eitaa logo
[ حدیث دل ]
6.1هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
186 فایل
ایدی تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
⟮⟮ في هذا الصباح و کل صباح أحبك در این صبح و در تمامی صبح‌ها دوستت می‌دارم...:))♥️☕️⟯⟯ 🍂
[ حدیث دل ]
#جان_جانانم فصل ها ادامه ی نبودن های توست ... پاییز را دوست دارم اما ! شاعرترم می کند وقتی به ر
اين صبح ، اين نسيم اين سفره‌ي مهيا شده‌ي سبز اين من و اين تو ، همه شاهدند که چگونه دست و دل به هم گره خوردند يکي شدند و يگانه تو از آن سو آمدي و او از سوي ما آمد ، آمدي و آمديم اول فقط يک دل بود يک هواي نشستن و گفتن يک بوي دلتنگ و سرشار از خواستن يک هنوز با هم ساده رفتيم و نشستيم ، خوانديم و گريستيم بعد يکصدا شديم هم‌ آواز و هم‌ بغض و هم‌ گريه همنفس براي باز تا هميشه با هم بودن براي يک قدم‌زدن رفيقانه براي يک سلام نگفته ، براي يک خلوت دل‌خاص ، براي يک دلِ سير گريه کردن براي همسفر هميشه‌ي عشق ، باران باري اي عشق ، اکنون و اينجا ، هواي هميشه‌ات را نمي‌خواهم نشاني خانه‌ات کجاست ؟ 🍂
" دونكِ أنا في عبث " ‏بی تو، من در بیهودگی‌ام... ‏ 🍂
تابستان گذشته است جاده فرش شده در برگ ها برگی در کفم نیست برای بازی با روزهایی که نباشی.... 🍂
محبتت را اگر جايگاهى برايش نيافتى ، نثار مكن. 🍂
دعني أري الحب في اهتمامك لا في کلامك! بذار عشق رو تو توجه و اهمیت دادنت ببینم نه حرفات! 🍂
غصه نخور رفیقِ دلتنگ و خسته‌ے من. پاییز قرار نیست همواره فصلِ رفتن و تنهایے و بغض باشد، شاید گمشده‌ے تو، پاییزِ امسال نارنجی‌ها را ببیند و دلش هواے عاشقے کند! شاید این پاییز بوے گیسوانت، فرهادی را مجنون کند! شاید این پاییز چهارچوبِ بازوانت، شیرینی را لیلے کند! آنوقت جان مےدهد قدم زدن زیرِ باران در دنیایے دو نفره! غصه نخور رفیق، تاریخِ انقضاے دلتنگی، همیشه زودتر از چیزے است که فکر مےکنی! 🍂
تو مثل دلبری های پاییز میمانی آدم نمیداند نگاهت کند یا کوچه به کوچه عاشقانه در آغوش بگیرد ...! 🍂
[ حدیث دل ]
#پاییز در راه است اگر بدانی چه کلماتی برای زوال برگها وخیابان‌های زرد و خیس برای نیمکت‌های منتظر
شاید نام دیگر من پاییز است که این گونه دلتنگ و سرگردان، همچون برگ خشکیده ی درحال سقوط همراه نسیم، در ازدحام این شهر را می جویم! 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای عابرِ خیالِ هر شبِ من کمی بمان... 🍂
[ حدیث دل ]
دلتنگی کاره‌ای نیست! این پاییز است که برگ به برگ خاطرات #تو را در گوشم خش خش می‌کند... #حمید_رها #
آخر شب است و من غرق دوست داشتنت به تاریکی شب پناه برده ام و دارم بودنت را مرور می دارم جان دلم من به توان ابدیت دوستت دارم و چون شعر نغز نگاهت را بر چشم هایم می تابی از دلتنگی دست بر می دارم می آیم سر بر شانه ات می گذارم و ماه نگاهت را در عمق آسمان می کارم تا شب هایم با ختم به خیر گردد 🌙 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ حدیث دل ]
❣السَّلام عَلَی الشِّفاءِ الذِّابِلاتِ سلام بر آن لبان خشکیده 📙زیارت ناحیه مقدسه #چهل‌صبح‌چهل‌
❣اَلسَّلامُ عَلی مَن بَکَته مَلائِکَه السَّماءِ سلام بر آن کسی که فرشتگان آسمان بر او گریستند ... 📙زیارت ناحیه مقدسه 🥀
من در طلوعت مانده ام صبحی دگر آغاز کن 🍂
[ حدیث دل ]
♥️ تو شاه بیت غزل های فصل پاییزی هوای تازه ی صبحی،عجب دل انگیزی نگو که دل بکنم از نگاهِ گیرایت که از قشنگ ترین اتفاق لبریزی اگر چه روزگار سرد و بی مهر است به کام ثانیه هایم تو عشق میریزی نشسته ام بنویسم برای چشمانت دوباره شعر سپیدی ترانه ایی چیزی... که از درخت نگاهت رها شدم در باد شبیه خشک ترین برگ های پاییزی 🍂
هوا سرد شده بہ فڪر آمدن ،باش.. آمدنے ڪہ رفٺن نداشٺہ باشد آغوش گرمٺ فصل پاییز را هم ، دل گرم مےڪند ...🧡 🍂
[ حدیث دل ]
هوا سرد شده بہ فڪر آمدن ،باش.. آمدنے ڪہ رفٺن نداشٺہ باشد آغوش گرمٺ فصل پاییز را هم ، دل گرم مےڪند
Bring together autumn and spring. one thread if your dying low. پاییز و بهار را به هم می دوزم یک نخ اگر از پیرهنت کم بشود. 🍂