه به تفاوت مبنای تقسیم مسائل بین این دو علم در این سه نگاه، چه بسا مسأله ای از یک نگاه اخلاقی باشد و از زاویه دیگر تربیتی _ دقت کنید🧐
🔸۳- مستند نکاتی که از استاد غنوی و استاد هادیزاده نقل شد به صورت شفاهی است
#علمی
#گزیده_کتاب
#ویژه
@hadianeha
هادیانه ها
📚 #ارزیابی 2⃣ بحث #تمایز_اخلاق_و_تربیت
🔹 مقدمه:
١. در صورتی که بحث را #اصطلاح_شناختی بدانیم، بررسی لغوی بی معنا می شود. یگانه فایده آن، اثبات اندک علاقه ای میان لفظ و معناست، که آن هم وجود دارد.
۲. با توجه به ابهامات موجود درباره چیستی اخلاق و تربيت در تراث اسلامی و نیز تنوعی که در فهم از #اخلاق و #تربيت در دنیای غرب وجود دارد، هیچ یک از این تعاریف به سادگی قابل انطباق و همزبانی با آنها نیست و شاید نیازی هم به این کار نباشد.
#صورت_بندی های جدید دانشی برخاسته از #نیاز هر دوره تاریخی، معنایی متفاوت به تراث می دهد و آنها را ناگزیر از بازسازی و بازنمایی می سازد.
🔹🔹
🔹
🔹 توضیح نظر استاد #غنوی:
۳- سخن استاد اعرافی و استاد غنوی مشابه به نظر میرسد؛ ولی مایز آن «اطلاق و تقیید ساحتی» است؛ به این معنا که در اندیشه استاد اعرافی مطلق دیگرسازی، تربیت است و مطلق خودسازی، اخلاق؛ در حالی که در اندیشه استاد غنوی دیگرسازی در ساحت شناخت، تربیت است و خودسازی در ساحت احساس، اخلاق
🔹اتخاذ موضع بین نظرات:
۴. به نظر میرسد نسبت میان اخلاق و تربيت در اندیشه استاد صفائی و شاگردان ایشان قابل دفاع تر از فروض دیگر است؛
👈چه اینکه مثلا در اندیشه استاد #عالم_زاده و مَن تَبَع، نسبت میان اهداف تربیتی و اخلاقی روشن نیست و به نظر می رسد با قله فرض کردن صفات اخلاقی و حرکت تربیتی برای تحقق آن، دیگر جایی برای بحث از «اهداف تربیتی» باقی نمی ماند و اگر اهداف اخلاقی (قله ها) را همان اهداف تربیتی بدانیم، جایی برای بحث از اهداف اخلاقی باقی نمی ماند و در مجموع، میان اهداف اخلاق با تربیت خلط جدی رخ می دهد.
👈همچنین مزیت تعریف استاد #صفائی و شاگردان ایشان از اخلاق و تربيت، نشان دادن رابطه طولی میان ساحت شناخت و احساس و چگونگی تأثیر اولی بر دومی است و این نحوه برخورد با ساحتهای انسان، واقعی است و از آفت های ساحت بندی های موجود - که ساحات را به صورت انتزاعی! در عرض یکدیگر تعریف می کنند - در امان است.
📌پ ن:
متن این پست برشی است از مطالب جناب استاد جواد #درودی
#علمی
@hadianeha
✍ اخیرا #معاونت_تهذیب حوزههای علمیه کشور با فعالان عرصه تربیت جلسهای برگزار کرد
پس از گزارش از فعالیت های مفصل معاونت در طول سالیان گذشته نوبت به اظهار نظر حضار رسید
کم و بیش مطالب قابل استفاده ای طرح شد - مطالب مرتبط با کارهای پژوهشی که در عرصه تربیت طلاب شده بود پررنگ بود
نوبت به حقیر که رسید بحث خود را با این خطاب آغاز کردم که آقای #عالم_زاده شما چشم و چراغ ما هستید و نسبت به حضورشان در این منصب اظهار خرسندی کردم؛ سپس چند نکته ای درباره معاونت تهذیب عرض کردم که به برخی از آن ها اشاره می کنم:
۱_ چالش حضور برخی از #مدیران که با حضورشان کار تهذیب ثمری نخواهد داشت
۲_ نبود #ظرف_زمان کافی برای اقدامات تربیتی در مدرسه
۳_ اولویت بسترسازی و #عملیاتی کردن ایده های تهذیبی با سلایق مختلف بجای پژوهش روی پژوهش و کشف مکرر چرخ!
۴_ پیگیری طرح بسترسازی برای #ارتباط مدارس صاحب ایده با مدارس دیگر
۵_ ضرورت #تأمین_هزینه جهت به کارگیری کنشگران تربیتی و دعوت به همکاری از ایشان
@hadianeha